مهری ماهوتی، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان، در کتاب بوریم بازار، با زبان شعر بازارهای محلی مازندارن و خصوصیاتشان را معرفی میکند. کودکان با مطالعه این اثر میتوانند با برخی کلمات مازنی، لباس مردم این خطه و سبک زندگی آنها آشنا شوند.
تصویرگر این کتاب هاله لادن است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است.
خواندن کتاب بوریم بازار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم کودکان علاقهمند به شعر و ادبیات در این کتاب هم شعرهای زیبا میخوانند و هم با فرهنگ مردم مازندران آشنا میشوند.
درباره مهری ماهوتی مهری ماهوتی در فروردین سال ۱۳۴۰ در بابل به دنیا آمد. دوره راهنمایی و دبیرستان را در بابل خواند و برای ادامه تحصیل به تهران آمد تا در رشته بانکداری درس بخواند. بانکداری برای او که طبعی لطیف داشت قابل تحمل نبود پس آن را رها کرد و به کار در مطبوعات روی آورد. او اولین قصه کودکانهاش را در کیهان بچهها چاپ کرد و اولین کتابش به نام «مثل خورشید» در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسید.
مازندران وطن ابدی من است. هیچ جای دنیا برایم کوچههای بهشهر نمیشود. با آن شیارهای سبزشدهٔ آجرفرش کوچهها و نم خشکناشدنی هوا. آن یک ستاره را هم به خاطر املا و تلفظ غلط کلمههای محلی کم کردم وگرنه حق این کتاب پنجاه ستاره و صد ستاره است. چون سرزمین من که ستارهزار و ستارهباران است.
به جز تصویرسازیهای چشمنواز و زیبا، واقعن هیچ چیزی نداره و اتفاقن بعضی جاها تشدیدکنندهی نگاه نوستالژیک، اصالتگرا و غیرانتقادی به زندگی روستایی در شمال کشوره. مثلن: همراه مامان یا که باباجان از شنبه تا جمعه سر کارم با چرخدستی میفروشم بار تا عصر هم من توی بازارم
بنابر ضرورتِ اشراف بر کتابهای مناسبِ اطفالِ اطرافیان :) البته که من همواره عموم کتابهای کانون پرورش فکری را از نظر مناسب بودن محتوا و تصویرگری ساده و جذاب میپسندیدم.
خوانش: آخرین جمعه سال ۹۸ در قرنطینه مادر «درباره الی» می بیند، من ادبیات کودک میخوانم!
...
به عنوان کسی که از طرف مادری مازندرانیه و از طرف پدری، گیلانی، خیلی خیلی از خوندنش ذوق کردم! هر چند که با دیدن اسم کتاب، فکر میکردم متنش هم باید به زبان محلی باشه و راستش وقتی دیدم فارسیه یه کم از اون ذوقه کم شد! اما ترکیب تصاویر لطیف و جذاب کتاب و شعرای قشنگش باعث شد حال و هوام به کل عوض شه!
تصاویر خوبی داره واقعا. چنین کتابی با کلمات مازندرانی و آشنا کردن مخاطب با فرهنگ مردم مازندران، برام جذاب بود. ب کلماتی مثل پشتزیک، سیکا، چینکا و.... میرسیدم ناخودآگاه لبخند ب لبم میومد 😄