رمان معمائی ـ ماجرایی اسرار عمارت تابان مخاطبش را به سفری رازآلود میبرد که در آن، باز شدن هر گره گرهی جدید بهدنبال دارد؛ و هیچکس و هیچچیز آنچه مینماید نیست. خانم دکتر تابان رودکی باستانشناسی جدی و خوشنام است که بهدعوت استاد قدیمش، دکتر نادران، و در کنار محقق جوانی بهنام آیدین، عازم کاوشی محرمانه در قلعهی بلقیس در خراسان شمالی میشود. این تیم کوچک در عمارتی اربابی و خلوت، به نگهبانی پیرمردی لال و مرموز، اقامت میکند. با رخدادن حوادثی عجیب و خطرناک، پای قاچاقچیان و پلیس هم به این کاوش باز میشود و ناگهان تابان خود را در دل ماجرایی میبیند که یک سرش به قرن هفتم و شب حملهی مغول به این منطقه میرسد، و یک سرش به ماجرایی خانورعیتی در نیم قرن پیش. عشقْ نقطهی اتصال تمام این ماجراهاست، و پایان غیرقابل انتظار.
وقتی چیزی رو که نداری با تمام وجود میخوای، ساعتها و روزها نقشهی بهدست آوردنش رو میکشی؛ و به دهها راه مختلف و گاهی متضاد فکر میکنی که چطوری بهش برسی. بعد، اون لحظه که بهدستش میآری و به خودت میگی «بالاخره شد!»، اون لحظه یکهو تمام گذشته صفر میشه: هم ناراحتیها و سختیها، هم اشتیاقها و نقشهها. حتی یک جورهایی میترسی، چون تازه آتیشت فروکش میکنه و یادت میآد واسه رسیدن به این نقطه چه کارهایی که نکردی… شاید واسه همینه که آدمهای عادی و بدون رؤیا فکر میکنن ما غیرمعمولیها که رؤیاهای بزرگ داریم، آدمهای سنگدلی هم هستیم. ولی نمیدونن سنگدلی و بیرحمی ما بهخاطر اینه که قبلترش آدمهای جاهطلب دیگهای بودن که پا روی ما گذاشتن و بهخاطر زندهکردن رؤیاهای خودشون به ما ظلم کردن.
شیوا مقانلو، ساکن تهران، کارشناس سینما (گرایش تدوین) و کارشناس ارشد رشتهی سینما (گرایش کارگردانی) از دانشکدهی سینما تئاتر، دانشگاه هنر، و دانشجوی انصرافی دکتری فلسفه هنر (دانشگاه آزاد تهران، واحد علوم و تحقیقات) است. او تا پایان سال ۱۴۰۱ چهلوشش عنوان کتاب چاپشده در حوزههای ادبیات داستانی و علوم نظری سینما دارد. Shiva Moghanloo has written more than 7 fiction books since 2003 on now. These works which have received critical acclaim concern mainly women’s problems, human issues, and emotional challenges repeated historically in all times for all mankind. Drawn much attention, some of her short stories have received national prizes, and many of them have been translated to other languages, like English, Arabic, Polish, Turkish, and Kurdish, and published in specific journals. As a translator, Shiva has translated more than 40 literary works to Farsi which are among some vivid international fictions. It's noteworthy that an English ontology named "An Eastern Dream" contains eight stories chosen among all of hers, has been published by Candle & Fog publication, 2017. One of her short stories has been translated into Arabic, and published in an ontology of Iranian contemporary writers. As a scriptwriter and researcher Shiva has done some cinematic projects for national TV. As a cultural counselor and executive director in national and international cultural projects, she runs many programs in Iran and a few other countries like Sweden and Spain. As a cultural visitor, she has attended in many international Book Fairs as Frankfurt, Beijing, Paris, Sulaymaniyah, and so. She has been a jury member in many national literature and film festivals and has held several workshops in different cities across Iran. Writing columns and articles for specific journals and magazines is her other literary activities. Since 2019, she has been working as the editor of international literature at Nimaj publishing house, which is one of the most prestigious Iranian publishers.
یه چیزی که خوشم اومد حرف محیط زیستی و اینای کتاب بود. به پناه گاه های حیات وحش گفته و پایلوت های خراسان. این جور مساله ها باید تو ادبیات بیشتر باز بشه.تازه اساسا ژانر معمایی تاریخی هست .من خوشم اومد
بنظرم باید به نویسنده ی کار یه خسته نباشید جدی گفت که بین این همه موضوعات تکراری در رمان های ایرانی ؛ به یک موضوع متفاوت پرداختند و اگر مخاطب رمان های معمایی هستید بنظرم از خوندن اسرار عمارت تابان غافل نشید ... نثر عالی و روان و تاپایان کتاب شاهد رمزگشایی و اتفاقات تازه هستیم ...من پیشنهاد میکنم
کتاب بسیار خوب و روان با داستان هیجان انگیزی بود،به دوستان خواندنش را توصیه میکنم. من قبلا هم ترجمه های ایشان را خوانده بودم قلم روان و شیوایی دارند. به امید کارهای بیشتر از ایشان.
