Jump to ratings and reviews
Rate this book

ملت، دولت و حکومت قانون

Rate this book

315 pages, Hardcover

Published February 1, 2020

5 people are currently reading
60 people want to read

About the author

جواد طباطبایی

20 books98 followers
وی در سال ۱۳۲۴ در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه‌ خود را در تبریز به انجام رساند. او که در دروس فلسفی آیت‌الله غَروی در کلاس‌های اسفاراربعه جواد مصلح شرکت کرده بود برای تحصیل حقوق به دانشگاه تهران رفت.‏
پس از اخذ لیسانس حقوق از دانشکده حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به ادامهٔ تحصیل پرداخت و با اخذ دیپلم مطالعات عالی D.E.S از رشتهٔ فلسفهٔ سیاسی فارغ‌التحصیل شد.‏
در سال ۱۳۶۳ با نوشتن رساله‌ای دربارهٔ «تکوین اندیشهٔ سیاسی هگل جوان»، با دریافت درجهٔ ممتاز دکترای دولتی در رشتهٔ فلسفهٔ سیاست به ایران بازگشت.‏
وی در سال‌های حضور در فرانسه هم در حلقهٔ لوئی آلتوسر، فیلسوف مارکسیست، بود و هم به حوزهٔ گروهی از کشیش‌های یسوعی‌ای که در مسائل فلسفی در سطح بالایی بودند رفت-و-آمد داشت و با یکی از مفسران مطرح هگل در ارتباط بود. در همین حلقه بود که وی یادداشت‌ها و حاشیه‌هایی است که لنین بر کتاب‌های هگل نوشته بود را ترجمه و با عنوان یادداشت‌هایی دربارهٔ دیالکتیک منتشر کرد. همچنین مجموعه مقاله‌هایی از آلتوسر را با عنوان لنین و فلسفه و چند مقالهٔ دیگر ترجمه و منتشر کرد.‏
پس از بازگشت به عضویت هیئت علمی درآمد و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. در همان حال، او سردبیری نشریهٔ همین دانشکده را به عهده گرفت. به دلایلی از کار برکنار و از دانشگاه اخراج شد.‏
او به کار پژوهشی خود در مراکز دیگر ادامه داد و با امکاناتی که در مراکز پژوهشی فرانسه، آلمان، و امریکا فراهم آمد، پژوهشی دربارهٔ تاریخ اندیشه در ایران را دنبال کرد.‏
وی در سال ۱۳۷۶ موفق شد جایزهٔ نخل آکادمیک، عالی‌ترین نشان علمی فرانسه، و مدال نقرهٔ تحقیقات در علم سیاست را از دانشگاه کمبریج کسب کند.‏
هم‌اکنون عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است و در مؤسسات خصوصی به تدریس مشغول است.‏

آثار:‏

- ترجمهٔ لنین و فلسفه و سه مقالهٔ دیگر، لوئی آلتوسر
- ترجمهٔ یادداشت‌هایی دربارهٔ دیالکتیک، ولادیمیر لنین
- ترجمهٔ فلسفهٔ ایرانی و فلسفهٔ تطبیقی، هانری کربن، تهران، انتشارات طوس، چاپ نخست ۱۳۶۵
- ترجمهٔ تاریخ فلسفهٔ اسلامی، جلد دوم، تهران، انشارات کویر، چاپ نخست ۱۳۶۶
- درآمدی بر تاریخ اندیشهٔ سیاسی در ایران، تهران، انشارات کویر، چاپ نخست ۱۳۶۷، چاپ دهم ۱۳۸۸
- ترجمهٔ تاریخ فلسفهٔ اسلامی، متن کامل، تهران، انشارات کویر و انجمن ایران‌شناسی فرانسه، چاپ نخست ۱۳۷۳، چاپ ششم ۱۳۸۷
- زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران، تهران، انشارات کویر، چاپ نخست ۱۳۷۳، چاپ سوم ۱۳۷۷
- ابن‌خلدون و علوم اجتماعی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ نخست ۱۳۷۴، چاپ سوم ۱۳۸۶
- خواجه نظام‌الملک، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ نخست ۱۳۷۵، انتشارات ستوده، تبریز، چاپ دوم ۱۳۸۵
- مفهوم ولایت مطلقه در اندیشهٔ سیاسی سده‌های میانه، تهران، مؤسسهٔ نگاه معاصر، چاپ نخست ۱۳۸۰، چاپ دوم ۱۳۸۱.
- تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست، دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران، تهران، مؤسسهٔ نگاه معاصر، چاپ نخست ۱۳۸۰، چاپ دوم ۱۳۸۱، چاپ سوم ۱۳۸۲، چاپ هفتم ۱۳۸۶
- تاریخ اندیشهٔ سیاسی جدید در اروپا، بخش نخست از جلد نخست، جدال قدیم و جدید: از نوزایش (۱۵۰۰) تا انقلاب فرانسه (۱۷۸۹)، تهران، نشر ثالث، چاپ نخست ۱۳۸۲، چاپ دوم ۱۳۸۵
- سقوط اصفهان به گزارش کروسینسکی، تهران، مؤسسهٔ نگاه معاصر، چاپ نخست ۱۳۸۲، چاپ سوم ۱۳۸۶
- زوال اندیشهٔ سیاسی در ایران، ویراست دوم، تهران، انشارات کویر، چاپ نخست ۱۳۸۳، چاپ سوم ۱۳۸۵
- تأملی دربارهٔ ایران، بخش نخست از جلد دوم، مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی، تبریز، انتشارات ستوده، چاپ نخست ۱۳۸۴، چاپ دوم ۱۳۸۶
- تأملی دربارهٔ ایران، بخش دوم از جلد دوم، مبانی نظریهٔ مشروطه‌خواهی، تبریز، انتشارات ستوده، چاپ نخست ۱۳۸۶

