Jump to ratings and reviews
Rate this book

سینماجهنم: شش گزارش درباره‌ی آدم‌سوزی در سینما رکس

Rate this book

234 pages, Paperback

First published August 1, 2020

12 people are currently reading
120 people want to read

About the author

کریم نیکونظر

12 books8 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
17 (10%)
4 stars
78 (48%)
3 stars
53 (33%)
2 stars
8 (5%)
1 star
4 (2%)
Displaying 1 - 30 of 41 reviews
Profile Image for سـارا.
294 reviews229 followers
August 19, 2021
اینکه کتاب رو از ۲۶ تا ۲۸ مرداد خوندم کاملا اتفاقی بود؛ حادثه سینما رکس ۲۸ مرداد ۵۷ اتفاق افتاد..
دردناک و تکان‌دهنده و با یک روایت بی‌نظیر در بخش اول کتاب. کتاب رو میشه به دو قسمت تقسیم کرد؛ بخش اول شرح حادثه و جزئیاتش، داستان زندگی متهم اصلی آتش‌سوزی و روندیه که منجر به حادثه میشه.
بخش دوم از اتفاقات سال ۱۳۳۰ و خلع ید و جریان ملی شدن نفت شروع میکنه و از آدم‌ها و ارتباط‌هاشون میگه که در انتها به شکل یک پازل به حادثه سینما رکس ربط پیدا میکنند.
و در نهایت با فرصیه‌هایی مواجهیم که هیچ کدوم باتوجه به ابهاماتی که در پرونده وجود داشته و گمشده‌هایی که نیستن تا این حفره‌ها رو پر کنن ما رو به نتیجه‌ی قطعی‌ای نمیرسونه! خود نویسنده‌ هم نتیجه‌گیری نکرده چون حقیقتا امکانش نیست. اما تمام گزارش‌ها و منابع به حدی دقیق و با جزئیات روایت شدند که میتونن یک دیدگاه کامل و درست به خواننده درباره‌ی این اتفاق بدن. سینما جهنم یه مستندنگاری بی‌عیب و نقص از یک اتفاق هولناک و عجیبه..
Profile Image for Amir.
147 reviews93 followers
December 23, 2020
طبعاً با بدبینی سراغ کتاب «سینماجهنم» رفتم ولی دیگر فکرش را نمی‌کردم که با این شامورتی‌بازیِ غریب تاریخی مواجه شوم که ناشر در پشت جلد کتاب آنرا به‌دروغ «روایت نو و پر از اطلاعات تازه» خوانده بود. البته از حق نگذریم، کتاب در مواردی روایتی به‌راستی نو از تاریخ به دست می‌دهد! مثلاً در صفحۀ ۴۱ کتاب، نویسنده و ناشر یک ستادِ «نو» در ارتش ایران تأسیس نموده‌اند: «ستاد بزرگ‌ارتش‌داران»! و یک نفر هم حتی در این حد مطلع نبوده که آن ستاد «بزرگ‌ارتشتاران» است. این صرفاً یک غلط مطبعی نیست؛ در پانوشت همین صفحه قره‌باغی هم به عنوان آخرین رئیس ستاد «بزرگ‌ارتش‌داران» معرفی می‌شود!‏

و کاش ماجرا به همین‌جا ختم می‌شد. شیرین‌کاریِ دیگر مؤلف در صفحۀ پیش‌گفته آن است که می‌نویسد: «باهری چهره‌ی موجهی بود، شخصی که در دوره‌ی صدارت اسدالله علم هم وزیر دادگستری بود و علی امینی را بابت کشتار ۱۵ خرداد سال ۴۲ تحت پیگرد قضایی قرار داده بود» (کذا)! آنقدری که از تاریخ برمی‌آید، امینی در ۱۵ خرداد ۴۲ اصلاً مسئولیتی نداشت! سهل است، حتی جزء معترضینِ علنی به کشتار بود و دادگستریِ باهری نیز امینی را به خاطر اعتراضش به آن کشتار احضار کرده بود! نویسندۀ ما تاریخ را برعکس روایت می‌کند. می‌دانید چنین اشتباهی چطور روی می‌دهد؟ وقتی منبع شما ویکی‌پدیا باشد و سطری از همان ویکی‌پدیا را هم درست نخوانید: «از جمله وقایع مهمی که در دوره وزارت وی اتفاق افتاد پیگرد قضایی علی امینی نخست وزیر سابق و واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود». سطح دانش نویسندۀ کتاب از تاریخ عمومیِ معاصر ایران در این حد است!‏

نویسندۀ ما در ص ۱۷۵ کشتگان «جمعۀ خونین» (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) را «چهار هزار نفر»، یعنی بیش از ده برابرِ نزدیک‌ترین آمارها به واقعیت، و عامل این کشتار را «پلیس»، و نه ارتش، اعلام می‌کند! اما عدد چهار هزار و پلیس از کجا آمده؟ تقریباً کلّ محتوای صفحات ۱۷۴ الی ۱۷۷ کتاب (که راجع است به برخورد فوکو با انقلاب ایران) از روی ترجمۀ فارسیِ حسین درخشان از فصل ۱۹ کتاب زندگینامۀ فوکو به قلم دیدیه اریبون، که در وبسایت «ترجمان» و با عنوان «انقلاب با دستان خالی» منتشر شده، کپی شده است. امّا نویسنده این منبع را صرفاً در پانوشتی از کتاب (در ص ۱۷۷) و به عنوان منبع نقل قولی مستقیم از فوکو آورده. جالب اینکه حتی در این ارجاع مبهم نیز، به رغم ذکر نام مترجم فارسی، اطلاعات کتابشناختی کتاب اصلی ذکر شده، چنانکه گویی نویسنده اثر اصلی را دیده است! حتی با متر و معیارهای نیم‌بندِ ما در ایران هم این کار آشکارا انتحال (سرقت علمی) محسوب می‌شود و خدا می‌داند نویسنده دیگر کدام بخش‌ها از کتابش را به همین صورت کپی کرده است!‏