البته که نظر همه دوستان قابل احترامه ولی حقیقتا بعضی از نظرات ی جوری هستن انگار که نویسنده هاشون با خانم مقانلو خصومت شخصی دارن. به نظر من فارغ از اینکه داستانی که نوشته شده خوبه یا بد که البته به هیچ وجه بد نیست همین که ی نویسنده زن ایرانی این جسارت رو به خودش داده که از این رمانای تکراری آپارتمانی فاصله بگیره و وارد فضاهای جدیدی بشه باید ازش استقبال کرد. پ .ن: من اکثر رمان های دن براون رو خوندم و متوجه تفاوت ها هستم ولی بحث باز کردن یک مسیر جدید توی ادبیات ایرانه.
این اثر اولین کاری هست که از خانم مقانلو میخونم. به نظر اینکه زنان نویسنده ما به سمت نوشتن این آثار رفتن خیلی خوبه. امیدوارم باز هم از این کارها ازشون ببینیم
من تحلیلگر دیتا هستم از این جهت در مورد محتوای ادبیاتی کتاب نظر نمیدهم. ولی اکثر پنج ستاره هایی که به این کتاب داده شده از اکانتهای بدون نام و نشانی است که تا حالا به کتابی جز این کتاب رای ندادهند و فقط یک یا دو ریویو دارند که مربوط به همین کتاب است بنابراین به احتمال بالا اکثر این اکانتها اکانتهای فیک خود نویسنده هستند
ژانر معمایی در ادبیات ایران خیلی جدی گرفته نمیشه. بیشتر بازار این نوع رمان ها دست کتاب های خارجیه و به کتاب های ایرانی ظلم میشه. ولی اسرار عمارت تابان نشون داد نویسنده ایرانی هم میتونه در قد و قامت نویسنده های خارجی باشه و همون تاثیرو بزاره.
An amazing historical novel in which the protagonist is an archaeologist young lady (Taban) who travels to Belqeys Castle located in Esfarayen County in North Khorasan Province, Iran. She accompanies her former classmate and her university professor for a secret archeological excavation. They settle in an old mansion which is mysterious itself. Taban tries to unfold not just archaeological puzzles but the events that happens in the mansion. The consequences of events are fascinating to the extent that once you begin, you cannot put down the book.
یک رمان خواندنی ماجرایی ،در فضایی تاریخی. جذابیت رمان در ایجاد محیطی کاملا ایرانی برای اتفاقاتی است که زمان آن طی سده ها می گذرد. رفت و برگشت های تاریخی ، تغییر فضا و روایت بسیار روان و خواندنی ا نوشته شده است. شخصیت پردازی در قصه و خلق شخصیت ها حرفه ای و ماندگار است ،.
شیوا مقانلو را به عنوان مترجم دوست داشتم ولی به عنوان نویسنده نه خیلی . صرف اینکه در ژانر معمایی تاریخی نویسنده ی ایرانی کم می نویسد و از این نظر کار ایشون مهم هست باعث نمی شه به نظرم که این کتاب رمان تاریخی معمایی خوبی باشه. از اول به نظرم نثر کتاب مصنوعی بود چیزی بین نثر کتاب های مودب پور و انشاهای پر از آرایه های ادبی. چنین داستانی نیازی به توصیف غروب و طلوع با تشبیهات پیچیده و شاعرانه نداشت. سعی شده بود که شخصیت یگانه و عمیقی برای تابان ساخته بشه که باز هم به نظرم لازم نبود و چون داستان خودش نیاز به توضیح پیچیدگی ها داشت باعث شده بود از هر دو طرف ناقص باشه نه شخصیت مشخصا ساخته شده و نه داستان به نظرم مثلا تکلیف اصلی ترین راز کتاب مشخص نشد یعنی سرانجامش مشخص شد ولی اهمیتش مشخص نشد اینکه یک شمشیر دوران خوارزمشاهیان بود چندان قانع کننده نبود برای بقیه ی موضوع حفاظت ازش طی قرن ها توسط زنان اون سرزمین. در واقع داستان تاریخی مربوط به شمشیر درست پرداخته نشده بود با اینکه خیلی پتانسیل داشت برای تبدیل شدن به یک داستان تاریخی مرموز .
یک کار عالی شما از اول درگیر کتاب میشید و هر لحظه نویسنده شما رو درگیر یک ماجرا حدبد میکنه. اطلاعات دقیق تاریخی و کشمکشهای انساتی کارکترها و درگیری خوانتده باخود و داستان .نوشتن این کتاب حداب اصلن اسان تبوده . شخصیتها به خوبی خلق شدن. قطعا نویسنده وقت زیادی برای ابن کار گذاشته و بدون تحقیق این افرینش شکل نگرعته.... داستان خسته کننده نیست منحرف نمیشه تو نسیرش شما گیج نمیشید . ادمها براتون واقعیند و دوست ندارید کتاب رو ببندبد خیلی سیوالها عست که منتطرید حواب بده به شما . کتاب در ابران یک کار حدید و خلافانه هست