هر زندگی زناشویی متکی به کیمیاگری منحصربهفردی است که از آشنایی بین دو نفر حاصل میشود. در این رابطه، هرکس سهمی دارد. دو طرف، مطابق رفتارهای شریک زندگی خود، بخشی از شخصیت خود را به نمایش میگذارند و بهگونهای رابطه برقرار میکنند که بازتاب آن، کاملاً در دیگری نمایان است. به این ترتیب، سهم اصلی هر زوج به کمک دو ابزار معین میشود. زوجهایی که برای مشاوره به من مراجعه میکنند، معمولاً در رابطهشان دچار مشکل شدهاند. آنها با یکدیگر بحث میکنند، مخالف هم هستند و یکدیگر را سرزنش میکنند. بیشتر زوجها، در لحظات و موقعیتهای بسیاری با مشکل مواجه میشوند. وقتی ناگهان مشکلی پیش میآید، بهزحمت برای حل آن اقدام میکنند و کمتر خود را مقصر میدانند. اغلب زوجها، برای آنکه بتوانیم بهراحتی متوجه مشکلاتشان بشویم، عادت دارند که مسائل را بزرگنمایی کنند. آنها درباره مشکلاتشان، تقریباً سردرگم هستند و آگاهی چندانی از مسائل خود ندارند. چالش عاطفی هم دقیقاً همین جا شکل میگیرد: رنج عشق، آینده فرزندان و ترس از شکست. در نتیجه، گاهی از یکدیگر جدا میشوند و گاهی هم با هم میمانند. بسیاری از زوجها از زندگی خود ناراضی هستند. در حالی که بیشتر آنها همه چیز را برای خوشبختی در اختیار دارند؛ مانند عشق، احترام متقابل و ارزشهای مشترک. من پس از گفتوگو با بیمارانم متوجه شدهام که آنها، برای درکِ بهتر تداوم، حفاظت و موفقیت زندگی مشترک خود فقط به نشانههایی ساده نیاز دارند. من در این کتاب، مجموعهای از نشانهها و دستورالعملها را به شما پیشنهاد میکنم. معادله ۳=۱+۱، نماد یک رابطه زناشویی متعادل و رضایتبخش است. در چنین رابطهای، هرکس در محدوده مشترک زندگی زناشویی، سهمی ویژه دارد. (به الگوی زیر توجه کنید) علاوه بر این، هرکس بخشی از خود را خارج از محدوده زندگی زناشویی نگه میدارد تا هنگام تنش و درگیری بتواند استقلال و ثبات خود را حفظ کند. از سوی دیگر، این الگو به زوجها امکان میدهد تا هرکدام بتوانند کاملاً برای خود زندگی کنند. در این الگو، زن و شوهر فضای مشترکی دارند که متعادل است. در واقع، ممکن است یکی از آنها به دلیل همجوشی بیشتر، خواستار ۸۰ درصد از محدوده مشترک باشد، در حالی که دیگری مستقلتر است و تنها به ۲۰ درصد از این محدوده نیاز دارد. در نتیجه در این رابطه، یکی در همجوشی افراط میکند و دیگری استقلالی بیش از حد دارد. بنابراین، این نکته بسیار مهم است که زن و شوهر، درباره خواستههای خود از زندگی مشترک و همچنین نیازشان به استقلال، تقریباً تفاهم داشته باشند. با این وجود، این محدوده مشترک میتواند در طول زندگی تکامل یابد. ما در ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۵۰ یا ۷۰ سالگی انتظارهای مشابهی نداریم.
