نظریهی فیلم و عمل فمینیستی در خصوص فیلم، با وجود تأثیر نوآورانه و عمیقش بر زیبایی شناسی و سیاست در سینما، ارتباط های نزدیکی با سنت سینمادوستی داشت. این آخرین موجی بود که به دنبال جنبش های بزرگ «سینمای سوم»، بیش از همه، پیشتازان دهه ی ۱۹۶۰ در آمریکای لاتین، اروپا و آمریکای شمالی را در بر گرفت. در نگرش این جنبش ها سینما، به منزله ی نشانه و نماد فرجام اندیشی سیاسی آرمان خواهانه، از اهمیتی اساسی برخوردار بود. سینما نه تنها می توانست آرزوی جهانی بهتر را به روشنی بیان کند، بلکه راه و روش های نوینی برای دیدن فراهم آورد. این امر به ویژه در مورد فمینیسم مصداق داشت سینما ابزار سرکوب زنان را از راه تصویرپردازی دوچندان تقویت میکرد، ولی همچنین به مدد ایجاد تحول و باز آفرینی شکلها و قواعد سینما، ظرفیت رهایی سازی آن را نیز مضاعف میکرد.
نظریهی فیلم و عمل فمینیستی با خود نوید دگرگونی هایی را نه تنها برای بهره مندان اصلی خود در کشورهای صنعتی، بلکه در دهه های بعدی برای کسانی به همراه آورد که با استعمار و استعمار نو مبارزه میکردند. اکنون اولویتهای زیبایی شناختی و فکری همراه با تغيير اولویت های سیاسی، که به نیروهای امپریالیسم نولیبرال اهمیتی دوباره می بخشد، دگرگون شده...
برای من خیلی مفید بود و دیدگاههای نویی داشت البته من ویراست دوم که مقالاتی بهش اضافه شده بود را خواندم . ضمنا ترجمه هم در سطح قابل قبولی بود. پیوستهای کتاب بسیااااار مفید هستند.
نصف مقالههای کتاب رو خوندم. زمینه روانکاوانه کتاب خیلی با نگاه علمی من سازگار نبود و رویکرد فلسفه قارهای کتاب اون رو از نگاه عملگرایانهای که من دوست داشتم دور میکرد. تحلیلهای خوبی هم توی کتاب پیدا میشد اما مجموعاً انتزاعیتر از چیزی بود که من دوست داشتم.