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
10 (43%)
4 stars
6 (26%)
3 stars
4 (17%)
2 stars
3 (13%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for Seyed-Koohzad Esmaeili.
96 reviews68 followers
June 17, 2020
این کتاب در واقع خلاصه‌ای است از دو کتابی که قرار بود در مجموعه دفترهای تأملی در باب ایران منتشر شود. اما ترس از عدم تمام شدن آن دو دفتر، طباطبایی را واداشته تا لب لباب آنها را در پانزده جستار، یک درآمد و یک موخره منتشر کند. کتاب در واقع تلاشی است برای بازاندیشی در جنبش مشروطه ایران از طریق نقد نگاه ایدئولوژیک به آن نهضت که نگاه مسلط روشنفکری دهه چهل و پنجاه ایران بود. در این کتاب به طور اخص فهم جلال آل احد، داریوش شایگان و رضا داوری اردکانی مورد نقد جدی قرار گرفته است. طباطبایی در نهایت تلاش می‌کند تا فهمی حقوقی از نهضت مشروطه به عنوان یکی از نصوص چهارگانه ایران، در کنار اندیشه سیاسی ایرانشهری، دین اسلام و مذهب تشیع عقلایی ایرانی و فلسفه سیاسی یونانی، ارائه دهد. و با این مقدمات و برای نوزایی دوم ایران، احیاء مشروطیت را، نه به عنوان یک رژیم سیاسی، بلکه به مثابه حاکمیت قانون، به عنوان تلاشی فکری و البته راهبردی پیشنهاد می‌کند.
و من البته امیدوارم که استاد همچنان دفترهای دیگر پروژه فکری خود را به پایان ببرند. اگر خدا بخواهد.
Profile Image for Mana Ravanbod.
384 reviews254 followers
June 9, 2023
در این دو سال به تفریق صفحاتی و حالا که یکباره تمام کتاب را مجدد خوانده‌ام می‌توانم بگویم معرکه‌تر از آن است که به یاد داشتم. بخصوص در پیچیدن به نراقی و شایگان و جلال نگذاشته بود خاطرم متوجه جستار چهارم به بعد شود. از آنجاست که طرحی از دو کتاب بعد و فکرهایی برای یکی یا دو کتاب جنبی پیدا می‌شود. تکوین چهارمین رکن سنت بدون وجود نص، جنبش مشروطه به مثابه رکنی عملی و نه نظری که از عقل عقلائی پیروی می‌‌کند، چراییِ از بین بردن مشروح مذاکرات تدوین قانون مدنیِ ۱۳۰۷، و شرح خطوط فکریِ مندرج در سوداهای مکتوب داوری و فردیدی‌های وطنی همه از نوعی هوشیاری تاریخی خبر می‌دهد و راه‌هایی برای آیندگان. صفحات آخر کتاب این روزها بخصوص گزنده‌تر است. سطرهای بعدی ریویویی‌ست که همان ۱۳۹۹ بعد از خواندن کتاب نوشته بودم:

