افسانهها هرگز نمیمیرند. همواره صدایمان میزنند. كافی است دعوتشان را پاسخ دهیم تا بخشی از وجودمان شوند. حقیقت شوند. قهرمان بسازند و در تاریخ ماندگار شوند. آرتمیس نیز حقیقتی بود افسانهای. از دل افسانه متولد شد تا در دل تاریخ ماندگار شود. در زمانهای كه زن ارزش انسانی نداشت، ایستاد تا چون رویاهایش بزرگ شود. جنگید تا نامش در كنار خشایارشا، پادشاه بزرگ ایران، جاودان شود. مجموعهی آرتمیس روایتگر زندگی نخستین بانوی دریاسالار جهان است. بانوی جوانی كه پا به دربار هخامنشی میگذارد تا رویاهایش را محقق كند...
▪︎درباره کتاب: روایتی افسانهای از زندگی نخستین بانوی دریانورد ایران، دریالاسار آرتمیس.
▪︎چیزی که فکر میکردم: یه کتاب پر از ماجراجوییِ فانتزی_تاریخی
▪︎چیزی که تجربه کردم + نحوه نگارش: یک رمانِ تاریخی_اجتماعی واقعیت اینهکه به نظر من کتابِ بسیار با پتانسیلی بود، دنیایی که ساخته شده و شخصیتپردازی دوست داشتنیه اما روایت خیلی چکشی بود. یعنی انگار این کتاب فعلی چکیده اتفاقات مهمِ یه کتابیه که حجمش دو برابره. بذارید اینطوری بگم خیلی جاها من میگفتم آخ جون الان با یه ماجراجویی تمام عیار روبهرو میشم، اما فصل بعد پرش زمانی داشتیم یا صرفا رد شده بود ازش. من فرصت نکردم شخصیتها رو درک کنم، در اغلب داستان صرفا از دور همونطور که بقیه اون رو میدیدن باهاش آشنا میشدم و خیلی کم میتونستم "خود واقعی آرتمیس" یا هر شخصیت دیگهای رو ببینم.
البته من مفصل با خانم برادران در این مورد صحبت کردم. تفاوت در دیدگاه من به عنوان خواننده با ایشون به عنوان نویسنده وجود داره، من عاشق فضاهای فانتزی، ماجراجویانه و پرهیاهوم، اما ایشون اون نگاه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و تا حدی فمنیستی بیشتر مورد نظرشون بوده.
در کل از نظر من داستان کشش داشت، حوصلهمو سر نبرد و دو سه روزه خوندمش.
▪︎ چیزی که یاد گرفتم: قوی باش و برای رویاهات بجنگ. نذار دیگران محدودیتی برات تعریف کنن.
+ کلییی اطلاعات جالب در مورد فرهنگ و اساطیر ایرانی
▪︎دیگه چی: قلم بهار واقعا نسبت به کتاب قبلیش پیشرفت کرده و امیدوارم جلد بعدی کلی خفنتر باشه.
ضمن اینکه من فکر میکنم خشایارشا از آرتمیس خوشش میاد و خدا رو چه دیدی شاید آرتمیس ملکه شد!
یک کوچولو مشکلات نگارشی داشت کتاب، امیدوارم تو چاپ دوم درست شه. (پ.ن: به همین زودی رفته چاپ دو)
▪︎به کیا پیشنهاد میکنم: اگه دوست دارید از یک نویسنده جوان حمایت کنید این کتاب رو بخونید. اگه دوست دارید با گوشهای تاریخ ایران در قالب افسانهها آشنا شید این کتاب رو بخونید.
▪︎سخن آخر از زبان کتاب: حقیقت اینهکه بعضی از ما با اقبال بهتری به دنیا میاییم. دنیا بعضی از ما رو با دستهای پر به زندگی میفرسته و بعضی رو با دستهای خالی. شاید در نگاه اول ناعادلانه باشه، که هست. شاید قلبمون رو به درد بیاره، که میاره. شاید زندگی رو برای ما سختتر کنه، که میکنه، اما بزرگترین داشته ما توانایی جنگیدن ماست. ما میتونیم رویایی داشته باشیم و برای رسیدن به این رویا بجنگیم....
