آرنه وتلسن بر آن است که «همۀ ما در هر لحظه از زندگیمان در معرض درد هستیم؛ اما نه لزوماً به شکل واقعیتیسمج، بلکه بهمنزلۀ یک احتمال دائمی». فلسفۀ درد نگاهی تأملبرانگیز است به جنبهای ناگزیر از وضع بنیادین بشر. وتلسن در این کتاب به شکلهای متنوعی از درد میپردازد؛ از جمله، دردی که بهواسطۀ شکنجه بر انسان تحمیل میشود، درد بیماری، درد اضطراب، درد اندوه، درد خشونت و افسردگی. او ماهیت دو پهلوی درد را بررسی میکند: این که در زندگی روزمره همواره تلاش میکنیم از درد اجتناب کنیم اما در عین حال، جستجوی درد برایمان شورانگیز است.
وتلسن درد را در قلمروهای مختلفی از زندگی مدرن، از جمله خانواده و شغل، بررسی میکند.
فلسفۀ درد با ایدههایی از متفکرانی همچون سورن کیرکگور، زیگموند فروید، ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو، آلیس میلر، سوزان سونتاگ و مِلانی کلاین همراه میشود، و این پرسش را مطرح میکند که تقدم با فکر است یا احساس.
از بیچارگی انسان سخنها گفت. بیچارگی واقعا. از درد جسمی، درد روحی، اضطراب، حسادت، و از تاثیری که آدم آسیبدیده رو دیگری میذاره حرف زد. روشهای فرافکنی رو توضیح داد که چطوری تقلیل بدیم دردمون رو و از فشارهش بکاهیم، که سر دیگری خالیش نکنیم. و نتیجه: ما در برابر واقعیت درد بیدفاع و آسیبپذیریم.
کتاب خوبی بود و مخصوصا یک جاهایی توی سه چهار فصل آخر خیلی برام فکر برانگیز و جالب بود. تجربهی با هم خوندنش هم توی این سه ماه با بچهها ۱۰/۱۰ قطعا به زودی دوباره میخونمش جسته و گریخته
توی بخش اول کتاب درباره درد جسمی و یکی از نمودهای اون یعنی شکنجه صحبت میکنه و درخشانه. اما بخش دوم خیلی نامنظمه. هم از درد روانی مثل اضطراب حرف میزنه و هم از خشونت به مثابه تحمیل درد به دیگری. بخش دوم کتاب بیشتر تحلیلی آبکی از فرهنگ معاصره و بارها تکرار شده. حرف اصلی بخش دوم کتاب اون چیزیه که کریستوا هم گفته؛ فروپاشی مرجع اصلی اقتدار در عمل باعث اضطراب بیشتر میشه.
شاید در برخی موارد مثل فصلهای آخر بشه گفت تکرار خیلی زیاد بود و میشد در مقدار کمتری جمعش کرد، اما در کل اهمیت قائل شدن برای درد روانی و جدی گرفتنش برای من از این کتاب ارزشمند بود. اینکه در کنار درد جسمانی، افسردگی و اضطراب ناشی از جهان انتخابها و الزام به موفق و خوشبخت شدن، توضیح داده شده و دیده شده خیلی خوب بود
قرابت فراوانی بین درد و تجربه وجود دارد. درد نتیجهٔ نیش تجربه است. نشانهٔ چالشی است که با آن روبهرو میشوم؛ چالش کاوش در خویشتن خودم، بازشناسی و پذیرش تام این حقیقت که هیچ موجودی جز خودم نمیتواند به زندگیام معنا ببخشد، زیرا هیچ معنای فینفسهای در کار نیست.
