Jump to ratings and reviews
Rate this book

شنبه‌ی گلوریا

Rate this book
تعدادی از داستانهای کوتاه کتاب
Cuestos Completos

168 pages, Paperback

Published September 22, 2020

5 people are currently reading
142 people want to read

About the author

Mario Benedetti

284 books2,546 followers
Mario Benedetti (full name: Mario Orlando Hamlet Hardy Brenno Benedetti Farugia) was a Uruguayan journalist, novelist, and poet. Despite publishing more than 80 books and being published in twenty languages he was not well known in the English-speaking world. He is considered one of Latin America's most important 20th-century writers.

Benedetti was a member of the 'Generation of 45', a Uruguayan intellectual and literary movement and also wrote in the famous weekly Uruguayan newspaper Marcha from 1945 until it was forcibly closed by the military government in 1973, and was its literary director from 1954. From 1973 to 1985 he lived in exile, and returned to Uruguay in March 1983 following the restoration of democracy.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
23 (18%)
4 stars
44 (35%)
3 stars
41 (32%)
2 stars
17 (13%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 30 of 32 reviews
Profile Image for Sana.
316 reviews162 followers
April 2, 2024
خیلی قشنگ بود.
چون قبلا پیمان خونی رو خوندم همون موقع این کتاب رو خریدم و واقعا خیلی دوسش داشتم، میخواستم چندتا داستان رو انتخاب کنم و بگم کدوم ها بیشتر دوست داشتم اما بنظرم همشون به نحوی قشنگ و درگیر کننده هستن.
Profile Image for Salamon.
143 reviews70 followers
March 25, 2024
این داستان‌ها جدای از تمام احساساتی که در من برانگیختند و افکاری که در ذهن من ایجاد کردند، برای من گواه این هستند که ماریو بندتی قلم توانمندی داره که میتونه موضوعات مختلفی رو از زاویه‌های دید متفاوت ببینه و دریافت خودش رو بسیار ملموس و نزدیک به خواننده منتقل کنه. و این انتقال معنا با زبان بین‌المللی انسان انجام میشه چنان‌که حال منِ مخاطب ایرانی رو به راحتی تحت تأثیر خودش قرار میده.

ستاره دادن به مجموعه داستان کوتاه در کل کار آسونی نیست ولی بسیاری از داستان‌های این مجموعه برای من حداقل چهار ستاره ارزش داشتند و به همین دلیل بهش چهار ستاره میدم.