کل کتاب ، روی محور یه الگو میچرخه ، الگوی ۳=۱+۱ . که یعنی توی هر رابطهای ، هر شخص یه ۱ داره ، که درواقع نیاز ها و علایق و باور های شخصی خودشن و طرف مقابل هم ۱ خودش رو داره ، حالا ۳ چیه؟ این ۳ وقتی اتفاق میافته که طرفین علاوه بر "یک" خودشون ، یه ۰.۵ هم رشد میکنن و اینطوری بین دو نفر یه رابطه سالم شکل میگیره. فصل های مختلف کتاب با استفاده از یسری مثال داره توضیح میده که وقتی این الگو توی یه رابطهای نباشه چه اشکالاتی پیش میاد و راهحلش چیه ، مثلا اون زوج هایی که فقط به "یک" خودشون اهمیت میدن یا زوجهایی که بخاطر رابطه "یک" خودشون رو قربانی میکنن یا ... . فصل بندی کتاب خوب و منظم بود و ترجمه (نشر شمعدونی) هم معمولی رو به بالا بود. فکر میکنم مطالب کتاب تا حدی مفید بود و مثل اکثر کتابهای سلف هلپ دیگه اگه واقعا مطالبش به کار بسته بشن تغییر مثبت ایجاد میکنن.
به نظر من کتاب برای هم آدم هایی که هنوز به زندگی مشترک فکر نکردن، هم اون هایی که دنبال رابطه میگردن و هم اون هایی که الان داخل زندگی مشترک هستن خیلی مفید میتونه باشه. بخش هایی از کتاب و مثال هاش خیلی برای من جالب بود. انگار که تو دل زندگی مشترک هایی که میشناسم بوده نویسنده و این کتاب و مثال هاش رو از روی اون ها نوشته. راهنمایی های خوبی داره که اگر به کار گرفته بشه و زوج ها در مواقع مشکل بتونن روی خودشون کنترل داشته باشن و این راهنمایی ها رو به کار ببرن واقعا تغییرات خوبی در روابطشون ایجاد میشه
نکات جالبی روبر پایه ایده ی ۱+۱=۳ مطرح میکنه که میتونه تو رابطه تاثیر گذار باشه اما تو کل کتاب انگار جز تعریف مفهوم اولیه این ایده حرف جدیدی برای گفتن نداشت و کتاب میتونست خیلی کوتاه تر باشه.
پ.ن: اگر جای مترجم بودم به جای واژه بیمار از مراجعین استفاده میکردم.
۱)زن و شوهر باید تعادل واقعی را پیدا کنند تا هر روز احساس خوبی نسبت به رابطه شان داشته باشند. ۲)معادله ۱+۱=۳ ، نماد یک رابطه زناشویی متعادل و رضایت بخش است. ۳)فرمول ۱+۱=۳به چه معناست؟این معادله نماد رابطه است: عدد ۱،نشان دهنده هریک از اعضای زندگی مشترک و عدد ۳،نمایانگر زندگی زناشویی است.اما هر عدد ۱ میتواند به کمک زن و شوهر رشد کند؛هردو شریک،هم بعد سوم زندگی مشترک یعنی عدد ۳ را می سازد و عمله شکل فردی رشد می کنند.حاصل جمع ۱/۵ و ۱/۵ برابر است با ۳: به بیان دقیق تر، هرکس به کمک دیگری رشد می کند و از ۱ به ۱/۵ می رسد، ۴)شیوه تفکر و دیدگاه های ما نسبت به زندگی زناشویی هرچه منعطف تر باشد،بهتر می توانیم جنبه های مختلف شخصیت خود را تطبیق دهیم. ۵)در زندگی زناشویی،هرکس می تواند بدون تسلیم شدن یا تحمیل خواسته همایش به دیگری جایگاه خود را پیدا کند. ۶)هرگز و همیشه کلماتی هستند که نباید در زندگی زناشویی به کار گرفته شوند. ۷)وقتی به ارزش های شریک زندگی اهمیت داده شود،در این صورت،این زوج می توانند پیشرفت کنند،به یکدیگر احترام بگذارند و درگیری ها را به خوبی حل کنند. ۸)سوء تفاهم ها و ناگفته ها در زندگی مشترک،که به دلیل عدم گفتگو با یکدیگر و توجه نکردن به افکار طرف مقابل،احساسات منفی ناشی از آن نیز تداوم پیدا میکنند. ۹)عشق و حقیقت به واسطه ی احترام به ارزش های طرف مقابل شکل می گیرند. ۱۰)باورهای ما درباره زندگی زناشویی همواره روی کیفیت زندگی ما تاثیر گذار است.