منظور من از فرهنگ امری بسیار مشخص است: منابع نمادینی که یک جامعه در اختیار اعضای خویش مینهد، و آنها را میتوان برای کنار آمدن با اموری به کار گرفت که سرچشمه درد در زندگی هستند. گرچه همانطور که دیدیم لکان اصل تاکید را بر وجود انسان مینهد که بهزعم وی اساسا در وضعیت فقدان به سر میبرد و بابت این فقدان نیز همواره در رنج است، اما من اصل تاکید را بر این واقعیت مینهم که ما در جهان، در میانه چارچوبی از شرایط بنیادی قرار داده شدهایم که خودمان انتخاب نکردهایم؛ ازجمله وابستگی، آسیبپذیری، میرایی، شکنندگیِ روابط و تنهاییِ وجودی. اینشرایط بنیادی لزوما علت مستقیم تجربه درد نیستند. بلکه نکته مهمی که باید با دقت و جزئیات بیشتر به آن توجه شود شیوه تفسیر ما از این شرایط و ارزیابیای است که در نقطه خاصی از تاریخ در یک جامعه مفروض از این امور به دست میدهیم، و بر این اساس فرهنگ واسطه و بستر پراهمیتِ این فعالیت نمادین است. بنابراین شرایط مذکور را باید سرچشمه و بستر رویش مواجهه همیشگی ما با درد دانست؛ ما از بدرفتاری درد میکشیم زیرا اساسا آسیبپذیریم. ما از طرد شدن و بیکسی درد میکشیم زیرا اساسا وابستهایم. بیماری جدی باعث اضطراب و حتی افسردگی میشود زیرا ما موجوداتی میراییم و از این دست.
درد اعتراضی به آنچه به بدن درحال تحویل است. درد قطعست تردید ناپذیر دارد. درد هوشیار کننده من به خودآگاهم است بخصود آگاهی جسمی. درد فردیت را برجسته تر میکتد. من خود دردم و شرمم و ترسم نه دارای آن ها. دشمن اضطراب، خود اضطراب است یعنی ترس از تداوم آن. درمانگر شرایط مناسبی را برای ابراز نوعی خودخواهی سالم فراهم میکند. صرفا موجودی دارای فقدان بودن مارا همواره دردمند میکند. گرچه در جامعه ای با انتخاب های متعدد زندگی میکنیم ولی انتخار کردن به نوعی اجبار بدل شده. اقتصاد، فرد ضعیف النفس نیاز دارد. افسردگی یک نوع ناکامی فردی در اقتصاد فردگراست. افسردگی منجر به ناتوانی در عمل و ناتوانی در عمل منجر به افسردگی میشود. پیشرفت پزشکی و یافتن موارد بیشتری که در فرد بیماری محسوب میشود و نیاز به اقتصاد درمان دارد.
کتاب جالب و به یادماندنی بود.
This entire review has been hidden because of spoilers.
از ابتدا تا انتهای زندگی درد در کمین ماست و به قول نیچه: زندگی و درد در واقع دو روی یک سکه هستند. پس بجای سرکوب و فرار، لازمه که آغوشمون رو به روش باز کنیم و بیشتر بشناسیمش. بیشتر از همه نکاتی تو کتاب که راجع به انتقال درد، ارتباط فرهنگ و جامعه با درد گفته بود جالب بود. ولی بطور کلی میتونست کاملتر از این باشه و بعضی موقع تکرار مکررات اذیت میکرد و همچنین رو بعضی مسائل مثل اضطراب و افسردگی تحلیلهای سطحی مطرح شده بود؛ ترجمه هم چندان تعریفی نداشت. با این حال بنظرم ارزش یکبار خوندن رو داره.
با اینکه ترجمهش چندان خوب نبود، اما نکات بسیار آموزنده و خوبی برای من داشت که در تعاملاتم با آدمها ازش استفاده کردم و درکم نسبت به مقوله بدن رو بیشتر کرد.
