اگر در مورد تاریخ، زبان، دین و فرهنگ اقوامی که در شمال غرب کشور ایران زندگی میکنند کنجکاو هستید این کتاب برایتان مناسب است. این اقوام عبارتند از: کرد، آشور، آذری، کلیمی و ارمنی. و طبیعتا اگر به بررسی پیشینه این اقوام علاقهای ندارید، این کتاب به دردتان نمیخورد. نویسنده برای نوشتن این کتاب و همچنین برای درآوردن اطلاعات در مورد سایر اقوام ایرانی (که در این کتاب نیامده و در کتبی دیگر از نویسنده که حق توزیع نیافتهاند نوشته شده) زحمت زیادی کشیده است. در نتیجه کتاب از نظر اطلاعاتی که به خواننده عرضه میکند قوی است. در مقابل، نقطه ضعف کتاب این است که نویسنده خیلی روان ننوشته است. تعداد نسبتا زیادی از جملات بیش از حد طولانی و پیچیدهاند و تعدادی از جملات از نظر دستوری_ حداقل در حدی که من میدانم_ غلطاند. در کل کتاب نیاز به ویرایش ادبی دارد. اگر بخواهم جمعبندی کنم این را باید بگویم که کتاب تنها برای قشر بسیار کمی از مردم که علاقه دارند با تاریخ و فرهنگ بخشی از مردم ایرانزمین آشناتر شوند مناسب است. کتابی نیست که خواندنش عموم مردم را سود بخشد. به خصوص اگر خود شما از یکی از اقوامی که در بالا ذکر کردم هستید شاید این کتاب برایتان مفید واقع شود. اگر بخواهم به طور غیر مستقیم نتیجهای بسیار کلی از کتاب بگیرم آن نتیجه این خواهد بود: نژادپرستی علاوه بر منفور بودن از بیمنطقترین اعتقادات بشر است. چه این نژادپرستی در میان آلمان نازی باشد نسبت به یهودیها و غیرآریاییها و چه در میان مردم فارس باشد نسبت به افغانها و اعراب و چه در میان آذریها باشد نسبت به مردم فارس. هر نوعی از نژادپرستی بیمنطق است. تاریخ نشان میدهد اقوام بشر علیرغم رنگها و فرهنگها و زبانهای متفاوتی که دارند، بسیار به هم نزدیکاند و همواره تحت تاثیر هم بودهاند. مثلا هم فارسها در طول تاریخ_چه قبل و چه بعد از ظهور اسلام_ تحت تاثیر سامیها و زبان و فرهنگشان بودهاند و هم سامیها تحت تاثیر فارسها بودهاند. هیچ فرهنگی از فرهنگهای دیگر کاملا جدا نیست. فرهنگها در هم تنیدهاند، به خصوص زمانی که مردمانش هزاران سال در مجاورت هم زیسته باشند. نژادپرستی به هر شکلی محکوم و منفور است. و من الله التوفیق.