What do you think?
Rate this book


151 pages, Paperback
First published January 1, 2020
«من همیشه خواب سبکی داشتم. هیچوقت هم نمیتوانستم رؤیاهایم را به خاطر بیاورم، بهجز یکیشان. اما از اولین شبی که در این خانه میخوابم خوابهایم یادم میماند، لحظهبهلحظه ... به خواب میروم و به فاصلهی کمی از خواب بیدار میشوم، در خوابی دیگر، میان آدمهایی که مثل موروملخ از از درودیوار خانه بالا میروند. من هیچکدامشان را نمیشناسم، تابهحال ندیدهامشان، اما آنها شببهشب اینجا جمع میشوند ... توی همین خانه: خانهی پدری من.»