Jump to ratings and reviews
Rate this book

من خانه‌م؛ پاره نامه‌هایی از عباس کیارستمی

Rate this book

80 pages, Paperback

3 people are currently reading
98 people want to read

About the author

عباس کیارستمی

39 books1 follower

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
22 (36%)
4 stars
20 (32%)
3 stars
15 (24%)
2 stars
3 (4%)
1 star
1 (1%)
Displaying 1 - 15 of 15 reviews
Profile Image for Tahmineh Baradaran.
567 reviews137 followers
July 22, 2020
چهارستاره برای عشق وعطوفت زیاد درنامه هابه همسرویادداشتهای روی یخچال برای بچه ها. نامه های زیادی ازمشاهیرخوانده ام ولی به نظرم هیچکدام اینقدر عاطفه قوی نداشته . قلبم مچاله شد از غلظت عطوفت مستتر درنامه ها. نامه ها نزد همسرنیست . صفحات کتاب یکی درمیان عکس ونامه است .کلیشه نامه هوایی آبی رنگ باجوهرآبی چشم راخسته میکند .بیشتر عکسها هم کیفیت خوبی نداردیا درچاپ این طورشده. گران است :)

"نان سفیدبرمیداریم ازآن گوشه اش..کنیاک برمیداربم ازتوی یخچال آن یکی گوشه اش..بعد پهن می کنیم رختخوابی راکه گذاشته بودیم آن یکی گوشه اش .میریم روی پشت بام که پرازستاره است هرگوشه اش.."

(من هم قبل ازترک خانه روی یخچال همیشه یادداشت میگذاشتم برای پدروپسر..امضایم هم نقاشی زنی خندان باموی فرفری بود که ملاحظه می کنید:))
Profile Image for سپیده سالاروند.
Author 1 book136 followers
August 3, 2020
داشتم با خودم فکر می‌کردم که چرا انقدر عاشق نامه‌ام و چی باعث می‌شه که برم نامه‌های کسانی رو بخونم که حتا ممکنه از خودشون خیلی خوشم نیاد (منظورم به آقای کیارستمی نیست البته) بعد به این نتیجه رسیدم که زیبایی نامه برای من اینه که برای چاپ شدن نوشته نمی‌شه، برای همون یک نفری که مخاطب نامه است نوشته می‌شه اولش. برای همین بی‌اداست و بی‌توجه به مخاطب‌های دیگه، حسابی شخصی و در عین حال می‌تونه عمومی باشه. در نتیجه من همیشه موافق چاپ نامه‌ام.
من فقط یک بار آقای کیارستمی رو از نزدیک دیده‌ام، مراسمی بود در موزه‌ی هنرهای معاصر و آقای کیارستمی از طبقه‌ی پایین می‌اومد بالا و توی اون سطح شیب‌دار وسط موزه ده نفر عقب عقب می‌رفتن که از لحظه لحظه‌ی بالا اومدنش عکس بگیرن. مات مونده بودم. فکر می‌کردم پاپاراتزی مال هالیووده. و در همون لحظه تصمیم گرفتم از شخص کیارستمی بدم بیاد. توی این کتاب اما خبری از استاد کیارستمی نیست، عباس داره برای پروین نامه می‌نویسه و وقتی نامه‌ها رو می‌خونید دیگه عینک آفتابی به چشمش نیست. می‌شه دیدش، حسش کرد، باهاش بغض کرد و به عنوان یک آدم دیدش.
خوندن نامه‌ها قلب من رو مچاله می‌کرد، دیگه مهم نبود که آقای کارگردان اینا رو نوشته. داشتم همسر و پدری رو می‌دیدم که نامه می‌نویسه و به نظرم همین جوریه که ما قراره عشق و رابطه رو یاد بگیریم. هر لحظه‌ی نامه‌ها به پروین آدم شگفت‌زده می‌شه که این آدم‌ها چند سال بعدتر دیگه سعی نکردن به هم بیان و فکر می‌کنی که ای بابا، اگه این بلا سر ما هم بیاد چی؟
من از اینکه نامه‌ها بی‌ترتیبن و تکه‌پاره شدن خوشم اومد. اینجوری انگار هم داریم سرک می‌کشیم توی اون زندگی و هم نه. فقط عکس‌ها رو خیلی دوست ندارم، و احساسم اینه که عکس‌ها بیشتر برای بهمن شخصی‌ان و سخته ارتباط برقرار کردن ما باهاشون.
Profile Image for Vahid 22.
82 reviews12 followers
December 14, 2020
انقدر کیارستمی رو دوست دارم که هرچیزی مربوط بهش من و عجیب میکشه سمتش
حالا چه بهتر که نامه های اون باشه به افراد نزدیک خانواده که همه با دستخط خودش چاپ شده باشه
به خصوص نامه هایی که برای بچه هاش احمد و بهمن نوشته من و عجیب جذب کرد
Profile Image for لاله.
143 reviews
December 2, 2024
خیلی خیلی زیبا بود و دوست‌داشتنی.😊
فقط واقعیتش از این بابت که حس می‌کردم نامه‌ها خصوصی هستن و ممکنه خودش راضی نباشه یه جوریم می‌شد..
Profile Image for Livewithbooks.
235 reviews37 followers
August 25, 2020
بعضی نوشته ها رو که میخونی ترجیح میدی سکوت کنی. نوشته هایی که واسه خوندن بقیه نوشته نشدن. مثل دست نوشته های توی سر رسید. مثل نامه ها.
مثل مرگ و دیگر هیچ مثل من خانه م.
وقتی مرگ و دیگر هیچ هم خوندم عکس العمل ام سکوت مطلق بود.
الان هم سکوتم میاد.
دست نوشته ها رو گه گاهی ورق میزنم و زل میزنم به دست خط ناخواناش که اینقدر خوندم تو خوندنش استاد شدم.
نامه هاش و هی ورق میزدم و یواشکی میخوندم.
میگفتم الان نه! نباید تموم کنی.
ولی باز میخوندم و سریع میذاشتم کنار.
میگفتم تو نباید تموم شی. تو نباید یه بار دیگه تموم شی.
بعضی نوشته ها، بعضی نامه ها با همه سادگی‌ اش ترسناکن. برای من ترسناکن.
چون میری تو چهار چوب زندگی یه آدم دیگه.
وارد یه قسمت از زندگی یه آدم میشی.
قدم میزنی تو هزارتوی زندگیش.
می بینی... یه آدمی که منکر خیلی چیزها شده یه زمانی چقدر بهش اعتقاد داشته.
یه آدمی که صبوره یه زمانی چه بی قرار بوده....
یه آدمی که بوده و الان نیست !