گذشته از این انتحال چند صفحه‌ای، حیرت‌انگیز است که نویسنده به سراغ مقالات خود فوکو دربارۀ انقلاب ایران نرفته که سال‌هاست به فارسی هم ترجمه شده: میشل فوکو، ایرانیان چه رؤیایی در سر دارند، ترجمۀ حسین معصومی همدانی (تهران: هرمس، ۱۳۸۹).‏

ارجاع به منابع در «سینماجهنم» هیچ منطق مشخصی ندارد. نویسنده در برخی موارد منبع حرف‌هایش را می‌آورد و خیلی‌ وقت‌ها هم نمی‌آورد. نویسنده در هیچ‌کجای کتاب توضیحی دربارۀ شیوۀ تألیف اثر و نحوۀ استفاده از منابع نمی‌دهد و به این ترتیب امکان تمیز دادن تخیلات او از واقعیات مسلّم تاریخی ممکن نیست. او که گویا بر مجموعه آثار شکسپیر مسلط است و هر فصل را با نقلِ‌قولی از یکی از نمایشنامه‌های شکسپیر آغاز می‌کند، در پایان کتاب چشم ما را به دیالوگی جدید از شکسپیر روشن می‌کند و ضرب‌المثلی انگلیسی را که در هیچ‌کدام از آثار شکسپیر نیامده، به نمایشنامه‌نویس بزرگ منتسب می‌کند: «پلکان جهنم با نیت‌های خوب سنگفرش شده است» (کذا فی‌الاصل)!‏

نویسنده در بخشی بسیار کوتاه در انتهای کتاب توضیح مختصری دربارۀ منابعش داده است و زیرکانه دربارۀ منابعی که احتمالاً اصلی‌ترین منابع او در نگارش کتاب بوده‌‌اند یا حرفی نمی‌زند و یا توضیحاتی به‌اختصار می‌دهد. مهم‌ترینِ این موارد اشارۀ گذرای اوست به مستندی که رادیو فردا با عنوان «آتش‌سوزی سینما رکس» ساخت (نویسنده حتی اشاره نمی‌کند که رادیو فردا مستندی رادیویی در این باره ساخته).‏

برای خوانندگانی که مطلع نیستند دانستنش خالی از فایده نیست که رادیو فردا حدود پانزده سال پیش یک سریال مستندِ «رواییِ» رادیویی دربارۀ آتش‌سوزی سینما رکس ساخته به نام «آتش‌سوزی سینما رکس». این سریال مستند متشکل از ۱۳ قسمتِ ده دقیقه‌ای است که در آن با پرداختی «روایی» به این واقعه می‌پردازد و گذشته از منابع مختلفی که راوی در نقل روایتش از آنها بهره می‌گیرد، از صداهای افراد مطلع در این زمینه نیز استفاده می‌کند. در این مجموعه صدای کسانی چون علیرضا نوری‌زاده و محمد باهری و داریوش همایون را می‌شنویم (نویسندۀ «سینماجهنم» در منابعش صرفاً گفتگوی همایون با حسین دهباشی را ذکر کرده و از گفتگوی همایون با پروژۀ تاریخ شفاهی هاروارد استفاده نکرده است).‏

دو منبع دیگری که در فهرست منابع نویسنده آمده‌اند، امّا نویسنده در بخش «توضیح درباره‌ی منابع» حرفی از آنها به میان نمی‌آورد، یکی این کتاب است: سید حمیدرضا دزفولی، سینما رکس: شرح و تحلیل فاجعۀ سینما رکس آبادان (ناشرمؤلف، ۱۳۹۷)، و دو دیگر این کتاب: عباس بهارلو، سینماسوزی در ایران (تهران: قطره، ۱۳۹۷).‏

‏«سینماجهنم» کتابی است باب طبعِ «نسبی‌نگرپسندِ» روز! همه‌چیز نسبی است و هیچ چیز قطعی نیست. البته این عدم قطعیت زیرکانه به نحوی «تنظیم» شده که نقش گروه‌های انقلابی در آن فاجه به پُررنگیِ قبل نباشد.‏
Profile Image for Niyousha.
622 reviews71 followers
January 3, 2024
اپدیت: اومدم ریتینگ رو کردم ۱ که چند وقت دیگه یه نفر پا نشه بیاد یه کتاب هم در مورد متروپل بنویسه بگه من نبودم دستم بود تقصیر آستینم‌بود.

نوتهای موقع خوندن کتاب:
- یه چیزی که خیلی توی این ماجرای سینماسوزی دردناکه اینه که طبق معمول عوامل اصلی هیچ تاوانی ندادن و دو سه نفر ادم بیچاره هیچکاره حبس و اعدام این قضیه رو کشیدن. همه کسایی که مقام و منصبی داشتن تبرئه شدن. خیلی دردناکه واقعا

- محمدرضا پهلوی، قبل از پایان بحث، مهم‌ترین جمله‌ی آن گفت‌وگو را به زبان آورد:
ما به شما نوید و وعده‌ی تمدن بزرگ با جزئیاتش را می‌دهیم و دیگران فکر می‌کنم که به شما وعده‌ی وحشت بزرگ بدهند

ریویو قدیمی:
کتاب خوبی بود بنظرم حقش۴ بود ولی یه ذره با تعصب
میخواست اثبات کنه که گروههای مذهبی هیچ نقشی توی آتیش زدن سینما نداشتن، واسه همین یه ستاره کمتر
ولی واقعا جز گروههای انقلابی و مذهبی این ماجرا برای چه کسی میتونست سود داشته باشه؟
کتاب خیلی شدید تلاش میکنه که اینو انکار کنه و بگه این مساله کاملا اتفاقی بوده یا تقصیر شاه و درباریان و ساواک بوده ولی خب عقل سلیم چی میگه؟
کلا کتابهایی که توی این دوره زمونه میتونن منتشر شن بنظرم یه ذره تکلیفشون مشخصه. موضعشون رو باید بدونیم همیشه. وگرنه ادمی که بخواد واقعیت رو بگه مگه میذارن کتابش چاپ شه؟

