Jump to ratings and reviews
Rate this book

سلول‌های بهاری

Rate this book
سلول‌‌های بهاری؛ خاطرات تولید و توسعه سلول ‌های بنیادی به روایت دکتر حسین بهاروند، پدر دانش سلول‌‌های بنیادی ایران است.
دکتر حسین بهاروند، استاد ممتاز و موسس پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلول‌های بنیادی پژوهشگاه رویان، در سال ۱۳۷۴ به پژوهشگاه رویان پیوست و پس از چند سال پژوهش، در سال ۱۳۸۲ توانست برای اولین بار در ایران سلول‌های بنیادی رویانی انسانی را تولید کند.او در سال ۱۳۸۷ به همراه همکارانش موفق به تولید سلول‌های بنیادی پرتوان القائی انسانی شد. این فعالیت‌ها او و همکارانش را قادر ساخت تا شاخه‌های مختلف پزشکی بازسازی را در ایران پایه‌گذاری کنند.
ایشان تاکنون بیش از سی جایزه ملی و بین‌المللی، از جمله جایزه رازی، خوارزمی، آیسسکو، آکادمی علوم جهان، یونسکو و جایزه مصطفی (نشان عالی علم و فناوری جهان اسلام) دریافت کرده است.

408 pages

Published April 1, 2020

5 people are currently reading
46 people want to read

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
17 (42%)
4 stars
17 (42%)
3 stars
5 (12%)
2 stars
1 (2%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 13 of 13 reviews
Profile Image for Mohammad reza khorasanizadeh.
781 reviews65 followers
November 5, 2021
روایتی از زندگینامه دکتر حسین بهاروند از نفرات اصلی موسسه رویان و از محققین و دانشمندان حوزه سلول های بنیادی
کتابی که در اصل سیر زندگی دکتر بهاروند و ماجراهایی که بر او گذشته است و در این بین طبیعتا بخاطر مشغولیت تمام وقت او بر موضوع سلول های بنیادین بخش زیادی از کتاب به این مسئله پرداخته و سعی شده با زبان ساده مفاهیم مختلف علمی این زمینه توضیح داده شود
از دیگر نکات مثبت این اثر بیان صاف و شفاف تلاطم ها و بالا و پایین های زندگی دکتر بهاروند است که برای رسیدن به موفقیت های بسیاری که کسب کرده چقدر سختی کشیده
کتاب خوب و جذاب و مفید و اثرگذاری است
Profile Image for حامد.
133 reviews10 followers
April 8, 2021
۵ روز با این کتاب زندگی کردم و لذت بردم.
با راوی خندیدم و شاد شدم، همراهش گریه کردم و اشک ریختم و چه بسیار حسرت ها خوردم و گاهی نفرین کردم و البته دعای خیر هم کردم.

این چنین شخصیت‌ها در ایرانمان زیاد داریم و باید شناخته شوند...
دوست‌نداشتم این کتاب تمام شود، مثل آن است که هم صحبتی با آقای دکتر بهاروند را از دست داده باشی ...

#توصیه_شدید به مطالعه این کتاب
Profile Image for Y_falahati.
153 reviews9 followers
March 6, 2023
کتاب از مجموعهٔ تاریخ شفاهی پیشرفت است و از آن کتاب‌هایی‌ست که در این روزگار خودتحقیری‌مان و «تو نمی‌توانی» بارقه امید است، فَلقی‌ست انگار. این در روزهای سیاهی که برایمان ساخته‌اند، شاید دارویی باشد برای جوانان نخبه وطن، که بمانند، که بسازند...
به سان مهتاب در شب، نور می‌تاباند بر مسیر سختمان تا قله و تشویقمان می‌کند که برای رسیدن، به آن چه که باید، حرکت کنیم. می‌گوید مهم حرکت کردن است، یا به قول خودمان از تو حرکت از خدا برکت. دکتر بهاروند از حرکت کردن هایش می‌گوید و تو، از خدا برکت رسیدن‌هایش را هم می‌بینی. می‌خواهد بگويد حتی با دست و پای مجروح و قلب شکسته، باید حرکت کنیم تا حتی اگر نرسیدیم، خیالمان راحت باشد که سعی‌مان را کرده‌ایم و حسرت نخوریم که از بزرگواری خواندم، رفتن همان رسیدن است...
Profile Image for Seyyedeh Zeinab Mousavi.
263 reviews16 followers
March 22, 2023
کتاب سلول های بهاری

روایت زندگی آقای دکتر حسین بهاروند از کودکی تا حال حاضر.