The Agony of Incompleteness | Review of "A Philosophy of Pain" by Arne Johan Vetlesen Vetlesen's exploration of pain as an inevitable human experience begins with promise but ultimately suffers from its own philosophical wanderings. Promising Depths Vetlesen's initial approach to pain is refreshingly comprehensive. He examines pain not merely as physical sensation but as a multifaceted experience that spans torture, disease, emotional suffering, and violence. The book's strongest moments come when connecting these varied manifestations of pain to our fundamental humanity and existence. Philosophical Foundations The text thoughtfully engages with an impressive roster of philosophical heavyweights—from Kierkegaard to Sartre, Freud to Adorno. This theoretical framework initially provides a sturdy scaffold for Vetlesen's explorations, offering readers a rich context for understanding pain beyond mere sensation. The intellectual lineage he traces is both impressive and illuminating. Conceptual Drift By the midpoint, Vetlesen's arguments begin to lose their mooring. What starts as sharp analysis gradually dissolves into vaguer theorizing. The clarity of purpose evident in early chapters becomes increasingly nebulous, with arguments circling without resolution or meaningful synthesis. The reader is left grasping for concrete insight among abstract musings. Societal Overreach The book's pivot toward societal implications of pain comes at the expense of its more compelling personal dimensions. This shift feels jarring and undermines the intimate examination of suffering that initially drew the reader in. The sociological lens, while potentially valuable, dilutes rather than enhances the philosophical inquiry at the heart of the work. Abandoned Potential Perhaps most disappointing is the sense of abandoned potential that haunts the latter chapters. Vetlesen raises fascinating questions about empathy, the primacy of feeling versus thinking, and our paradoxical relationship with pain—seeking it out while simultaneously avoiding it—only to leave these threads tantalizingly underdeveloped. THE VERDICT ⭐⭐ A Philosophy of Pain offers a conceptually ambitious examination of an essential human experience but ultimately fails to deliver on its promise. What begins as a rigorous philosophical investigation gradually unravels into diffuse theorizing, leaving readers with fragments of insight rather than a coherent understanding of pain's role in human existence.
البته اگر حوصلهی اندیشیدن به مفهوم درد از جنبهی فلسفی را نداشته باشید این کتاب چندان برایتان جذاب نخواهد بود. اما حتی برای فردی با سطح معلومات نهچندان بالا مانند من نیز توانست بسیار خواندنی و تفکر برانگیز باشد. مخصوصا اگر بتوانید رابطهی آنچه در این کتاب میخوانید را با آنچه روانشناسی «عامهپسند» نام میگیرد -و سعی در تلقین نابجای «انرژی مثبت» دارد- بررسی کنید و یا با گفتارهای عامیانه و سطحی که در شبکههای اجتماعی رواج دارد مقایسه نمایید. نویسنده در این کتاب از جنبههای مختلفی درد جسمانی و روانی را بررسی میکند، نحوهی مواجههی فرد دردمند با درد خویش را از نظر فلسفی-روانشناختی توضیح میدهد، و راهکارهایی از نظر انسانی (بیشتر از جنبهی فلسفی-جامعهشناسی) برای مقابله با تبدیل درد به آنچه بزهکاری مینامیم را مورد بررسی قرار میدهد. و البته خیلی چیزهای دیگر... بنظرم کتابی تخصصی یا فوق تخصصی نیست، اما جدیست و برای خواندنش تمرکز، علاقه و گاهی دست به جستجو بردن لازم است.
Some interesting concepts but a bit rambling - a lot of sections were other people’s ideas (expected, but still a bit disappointing) and unrelated topics. Took me ages to get through despite being short. BUT - again some fantastic ideas in here.
به فرهنگ که رسید Scooby-Doo Marxism درآورد و کاملاً ناامیدکننده شد. به علاوه کتاب طوری به پایان رسید که من فکر کردم انگار خودم چند صفحه رو اشتباهی با هم ورق زدهم و چیزی جا مونده. در کل اما چیزهای خوبی داشت که بتونم توشه بردارم. دربارهی رنج، درد، انتقال اون و جبران.
در نهایت دید شما رو از درد خیلی عینی تر میکنه هر چند به قول خود نویسنده کتاب درد قابل توصیف نیست اما این کتاب شما رو به یک توصیف نسبی حداقلی از درد میرسونه