به جهان من بیا برایت یک فنجان چای ریخته ام جهانم را به نظاره بنشین جهانی که سراسر بازی نور است و تاریکی، شب و روز ، گرمی و سردی هم خورشید سوزان را در خود جای می دهد و هم پر است از سیاره های سرد و خاموش این تمام جهان من است...تمام من
چیزی جدا کردنی نیست، من شیفته ی این جهانم با تمام سردی ها، خاموشی هاو تاریکی هایش چرا که باور دارم این تاریکی شب است که به ستاره ها مجال درخشش می دهد پس شب بستر زیبایی است برای درخشیدن و من مشتاق سفر در این جهان اسرار آمیز که روزی در جست و جوی آرامش سفرم را از زمین و شهر به شهرش تاآسمان و کهکشان به کهکشانش آغاز نمودم و آنقدر گشتم که به دروازه های قلبم رسیدم و از آنجا سفر حقیقی من آغاز شد
به فنجان من نگاه کن و آن را بنوش این فنجان از قلب من پرشده و قلب من از جهان و اینگونه شد که
همون طور که اسم کتاب گویای این مسئله هست از دسته ی کتاب های خودیاری و انگیزشی محسوب میشه مثل اغلب کتاب های انگیزشی احتمالا نکته ی جدیدی در کتاب نخواهید دید و بیشتر جنبه ی تذکر داره اما بیان کتاب و مثال ها قابل درک و بجا هستند خصوصا که نویسنده ی کتاب ایرانیست و ارتباط گرفتن با کتاب راحت تر هست تا ارتباط گرفتن با یه اثر ترجمه شده نویسنده انسان خداباوری هست و این در نگارش کتاب کاملا تأثیر گذار بوده و با مفاهیمی مثل توکل و اعتماد به پروردگار مواجه خواهید شد سطح کتاب در مقایسه با کتاب های مشابه خارجی سطح قابل قبول و خوبیه
از همان ابتدای کتاب میتوان فهمید که با سایر کتاب های موفقیت که خوانده ام متفاوت است. برای من که چندین سال بود کتاب های زیادی در این زمینه مطالعه کرده ام این کتاب با لحن ساده و صمیمانه اش، کلمات مثبت و راهکار های موثرش بیش تر از همه مفید بود. حتما خواندن آن را به دیگران توصیه میکنم. به شخصه از خواندن چندین باره آن لذت میبرم.
کتابهای انگیزشی و خودیاری برای من شبیه به پوسترهایی مضحک و توخالیان، اما انگار این کتاب احساس متفاوتی به من داد. شایدم من توی این روزا نیاز به یک پوستر مضحک و توخالی داشتم...