Profile Image for Saeed.
142 reviews42 followers
August 22, 2021
خرده روایت‌هایی از فاجعه سینما رکس که نشون میده تاریخ تا چه حد میتونه پیچیده و مبهم باشه. کتاب نشون میده که همیشه تاریخ نتیجه طرح و برنامه و نقشه نیست و ممکنه یک اتفاق بزرگ مثل آتش‌سوزی سینما رکس نتیجه‌ی ندانم‌کاری و بی‌فکری در کنار هیجان زیادی ۴ تا جوان بیست ساله باشه.
Profile Image for Amir .
592 reviews38 followers
October 31, 2021
کریم نیکونظر رو پیش ازین به عنوان منتقد فیلم می‌شناختیم و بعد ازین کتاب یک آبادانی که سر زده به یه گوشه‌ی تاریک و پرابهام تاریخ شهرش. آشنایی نیکونظر با فرم روایی سینمایی به کمکش اومده تا تلاش کنه راشومون‌وار از زوایای مختلف اونچه که ما به اسم فاجعه‌ی سینما رکس می‌شناسیم وارسی کنه. روایت تا اونجایی جذابه که کتاب استراتژی خودش رو از دست نداده، اما یک جایی از کتاب روایت میره سراغ تاریخ کلان ، آبادان و قصه پرغصه‌اش از دست میره. قابل درکه که راوی خواسته خواننده رو از فضای سیاسی اجتماعی اون روزها آگاه کنه بعد اون رو بیاد و برسونه به آبادان و قضیه سینما رکس. اما اون‌قدر تو این فاصله از اصل ماجرا دور میشه که دیگه متن یعد از برگشت به همون روال سابق دیگه حل��وتی نداره و شوری تو دل خواننده به پا نمی‌کنه.
در هر صورت جسارت نویسنده تو نزدیک شدن به چنین موضوعی که کسی هنوز از سر و تهش کامل اطلاع نداره (یا حداقل مستنذات قابل اتکایی درباره‌ش منتشر نشده) ستودنیه.
Profile Image for SARAH.
245 reviews317 followers
June 10, 2022
پیشنهاد خواندن این اثر از استوری کردن فیلم جنایت بی دقت آمد.دوستی با دیدن پوستر فیلم گفت اتفاقا دارم جهنم سینما رو میخونم!و من هم بلافاصله کتاب را از طاقچه خریدم، و خواندم،حدودا یک روز، خواندن کتاب طول کشید.نویسنده، قلم روانی داردوبا ارائه منابع مختلف، گزارش های موجود سعی می‌کند روایتی بی طرفانه از حادثه ارائه دهد و البته تا حدی هم موفق می‌شود،اما بطور کلی معمای حادثه وحشتناک آدم سوزی سینما رکس بسیار پیچیده تر از آن است که براحتی درک شود، چهار نفر در شب۲۷ مرداد ۱۳۵۷ وارد سینما رکس آبادان شدند. سینما را به دلائلی که درست نمی‌دانیم چرا؟با موادی که دقیقا نمی‌دانیم چه هستند؟به آتش می‌کشند. یک نفر از آن جمع چهار نفره موفق به فرار میشود(و دو سال بعد شهریور ۱۳۵۹ به عنوان متهم ردیف یک محاکمه )و سه نفر دیگر احتمالا در میان شعله ها و سینما مشتعل می مانند. سینما رکس در آن شب داغ تابستان، هنگام نمایش فیلم گوزن ها ساخته مسعود کیمیایی، به همراه چهارصد واندی زن و مرد و کودک خاکستر می‌شود. (حتی آمار دقیقی از جانباختگان نیست)...این ابهام،این مه غلیظ در مورد این حادثه که بعد از چهار دهه سنگین تر هم شده ،بخشی به دلیل مخدوش شدن مدارک و بخشی هم از میان رفتن افراد درگیر در حادثه بوده، و حقیقت ماجرا را پوشانده؛نویسنده در پژوهش اش،دو فرضیه برجسته را در مورد عوامل حادثه، نشان می‌دهد. هرچند در نهایت به هر دلیلی(ممیزی،سانسور یا هرچیزی از این دست) به سمت نگاه و خوانش غالب متمایل است،واقعیت این است که تلاش قابل تحسینی در حفظ بی‌طرفی در ارائه روایت داشته .همینکه نویسنده با جسارت به سمت این موضوع کمتر پرداخته می رود جای تحسین دارد....روایت پر است از جزئیات قابل توجه،پرداخت بیشتر به حوادث بعد و حتی تاریخ دورتر و‌جریان ملی شدن نفت و نقش سرزمین تفدیده آبادان در آن ماجرا، حتی بازگو کردن شایعه ها و نظرات مردم، و اطلاعات میدانی و کمتر شنیده شده.(مثلا مورد آتش سوزی بازار آبادان بعد حادثه تنها به ذکر شایعه ها و نظر مردم در آن روزگار اکتفا کرده) و در نهایت ما را با همان سوال ها که در ابتدای خوانش کتاب از خودمان درباره علت و عامل حادثه پرسيديم ،تنها می‌گذارد،...
Profile Image for Ali Movahedfar.
7 reviews3 followers
September 24, 2020
فاجعه سینما رکس آبادان از مهمترین و رازآلود ترین وقایع تاریخ معاصر ماست که به نوعی شاید باعث شعله ور تر شدن آتش انقلاب شد، روایت های متفاوتی هم از این اتفاق در تاریخ آمده، اما کریم نیکونظر با این مستند داستانی با اسناد و گزارش ها و روایت هایی که در اختیار ما میگذاره به ما اطمینان میده که مطالبی که در این کتاب میخونیم قابل اعتماد ترین روایت ممکن از این تراژدیه.
فارغ از بحث مستند بودن، نثر بسیار روان و جذابی هم داره که خوندن مطالب رو جذاب تر می‌کنه.
Profile Image for Mana Ravanbod.
384 reviews254 followers
August 2, 2021