فهرست داستان‌ها (تعداد ستاره‌ها از ۵):
ایریارته ۴
چه دوستانی ۴
آن لب‌ها ۳
پرتره‌ی اِلیسا ۴
فرجام خشم ۳
تسلیم‌ناپذیر ۴
چه هوای خوبیه این‌جا ۴
شنبه‌ی گلوریا ۵
منِ دیگر ۴
مراسم یادبود در کافه ۴
شبیه زندگی ۳
شوخی بود ۴
زیر شیروانی ۳
ادا ۲
موزیک ۳
پریشان‌حواس ۲
از راه دور ۳
ترجمه‌ها ۳
مردمان بولیوی و راهی به دریا ۴
شماره‌ی نوزده ۴
Profile Image for Maziyar Yf.
814 reviews631 followers
October 28, 2024
کتاب شنبه ی گلوریا نوشته ماریو بندتی مجموعه ای از داستان های کوتاه از مردمان عادی ایست که داستان هایی عادی و معمولی را هم تعریف می کنند .
هیچ یک از داستانهای کتاب نکته خاصی که باعث ماندن آنها در خاطر خواننده شود ندارند و تمامی آنها بدون اثرگذاری و به سرعت فراموش می شوند .
احتمالا بزرگترین ویژگی کتاب را معمولی بودن آن و نداشتن هیچ صفت مثبت یا منفی باید دانست .
Profile Image for sAmAnE.
1,368 reviews153 followers
March 27, 2022
از شما چه پنهان، من خیلی احساساتی‌ام. گاهی به همین خاطر خودم را سرزنش می‌کنم. به خود نهیب می‌زنم که در این دوره و زمانه باید به فکر خودت باشی، حسابگر باشی، اما فایده ندارد. میروم سینما و می‌نشینم پای یکی از آن فیلم‌های سوزناک مکزیکی درباره‌ی بچه یتیم‌ها و پیرمرد پیرزن‌های بدبخت بیچاره. با این‌که شک ندارم سراسرش دروغ است، باز نمی‌توانم جلو بغضم را بگیرم...
داستان‌هاش قشنگ‌ بودند.
Profile Image for سـارا.
294 reviews229 followers
January 2, 2023
این مجموعه داستان فراتر از انتظارم خوب بود! از «بندتی» داستان بلند نخوندم اما بنظرم میشه استاد داستان کوتاه دونستش. طوری که حتی داستانای دو صفحه‌ایش هم دوست داشتنی‌ان. بعضی از داستانا رو به شدت دوست داشتم و پایان‌بندی‌هاشون شگفت‌زده‌ام کرد. توی چند صفحه اینقدر ملموس جزئیات رو شرح میداد که نه تنها گیج‌کننده نبود بلکه در نهایت تصویر شفاف داستانا بودن که توی ذهن به روشنی باقی میموندن.
Profile Image for shizuku.
124 reviews26 followers
January 26, 2024
کتاب مجموعه ای از بیست داستان کوتاه هست که موضوعاتی مثل سیاست و داستان های عاشقانه رو در برگرفته و قصه ها در مورد مردم عادی ای هست که کسی بهشون توجه ای نداره و همونطور که در مقدمه کتاب اومده نویسنده سرخوردگی ها ،رفتارهای متظاهرانه،رویاها و آرزوهای اون ها رو توصیف میکنه گاهی راوی داستان ها کودکان و نوجوانان عقب افتاده ذهنی هستن و زبان نویسنده گاهی زبانی طنز آمیز هست برای اینکه جهان اطراف رو دست بندازه.
داستان ها به زبانی ساده نوشته شدن اما گاهی در پایان داستان یک غافلگیری وجود داشت که باعث میشد بعد از اتمام داستان به فکر فرو بری و من این وجه از داستان ها رو خیلی دوست داشتم .
راستش توقع نداشتم داستان کوتاه ها اینقدر خوب باشن اما در آخر تبدیل به یکی از بهترین مجموعه داستان کوتاه هایی شد که خوندم...💜

قسمت های مورد علاقم از کتاب:

دو کوتوله شروع کردند به دعوایی مسخره که برای هزارمین بار تکرار می‌شد. یکی از آن دو دلقک قدبلند هم، بی آن‌که کار خنده‌داری بکند، دورتر ایستاده بود و تشویقشان می‌کرد بیش‌تر همدیگر را بزنند. همان‌موقع دلقک قدبلند دوم، که از همه‌شان خنده‌دارتر بود، آمد جلو نرده‌ای که صحنه را محصور می‌کرد و کارلوس او را از نزدیک دید. آن‌قدر نزدیک شد که کارلوس توانست لب‌های خسته‌ی مرد را زیر لبخند ثابت و رنگی دلقک ببیند. مرد بیچاره لحظه‌ای صورت کودکانه‌ی حیرانی را دید که به او خیره شده بود.


گاهی بی‌اختیار دستخوش نوعی احساس رضایت حقیرانه می‌شدم وقتی می‌دیدم یکی از آن زن‌های دست‌نیافتنی، که معمولاً بغل‌دست وزیر وزرا و کارمندان عالی‌رتبه‌ی مملکت می‌بینید، حالا مال من شده است، فقط از آن من و مایه‌ی لذت من، منی که کارمند دون‌پایه‌ای بیش نبودم

.

در این کشور کسی برنده است که بتواند برای مشتی پول بی‌ارزش جلو این و آن سر خم کند.


فکر کردم یکشنبه است و می‌توانم قدری بیش‌تر زیر پتو بمانم. همیشه روزهای تعطیل مثل بچه‌ها ذوق می‌کنم، چون وقتم مال خودم است و می‌توانم هر کاری دلم بخواهد بکنم و مجبور نیستم، مثل چهار روز از شش روز هفته، فاصله‌ی دو بلوک را بدوم تا به‌موقع به اداره برسم و ساعت بزنم. ذوق می‌کنم که می‌توانم به میل خودم بنشینم و به مسائل مهمی مثل زندگی، مرگ، فوتبال و جنگ فکر کنم.

