نوشداروی طرح ژنریک مجموعه اشعار طنز و انتقادی سیدالشعرای انقلاب، مرحوم سیدحسن حسینی است. این سرودهها انعکاسی از جامعه عصر حاضر است که شخصیتهای اصلی آنها را شاعر، تاجر، زاهد، عارف و عاشق تشکیل میدهند.
شعرهای این مجموعه، اشارتگر نگاهی یکسان، از دو پنجرهٔ متفاوت به زندگی است؛ نخستین پنجره، ما را به تماشای وجه کمیک و مضحک دنیایی که در آن نفس میکشیم دعوت میکند، و با نشان دادن برخی جزئیات سادهلوحانهٔ زندگی، مخاطبان خود را در ساحت طنزی تلخ، به خود وا میگذارد، تا خود ببینند و دریابند و معنای آنچه را ناتمام است، کامل کنند.
و پنجرهٔ دوم، اشارتگر وجه تراژیک دنیای درون و بیرون شاعر است و خواننده را به میهمانی اندوه فرا میخواند. گاهی نیز این دو دریچه، بر هم منطبق میشوند و تصویر یگانهٔ شادی و اندوهی توأمان را در چشمانداز نگاه خواننده قرار میدهند.
یکی از ویژگیهای قابل توجّه این مجموعه زبان و لحن صمیمانه و طنّاز شاعر است. شاعر این مجموعه، حتّی در گفتوگوهای عادی و روزمرّه، با زبانی سخن میگوید که چند پهلو، کوتاه، و مؤثّر است، و این لحن، حتّی هنگامیکه ما با شعرهای جدّی این مجموعه روبهرو میشویم، نمودی مؤثّر دارد و ما را به جشنِ لبخندی متفکرانه فرا میخواند.
یکی دیگر از ویژگیهای ممتاز این مجموعه، به جز لحن، حضور واژههایی است که پیش از این، مجال ورود به شعر معاصر را نداشتهاند.واژهها و ترکیبهایی مثلِ:مجاری اداری، لگن مس، شهرداری، غرغر، ذهب یعنی رفت، لهذا، پوشک، موشک، منقل، مگس معرکه، پشتک، معده، خرمگس و...
در این مجموعه، بسیاری از واژهها و ترکیبهای روزمرّه در کنار هم نشستهاند؛ بیآنکه خدشهای به شعربودن این شعرها وارد شود.
و از دیگر خصوصیات مؤثّر این مجموعه، نسبت هوشمندانهای است که میان ترکیبات و کلمات به چشم میخورد. هماوایی واژهها، تناسبهای لفظی و معنوی، ابهام و ایهام، قافیههای چشمگیر، ایجاز و در مجموع، چفت و بست شدنِ کاملِ واژهها با یکدیگر است، به گونهای که سریعترین و بیشترین تأثیر را داشته باشد:
یک نفر شاعر بود یک نفر تاجر بود تاجر مورد بحث در علوم ادبی دستی داشت شعر بازی میکرد ـ مثل کفتربازی ـ شاعر ما روزی شعر «آزاد»ی گفت شعر مذکور به دست تاجر واصل شد تاجر از خواندن شعر عصبانی شد و آن را جر داد بعد از آن ـ با وقار ادبی ـ پاکت ارزن خود را برداشت رو به کفترهایش ـ غرق در سجع ملیح ـ اندر اوصاف و مزایای اصالت در شعر نطق غرّایی کرد
دکتر سید حسن حسینی (زاده ١ فروردین ۱۳۳۵ تهران – درگذشته ۹ فروردین ۱۳۸۳) شاعر، مترجم، نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی بود.
از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی، راهاندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دورهیآموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزههنری باز برگشت. در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزههنری (حجه الاسلام محمدعلی زم) داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال ۱۳۷۹ مجموعهیکامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر میگیرد خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف میباشد. او سالهای آخر عمرش را به سبکشناسی قرآن و زبانشناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳، از دکتر حسینی تقدیر شد
نوشداروی طرح ژنریک یکی از بهترین مجموعه شعرهای دکتر سیدحسن حسینی ست و با اطمینان کامل میشود گفت که این مجموعه نه تنها یکی از بهترین دفاتر شعر نیمایی در پس از انقلاب بلکه یکی از موفقترین مجموعه های شعر نیمایی در ادبیات معاصر است ضمن اینکه این مجموعه در زمینه طنز مجموعه بی نظیری ست و در این چند دهه مجموعه شعر طنزی به این قوت و قدرت سروده نشده است. طنزی که بیشتر از آنکه بخنداند ادم را به فکر فرو میبرد
مورد حائز اهمیت دیگر در مورد نوشداروی طرح ژنریک مطرح کردن چند کاراکتر و پرداخت شخصیتی انها در بیشتر شعرهای دفتراست، دقیقا کاری که حافظ استاد آن است و بعد از آن تنها بیدل این پیشنهاد را جدی گرفت (دو شاعری که به شدت مورد توجه سید بوده اند) . در واقع همانطور که حافظ در غزلهای خودش شخصیتهایی مثلِ رند، زاهد، واعظ، پیر مغان (پیر گلرنگ) و ... را مطرح میکند و در غزلهای مختلف به آنها میپردازد و شخصیت آنها را به صورت کامل شکل می دهد (و حتی با پردازش هنرمندانه خود واژه ای چون رند را قلب معنای اصلی که پیش از آن به کار برده میشد ، به کار میبرد) سید هم با شخصیتهای شاعر، تاجر، ناقد ، زاهد و عارف چنین می کند. و طنز رندانه خودش را به بهترین شکل به مخاطب منتقل میکند. در واقع همانطور که ما برای شناخت هرچه بهتر شخصیت رند باید کل غزلیات حافظ را بخوانیم برای شناخت شخصیت تاجر و طیفهای معنائیش نیازمند خواندن و فهمیدن کل دفتر نوشداروی طرح ژنریک هستیم
سید حسن حسینی از آن دست آدمهاییست که شما را به فکر فرو می برد. اعتراف می کنم که آن اوایل صرفاً بخاطر قیصر و سلمان به سید حسن روی آوردم اما چند وقتی هست بخاطر سید حسن، قیصر و سلمان را دوست دارم:)) آقای خاص! نوشداروی طرح ژنریک می تواند حوصله شما را سر ببرد یا می تواند شمارا به وجد بیاورد. بستگی دارد کجا ایستاده باشید و چه نگاهی به آن داشته باشید.
یک شب ستاره ای خرد فریاد زد که ای ماه تا چند خود نمایی؟ آن گاه ماه غمگین آهی کشید و با آه خورشید را نشان داد یک شب ستاره ای خرد از فرط خستگی مُرد!
شاعری بار امانت نتوانست کشید تکیه بر بالشی از عرفان زد تاجری اهل سلوک با سلاح خودکار پای منقل جان داد
اولین کتابی بود که ازین شاعر خوندم. خوشم اومد. کلا دوست دارم وقتی یه شعر می خونم کمی فکر کنم تا معنیشو بفهمم. نه مثل بعضی شعرها که آدم نخونده معنیشو می فهمه و نه مثل بعضی ها که اصلا معنی نداره و شاعر یه عده رو سر کار گذاشته