تازگی زبان و ساختار قبراق این کتاب حاصل حسِ تقربِ به مرگ است و نویسنده ــــ‌که در واقع بر اساس پروژه‌ی فکری‌اش باید حداقل دو کتاب دیگر در «تأملی در باب ایران» می‌نوشته است‌ـــ در ابتدای دفتر نوشته چون آوای جرسی از دور به گوش رسید قصد را تغییر دادم و بنا را بر جستاری بلند گذاشته: مقدمه‌ای مهربانانه، پانزده جستار، و برخی نکته‌های پایانی. هر جستار متوجه گاهی در سیر بحث آن دو کتابی که در نظر داشته است، با ترسیم راه‌هایی برای پژوهش و تدقیق آن خوانندگان اهل فکری که روزی خواهند نوشت.
دریغ. قلم بر زمین گذاشتن بعضی نویسندگان فقدانی‌ست که خسرانش ملی و تاریخی‌ست. مقدمه و ملاحظات کتاب «دیباچه‌ای بر نظریه‌ی انحطاط ایران» را اگر کسی در ذهن بیاورد و فصول آخر «نظریه‌ی حکومت قانون در ایران، مبانی نظریه‌ی مشروطه‌خواهی» را، جای خالی و این فقدان را در خواهد یافت. عجیب که در عین این دریغ باید گفت این تعجیل و ترسیمِ سریع منجر شده به نمونه‌ای تازه از جستارنویسیِ فلسفی-تاریخی و حاصلش شده زبانی روشن‌تر که در کارهای سابق طباطبایی کمتر نظیر دارد. اشکالات املاییِ معدود و بعضی جملات ناویراسته اصلاً اینجا مهم نیستند، اتفاقاً این خودش برای من نشانه است چون در کارهای قبلی این لغزش‌ها بسیار کم بود ولی این تازگی و تعجیل اینجا سبب شده طباطبایی سریعتر و چابکتر بنویسد و خطوطی از فکر را بدون آوردن فقرات مثال و دلیل بنگارد. کتاب می‌تواند تا ده‌ها سال ایده‌هایی برای پژوهش باشد، نه فقط پژوهش‌هایی در فلسفه سیاسی بلکه حتی ادبیات.
Profile Image for Mohammad.
Author 13 books102 followers
March 15, 2023
دومین بار که کتاب رو خوندم از بار اول هم درخشان‌تر به نظر اومد.
Profile Image for sahar aref.
34 reviews16 followers
June 28, 2025
حتی به عنوان جستار هم بیش از حد پراکنده ست. زبان تند و گزنده طباطبایی توی این جستار چندان درگیر توضیح و استدلال نمیشه و بیشتر به نوشته‌های پیشین خودش ارجاع میده و موضوع نقدش رو صرفا تحقیر میکنه. با این حال اگه با رویکردش درباره آل احمد و شایگان و شیخ فضل الله نوری و داوری و... موافق باشید، لذت می‌برید و من هم از این نظر خیلی لذت بردم. تاکید مکررش به اینکه جز من کس دیگری چیزی نمیدونه و طعنه و کنایه به «دانشگاه مادر» واقعا خسته‌کننده ست.

نکته کتاب برای من استدلالش در رد شکل‌گیری مفهوم ملیت با سلطنت رضا شاه بود. طباطبایی با استناد به متن مذاکرات مجلس اول که پیش از کودتای رضا خان بوده، ثابت میکنه که اینجا هم رضا خان مبدع نبوده.
Profile Image for هومن.
80 reviews4 followers
July 19, 2021
فعالانِ سیاسی، به عنوانِ مقلدانِ بحث‌های جامعه‌شناسیِ هضم‌نشده، گمان می‌کنند [سکولاریسم]، مرهمِ همه‌ی دردهای کشورهایی مانندِ ایران است. این بحث در موردِ اسلام موضوعیت ندارد.