‏کتاب شاهکار است. بهترین کتاب این مجموعه‌ی ناداستان‌های نشر چشمه. فاجعه را یکبار روایت می‌کند، یکبار حذفیات و جاهای خالی روایت‌ها را نشان می‌دهد، یکبار هم فاجعه را می‌برد در زمینه‌ی تاریخ سیاسی-مذهبی-نفتیِ آبادان

‏این اولین و آخرین چیزی‌ست که از آقای نیکونظر خوانده‌ام و به احترامش کلاه از سر برمی‌دارم. زحمت زیادی برده است. اضافه‌گویی ندارد. چنان باریک و باظرافت نوشته است که هم حقیقت پیدا باشد هم ممنوع نشود. تاریخ فشرده و مرتبط و تمیزی از وقایع و آدم‌ها و فاجعه به دست داده است. بی ادا.
Profile Image for Mohsen Yaghooti.
47 reviews6 followers
March 24, 2021
در اولین صفحه کتاب نوشته شده: برای آبادانی ها؛ زنده، شهید، مرده. برای من همین یه جمله کافی بود تا جذب کتاب بشم و البته باقی کتاب هم طوری بود که تا انتها جذابیتش ادامه داشت. در خلال شنیدن روایت های مختلف ماجرای سینما ما تصویری زنده از فضای زندگی و اجتماع دهه ۵۰ آبادان و ایران میبینیم و برای پیگیری ریشه بعضی از مسائل تا دولت مصدق و حتا مشروطه هم عقب میریم تا تاریخی که روایت میشه از ذکر ساده عقاید و ارقام فراتر بره. در واقع کریم نیکونظر فرصتی برای خواننده فراهم کرده که غوصی بکنه در زندگی آبادانی ها، زنده، شهید، مرده. ممنون از ایشون و تلاشی که کردن.
Profile Image for Razieh Yar.
24 reviews12 followers
September 25, 2021
کتاب رو دوست داشتم.
مخصوصا قلم نیکونظر رو.
روون می‌ نویسه.

کتاب منسجمه و فضاسازی های خوبی داره.
داستانش تلخه اما خب ارزشمنده.
برای من اطلاعات تازه ای داشت که نمیدونستم.
هرچند ظاهرا این محاکمه رو چندین بار تلویزیون نشون داده.
اما برای کسی که ندیده، جالب و متفاوته.

چهار ستاره من به قلم نیکونظر و استعداد نویسندگیشه.
Profile Image for Mehrnaz.
204 reviews23 followers
November 20, 2024
کریم نیکونظر رو از پادکستش میشناختم،برام جالب بود که کتاب هم نوشته!همیشه داستان سینما رکس برام سوال بود،از خوندن کتابش نمیتونم بگم لذت بردم چون داستان،تراژدی وحشتناکیه که نه خیلی دور از ما اتفاق افتاده ولی پرداختن راوی به داستان دقیق و وسواس گونست،برای من که تصور دیگه ای از این جریان داشتم واقعا جذاب بود.
Profile Image for Kamyab Ghanbari.
52 reviews135 followers
August 11, 2021
شب ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، به‌ظاهر هیچ فرقی با شب‌های دیگر نداشت.هوای آبادان مثل همیشه گرم و تب‌دار بود و شرجی امان همه را بریده بود.
یک ساعت قبل از این‌که بوی کباب در شهر بپیچد، توی سینما همه‌چیز عادی بود.
Profile Image for Mahdieh Hamidi.
27 reviews3 followers
October 28, 2020
روزگار خوشي به سر برده بودم اگر
ساعتي پيش از اين ماجرا مرده بودم
مكبث

شش گزارش درباره ي آدم سوزي در #سينما_ركس

#سينما_جهنم گزارش تمام عياري از حادثه ي شبِ بيست و هشتم مرداد سال ١٣٥٧ آبادان است. حادثه اي كه بسياري وقوعش را يكي از عوامل تسريع شكل گيري انقلاب ٥٧ مي دانند.

كريم نيكو نظر ، فيلم نامه نويس و روزنامه نگار و منتقد سينمايي ، سال ها درباره ي اين اتفاق تكان دهنده ي زادگاهش تحقيقات كتابخانه اي و ميداني كرده و كتاب حاصل بررسي اسناد باقيمانده، مستندات منتشر شده و موجود، كتاب ها، روايت هاي نقل شده و نقب به تاريخ معاصر و نظريه پردازي درباره ارتباطش با حادثه سينما ركس است.
تاريخ و افرادي كه از كودتاي ٢٨ مرداد ١٣٣٢ زنجيره وار به حادثه ٢٨ مرداد ١٣٥٧ متصل مي شود.
در بخش هاي مختلف كتاب ، نويسنده با جزئيات به ارتباط روحانيت و انقلابيون، گروهاي ملي مذهبي ، ساواك و... با حادثه مي پردازد كه به نظر مي رسد جسارت نويسنده در اين گزارش نويسي كم نظير است!
گزارشي چه از نگاه مطرودان و چه از ديد تبعيد شدگان . روايتي كمتر شنيده شده به صورت رسمي!
در بخش هاي پاياني كتاب رواياتي از ناپديد شدگان وجود دارد. كساني كه در غبار تاريخ گم شدند؛چه حضور و آنچه مي دانستند حفره هاي روايت سينما ركس را پر ميكرد و حقيقت را آشكار! داستان تلخي كه همه چيزِ آن زير غبار پنهان مانده؛ مانند صدها داستان معاصر ديگر!

