UM MAQUIAVEL QUE NÃO É O SINÔNIMO DO “MAL” Este livro, magnificamente bem escrito, mostra o lado oculto deste que é um dos mais célebres ícones da filosofia política em todos os tempos. Seu nome transformou-se em adjetivo e sua celebridade é alicerçada por uma frase que ele jamais escreveu: “Os fins justificam os meios...”. Desde sua morte, em 1527, não paramos de lê-lo, apesar das calúnias e das censuras. E sempre para que ele nos arranque do torpor. Nisso – por que não? –, Maquiavel é implacável como o sol de verão. É o astro que inspira sua prosa contundente, que lança sobre tudo uma luz tão crua que torna as arestas mais vivas. Nietzsche o disse melhor do que ninguém, em Além do bem e do mal: “Ele nos faz respirar o ar seco e rarefeito de Florença e não consegue evitar a exposição das mais sérias questões ao ritmo de um indomável allegrissimo, não sem desfrutar, talvez, de um perverso prazer de artista ao ousar o seguinte contraste: um pensamento embasado, difícil, duro, perigoso, e um ritmo galopante, de um bom-humor endiabrado”.
روز ۱۰ دسامبر ۱۵۱۳ ماکیاوللی به دوستش فرانچسکو وتتوری نوشت: «من در روستا هستم و پس از پیشامدهای اخیر و آنچه برایم در پی داشت، بیشتر اینجا بودهام و سرهم رفته ۲۰ روز هم در فلورانس نبودهام. زندگی ام چگونه میگذرد؟ به تو میگویم. صبح با برآمدن آفتاب بیدار میشوم و به سمت کندههایی میروم که دارم میبُرم، دو ساعت آنجا میمانم تا ببینم روز پیش چه کارهایی انجام شده است یا با هیزمشکنانی وقت میگذرانم که یکسر با هم یا با همسایگانشان مشاجره میکنند. میپتوانم از هزاران ماجرای جالبی بگویم که در این جنگلها برایم اتفاق افتاده است. وقتی جنگل را ترک میکنم به کنار چشمهای میروم و از آنجا بهسراغ یکی از دامهایی که برای پرندگان گذاشتهام. کتابی با خود دارم، یا از دانته، یا از پتراک. در این موقع راه مهمانخانه را در پیش میگیرم، با رهگذران سخن میگویم و از آنها سراغ اخبار را میگیرم.»
ماکیاوللی یک شکارچی است و همواره در کمین مشاهده سازوکاری است که شور و شوق انسانها را بر میانگیزد و زندگی دیگرانی جز خودش را دگرگون میکند. گمان میکنید اگر نه در میان مردم عادی که اختلافنظرها پدید میآید، کجا میتوانید سیاست را بفهمید؟ در مهمانخانه.
سرانجام، شب که میشود وقت آن فرامیرسد که ماکیاوللی به دیدار دوستان نامرئیاش برود که در کتابهای کهن زندگی میکنند. آنها مدتها پیش در گذشتهاند، ولی ما را زنده نگه میدارند. از آنها هم میشود اخبار را پرسید، ولی به این منظور باید زحمت کشید، باید برای ورود به مراسم رسمی گفتوگو با این مردان کهن خود را بیاراید: «شب که شد به خانه برمیگردم و به دفتر کارم میروم. در آستانه، جامههای گلآلود و چرکین روزانهام را از تن بیرون میکنم و لباسی میپوشم درخور حضور در بارگاه شاهان یا پاپها، و با لباسی چنانکه باید وارد محاکم روزگاران کهن میشوم. در آنجا آنها مرا به مهر میپذیرند و من با آنان از غذایی بهره میبرم که فقط برای من است و به خاطر آن زاده شدهام. در آنجا من بی احساسِ شرم با آنها به گفتوگو مینشینم و دلایل کردارشان را میپرسم؛ و آنها با مهربانی به من پاسخ میدهند و من به مدت چهار ساعت احساس هیچ گونه آزردگی ندارم، تمام رنجها را فراموش میکنم، از فقر نمی ترسم. مرگ هم مرا نمیهراساند.»
ستایشی از این بهتر درباره انتقال اندیشهها نمی شناسم ـاین شیوهٔ شادمانه و سرشار از احترام حضور در جمع، بی آنکه هرگز تنهایی خود را گرامی بداریم، و گسترش دادن دایرهٔ جمع افراد به زندگان و مردگان. این نوشته ماکیاوللی در سال ۱۵۱۳ در نامه ای خطاب به یک دوست است، تا به او بگوید پس از آنکه او را از سیاست دور کردند، چگونه توانسته است از «کپک زدن ذهنش» بپرهیزد. آ! داشتم فراموش میکردم. ماکیاوللی این خبر را هم به دوستش میدهد که به تازگی نوشتن کتابی کوچک را به پایان رسانده است. عنوانش؟ شما کتاب را می شناسید: شهریار.
ماکیاوللی برای همه، پاتریک بوشرون، ترجمهٔ لیلا سازگار، فرهنگ نشر نو، چاپ اول، ۱۴۰۱
" Qu'est-ce que le peuple ? " . . . . . . " Une opinion . . . erronnée. Pourquoi l'est-elle ? Parce que le peuple voit les choses de loin. Qu'est-ce qu'une république ? Le régime qui tient compte de cette opinion, même lorsqu'elle n'est qu'émotions et préjugés. "
" Enfin, il (Machiavel) l'a dite ! Mais si, vous savez bien, cette fameuse phrase qui, pour l'anti-machiavélisme, résume sa vilaine doctrine : excuser Romulus alors que les faits l'accusent, c'est bien d'admettre que la fin justifie les moyens, En réalité, c'est plus subtil que cela. Machiavel écrit au future antérieur : la fondation de Rome excuse le crime de Romulus, mais elle l'excuse aprés coup. Romulus n'avait pas le droit de tuer son frère, mais il aura eu le droit de le faire, une fois prouvé l'effet bénéfique de son geste. "
L'auteur tente de mieux éclairer Machiavel en replaçant en donnant une explication de ses écrits en utilisant tous les outils disponibles : linguistique, contextuelle, historique, ainsi que la vie publique et privée de Machiavel, pour nous permettre d'apprécier quel était le véritable objectif derrière le livre 'Le Prince. '
Excelente crónica sobre la vida e importancia de Nicolás Maquiavelo, es una lectura ligera que permitirá interesarse por la obra del italiano y que introduce a su pensamiento político. Ideal para estudiantes.