.

الان دیگر سیزده سال و نیمم تمام شده و خیلی چیزها دستم آمده. می‌دانم آدم‌هایی که جز عربده‌کشی و کتک‌کاری و فحاشی کار دیگری بلند نیستند آدم‌های بدی هستند، بد اما بدبخت.


.
همیشه دلم یک زیرشیروانی می‌خواست تا فرار کنم و برم آن‌جا. هیچ‌وقت نفهمیدم از کی. راستیش خیلی دلم می‌خواهد بدانم اصلاً آدم‌ها خودشان می‌دانند دارند از کی فرار می‌کنند؟ به نظرم نمی‌دانند.

.
هیچ‌وقت خودش را یک سیاسی تبعیدی نمی‌دانست. سه اتفاق باعث شده بود ناگهان به سرش بزند و ترک دیار کند. اولی وقتی بود که توی خیابان چهار گدا، پشت سر هم، سر راهش پیدا شدند. دومی روزی بود که وزیر در تلویزیون کلمه‌ی «صلح» را به زبان آورده و بلافاصله پلک راستش شروع کرد به پریدن. سومی هم وقتی بود که وارد کلیسای محله شد و دید مسیح (نه از آن مسیح‌های وسط شمع‌های محراب، بلکه یک مسیح غمگین، ایستاده در کنج راهرو) دارد مثل قدیس‌ها اشک می‌ریزد.
.
Profile Image for Vasta gorgij.
95 reviews181 followers
February 9, 2022
اروگوئه
#شنبه_ی_گلوریا
#ماریو_بندتی
#لیلا_مینایی
#انتشارات_ماهی
۱۶۶ صفحه- ۲۱ هزار تومان

لبخندش یادتان هست؟ من که کاملا یادم مانده، این تغییر حال چنان دلشوره‌ای به جانم انداخت که دو سه باری از سر کار جیم شدم تا تعقیبش کنم و ببینم چه کار دارد می‌کند. آن موقع بود که با هم دیدمتان، شما و مامان را. من هم خوشحال شدم!
اگر کسی این را بشنود، ممکن است بگوید من چه آدم بی غیرتی‌ام. آدم که نباید از خیانت مادرش به پدرش خوشحال شود. بله، من حواسم هست. هیچوقت این را به کسی نمی‌گویم. اما شما فرق دارید. شما دوستش داشتید، دیدن شماها با هم حالم را خوش کرد. مادرم مستحق این بود که مردی خاطرخواهش باشد.
شما خاطرش را می‌خواستید، مگر نه؟!

۲۰ داستان کوتاه فوق‌العاده! هیچ حرفی ندارم حقیقتا!

هوووف! به معنای واقعی کلمه، حظ ادبی بردم، کیف کردم، سرخوش شدم!
ماریو بندتی از نویسندگانیه که هیچوقت توی هیچ لیستی از امریکای لاتین اسمش جزو اولین‌ها نبود (لعنت به تمام اون لیست‌ها). فرصت دقیق‌تر خواندن ادبیات امریکای لاتین شانس رو بهم داد تا از بندتی بخونم و حقیقتا، خوشبحال من. چه انتخاب درستی کردم!
شگفت‌انگیز بود همنشینی با بندتی، شگفت انگیز!
روبرو شدن با یک شاهکار، وقتی انتظارش رو نداری، حس عجیبی بهت میده! حتی نمی‌تونم وصفش کنم، انگار که یه غذای تازه‌ رو توی یک رستوران جدید امتحان کردی و همون لحظه با اولین لقمه، چشمهاتو می‌بندی و با هجوم احساسات متفاوت روبرو میشی!

بندتی جایی میگه: «ما گوشه‌ی دنجی از قاره‌ی امریکاییم که در آن نه نفت پیدا می‌شود، نه سرخپوست، نه ماده‌ی معدنی، نه آتشفشان و نه حتی ارتشی که کودتا کند، ما کشور کوچک داستان کوتاهیم!»

