Jump to ratings and reviews
Rate this book

میو میو ... تشکر

Rate this book
ميو ميو تشكر، دربرگيرنده‌ مجموعه‌ای از 12 شعر كودكانه است سروده مریم هاشم پور است كه سيدحسن موسوی براي آن‌ها تصويرسازی كرده و انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آن را راهی بازار کتاب کرده است

33 pages, Paperback

First published January 1, 2011

2 people want to read

About the author

مریم هاشم پور

6 books2 followers
شاعر کودک و نوجوان

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
0 (0%)
4 stars
1 (50%)
3 stars
1 (50%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 2 of 2 reviews
Profile Image for حسن صنوبری.
282 reviews106 followers
October 16, 2019
زیباست ولی به پای کتاب بعدی شاعر (یک قوری پر از قور) نمی رسد. تصویرسازیش هم بسیار ساده است. البته بد و مخل نیست. خوب و ساده است و حتی ساده تر از تصویرسازی کتاب بعدی. و البته شاید اگر سراغ کاغذهای بهتری برای این نوع کتاب تصویری میرفتند تصویرگری جلوه بهتری پیدا میکرد

چندتا شعر عالی دارد و چندتا شعر معمولی
Profile Image for مهرنوش تنهایی.
12 reviews
July 18, 2024
تصویرسازی کتاب با رنگ‌های یک‌نواخت و کدر (شاید به‌دلیل کیفیت بد چاپ و کاغذ کدر به‌نظر می‌رسند!) و پالت رنگ گرم و همچنین کم‌بودن سفیدخوانی و عدم قابلیت ایجاد چرخش چشم در تصویر کتاب و استفاده از این سبک تصویرسازی، مخل لذت‌بردن از اشعار خوب کتاب می‌شد.
این کتاب براساس گروه‌سنی قدیمی کانون، به گروه‌سنی ب و ج اختصاص دارد، اما به‌ندرت بچه‌های بالای ۹ سال در کتاب‌خانه آن را امانت می‌برند.

جالب است بدانید که مخاطب این‌کتاب در کتاب‌خانه، بیشتر دخترها هستند. (شاید به‌خاطر پالت رنگ تصاویر و گل‌های روی جلد)

چندباری به پسرها آن را معرفی کردم که با جمله‌ی: «این که دخترونه‌ست!» مواجه شدم و البته که قانع‌شان کردم تا آن‌ را بخوانند و بدانند کتاب‌‌ها برای همه هستند.

تجربه‌ی کتاب‌دار:

هجده‌ساله بودم که این کتاب چاپ شد و به کتاب‌خانه‌مان آمد. قبل از آماده‌سازی کتاب و در دسترس قرار دادن آن جهت خواندن اعضای کتاب‌خانه، چند شعر کتاب را جدا کردم و خواندیم و سپس به اعضا سپردم تا تصویرسازی‌اش کنند. آن روز چهل، پنجاه دختر گیس گلابتون در مرکز بودند که از آشنایی با آن اشعار به‌شدت ذوق‌زده شدند و دوست‌شان داشتند. در پایان جلسه، مجموعه‌ی بی‌بدیلی ساخته شد که با هم آن را کتاب‌سازی‌ کردیم.
بچه‌ها بسیار دوست داشتند که هر چه زودتر کتاب را ببینند تا به امانت ببرند؛ اما بعد از دیدن کتاب، دوست‌نداشتن کتاب را در چشم‌هایشان دیدم و فهمیدم که تصورشان از کتاب متفاوت بوده.
از این کتاب ده عدد داشتیم که همان روز فقط سه، چهار عددش به امانت رفت! با اینکه همیشه وقتی کتابی را با اعضا بلندخوانی می‌کردیم یا باهم درباره‌اش صحبت می‌کردیم، آن روز سر امانت‌بردن آن کتاب دعوا می‌شد و همه‌ی موجودی آن کتاب در کتاب‌خانه تمام می‌شد و تا دو، سه هفته آن کتاب به‌اصطلاح روی بورس بود؛ اما درباره‌ی این کتاب این‌طور نشد. بچه‌ها تصویرسازی‌های خودشان را بیشتر دوست داشتند.

شعری از این مجموعه را می‌نویسم که از زمره‌ی اشعار خوب این کتاب است و آن را از حفظم و وقتی به گربه‌ای غذا می‌دهم این شعر را برایش می‌خوانم:

دوباره بی‌اجازه
میان خانه آمد
گرسنه بود انگار
به ظرف شیر زل زد

دلم برای او سوخت
بدون غصه و غم
تمام شیرها را
به بچه گربه دادم

همین که شیر را خورد
پرید و رفت بیرون
ببین چه گربه ای بود
به من نگفت ممنون!

اتل متل توتوله
نه‌ خسته‌ام نه دلخور
به‌جای گربه گفتم:
«میو میو... تشکر!»
Displaying 1 - 2 of 2 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.