و در آخر همانطور كه نويسنده مي گويد در همه اين سال ها تنها يك حقيقت مسلم و بدون ابهام وجود داشته : سينما ركس آبادان، با مردمي كه به تماشاي فيلم گوزن ها نشسته بودند، آتش گرفت و سوخت.
13 reviews1 follower
December 18, 2020
اگر فکر میکنید با خوندن این کتاب چیز خاصی دستگیرتون میشه باید بگم که این طور نیست. خود نویسنده هم اقرار میکنه شاهد یا سند تازه و مهمی پیدا نکرده. حتی دو تا عکس تو کتاب (چاپ دوم) نیست. برداشت من اینه که از دید نویسنده کل این اتفاق فقط یک تصادف بوده. 4تا بچه یه غلطی کردن که از دستشون در رفته، اگر هم سازمانی دخالت داشته احتمال زیاد ساواک بوده. حالا دوتا سوال هم درباره جمی و رشیدیان و دیگران هم مطرح کرده ولی به ویژه در بخشهای پایانی کتاب روی نقش ساواک تاکید میکنه.
چیزی که تیر خلاص به کتاب زد اینه که در صفحه 175، نویسنده به "چهار هزار کشته 17 شهریور" اشاره میکنه. چیزی که ثابت شده دروغه. من چرا باید به کسی که چنین دروغی رو تکرار کرده اعتماد کنم؟
باز هم به این نتیجه رسیدم که از کتابی که مجوز چاپ از جمهوری اسلامی گرفته، نمیشه و نباید توقع روایت واقعیت داشت.
Profile Image for Shirin Boroomand.
36 reviews7 followers
March 14, 2021
کتاب اصولا پاسخی به این سوال نمیده که آتش زدن سینما رکس کار چه کسانی بوده. با توضیحی که نویسنده در انتهای کتاب میده بیشتر توجیه میشیم که نمیشه چنین انتظاری هم از کتاب داشت. به نظر من گزارشی دردناک و اما با عمقی بیشتر از داستا�� سینما رکس ارائه میده.
Profile Image for Hana Hmp.
134 reviews38 followers
June 19, 2024
واقعا لال شدم. خوندن از این فاجعه فراتر از توانم بود. نمی‌دونم این مربوط به قلم و روایت نیکونظر بود یا انقدر موج فاجعه‌ی سینما رکس پرطنینه که بعد از ۴۵ سال بوی سوختن آدم‌ها زیر دماغ من هم میومد. می‌خوام بگم کتاب کنجکاوم کرد ولی کنجکاوی لغت مبتذلی به‌نظر میاد وقتی درمورد زنده‌زنده‌ سوختن چندصد آدم در یک فضای بسته به کار برده بشه. خیلی چیزها رو دوست دارم بعد از این برم دنبالشون. مثل دیدن فیلم گوزن‌ها که اون شب داشته پخش می‌شده و آتش‌سوزی سر صحنه‌ی موادگرفتن بهروز وثوقی شروع می‌شه. یا مستند داوونژاد، فیلم‌‌های دادگاه سینما رکس و مستند رادیوفردا. امیدوارم یک‌روزی هم بتونم برم آبادان و بعضی مکان‌ها رو از نزدیک ببینم.
واقعا وحشتناکه که بعد از ۴۵ سال هنوز «دقیقا» مشخص نیست ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ ساعت ۱۰ شب چه اتفاقی در اون سینما افتاده و چه کسانی آمران به این فاجعه بودند ولی تاریخ ما انگار پر از این حفره‌های بدون سند و مدرکه. پر از فاجعه‌هایی که آمرانش و چه‌بسا عاملانش مشخص نیستند و به سزای کارهاشون نرسیدند. چیزی که ظاهرا عوض نمی‌شه این وسط، از‌دست‌رفتن جان‌های بی‌گناه و رنج بازمانده‌های دادخواهه.
Profile Image for Shervinrmz.
111 reviews7 followers
January 20, 2021
شاید اگر کتاب خارج از ایران منتشر می‌شد، بی‌پرواتر هم می‌تونست باشه، اما سوژه، شکل روایت و پرداختن به ابعاد مختلف ماجرا و شخصیت‌ها، همگی عالی
اسم حسن آیت در فاجعه رکس آبادان سورپرایزم کرد
Profile Image for پژندسلیمانی Soleymani.
Author 3 books9 followers
March 2, 2021
بی‌شک، یکی از بهترین ناداستانهای چندسال اخیره. با توجه به موضوع و محدودیت روایت، چگونگی تغییر زاویه دید برای روشن کردن واقعه، نثر زیبا و گیرا -که کمتر در ناداستان‌ها می‌بینیم- بسیار درست انتخاب و نوشته شده است! اما اینکه حقیقت چیست همچنان در پشت پرده می‌ماند. مثل بسیاری از وقایع که مهره‌ای گم‌شده جایی در تاریکی گم شده و هیچ‌کس پیدایش نمی‌کند.
Profile Image for Kambizdirakvand.
93 reviews2 followers
April 15, 2021
روایتی خوشخوان درباره یکی از پیچیده ترین و مجهولترین اتفاقات تاریخی چند دهه اخیر ایران.
هرچند که درپایان کتاب خواننده به طور قطع و یقین امکان اطلاع از عامل و عوامل اصلی این حادثه پیدا نمیکند ولی نویسنده کتاب هم چنین ادعایی را ندارد و نتیجه گیری قطعی را به گذر زمان یا پدیدار گشتن اسناد و جزئیات و یا اعترافات جدید از سوی افراد آگاه از حادثه مینماید.(نقل از متن کتاب)
Profile Image for Hossein Shiravi.
57 reviews2 followers
June 25, 2021
یه گزارش بسیرا جذاب از یه واقعه تلخ
بنظرم بخش روایط های کتاب اضافه بود ولی این چیزی از ارزش بخش اول کتاب کم نمیکنه
گزارش اصلا شکل گزارش نداره و نویسنده با یه دید روایتی به واقعه نگاه میکنه.
بنظرم کتاب ارزنده ایه و خوندنش رو توصیه میکنم
Profile Image for Tahoura.
105 reviews21 followers
February 6, 2025
گزارش مستند و البته داستان‌گونه‌ای از حادثه‌ی سینمارکس که طبق چندتا روایت بررسی میشه:
از شب حادثه و جزییاتش شروع میکنه که بسیار هم قابل‌ درک و دردناکه. بعد به متهم اصلی، دغدغه‌ها‌ش و کابوساش میپردازه و چون داستان زندگی فلاکت‌بارش رو روایت میکنه انگار خیلی خشم خواننده رو به دنبال نداره و تاحدی حتی آدم بهش احساس ترحم و دلسوزی داره!
و در بخش آخر هم میره سراغ تاریخ؛ از ۱۳۳۰ و شرکت نفت ایران و انگلیس شروع میکنه، روابط سیاسی شخصیت‌هارو میچینه کنارهم تا برسه به ۲۸ مرداد سال ۵۷ و حادثه‌ی آتش‌سوزی.
درنهایت نتیجه‌ای نمیگیره و صرفا اتفاقات و نقل‌قول‌ها رو روایت میکنه و خواننده رو با خشم و غم و سردرگمی‌ش تنها میذاره و از این نظر یاداور همه‌ی حادثه‌هایی که طی سال‌های اخیر افتاده مثل متروپل، پلاسکو و.. هم هست.
Profile Image for OmiD PourMohsen.
35 reviews3 followers
February 16, 2021