واسه خونه ایی که با عشق و با دست های خودش ساخت و امید داشت تا آخر با  عشق توی همون خونه زندگی کنه. ولی... ولی...

پروین جان کف دست هایم تاول زده اند! اما در عوض تخت خیلی خوبی برایت درست کرده ام.

تعجب می کنی از کجا شماره تو را دارم خوب از 118.
پرسیدم اول نمی شناختند.
نشانی دادم گفتم اونی که قدش بلند است موهایش روشن است اغلب پشت سرش
می بندد، لب های قشنگی دارد. کمرش این روزها باریک تر است. سینه هایش کوچک و خوش فرم است، نشناختند....
گفتم اونی که هم زن منست  هم رفیق منست، هم معشوق منست.... اونی که صادق است و هیچ وقت دروغ نمی گوید...
اونی که دلم برایش تنگ شده است....

فکر نمی کنم هیچ بابایی به اندازه من یاد بچه اش باشه آخه هیچ بچه ای هم به اندازه  تو خوب نیست.

امیدوارم نامه های پروین هم اینقدر قشنگ بوده باشه.
حتی با اینکه آخرش امضای متارکه بود هیچی از قشنگی این احساس کم نمی کنه.

تو هر چقدر دوست داری بد خط بنویس من دست خط تو بلدم.
چی شد که باعث شد این نامه ها رو که میگن پست نشده رو 40 سال نگه داری؟؟؟

اون یکی رو خوندم فرداش تیر ماه بود
این یکی رو خوندم فرداش شهریور.