آقای دکتر بهاروند از افراد اصلی در جریان پیشرفتهای پژوهشگاه رویان در زمینه سلولهای بنیادی بودن. فهرست کارها و افتخاراتشون رو بخوام بگم دیگه این متن خییییلی طولانی میشه! غیر از اولین بودن در چندین مورد در ایران، چندین جایزه ملی و بین‌المللی هم کسب کردن (مثلا عنوان یکی از بیست فرد تأثیرگذار سلول‌های بنیادی در سطح دنیا در سال 96).

حالا اینا در برابر صمیمیت و عشقی که تو این کتاب جریان داره هیچی نیست! در جریان خوندن این کتاب بارها از ته دل شاد شدم و لبخند زدم و بعضی جاها بغض کردم و اشکم جاری شد...
این کتاب یه مصداق واقعی و زیبا از زندگی یه #جهادگر علمیه که همزمان ایمان به خدا درش موج می‌زنه. صحنه‏های زیبا و دوست‌داشتنی کودکی، ارتباط با پدر و مادر و خویشاوندان، تلاش خستگی‌ناپذیر و عاشقانه در راه رسیدن به قله‌های علمی، توصیف سختی‌های زندگی و صحنه‌های از دست رفتن عزیزان همه بسیار زیبا بود.

در این کتاب مردی توصیف شده که عاشق علم‌آموزیه و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنه ولی تک‌بعدی و خشک نیست و استفاده‌ جا به جایی که از شعر می‌کنه گوشه‌ای از روح لطیفش رو به نمایش گذاشته.

این کتاب رو به هر کس که می‌خواد بیشتر از روزمره‌‌ها زندگی کنه و برای خودش اهداف بزرگ در نظر گرفته پیشنهاد می‌کنم و البته به هرکس که دنبال یه روایت دلنشین و حال‌خوب‌کن از زندگی می‌گرده :)

https://taaghche.com/book/91752
Profile Image for Seyyed Ahmad Abbasi.
100 reviews1 follower
September 19, 2022
واقعا تو این فضای فعلی عدم خودباوری در کشور، وجود چنین کتاب هایی لازمه. تا ثابت بشه با توکل به خدا و استفاده حداکثری از علم، چه کار ها و معجزات عجیبی رقم میخوره. معلومه که در این کتاب با انسان عمیقی طرف هستیم و ایشون یه شخص عادی نیست.