کاملا آشکار است که از معضلات اساسی در حرفه‌ی داستان‌نویسی، مسئله‌ی تصادف است. داستان طبق یک تعریف کلی، آفریننده‌ی معناست و تصادف دشمن آن تلقی می‌شود و دقیقا به همین خاطر است که بسیاری از حوادث در یک داستان، باورپذیر جلوه نمی‌کنند و اینگونه است که اغلب مردم در ابتدا، داستان حسین تکبعلی‌زاده در ماجرای آتش‌سوزی #سینما_رکس آبادان را باور نداشتند. با این همه، تصادف هم جزء غالباً نیرومندی از زندگی است که آن را به لرزه در می‌آورد و قواعدی دارد تا به شکلی مناسب و واقع‌گرایانه درون داستان جای بگیرد، به عنوان مثال، محل قرارگیری حادثه باید تا پیش از نقطه‌ی میانی داستان باشد تا نویسنده بتواند اشکالات حادث‌شده را اصلاح کند. #کریم_نیکونظر در کتاب #سینما_جهنم از #نشر_چشمه این رویداد تاریخیِ دوران معاصر را به شکلی مناسب دراماتیزه کرده و با نثر زیبای خود، مخاطب را تا انتهای داستان درگیر می‌کند. او پس از معرفی شهر آبادان به عنوان محل وقوع داستان و ثبت حادثه‌ی محرکِ آتشینِ داستان‌اش که همان سوختن سینماست، در همان اوایل کتاب به نحوه‌ی شکل‌گیری گروهی چهارنفره می‌پردازد که تلخ‌ترین جنایت ممکن را بسان کوره‌های آدم‌سوزی برقرار کردند و در ادامه سیر وقایع مرتبط و احتمالات این تراژدی را واکاوی می‌کند.
سینما رکس آبادان در آخرین سانس شب ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ هنگامِ اکران فیلم #گوزنها ساخته‌ی #مسعود_کیمیایی در آتش می‌سوزد و طبق نظر فرماندار وقت آبادان ۳۷۷ تن، جان خود را از دست می‌دهند. چند روز بعد در ۴ شهریور نیز بازار جمشید‌آباد آتش می‌گیرد و ۲۵۰ مغازه از بین می‌رود. نخست‌وزیر #جمشید_آموزگار استعفاء می‌دهد و #جعفر_شریف‌امامی جانشین او می‌شود. #غلامرضا_ضرابی دادستان آبادان نیز حکم به برائت هدیه‌ی صدام به شاه «عبدالرضا آشور» می‌دهد که بنابه دلایلی خود را مقصر این اتفاق معرفی کرده بود. عدم تمکین دادستان جهت صدور کیفرخواست حتی با فشار دادستانی کل نیز به سرانجام نمی‌رسد تا این ماجرا با وقایع ۱۷ شهریور میدان ژاله مقارن می‌شود و اخبار سینما رکس از صدر به ذیل کشیده می‌شود.
حسین تکبعلی‌زاده که پس از ماجرای آتش‌سوزی به اصفهان متواری شده بود، رازش را با دوستی برملا می‌کند و این موضوع با دستگیری آن فرد منجر به صدور قرار دستگیری حسین می‌شود تا ۱۲۴ روز پس از حادثه و در ۴ دی ۱۳۵۷ حسین را دستگیر کنند. او در روز نهم دی در ملاقات با دادستان و بازپرس اعتراف می‌کند که همراه با سید یدالله محمدپور معروف به زاغی، فرج‌الله بذرکار و فلاح محمدی غاشبی این جنایت نابخشودنی را انجام داده‌اند. ضرابی ۲۳ دی درخواست صدور کیفرخواست را به دادگستری می‌نویسد، اما شاه در ۲۶ دی از ایران می‌رود تا حادثه‌ی سینما رکس در هیاهوی این سفر گم شود و حسین یک روز پس از انقلاب ۲۲ بهمن به همراه دیگر هم‌بندانش از زندان کارون آزاد می‌شود. پس از انقلاب تحصن خانواده‌های جان‌باختگان به آشوب کشیده می‌شود و احمد آذری قمی دادستان انقلاب ایران در یک سخنرانی به آنان برچسب ضدانقلاب می‌زند و در پی آن نامه‌های جنجالی تکبعلی‌زاده باعث می‌شود تا اعضای خانواده‌ها در بیانیه‌ای اعلام کنند که دولت از روشن‌شدن ماجرای سینما رکس می‌هراسد. دستگیری مجدد تکبعلی‌زاده این بار در ۶ خرداد ۱۳۵۸ رقم می‌خورد و عاقبت در ۳ شهریور ۱۳۵۹ اولین نشست دادگاه ده روزه و ۲۰ جلسه‌ای متهمین در سینما تاج آبادان که اولین دادگاه در جهان در این مکان است، به ریاست سید حسین موسوی تبریزی برگزار و در نهایت حکم اعدام حسین و چندین نفر از متهمین دیگر این پرونده صادر می‌شود.
پس از این بخش مهم، نویسنده به سراغ خاستگاه حسین می‌رود و از مرگ پدرش، ازدواج مجدد مادرش، بازداشت‌های مکرر این جوان، دوستانش و رابطینش با افراد مذهبی در جهت جابجایی اعلامیه و نوار امام از اصفهان به آبادان پرده‌برداری می‌کند. از تمایلاتش به آتش‌زدن دفتر حزب رستاخیز و انجام عملیات بر علیه حضور تیمسار رضا رزمی به عنوان متهم اصلی کشتار ۱۹ دی ۱۳۵۶ که در آبادان فرمانده شهربانی شده بود، می‌گوید و از نقطه‌نظر تکبعلی‌زاده به سیر وقایع مذکور می‌پردازد تا به ۱۴ شهریور ۱۳۵۹ می‌رسد که به همراه چند تن تیرباران می‌شوند. در فصلی دیگر نگاهی به ماجراهای دادگاه ۳۳ متهم پرونده می‌اندازد که هیچکدام از متهمین دارای وکیل نبودند و شش نفر از حاضران و هفت نفر از غایبین آن، حکم اعدام گرفتند. غائله‌ی سینما رکس در نیمه شهریور به آخر می‌رسد و کمتر از یک ماه بعد بواسطه‌ی جنگ هشت‌ساله، آتش مجددا در شهر زبانه می‌کشد؛ انگار شعله‌های آتش قصد ندارد از این شهر رخت ببندد.
در فصول پایانی نیز با چهار روایت تبعیدشدگان، طردشدگان، ناپدیدشدگان و سرگیجه به تحلیل وقایع پرداخته می‌شود و با توجه به مستندات تاریخی به استنتاج از آنها می‌پردازد. #سینماجهنم کتاب ماندگاری است که بدون شک خواننده‌ی خود را بدلیل جذابیت داستانی‌اش شگفت‌زده خواهد کرد.