به قدری غرقش شدم که یهو دیدم تموم شد. این کتاب قابلیت اینو داره هر چند وقت یکبار برم و بازم بخونمش خیلی خوب بود مثل سرگذشت آب و آتش قلم نویسنده قویتر شده بود و پیشرفت محسوسی داشتن. پایان چهل و نهمین کتاب سال چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۳۰
قاعدتا باید تو مدت زمان کمتری تمومش می کردم چون نوع نوشتار، شکسته و در نتیجه متنش روانه اما فصل امتحانات بود و اصلا نگم براتون. به هر حال؛ آرتمیس رو به پیشنهاد پیج "هدیه شو" خواندم و با توجه به توضیحات هدیه درباره ی کتاب انتظار چیزی در اندازه ی کلیدر رو نداشتم اما در مجموع تجربه ی خوبی بود که ازش لذت بردم. آرتمیس کتاب خوبی برای کسانیه که با ژانر رمان تاریخی آشنا نیستند یا ادبیات سره و شبه تاریخی خواندن براشون سخت و خسته کننده ست. من شکسته نویسی در یک داستان تاریخی رو نمی پسندم اما این ایراد کتاب نیست و به نظرم می تونه گاهی حسن باشه برای جذب خوانندگانی که کتاب تاریخی نمی خوانند. متن کتاب روانه و اگر فرصت داشته باشید احتمالا در دو یا سه روز تمومش می کنید. . اما چرا دو ستاره کم کردم؟ یک) پرش های زمانی داستان خیلی زیاده. انقدر که گاهی احساس می کردم این کتاب فقط یک مقدمه برای جلد بعدیه. همین پرش ها باعث شده که شخصیت ها درست شکل نگیرند و خواننده فرصت ارتباط گرفتن و شناخت اون ها رو نداشته باشه. دو) به دلیل همین پرش های زمانی، داستان اون هیجانی که انتظار داشتم رو نداشت و بیشتر شبیه زندگی یک دختر خیلی خوش شانس بود تا دختری کوشا و تسلیم ناپذیر. سه) قطعا این که دختری بتونه دریاسالار ایران یا هر کشور دیگه ای بشه چیز معمولی نبوده و آرتمیس سرسخت بوده که به اینجا رسیده اما چرا این موضوع هی تکرار میشد؟ من دوست داشتم سرسختی و تلاشگری آرتمیس رو در خلال داستان بفهمم نه این که هی از زبان خودش و دیگران بشنوم اما در داستان به جای کوشش فراوان، شانس دریافت توجه خاص شاهبانو و ولیعهد/شاه برام پررنگ بشه. این باعث شده بود گاهی احساس کنم هر کس دیگه ای هم به جای آرتمیس بود می تونست به این جایگاه برسه. چهار) همه پیوسته بهش می گفتن تو دختری و نمی تونی و... ولی واقعا هیچ کس هیچ مانعی سر راهش ایجاد نکرد. آرتمیس می گفت سختی کشیده اما سختی خاصی هم در داستان نشون داده نشد که بگم به خاطر دختر بودنشه. اتفاقا به خاطر همین دختر بودن کلی لطف خاص شامل حالش شد که آرتمیس هم با وجود این که ادعا می کرد باید مثل بقیه باهاش رفتار بشه اما دست رد به سینه ی هیچ کدوم از این موقعیت های برآمده از جنسیتش نزد و زودتر از هر مرد دیگه ای هم به مقام دریاسالاری رسید. شاید اگر روایت انقدر پرش نداشت و فرصت داشتم شخصیت آرتمیس رو نه از سخنان که از رفتارش در موقعیت های مختلف بشناسم این مشکل رو نداشتم. در واقع چیزی که من دریافت کردم این بود که در اون روزگار رسیدن یک زن به چنین جایگاهی نشدنی نبوده و برعکس چیزهایی که از زبان شخصیت هایی مثل آتوسا گفته میشه، به زن به عنوان انسانی ناتوان نگاه نمی شده. اتفاقا اگر زنی می خواسته پیشرفت کنه