Shel Silverstein was the author-artist of many beloved books of prose and poetry. He was a cartoonist, playwright, poet, performer, recording artist, and Grammy-winning, Oscar-nominated songwriter.
Shel Silverstein will perhaps always be best loved for his extraordinary books. Shel’s books are now published in more than 47 different languages. The last book that was published before his death in 1999 was Falling Up
عمو شلبی را دایی ام به من معرفی کرد. کلاس اول دبستان بودم که مرا روی پاهایش مینشاند و یه زرافه و نصفی برایم می خواند. سال بعد برایم پاک کن جادویی را خرید و کسی یه کرگدن ارزون نمی خواد. مجموعه ترانه ها و اشعار عمو شلبی را از نمایشگاه کتاب سال 86 خریدم و عمو شلبی جایگزین دایی ام شد، زمان هایی که در خوابگاه بود. امروز از کتابخانه اش در خانه ی مادربزرگم این کتاب را پیدا کردم که کادوی تولد خود دایی ام بود. فهمیدم همان قدر که دلم برای عمو شلبی ام تنگ شده، دلتنگ دایی ام هستم! تا دیدنش روز ها را می شمارم:)
من و دوست غولم/ شل سیلور استاین/ ترجمه ی منیژه گازرانی/ نشر چشمه / چاپ دهم 1384 / 64 صفحه/ تاریخ تموم کردن کتاب: پنج شنبه 23 دی 1395 این کتاب هم مثل چند کتاب قبلی که از شِل خوندم مجموعه ای از شعرها و نقاشیا هست که به زبون خیلی ساده نوشته شده ولی بزرگترین حقیقتای زندگی رو میشه از توشون فهمید و در عین حال لذت برد چون نحوه ی بیان خیلی مهمه و شِل به شکل خیلی خیلی ساده اونارو گفته که فهمشون رو لذت بخش تر می کنه. این کتاب در واقع گزیده ای از دو مجموعه ی "آنجا که پیاده رو پایان می یابد" و "بالا افتادن" از شِل هست و ترجمه ی خوبی هم داره و حسابی لذت بردم ازش خیلی عالی.
باز همان حرف تکراری! شعرهای سیلور استاین در ترجه فارسی شعر نیستند؛ داستان هم نیستند و بیشتر شبیه کاریکلماتور میشوند.
و آنکه بیشتر دوستش داشتم: "بایدها، شایدها و خواهدها" بود:ا ا«تمام بایدها و شایدها و خواهدها توی آفتاب لمیده بودند و درباره کارهایی که باید بکنند و شاید بکنند و می خواهند بکنند سخن سرایی میکردند. اما به محض اینکه سر و کله یک "کردم" پیدا شد، تمام آن بایدها و شایدها و خواهدها پا به فرار گذاشتند و هفت سوراخ قایم شدند.»ا
اولین کتاب شل سیلور استاین که خواندم. برادرم کلاس سوم دبستان که بودم برایم خرید و خوب آنقدر کوچک بودم که نمی دانستم چرا خودش از "نی انبانی که نه نگفت" خوشش می آمد! بعد از این کتاب "تور ماه گیری" را برایم خرید.
وسط خونه تکونی یه عالمه کتاب جالب پیدا شد، که یکیشونم این بود. همیشه شل سیلوراستاین رو خیلی دوست داشتم. به نظرم اگه به کتاباش صرفا به چشم کتاب کودک نگاه نمیکردیم و میخوندیمشون خیلی چیزا رو میشه ازشون یاد گرفت.
این غول بداخلاق اخموی غرغرو که از لب و لوچهی آویزانش خسته شده بود من و لی را استخدام کرد تا زیر گوشههای دهانش را که در حال فرو ریختن بود بگیریم و بدهیم بالا این جریان مال پارسال است و از آنوقت تا حالا ما عرق ریزان و زورزنان همینجور که میبینید اینجا ایستادهایم واقعا گاهی چه کار سختیست لبهای کسی را به خنده باز کردن.
شل سیلوراستاین واقعا نویسنده عجیب و غریب و خلاقیه!! با داستان های کوتاهش، عمیق ترین مفاهیم رو به ساده ترین شکل برای کودکان به تصویر میکشه. با خوندن بعضی داستان ها به معنی واقعی کلمه شگفت زده میشدم، بس که خوب بودن... به قول مترجم، شل سیلوراستاین واقعیات تلخ و گزنده زندگی روزمره رو با ظرافت و به صورت طنز به کودکان نشون میده و بهشون یاد میده که به مفاهیم معمول و آشنای دنیای امروز از زاویهی دیگهای نگاه کنند و حتی باهاشون مقابله کنن یا تغییرشون بدن. در کل خیلی کتاب خوبی بود، دوستش داشتم
این کتاب هم مثل آقای با کلاه و آقای بی کلاه، مجموعه ای از چند داستان کوتاهه، ولی من داستانهای این کتابو از آقای باکلاه بیشتر دوست داشتم..!
به نظرم، همه ی کتابهایی که من تا الآن از شل سیلور استاین خوندم(به جز درخت بخشنده که به درد بچه ها میخورد) برای نوجوونها مناسب بودن! البته که دیگه همه میدونن درک منظور اصلی کتابهای کودک و نوجوان، تو سنین بالاتر اتفاق میوفته و حتی همون نوجوونها هم قطعا به اندازه ی ما، نکات و جزئیات این کتابها رو نمیگیرن :)) • ماهی کوچیکه ماهی ریزتره را می خورد، ماهی بزرگه ماهی کوچیکه را می خورد، پس فقط بزرگترین ماهی است که چاق می شود. آیا تو جماعتی مثل اینها را می شناسی؟؟؟
سیلور استاین را به عنوان یک غول قبول دارم. غول ادبیات عبارت درستی نیست. چون او در دنیایی غیر از فراز و نشیبهای ادبی زندگی می کند. تقریبا تمام آثارش را خوانده ام ولی " من و دوست غولم"شاهکار است. یادم می آید در دوره ای روانشناسی شرکت کردم و مبحث کلاس " نقد من ودوست غولم" بود. چقدر کشف کردیم آنجا تقریبا به این رسیدیم که غول؛ همان خداست در این داستان
با این که این کتاب گزیده ای است از دو کتاب (و کاش نبود)، با این حال، تقریبا هر شعر این کتاب نکته ای را می گوید که خوب است ما آدم بزرگ ها هم یاد بگیریم. هر شعر، بیانگر لطافت دوران کودکی است... دورانی که هم سختی دارد و هم شادی، اما هم سختی و هم شادیش، زودگذر و شیرین است.