در مجموع افرادی که معتقدند باید به طرف مقابلشان نیز اهمیت بدهند و به دنبال ایجاد تفاهم و احترام به ارزش هایی همچون وفاداری و صداقت هستند، باعث می شوند که رابطه شان صمیمانه و رضایت بخش شود.برعکس، افرادی که فکر می کنند باید مانع هرگونه تفاوتی در زندگی زناشویی شوند،به احتمال فراوان موجب وخامت و ویرانی رابطه خود خواهند شد. ۱۱)۴پایه ی اصلی رابطه ی زناشویی عبارتند از: تعهد،کیفیت ارتباط،ارزش های مشترک،رابطه ی جنسی. ۱۲)یادبگیرید صبور باشید و بپذیرید. ۱۳)رهایی از انتظارهای غیرواقعی،گام بزرگی است.به بیان دیگر،اگر پیروی از اسطوره ها و ایده آل ها را کنار بگذارید،می توانید یک زندگی مشترک واقعی تشکیل دهید.
ایدهی محوری کتاب اینه که هر یک از زوجها باید بتونن زمانی رو صرفا برای خودشون و خواستههاشون اختصاص بدن؛ و همچنین زمانی رو هم برای باهم بودن. بعد با مثالهای متعدد نشون میده که چطور هرگونه افراط و تفریط در این رویه، میتونه پایههای یک زندگی مشترک رو سست کنه.
همچنین زوجها باید درنظر داشته باشن که این نیازها در هرکسی متفاوته؛ بعضی نیاز بیشتری به باهم بودن دارن و برخی نیاز دارن به استقلال بیشتر پس بهتره با کسی وارد رابطه بشید که در این مورد تفاهم داشته باشید.
ولی به نظرم توصیههای این کتاب بیشتر میتونه برای زوجهایی ثمربخش باشه که اهل گفتگو، مدارا و مصالحه هستن؛ و با مشکلات حاد یا عدیدهای در زندگیشون دست و پنجه نرم نمیکنن. البته کتاب توصیه به نگه داشتن ازدواج به هر قیمتی نمیکنه و نگاه واقعگرایانهای به این قضیه داره. به هرحال از بیشمار مشکلاتی که هر زندگی مشترکی رو تهدید میکنه؛ دونستن و به کار بردن این نکات خالی از لطف نخواهد بود.
به هر کسی که بخواهد وارد رابطه شود یا در رابطه باشد (در هر قالبی) پیشنهادش میکنم. سبک ارتباطی ای که نویسنده ارائه میدهد در جز جز زندگی قابل اجراست. از اختلاف نظرها گرفته تا دعواهای حل نشدنی همیشه. کتاب برخلاف بعضی دیگر از کتابهای روانشناسی حوزه ارتباط کاملا کاربردی است. فقط در بعضی قسمت ها ضعف ترجمهای دارد و در بعضی قسمتها هم ممیزی کلمات را دگرگون کرده.
راز زندگیهای زناشویی خوشبخت چیست؟ تفاوتها چه نقشی در زندگی دارند؟ آیا عشق پس از مدتی سرد میشود و دوران سیاه اختلاف و نزاع فرا میرسد؟ آیا میتوانیم در کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم؟ این سوالات در ذهن تمام انسانها همیشه بوده و هست. فردریک فانژه تو این کتاب به طور کامل به تمام مشغلههای ذهنی ما در رابطه با ازدواج و شروع یک رابطه توضیح داده که چطور در زندگی مشترکمون خوشبخت باشیم. این کتاب هم به زوجهایی که زیر یک سقف زندگی میکنند، کمک میکند، هم به کسانی که قصد تشکیل زندگی مشترک دارند.