«سلول های بهاری» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/91752
Profile Image for Amirreza.M.1.
42 reviews49 followers
April 2, 2025
یادم می‌آید این کتاب حدود سه سال پیش از جایی به دستم رسید. وابستگی‌های سیاسی ناشر باعث شده بود چندان مایل به خواندنش نباشم ولی دوست داشتم ببینم در مورد چه کسی و با چه ادبیاتی نوشته شده. البته اینکه این تاریخ شفاهی در مورد یک دانشمند بود هم کنجکاوم کرد چون این کتاب‌ها در ایران غالبا در مورد شخصیت‌های سیاسی یا مذهبی نوشته می‌شوند که اکثرا هم ارزش خواندن ندارند. خوانده‌ام که می‌گویم. اما خلاصه باید بگویم بر خلاف انتظارم کتاب خوبی بود. چرا؟! می‌نویسم برایتان:
۱-کتاب، خاطرات دکتر حسین بهاروند را از زبان خودشان روایت می‌کند. ایشان پدر علم سلول‌های بنیادی در ایران هستند که این روزها یکی از مهم‌ترین شاخه‌های علم در جهان است و نقش خیلی مهمی در درمان بیمار‌ی‌های پیچیده دارد. البته بشر هنوز در ابتدای راه این علم است و نمی‌دانیم چقدر جلوتر خواهیم رفت. اما می‌دانیم که پتانسیل این علم بسیار بالاست. خب تا اینجا فهمیدیم که حسین بهاروند شخصیت بسیار مهمی بوده و هست. بنابراین نوشته شدن این کتاب و شناساندن او به مردم حرکتی ارزشمند است. شخصا خودم این دانشمند ایرانی مهم را نمی‌شناختم. این کتاب از کودکی دکتر بهاروند شروع می‌کند و تا سال ۹۹ که کتاب چاپ می‌شود، خاطرات ایشان را روی کاغذ می‌آورد.
۲-کتاب پس از شانزده جلسه مصاحبه نوشته شده. یعنی مصاحبه‌گر واقعا نشسته و ته‌و‌توی کار را درآورده.‌ این قضیه در متن کتاب هم مشخص است. به جزئیات زیادی اشاره شده که اطلاعات خوب و یکدستی به مخاطب می‌دهند. روند زندگی دکتر بهاروند را کاملا می‌شود درک کرد چون مصاحبه‌گر احتمالا آدم باهوشی بوده و سؤال‌های خوبی از دکتر بهاروند پرسیده که این جواب‌های خوب را هم بیرون کشیده.
۳-کتاب بسیار روان است و این یعنی بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت یک کتاب تاریخ شفاهی. البته این کار مولف است و واقعا هم خوب انجامش داده. وقتی می‌خواندمش اینطور بود که انگار دکتر بهاروند نشسته روی کاناپه‌ی روبرویم و از زندگی‌اش می‌گوید. لحن صمیمی و زنده‌ای در کتاب بود که این کتاب را متمایز می‌کند. غالب کتاب‌های تاریخ شفاهی این ضعف بزرگ را دارند که انگار داری از روی یک کاتالوگ می‌خوانی یا چیزی که توی گوگل سرچ کرده‌اند را کپی‌پیست زده‌اند روی کتاب. سلول‌های بهاری همچین کتابی نبود.
۴-همانطور که می‌دانید در بیشتر این کتاب‌ها، عکس‌ها را در آخر کتاب ضمیمه می‌کنند. خلاقیت این کتاب اینجا بود که عکس‌ها را مرتبط با خاطرات، در خود متن آورده بود. این حرکت واقعا درست بود و کیفیت کار را بالا برده بود. عکس‌ها هم رنگی‌ و باکیفیتند.
۵-نوع روایت جوری بود که واقعا می‌شد نظم را در آن حس کرد. نمی‌دانم مولف چطور خاطرات را دریافت کرده ولی خیلی ترتیب خوبی ساخته و کتاب آدم را بین حرف‌های اضافی گم نمی‌کند.

خب خوبی‌ها را گفتیم. برویم سراغ نقاط ضعف:
۱-نویسنده جهت فکری دارد و این را در خاطرات دخیل می‌کند. خود دکتر بهاروند هم دارد ولی جهت فکری دکتر بهاروند برای ما مهم نیست چون ایشان روایت‌کننده هستند و البته فعالیت‌های علمی‌شان مدنظر است. کمانکه آنقدر انسان جالبی هست که دنبالش کنیم و به کارهایش افتخار کنیم. اما مولف کتاب خاطرات حق ندارد این جهت فکری را توی کتاب دخالت بدهد که داده. این برایم خط قرمز است.
۲-حجم کتاب زیادی‌‌ست. چهارصد صفحه است در کل و به نظرم صد صفحه‌اش کاملا اضافی‌‌ست. احتمالا راوی و نویسنده حیفشان آمده که حذفش کنند. مطالب از جایی به بعد تکراری و شعاری و کاتالوگ‌طوری می‌شوند. اصطلاحا هرز می‌رود.
۳-کتاب به اواخر که می‌رسد به شکل مشهودی ضعیف‌تر می‌شود. انگار مولف عجله داشته زود کتاب را تمام کند.
۴-می‌شد روی مطالب علمی بیشتر مانور داد.

اما نهایتا باید بگویم این شخصیتی که شناختم را واقعا دوست داشتم. خوشحالم که فهمیدم همچین فردی توی مملکت داریم. کسی که از صفر بیاید و بسازد و نق نزند. خسته بشود ولی ادامه بدهد. امیدوارم کم‌کم اراده‌ و تلاشی مثل دکتر بهاروند به دست بیاورم یک روز و اگر شده در حد یک خط به پیشرفت علم و ایران کمک کنم. این کتاب به من نشان داد وقتی به یک نفر ایمان داشته باشی و پشتش باشی چه اتفاقاتی می‌افتد. چیزی که در آکادمی ایران بی‌معناست. حمایت کلمه‌ی تعریف‌نشده‌ی دانشگاه‌های ایران است و مگر همچین آدم‌هایی پیدا شوند که کاری بکنند.

۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۴
Profile Image for Fateme Afzali.
22 reviews1 follower
June 17, 2023
آنقدر جا‌ی‌جای کتاب بغض کردم و اشک ریختم و احساس غرور کردم که حسابش از دستم رفت. من بینهایت آموختم از دکتر بهاروند، از مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی، از مرحوم دکتر پروانه فرزانه. از پدر و مادر دکتر بهاروند حتی، از سبک زندگی و تربیت فرزندشان.
من بینهایت سرم را بالا گرفتم بابت ایرانی یودنم، بابت چنین نخبگان بی‌ادعایی که خط مقدم جنگ علم و تحریم‌اند.
خواندن این کتاب را به تمام کسانی که خود را ایرانی میدانند، به ویژه اگر مخالف جمهوری اسلامی‌اند توصیه میکنم
Profile Image for b_mazloomi.
2 reviews1 follower
March 27, 2021
کتاب فوق العاده ای که از عشق و پیشرفت و خدمت و علم گفته شده. بسیارعالی بود
Profile Image for Komeil Farahzadi.
51 reviews12 followers
February 11, 2022
به نام خدا
۱۴۰۰/۱۱/۲۲
دانشمندِ متخصصِ زیست‌شناسی و مؤسس پژوهشکدهٔ فناوری سلول‌های بنیادی «رویان»، نشسته و دارد برایمان تعریف می‌کند که چطور ما، یعنی کشورمان، به علم سلول‌های بنیادی رسیدیم. از پله‌هایی می‌گوید که دو تا یکی طی کردیم و به مرز این علم در جهان رسیدیم. یک‌هویی و به یک باره که نه، ولی بعد از روندی پیوسته دیدیم داریم روی همان چیز‌هایی تحقیق و پژوهش می‌کنیم که کشور‌های به اصطلاح جهان اول روی آن‌ها کار می‌کنند. یعنی مثلا تصور کنید در صنعت خودروسازی یا ساخت هواپیمای مسافربری روی همان چیزی کار کنیم که «بی‌ام‌و» و «بوئینگ» کار می‌کنند و همان مشکلی را داشته باشیم که آن‌ها دارند. ما در سلول‌های بنیادی جایی نزدیک این جا ایستاده بودیم.
راوی دارد داستان زندگیش را با فوکوس بر روی تحقیقات علمی‌ و پژوهشی‌اش بر روی سلول‌های بنیادی برای ما می‌گوید. البته نه با زبان سخت و خشک یک پژوهشگر علمی، که با لحن صمیمی و خیرخواه کسی که بی‌هیچ منفعتی، تجربه‌اش را در اختیار نسل بعدی قرار دهد تا راه را نشانش بدهد و از سختی‌ها و مشکلات و شیرینی‌های مسیر بگوید. شبیه پدری که فرزندش را با تجربه‌هایش راهنمایی می‌کند.
با این که راوی دارد از نزدیکی‌های مرز علم برایمان گزارش می‌کند اما تلاش کرده مطالب را به ساده‌ترین شکل و حالت برای مخاطب عام تشریح کند، تا هم لذتی از فهمیدن اصل مطلب بچشاند و هم خیلی درگیر پیچیدگی‌های علمی و اسامی خاص زیست‌شناسی نشود. هر چند که در بعضی بخش‌ها ناگزیر اسامی سخت و تخصصی حضور دارند که شاید برای همه مردم و عموم، خسته‌کننده باشند. اما اصل مطلب ساده‌ بیان شده و حتی برای مثل منی که آخرین تجربهٔ مواجهه با زیست‌شناسی‌اش به اول دبیرستان بازمی‌گردد، قابل فهم است.
صد البته که اگر گذرتان در دبیرستان به رشته تجربی خورده باشد و دورَکی در حال‌و‌هوای زیست‌شناسی زده باشید، لذتی دوچندان خواهد برد.
اواخر کتاب برای من خسته‌کننده شده بود و شاید بتوان کوتاه‌تر از این نوشت هر چند که احتمالا روایت انسانی کتاب باعث طولانی‌ شدن اثر شده.
کتاب از مجموعهٔ تاریخ شفاهی پیشرفت است و از آن کتاب‌هاییست که در این روزگار خودتحقیری‌مان و «تو نمی‌توانی»، نور امید می‌تاباند بر مسیر سختمان تا قله و تشویقمان می‌کند که برای رسیدن به آن چه که باید، حرکت کنیم. مهم حرکت است. حتی اگر با دست و پای مجروح و قلب شکسته باشد. باید حرکت کنیم تا حتی اگر نرسیدیم، خیالمان راحت باشد که سعی‌مان را کرده‌ایم و حسرت نخوریم که از بزرگواری خواندم رفتن همان رسیدن است.
در انتهای کتاب هم راوی متن بسیار زیبایی از «لویی پاستور» نقل کرده که همان جا بخوانید.
من دوستش داشتم.
21 reviews1 follower
May 23, 2022
تا حالا چند زندگینامه خوندم ولی نتونستم ادامه بدم. اما این کتاب چون مصاحبه فرد است، انگار جلوت نشسته و حرف می‌زنه. تو کتاب از بچگی تا اکنون پرفسور بهاروند می‌خونی و غیر از بررسی زندگی یک آدم موفق، رشد، مشکلات و سیری که رویان به عنوان یک استارت‌آپ نوپا طی می‌کنه را می‌بینی. برای همین انگار تاریخ رویان هم خوندی. همچنین توی کتاب، درباره زیست‌شناسی و.. هم یاد می‌گیری کنار تصاویر خوب، کتاب خیلی جذاب شده.
در کل خیلی پیشنهادش می‌کنم و به نظرم هر کسی باید یک‌بار بخوندش.
Profile Image for Nastaran_A.
41 reviews2 followers
December 20, 2025
در پشت چار چرخه ی فرسوده ای کسی
خطی نوشته بود:
«من گشته ام نبود. تو دیگر نگرد ، نیست!»