و از بند کلیشه ها رها بشه کمکش هم می کردند. شاید برای دیگران عجیب بوده چون به دیدن زنان در این موقعیت ها خو نگرفته بودند اما نرسیدن زنان به اون جایگاه ها به این خاطر بوده که خودشون نمی خواستند؛ نه این که شرایطش فراهم نباشه. . در نهایت اما نظر قطعیم رو زمانی می تونم بنویسم که جلد دوم رو هم خوانده باشم. شاید این جلد واقعا یک مقدمه برای داستان هایه که قراره اونجا رخ بده و میدونم که نبردهای اصلی خشیارشا هنوز آغاز نشده. . . پی نوشت: یک امتیاز جداگانه هم برای نویسنده ی کتاب در نظر گرفتم که قطعا پنج از پنج چون با تک تک سلول هام مشکلات چاپ کتاب در این آشوبستان صنعت نشر رو احساس و تجربه کردم و می دونم آدم چقدر باید عاشق باشه تا در روزگاری که نشر کتاب حتی برای نویسندگان بزرگ هم رو به ناممکن شدنه، بنویسه. اون هم از تاریخ ایران که خیلی از ناشرها حتی حاضر نیستند کتاب هایی در این ژانر رو بررسی کنند. امتیاز خانم برادران از نظر من کامله چون جراتش رو داشتند که به وظیفه ی خودشون در برابر تاریخ و فرهنگ این سرزمین عمل کنند. براشون آرزوی پیروزی و بهروزی دارم و امیدوارم سختی های این راه پر از سد و سنگ، قوی ترشون کنه برای ادامه دادن.
انتظار یه کتاب عاشقانه تاریخیو داشتم ولی هیچیش عاشقانه نبود. خیلی خورد توی ذوقم. با اینحال قلم نویسنده پیشرفت کرده بود. من یه ذره در مورد خشایارشا و زندگی عاشقانه اش سرچ کردم دیدم خیلی چیزهای جوسی در موردش هست! قشنگ میشه یه رمان عاشقانه خوب ازش نوشت ولی هیچی از اونها توی این کتاب نبود. مخصوصا این کتابو وقتی با سری آب و آتش و شخصیت مورد علاقه ام پوریا مقایسه کردم خیلی بیشتر هم خورد توی ذوقم. اینجا فقط یه جاش خشایارشا شبیه پوریا بود اونم اولش که با آرتمیس آشنا شد و من با این خیال که قراره یه داستان عاشقانه بشه رفتم جلو ولی هیچی. البته میدونم تاریخ رو نمیشه دستکاری کرد ولی خب من دوست داشتم کتاب در مورد زندگی عاشقانه خشایارشا میبود تا بحثهای فمنیستی و یه شخصیت اول نسبتا اسکچوال.
لذت بخش ترین احساس برای یک ایرانی زمانیه که اسطورههای سرزمینش رو احساس میکنه. از نویسندهی این کتاب متشکرم که باعث شد نه تنها یک لحظه بلکه ساعتها غرق تمدن و ملتی بشم که شکوهمندی ایران باستان رو در خودشون دارن.
واقعا کتابی بود که میتونستم بدون اینکه زمین بذارمش به ریز بخونم و خیلی از خوندنش لذت بردم اما طی خوندن دو تا مشکل بزرگ با این کتاب داشتم یکی اینکه نویسنده راجعبه بعضی اتفاقای مهم توضیح زیادی نداده بود و وقتی داستان به اون اتفاق رسیده بود فصل تموم شده بود و تو فصل بعدی هم دیگه مدتی میگذشت که اون اتفاق افتاده و تموم شده بود دومی هم اینکه زیاد از صفاتی مثل محکم، مغرور، سخت و... همهی شخصیت ها استفاده کرده بودن با اتفاقاتی که در طی داستان افتاده بود نویسنده به خوبی نشون داده بود که آرتمیس چقدر سرسخته و برای رویاهایی که داره میجنگه و لازم نبود هی اینو خود آرتمیس و بقیه شخصیت ها به زبون بیارن. آره خلاصه، من با وجود تموم این ها این کتابو دوست داشتم.