اصلا دلم نمیخواست ازش حرف بزنم نمیدونم چرا زدم؟ این دوتا فقط واسه اینه که من بخونمش و تمام. نمیدونم چرا جمعش نمیکنن. کسی حق نداره بخونتش. (جدی ام)
احساس مالکیت دارم
احساس حسادت به کسی که بخونتش(بازم جدی ام)

و تمام!
Profile Image for Parnian.
43 reviews63 followers
December 24, 2020
بهمن فرسی توی شب یک شب دو می‌گه «ادبیات واقعی و صمیمانه دفترچه‌های خاطرات هستند که کرورها در نهانخانه‌های آدم‌ها حفظ می‌شوند و هرگز هم برای سراسر خوانده شدن به کسی عرضه نمی‌شوند. ادبیات واقعی همین نامه‌ها هستند که در لحظه زاده می‌شوند و می‌میرند». از این رو خوندن نامه‌ها برای من هیجان عجیبی داره. مثل اینه که پا گذاشتی توی حریم شخصی یک نفر. وقتی این نامه‌ها رو می‌خوندم، با عباس کیارستمی‌ای روبه‌رو نبودم که همیشه تحسینش کرده‌ام و فیلم‌ها و عکس‌هاش رو دوست دارم؛ با عباس‌نامی روبه‌رو بودم که داره برای همسر و فرزندانش نامه می‌نویسه. نامه‌هایی که توشون خودشه. تلاشی نکرده برای مخاطبان زیادی جالب و زیبا به نظر بیان و نمی‌دونسته روزی این همه آدم قراره بخوننشون.
یه انتقادی که به کتاب وارده به نظرم، اینه که برای من خوندن دست‌خط کیارستمی یکم دشوار بود. کاشکی در کنار این که خود نامه‌ها چاپ شده‌ان، یه قسمت هم به صورت تایپ‌شده متن نامه‌ها رو چاپ می‌کردن. این‌طوری برای کسی مثل من، هم اون حس و حال دیدن دست‌خط نگارنده حفظ می‌شد و هم می‌تونستم بفهمم چی داره می‌گه! :)) چون بعضی جاها از بس ناخوانا بود که از روشون می‌پریدم. نامه‌ها به فرزندانش کمی خواناترن. که خب طبیعیه و احتمالاً با آگاهی این‌طوری نوشته‌شده‌ان. اونا رو هم در کل بیش‌تر از بقیه قسمت‌های کتاب دوست داشتم. چندتاشون توی برگه‌های کانون پرورش فکری نوشته‌شده‌بودن که رقیقم کرد.
کتاب در کل یکم بی‌سروتهه. نمی‌دونم نامه‌ها ترتیب خاصی دارن یا نه. عکسای استفاده شده رو خیلی دوست داشتم و تا آخر کتاب هم فکر می‌کردم خود کیارستمی اونا رو گرفته ولی بعد فهمیدم که نه.
نقاشی‌های ساده‌اش از وسایل روزمره برای پسرش احمد هم برام خیلی زیبا بود. سر اون سه تا کلیدی که براش نقاشی کرده بود و نوشته بود «اینم سه‌تا کلید برای پسر خوبم که به‌من یاد داد وقتی چیزی نوشتنی ندارم، برایش نقاشی کنم» هم قلبم مچاله شد. حس کردم این‌جا کیارستمی خیلی «بابا»ست.
Profile Image for Hamoun Dorfaninezhad.
115 reviews34 followers
Read
July 14, 2020
بهمن جان
من پارک هستم ساعت 1 برمی گردم اگر زودتر آمدی بیا پارک پشت استخر کوچکی که کنارش درختهای چنار بزرگ دارد از پله ها بیا پائین من آنجا هستم. می رویم چلو کبابی! اگر خواستی بطرف پارک بیائی از طریق سوپر تک. خانه سیروس. سوپر قیطریه بیا که اگر من می آمدم تورا گم نکنم

ص 69
Profile Image for Ghazaal B..
312 reviews93 followers
July 1, 2020
خیلی خیلی خیلی خیلی تیکه‌پاره و بی‌سر و ته. انگار که یه قاچ ناگویا و یک‌طرفه از یک زندگی رو در چهار پنج‌تا نامه‌ی عاشقانه نمایش بدن و بعد ناگهان «خب دیگه تموم شد. هرچی داریم نصف نصف». علاوه بر اینکه در این ماجراهای حقوقی فراوان که سر نشر این کتاب پیش اومده، شخصا فرض رو بر این گذاشتم که این کتاب با اجازه و رضایت قلبی پروین امیرقلی چاپ شده. وگرنه لحن ریویوم کلا جور دیگه‌ای میشه.
(دستخط بزرگوار هیچ خوانا نیست. هیچ.)
Profile Image for Negar Taghizadeh.
53 reviews
November 17, 2021
نامه‌ها و یادداشت‌ها جسته گریخته بودن؛ انگار همین‌طوری چهارتا نامه و چهارتا یادداشت رو کنار هم گذاشته بودن تا یه کتاب چاپ کنن. با این‌که احترام زیادی برای کیارستمی قائلم، ولی دست‌خطش رو با سختی و زحمت فراوون تونستم بخونم =))
البته شاید ساعت بدی رو برای شروعش انتخاب کردم (چهار صبح) ولی بازم...
Profile Image for Pantea.
81 reviews27 followers
September 6, 2020
کتاب رو که تموم کردم برای دوستم نوشتم باورم نمیشه که آدمی مثل کیارستمی هم انقدر دلتنگ بشه
داستان خونه‌ای که خونه می‌شه و بعد هی تغییر شکل می‌‌ده
Profile Image for morvarid karimi.
13 reviews1 follower
May 16, 2024
متن یکی از نامه‌ها، که نسبت به الباقی‌شون بیشتر توجه‌م رو جلب کرد:

«دلم هم برای تو خیلی تنگ شده تلفنی را می‌گذارم برای یک موقع دیگر. تعجب می‌کنی که از کجا شماره تو را دارم شماره جدید تو را 328-5177 را.
خوب از ۱۱۸ گرفتم اینکه کاری ندارد پرسیدم اول نمی‌شناختند. نشانی دادم گفتم اونکه قدش بلند است موهایش روشن است. اغلب پشت سرش می‌بندد چشمهایش سبز روشن است. لبهای قشنگی دارد، سینه‌هایش کوچک و خوش فرم است. کمرش این روزها باریک‌تر است و همیشه تند راه میرود، اونکه لباسهای خیلی قشنگ می‌بافد، یک پسر قشنگ دارد که خیلی هم خوب است اسم خوبی هم دارد، اونکه هم زن منست و هم رفیق من، و هم معشوق من، اونکه صادق است و هیچوقت دروغ نمی‌گوید، اونکه حساب جداگانه ندارد. اونکه هیچوقت ولخرجی نمی‌کند، تازه پول درآر هم هست، کمک کرده تا خانه درست کنم، پرده‌هایش را خودش انتخاب
اونکه املت با کنیاک دوست دارد، اونکه سوپ جو دوست دارد، اونکه دل من برایش تنگ شده.»
Profile Image for firoozeh feizabadi.
46 reviews2 followers
July 18, 2020
این که چرا این کتاب رو خریدم دلایلش مختلفه و کلا به این که کتاب از سوی ناشری مثل "نظر" چاپ شده ربط داره نه به خود اقای کارگردان.
همون ابتدای خوندن نامه ها حس کردم با این که حالا نوشته ها محتوای "مگو" ندارن ولی احتمالا دست کم یک سری از اون ها حریمی دارن که من خواننده یا غریبه خیلی مجاز به عبور از اون حد نبودم ولی شدم!
این کتاب مثل برخی از کتابای نشر مثلث، صفحه بندی و نوعی از طراحی رو داشت که برای کسی که اهل تجسمه جذاب می نمایاند!
Profile Image for NILA.
38 reviews2 followers
February 10, 2023
آقای کیارستمی یکم بدخط نبودن احیاناً ؟
Profile Image for Marya.
46 reviews
February 28, 2024
دلم هم برای تو تنگ شده. تلفن را می‌گذارم برای یک موقعی دیگر. تعجب می‌کنی که از کجا شماره‌ی تو را دارم! خوب از ۱۱۸ گرفتم اینکه کاری ندارد. پرسیدم اول نمی‌شناختند.
نشانی دادم گفتم اونکه قدش بلند است، موهایش روشن است، اغلب پشت سرش می‌بندد. چشم‌هایش سبز روشن است، لب‌های قشنگی دارد، سینه‌هایش کوچک و خوش‌فرم‌ است. کمرش این‌ روزها باریک‌تر است... نشناختند. گفتم آنکه دماغش خیلی قشنگ است و گردنش باریک و بلند است و همیشه تند راه می‌رود. اونکه لباس‌های خیلی قشنگ می‌بافد و یک پسر قشنگ دارد که خیلی هم خوب است. اسم خوبی هم دارد. اونکه هم زن من‌ست و هم رفیق من و هم معشوق من. اونکه صادق است و هیچوقت دروغ نمی‌گوید، [...] کمک کرده تا خانه را درست کنم، پرده‌هایش را خودش انتخاب کرده، املت با کنیاک دوست دارد، اونکه سوپ جو دوست دارد، اونکه دل من برایش تنگ شده است.
Displaying 1 - 15 of 15 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.