t.me/mybooks_omid
Profile Image for Zara .
31 reviews1 follower
April 6, 2023
نمی‌دونم چطور این کتاب اجازه انتشار داشته!
من دوستش داشتم، خیلی هم این کتاب رو دوست داشتم. برام جالب بود که در شیش ماه دوم سال نحس ۵۷ نزدیک پنجاه تا سینما تو کشور آتیش زده شده بود.
حفره‌ها و مستنداتی که وجود داره بیان شده بود و در کل جالبه و از اونجایی که جهت‌گیری خاصی نداشت قطعا به بقیه توصیش میکنم.
(تهش رو آبکی کرد و به سمت اتهام زدایی برد اما تهش بود و آسیبی به کل ماجرا نزد!)
5 reviews2 followers
September 11, 2021
«سینما جهنم» یک کار روزنامه‌نگاری تحقیقی خوب و نان‌فیکشن خواندنی‌ست.
در این کتاب روایت‌هایی که از فاجعه سینما رکس منتشر شده به چالش کشیده می‌شوند و تردیدهای بیشتری درباره جزییات فاجعه ساخته می‌شود. خواندش را از دست ندهید.
Profile Image for Ali Nazifpour.
387 reviews18 followers
June 25, 2021
روایت جالب و خواندنی‌ای بود از یک واقعه سیاسی بسیار مهم. ویژگی مثبت کتاب این بود که همه روش‌های تفسیر ماجرا را عرضه می‌کرد
Profile Image for Abdollah Nazari.
63 reviews2 followers
April 1, 2022
چند سال پیش قرار بود درباره ساخت یک فیلم داستانی نظر بدهم. فیلمنامه را خواندم. خیلی برایم جذاب بود. هرچند اما و اگرهایی داشتم. بعد که نام کریم نیکونظر را شنیدم، کمی پیگیر نثر و نوشته ایش شدم. تا انتشار این کتاب. همان وقت خریدم اما به عادت همیشه، مدتی در خواندنش تاخیر افتاد. این روزها که پسِ خانه نشینی از تصادف، بیشتر میخواندم، نوبت به سینماجهنم هم رسید.
سینما جهنم قطعا تاریخ نیست. نمی تواند چنین ادعایی داشته باشد. نه نویسنده علم اش را دارد، نه قلمش صراحتش را. اما برای آنکه برکه ای باشد که ما را به برهه ای ناخوشایند از تاریخ معاصرمن نزدیک میکند، خوراک نامطبوعی نیست. بلکه خوب هم هست. و برای آنکه انگیزه های داستانی در ما بتراشد، شاید از آن هم بهتر باشد.
Profile Image for Fatemekaardaani.
205 reviews26 followers
November 12, 2020
یک روایت کاملا مستند و بیطرفانه نسبت به واقعه‌ی آتش سوزی سینما رکس آبادان.
اگر اهل مستندخوانی هستید،از دست ندهیدش
Profile Image for Shayan Tadayon.
Author 1 book2 followers
December 18, 2023
کتاب در پی افسانه‌زدایی از فاجعه سینما رکس، دست به روی تپش سوزان آن می‌گذارد‌. جریانی که کار را از یک واقعه به سنجش تاریخ معاصر ایران و نیروهای موثر پیش‌برنده در آن می‌کشاند. رد وقایع را تا پیش از سال‌های‌ ملی شدن نفت و خلع ید و کودتا دنبال می‌کند، چنان که آتش بلند آن در جهت‌دهی و شدت‌بخشیدن به انقلاب را می‌بیند و مسیر دود و خاکستر آن را تا دسته‌بندی‌‌های سال‌های پس از انقلاب نیز پیگیری می‌کند.
.

