Fereydun Adamiyat or Fereidoon Adamiyat was a leading social historian of contemporary Iran and particularly the Qajar era. He was the son of Abbasquli Adamiyat, a pioneer of the Iranian Constitutional Revolution. Fereydun Adamiyat received his B.A. from the University of Tehran and his Ph.D. in diplomatic history from the London School of Economics. He is known for his original works on various aspects of the social and political history of Persia, most of them dealing with the ideological foundations of the Iranian Constitutional Revolution. Believing firmly in history's "Rational Movement" , Adamiyat saw no conflict between normative judgement and claims to objectivity.
Although predominantly published in Persian, he is often cited by Western scholars. His most famous book was Amir Kabir and Iran.
Adamiyat was also a diplomat, serving as Iran's ambassador to the Netherlands and India. He also worked for the United Nations in various capacities.
کتاب بسیار مفیدی است. مملو از اسناد دستهاول منتشرنشده که نویسنده گرد آورده و به این واسطه تحلیلهای بسیار عمیق و نابی از زمانه سپهسالار ارائه میکند. شکی نیست که نویسنده بسیار همدل با سپهسالار است و در جایجای کتاب به نفع او و به ضرر دشمنان وی موضع میگیرد که این امر به ارزش تحلیلی کتاب کمی خدشه وارد میکند ولی درنهایت نویسنده در بیشتر بخشها منصف و خردمندانه نظر میدهد. در کل کتاب بسیار ارزشمندی برای شناخت تاریخ توسعه ایران و بررسی یکی از مهمترین دورانهای تلاش ایران برای گذر از سنت به دروازههای مدرنیته است.
آدمیت در این اثر به زندگی و روزگار و اندیشه ها و فعالیت های میرزا حسین خان سپهسالار، یکی دیگر از نام آوران برجسته ی دوران قاجار پرداخته. برای آنها که به مطالعه ی تاریخ معاصر ایران علاقمندند، تمامی آثار آدمیت به ویژه دو اثر برجسته اش "امیرکبیر و ایران" و "اندیشه ی ترقی و حکومت قانون در عصر سپهسالار" را توصیه می کنم.
نویسنده تحقیق جامع و کاملی با مطالعه اسناد دست اول مانند نامه ها، روزنامه ها و رسالات و کتب خطی و چاپی آن دوره انجام داده است، و به نظرم کتاب در زمان خودش اثری محققانه و علمی به شمار میرفته است. با این حال در بسیاری موارد میبینیم که نویسنده یک طرفه به قاضی رفته است و همواره چهره ای مثبت از سپهسالار ترسیم کرده است. در مواردی هم به نظر میرسد از منابع برای اثبات پیش فرضهای خود استفاده می کند، به جای آنکه با مطالعه آن در جستجوی حقیقت برآید.
نقل از کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار : « به حقیقت همان دگرگونی که در تفکر علمی رخ داد و آرای متقدمین را متزلزل ساخت در تعقل اجتماعی مشاهده می کنیم. جهت کلی آن بهبود اصول سیاست، وضع تنظیمات و قواعد جدیده ی موضوعه است – یعنی نفی آیین بی قانونی و خودکامگی فردی.»
نقل از کتاب اندیشهی ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار : « به حقیقت همان دگرگونی که در تفکر علمی رخ داد و آرای متقدمین را متزلزل ساخت در تعقل اجتماعی مشاهده می کنیم. جهت کلی آن بهبود اصول سیاست، وضع تنظیمات و قواعد جدیده ی موضوعه است – یعنی نفی آیین بی قانونی و خودکامگی فردی.»