سکولاریزاسیون در مسیحیت به دلایلِ الهیاتیِ ویژه‌ی آن دین ضرورت پیدا کرد که مهم‌ترینِ آنها نفىِ دنيا يا تَشَبُّه به [سکیلوم] بود. دنیا برای مؤمنِ مسیحی حتی به عنوانِ «قَنطَره‌ای به سوی آخرت» یا «مزرعه‌ی آخرت» ارزشی نداشت و او می‌بایست تا حدِّ رُهبانیت از آن کناره می‌گرفت. این که فقهِ کلیسایی توانست، به رغمِ فقدانِ نَصِّ صریح در عَهدَین، حکمِ ضرورتِ تجرّدِ پاپ و روحانیتِ مسیحی را استنباط کند و گروه‌هایی از راهبان، دریوزگی را از راه‌های رستگاری می‌دانستند ربطی به این نفیِ دنیا داشت، در حالی که همین فضیلت‌های مسیحی در اسلام رذیلت به شمار می‌آمدند.

اسلام، دنیا را مزرعه‌ی آخرت می‌دانست که هر مؤمنی می‌بایست در محدوده‌ی احکامِ شرعی از همه‌ی مواهبِ آن بهره‌مند شود و اشکالی نداشت. این سازگار کردنِ دین با دنیا را در زبان‌های اروپایی سکولاریزاسیون خوانده‌اند که می‌توان از آن به عرفی کردنِ دین تعبیر کرد، یعنی اینکه دین بتواند عرفِ دنیا را در استقلالِ آن بپذیرد. این عرفی کردنِ مسیحیت به سده‌های میانه‌ی متأخر و به نظرهای متألهانِ بزرگی مانندِ توماسِ قدّیس و انقلاب در حقوق در سده‌ی دوازدهم و پس از آن بر می‌گردد و روندی بسیار طولانی و در آغاز الهياتی‌است. این سکولاریزاسیونِ الهیاتی در اسلام موضوعیت ندارد...

اصلاحِ دینی در اسلام نمی‌تواند سکولاریزاسیون در معنای مسیحیِ آن باشد؛ آنچه از میرزا فتحعلی آخوندزاده تا شریعتی درباره‌ی پروتستانتیسمِ اسلامی یا شیعی گفته‌اند کلیدی برای قفلى مجهول است. اگر به تجربه‌ی مشروطیت برگردم، و همین استعاره‌ی قفل و کلید را به کار بگیرم، می‌توانم گفت که نمایندگان، از همان مجلسِ اول، وقت را صرفِ شناساییِ قفل کردند و آن فقدانِ نظامِ حقوقی در کشور بود. با آن قفل‌شناسیِ درست، که با مستشارالدوله آغاز شده بود، طرحی از کلید به دست آمد. نیازی به گفتن نیست که عامه‌ی نمایندگان نمی‌دانستند سکولاریزاسیون چیست، اما چند نماینده‌ی تحصیل‌کرده‌ی خارج یا جدید کمابیش تصوری از اروپا داشتند و می‌دانستند که باید قدم در راه‌هایی بگذارند که پیش از آنان کسی بر آنها نرفته بود. تلقىِ آنان از اسلام هیچ ربطی به جامعه‌شناسی و سیاستِ جدید نداشت؛ می‌توانم گفت: اسلامی بود، یعنی آنان می‌دانستند چگونه می‌توان دینِ مبتنی بر شریعت را اصلاح کرد و این اصلاح جز اصلاحی در قلمروِ حقوق نمی‌تواند باشد...

مشروطیت، ایران را از مجرای ایجادِ نظامِ حقوقی واردِ دنیای جدید کرد، و این کوششِ موفقی در یک کشورِ اسلامی بود، اما وقت را برای عرفی کردنِ دینی که خود عرفی بود تلف نکرد. با این همه، مشروطیت تجربه‌ای درعمل بود و تجربه‌ای در عمل نیز ماند؛ ایدئولوژیکی کردنِ اسلام، به جای تدوینِ نظریه‌ای برای این تجربه‌ی مهم، راهِ فهمِ آن تجربه را بست. آنان که گمان می‌کنند سکولاریزاسیون حلّالِ همه‌ی مشکلات است در غفلتی مزمن نسبت به مشروطیت گام برمی دارند و، در واقع، در دامی می‌افتند که اهلِ ایدئولوژی سرِ راهِ آنان تعبیه کرده‌اند.

linktr.ee/lHoomanl
Profile Image for Alireza Naderi.
37 reviews18 followers
December 11, 2025
ای کاش طباطبایی در ویرگول گذاشتن و طعنه زدن به امثال داوری و آل احمد کمی امساک می‌کرد و در عوض بیشتر به جزئیات مذاکرات مجلس اوّل و معرّفی «نصّ مفقود» می‌پرداخت
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.