قلم بندتی، مثل همون طعم یک غذای جدید، متفاوته! جنس خودش رو داره، پس با پیش‌زمینه ادبیات امریکای لاتین سراغش نرید. البته که تعهد، شرافت و انسان‌دوستی امریکای لاتین رو به همراه داره.

شخصیت‌های داستانها‌ی بندتی و موضوعات قصه‌هاش به قدری پیش پا افتاده‌س که شاید در نگاه اول خنده‌ت بگیره، اما بندتی با حوصله -مثل‌مورچه‌ای که تکه قندی رو به لونه میبره- درگیرت میکنه، تا جایی که به خودت میای و میبینی که از داستانها رهایی نداری و بی وقفه داستان بعدی رو آغاز می‌کنی!
بندتی در داستانهاش قهرما‌ن‌ نمیسازه، روی اصول اخلاقی چونه نمیزنه، بندتی سبک روایی خودش رو داره که من رو مسحور کرد!
تا کتاب تموم شد، اولین کاری که کردم، باقی کتابهای بندتی رو به مرتضی سفارش دادم.

چیزی ندارم که بگم راستش، به بندتی این فرصت رو بدید تا جادوتون کنه، این حظ ادبی رو از خودتون دریغ نکنید، همین!
Profile Image for Shahab.
149 reviews13 followers
October 28, 2024
ماریو بندتی داستان نویس قهاری که هنوز شاید به قدر ظرافت هایی که در داستانهایش دارد ارجمند نشده
۲۰ قصه کوتاه کتاب شنبه گلوریا همگی زیبا و جذاب و بدیع هستند، سبک قصه نویسی بندتی متنوع و خلاقیتش جذابیت داستان ها را بیشتر کرده
بعضی داستان های یک صفحه ای بندتی پیامی دارند که شاید ساده اما خیلی مهم هستند
خیلی تجربه خوبی بود خوندن قصه های بندتی

۱- ایریارته: داستان عشق عجیب یک تلفنچی به صدایی ناشناس، تخیل مرد از روی صدا عاشق زن پشت تلفن میشود، یک روز ناگهان همان زن را در کافه ای ملاقات میکند و این سرآغاز ماجرای عاشقانه ای با فرجام غریب است. پایانی که قابل حدس زدن نیست و در یک سطر ناگهان ورق داستان بر میگردد. عاشق پیشه داستان تمام مسیر را اشتباه رفته است.
۲- چه دوستانی: روایت ساده ای از اختلاف دو همکار که درگیر حواشی محل کار هستند، یکی ملتمس بخاطر شغل و درآمدش و دیگری متظاهر به اینکه قصد انتقام ندارد.
۴- پرتره الیسا: همه ما در زندگی ادمهایی داریم که مرکز تمام فتنه ها و نفرت پراکنی ها هستند، الیسا در این قصه هم مادری است که زندگی خودش، دو شوهرش، دامادهای و باقی آشناهایش را به گند کشیده است.
۵- فرجام خشم: قصه از دید یک سگ خانگی که شاهد خیانت زن خانه به شوهرش است روایت میشود، سگی که وفادار به مرد خانه است و ناخواسته خیانت زن خانه را برای شوهرش افشا میکند و پاداشش هم تنبیه و کتک خوردن است.
۸- شنبه گلوریا: یکی داستان است پر آب چشم، ولی مگه زندگی عادی همه ما همین نیست؟ مهم ترین داشته هامون رو خیلی ساده از دست میدیم و خودمون هیچ کاری نمیتونیم بکنیم.
۹- من دیگر: یک صفحه قصه، جذاب و عجیب و غیرقابل پیش بینی، درباره خودکشی روحیات درونی
۱۱- شبیه زندگی: تلاش بی ثمر یک مورچه برای حمل آذوقه هایی که چندبرابر سایز خودش است، طعنه ای به وضعیت زندگی اغلب مردم
۱۹- مردمان بولیوی و راهی به دریا: داستان کوتاه است و هدفش روشن، هیچوقت کسی را ناامید نکن ولو به قیمت تعریف کردن قصه های پریان
Profile Image for Dawn's book diary.
112 reviews14 followers
February 1, 2024
از خوندن داستان‌های این مجموعه واقعاً لذت بردم. داستان‌های خیلی کوتاهی که با یه غافلگیری تموم می‌شن و خواننده رو در بهت و ناباوری می‌ذارن. نمونه‌ش داستان «شوخی بود»، داستان «موزاک» و یا داستان «پریشان حواس» که پایانش آه از نهادم بلند کرد.
از داستان «شبیه زندگی» چی بگم که چهار صفحه بود و از دید یه مورچه تعریف می‌شد؟