این آیه ملال در من هزار مرتبه تکرار گشت و گشت.
چشمم برای این همه سرگشتگی گریست.
چون دوست در برابر خود می نشاندمش.
تا عرصه ی بگو و مگو می کشاندمش.
-در جستجوی آب حیاتی؟در بیکران این ظلمت آیا ؟
در آرزوی رحم; عدالت;
دنبال عشق؟ دوست؟…
ما نیز گشته ایم
«و آن شیخ با چراغ همی گشت»
آیا تو نیز-چون او- انسانت آرزوست؟

گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی است.
«هرگز نگرد نیست»
سزاوار مرد نیست…

از خوندن این کتاب و شناختن این انسان های بزرگ خوشحالم
شیفته این آدم هام. آدمای خستگی ناپذیری که وقتی هدف و رسالتشون رو توی دنیا شناختن، با همه ی سختی ها تا ته مسیرو رفتن. نهال کوچک و نازک هدفشون رو کاشتن، هرروز بهش سرزدن و ازش مراقبت کردن و دیدن که چطور به یه درخت بزرگ تبدیل شد و شکوفه داد که از سایه اون درخت هزاران نفر دیگه بهره مند شدن و میشن.
Profile Image for Mohammad Roufarshbaf.
226 reviews30 followers
March 27, 2023
دکتر بهاروند عزیز.
خوشحالم که پژوهشگر متدین تلاشگری مثل شما در ایران داریم. کاش بیشتر قدر شما و آدم هایی نظیر شما را می دانستیم.
من این کتاب را برای این خواندم که آنچه در دوره آنلاین سلول های بنیادی آموخته بودم تثبیت شود. این هدف حاصل شد، اما مهم تر از این تثبیت، آشنایی با شما بود. با خاطرات خوشت شاد شدم و با خاطرات تلخت تا ته ته دلم غصه دار شد.
امیدوارم بتوانم به زودی با شما همکاری کنم.
خدا هم شما و هم نگارنده کتاب را حفظ کند.
Displaying 1 - 13 of 13 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.