کتاب در دو بخش کابوس‌ها و روایت‌ها تنطیم شده است. کابوس‌ها تشریح مفصل فاجعه و وقایع پیش و پس از آن، سرگذشت غریب عبدالرضا آشور مظنون اول، سرنوشت حسین تکبعلی‌زاده، تنها عامل بازمانده و بازخوانی دادگاه ۳ شهریور در سینما تاج آبادان است. روایت‌ها نیز خلاصه‌ مهم‌ترین رویکرد‌ها در نوشتن تاریخ جنایت را در بردارد. نویسنده از دو نوع روایت صحبت می‌کند: روایت‌های ساده که بر تصادف و اتفاق تاکید دارند و روایت‌های پیچیده‌تر، که قضیه را محدود به چهار نفر عامل آن نمی‌کاهند و «روایت‌های هیجان انگیز و برنامه‌ریزی شده و دراماتیک» را جای آن می‌گذارند. روایت‌هایی عمدتا متکی به گرایش‌ها و جناح‌بندی‌های سیاسی تا اسناد‌. دعوای روایت‌های مختلف بر سر جنایت سینما رکس پرده از دعوایی کهنه‌ برمی‌داشت. دو طیفی که از سال‌های خلع ید و بر سر مصدق اختلافاتشان آشکارتر شده بود: نیروهای سنتی و مذهبی وابسته به بازار و نیروهای هوادار جبهه ملی.

آنچه از خواندن کتاب دستگیر می‌شود این است که درباره سینما رکس روایت فراوان است و اسناد قابل اتکا اندک. روایت‌ها نیز بر تل واقعیت هولناک سوختگان به هزارتوی تاریخ معاصر ایران گره خورده که کریم نیکونظر، درهم تنیدگی آن را به روشنی بررسی می‌کند‌‌‌. کتاب نه صرفا بازگویی هر روایت، که پیگیری تاریخ و گذشته هر روایت است. حفره‌ها و جاهای خالی نیز از نظر نویسنده دور نمانده و افشای حقیقت را موکول به پُرکردن این حفر‌‌ه‌ها می‌کند اما به نظرم کتاب، تا حدی که سانسور امان می‌دهد، گره‌های پرونده را می‌گشاید یا حداقل پرسش‌هایی روشنگر پیش پای خواننده می‌گذارد.

در نهایت این که کار خیلی خوب طراحی و نوشته شده است. توصیف‌ها وقایع را در ذهن من خواننده به اندازه کافی زنده می‌کنند و تحلیل‌ها مانند یک گزارش دقیق دست به روی قوت و ضعف اقدامات و گزارش‌ها می‌گذارند. تاریخ سینماسوزی در ایران به تاریخ سینما و انقلاب ۵۷ گره‌ خورده است. بر کسی هم اهمیت آتش‌سوزی سینما رکس در تاریخ معاصر ایران پوشیده نیست و تاثیر آن بر زبان و روان تاریخی ما با همه فراز و فرودهای روایی‌اش ابعادی وسیع پیدا کرده. چه خوب که حالا چنین کتاب درخشانی نیز درباره‌اش داریم که با هر کابوس و روایت شکل دیگری از دیدن فاجعه را پیش رویمان می‌گذارد. بر آنچه آشکار است تاکید می‌کند، هر بار زاویه‌ای تازه به تماشای آن می‌افزاید و نام‌و‌نشان‌های فرو‌رفته در غبار تاریخ
را نیز دوباره به یاد می‌آورد.
Profile Image for Mehrsa Rahnama.
40 reviews2 followers
October 2, 2023
به نظرم خوندن این کتاب برای هرکسی که کنجکاوی درباره تاریخ معاصر داره مفیده ولی باید در نظر بگیریم که با کتاب بسیار محتاطی رو‌به‌رو هستیم. نویسنده گویا از ترس این که مبادا حرفی بزنه که براش بد بشه همه چیز رو درباره همه کس از شخص «حسین تکبعلی‌زاده» که سینما رو آتش زده، بگیر تا ساواک و مذهبی‌ها و جبهه ملی، در هاله‌ای از ابهام و نگاه نسبی نگه داشته. کریم نیکونظر به عنوان یک پادکستر کارش رو خیلی خوب در پادکست «رادیو تراژدی» انجام می‌دهد ولی فکر می‌کنم به عنوان یک محقق اون هم در موضوعی به این حساسی که بیش از ۴ دهه ابهام بر اون اضافه شده، زیادی دست به عصا حرکت کرده. در پایان چیزی که درباره این کتاب جالبه اینه که خواننده متوجه میشه در ایران چه اون زمان چه الان هیچ کس در هیچ جا کارش رو درست انجام نداده و شاید اگر مردم عادی هر کس در هر جا که بود وظیفه خودش رو به عنوان شغل درست و با مسئولیت انجام داده بود فاجعه سینما رکس تلفات بسیار کمتری میداشت.
Displaying 1 - 30 of 41 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.