🤍
Profile Image for Mohsen.khan72.
324 reviews45 followers
August 23, 2024
داستان کوتاه های جالبی نبود یعنی تو مود من نبودن به غیر از دو تا از داستان ها باقی چیز خاصی نبودن.
بعد از مدت طولانی داستان کوتاه خوندم که انگار انتخاب خوبی نکردم.
Profile Image for payam Mohammadi.
186 reviews17 followers
January 10, 2024
کتاب خوبی بود. درسته که به بیش از نیمی از داستا‌ن‌هاش ۳ دادم ولی داستان‌های عالی‌ای مثل داستان "شنبه‌ی گلوریا" داشت. همین‌طور که قبلا هم نوشته بودم مشکل داستان‌های کوتاه اینه که تا بیایی به داستانی خو بگیری تموم می‌شه علی‌الخصوص داستان‌های این کتاب که گاها ۲ صفحه بود که واقعا کمه. ولی به هر حال داستان‌هاش ارزش حداقل یک بار خوندن داره.
Profile Image for Negar Afsharmanesh.
388 reviews71 followers
November 22, 2025
این کتاب کوتاه و خیلی دوست داشتم، نویسنده خیلی خیلی خوب به تصویر میکشه زندگی روزانه رو، صفات رو جوری یه کار میبرعه که شما فقط کتاب رو نمیخونی، توی فضای داستان غرق میشی.
Profile Image for Amirhossein Fattahi.
63 reviews28 followers
July 5, 2023
کتاب "شنبه گلوریا" مجموعه‌ای از ۱۹ داستان کوتاه از ماریو بندتی هست. سطح داستان‌ها به نظرم خیلی متفاوته و توی همین کتاب داستان‌های فوق‌العاده خوب و خیلی سطحی وجود داره. فکر کنم دو تا داستان سطحی و کلیشه‌ای هم داشت، ولی ایده اکثر داستان‌ها خلاقانه و تاثیرگذاره.
اما در کل داستان‌های دلنشینی هستن و بعضی‌هاشون واقعا می‌تونن ایده یک داستان بلند یا رمان باشن.
داستان‌هایی که از همه بیش‌تر دوست داشتم:
- فرجام خشم
- تسلیم‌ناپذیر
- شنبه‌ی گلوریا
- شبیه زندگی
- شوخی بود
- شماره نوزده
Profile Image for lilac.
210 reviews
February 18, 2021
داستان‌های کوتاه خیلی خوب.
Profile Image for Aynaz Abbasi.
56 reviews
March 27, 2023
مجموعه ای از داستان های ساده و خودمانی که گاها میتونن دلنشین و گاها خسته کننده باشند.
Profile Image for Harir Heidary.
155 reviews32 followers
December 16, 2023
فوق‌العاده. یکی از بهترین راویان احساسات انسانی که تا به حال دیدم.
جوری که داستان‌های این کتاب انواع احساسات انسانی ــ چه احساسات مثبت، چه منفی، چه ذاتی ــ رو به کار برده بود، باعث می‌شه عمیقاً احساس ناتوانی کنم. ناتوانی از بیان اون چیزی که حس می‌کنم.
به قدری انواع احساسات رو خوب بیان کرد و پیچش‌های داستانیش قدرتمند بود که از اینکه تا به حال آثارش رو کشف نکرده بودم احساس گناه می‌کنم.
شنبۀ گلوریا رو بدون انتظار خاصی شروع کردم، و با ستایشی عمیق، و اضافه شدن یه نویسندۀ محبوب به لیستم تموم کردم. خیلی خوب بود.
Profile Image for Abolfazl Sheybani.
90 reviews10 followers
February 12, 2025
كتاب پيمان خونى از همين نويسنده رو بيشتر از اين كتاب دوست داشتم. ولي هر دو كتاب رو پيشنهاد مى كنم.
Profile Image for Hoora.
175 reviews26 followers
November 29, 2021
مجموعه ای شامل بیست داستان و اغلب با موضوعاتی چون درد و جنون، خیانت، مرگ و...

داستان های مورد علاقه : چه دوستانی، پرتره اِلیسا، فرجام خشم، شنبه ی گلوریا، مراسم یادبود در کافه، شبیه زندگی، شوخی بود و پریشان حواس.

آذر 1400
Profile Image for sakine76.
93 reviews8 followers
March 15, 2021
بعضی از داستانهاش معمولی بودن ولی بعضی‌ها هم پایان غافلگیر کننده‌ای داشتن. در کل کتاب خوش‌خوانیه.
Profile Image for Amirho3ein.
76 reviews11 followers
March 8, 2023
مجموعه داستان کوتاه از ماریو بندتی
یکی از یکی بهتتتتتتتتر
فوق‌العاده بود این کتاب. نباید تموم میشد
ایده‌های جذاب و داستان‌های درجه یک که هرکدوم یه جنبه دارک داشت و واقعیت‌ها رو خیلی خوشگل می‌کوبید تو صورت خواننده.
زود تموم شد ولی با تک تک داستان‌هاش زندگی کردم
کیف کردم با این مجموعه

تنک یو #لیمبو برای معرفی این کتاب 😁
Profile Image for غزاله.
59 reviews5 followers
November 29, 2024
یه نکته‌ی مثبتی که داشت این بود که داستان‌هاش کوتاه بود و نیازی نبود زیاد تحملشون کنی.
تا کَلَت نامناسب می‌شد، تموم میشد.
33 reviews
July 15, 2024
درود
نوشته‌های ماریو بندتی؛
چندین داستان کوتاه در سبک رئالیسم در یک کتاب جیبی کوچک جمع شده‌اند، ترجمه خانم لیلا مینایی به خوبی بر کتاب نشسته است.
ماریو بندتی با ارائه داستان‌های کوتاه در زمینه‌های عاشقانه و اجتماعی سعی در آموختن افکارش به دیگران دارد؛ نوشته‌های ایشان سرشار از حس درک و همدردی است، داستان‌های متفاوتی که حتی روایت مورچه‌ای را در دو صفحه کتاب در برمی‌گیرد، که حس و حال افرادی را که در زندگی خود تلاش‌های فراوان می‌کنند اما نتایج، همیشه ایده آلشان نیست را شرح می‌دهد.
کتاب شنبه گلوریا نامش از داستان‌های کوتاه درون کتاب برداشته شده است.
به معنای واقعی کلمه نوشته‌های آقای بندتی می‌تواند هم‌رده نوشته‌های آقای فوئنتس و دیگر نویسنده‌های آمریکای جنوبی و لاتین قرار گیرد.
Profile Image for Nemo.
7 reviews
August 25, 2025
یکسری داستان‌های خیلی خوب تو مجموعه‌ش هست. اکثر داستان‌های کوتاهش به سبک/سنت موپاسان نوشته شده که خب برای من جالبه که بدونم چه ظرافتایی میتونه تو همون سنت جا بگیره. چندتا داستان بود که برای من جای سوال بود یه بخشاییش و منظورم از سوال بد بودن اثر نیست، صرفا با اون حالت سنتی داستان شاید تفاوت داشتن.
Profile Image for Ketab Dozd.
81 reviews12 followers
September 25, 2024
داستانهای بامزه و خوندنی ای داشت و کم حجم بود و یه روزه تونستم تمومش کنم. دوستش داشتم.
Profile Image for Melika_ara.
36 reviews10 followers
April 6, 2025
نمیدونم دوستش داشتم یا نه! داستان ها خیلی ساده بودن و برای من هیچ نکته یا چیزی نداشت که در ذهنم بمونن. بعضی هاشون رو بیشتر دوست داشتم ولی بعضیا واقعا بی سر و ته بودن.
11 reviews3 followers
November 10, 2025
داستان هایی که دوست شون داشتم:

_آن لب ها
_فرجام خشن
_من دیگر
_شبیه زندگی
_موزاک
_مردمان بولیوی و راهی به دریا
Displaying 1 - 30 of 32 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.