50 درصد اول خوندش یکم کند بود برام ولی 50 درصد بعد برام خیلی جذاب بود و اصلا نفهمیدم کی تموم شد..
خیلی جذاب نوشتارش و شخصیت هارو واقعا خوب شرح داده بودن. و با اینکه هیچ مدرک تاریخی برای رابطه فراتر از هم صحبت بین خشایارشا و آرتمیس وجود نداره، از لحضاتی که دوستی بین این دو رو نشون می داد لذت بردم :)
تنها بدی کتاب ای�� بود که خیلی از وقایع مهم نوشته نشده بود. مثلا ساتراپی آرتمیس و کار های تاثیرگذاری که توی دومین لشکر کشی ایران به یونان انجام داده بود. صادقانه بگم بنظر میاد این کتاب چکیده ای از کتاب دیگری هست که حجم اون بیشتره.
ولی درکل تجربه لذت بخشی بود و باعث شد برم درباره آرتمیس بیشتر تحقیق کنم.
بیس خود داستان خیلی جالب بود ولی میتونست بیشتر بهش پرداخته بشه. خیلی از مکان ها توصیف کاملی نداشتن و باعث میشدن نتونی تصویر درستی ازشون داشته باشی. اتفاق ها خیلی سریع رخ میدادن. زمان خیلی زود میگذشت. در کل داستان پتانسیل بالایی داشت اگه بیشتر بهش پرداخته میشد.
من این کتاب و به خاطر قلمگیرا و روونش کمتر از ۳ روز تموم کردم و ازش لذت بردم. برای منی که تازه خوندن رمانهای تاریخی رو شروع کردم گزینهی مناسبی بود ولی خیلی از قسمتای داستان اونجوری که باید مشخص نبود برای مثال اون ۵ سالی که آرتمیس توی کشتی بود میتونست سختیهایی که توو این مسیر کشیده رو برای ما به تصویر بکشه ولی ازش گذر شد و به جاش در ادامهی داستان هی تکرار میشد که من سختیهای زیادی کشیدم در حالی که خواننده تصویری از این سختیها توی ذهنش نداره. کاش نویسنده جلد دومشم منتشر میکردن شاید در ادامه بیشتر به جزئیات بها داده میشد. ولی از این قسمت که میتونین اطلاعات تاریخی خوب ازش بگیرین غافل نشین و حتما بخونیدش(:
3.5/5⭐ من این کتابو حدودا ۳ روزه تموم کردم و واقعا کتاب روانی بود...فکر میکنم سال پیش ۳ جلدی سرگذشت آب و آتش رو از همین نویسنده خونده بودم و قلمشو دوست داشتم و همین موضوع باعث شد که بخوام این کتابو بخونم... من فکر میکردم قراره که تو این کتاب بایه تاریخی عاشقانه دیگه روبه رو بشم اما سورپرایز شدم و بعد عاشقانه کتاب خیلی خیلی کم بود و این خیلی برام قشنگ بود اینکه انقدر تو این کتاب به برابری زن و مرد پرداخته بود.. اینکه یه زن بدون نیاز به یه مرد میتونست زندگی کنه و خیلی هم موفق باشه... البته یه جاهاییش هم نقص داشت ولی در کل به نظرم کتاب خوبی بود و ارزش خوندن داشت قراره که جلد دومم داشته باشه قطعا سراغش میرم❣
یک کتاب فوقالعاده، عاشق این کتاب شدم ، با تردید شروعش کردم اما نمیتونستم رهاش کنم خط به خط کتاب رو دوست داشتم، فضای داستان ، شخصیت ها ، اطلاعاتی که راجب اشخاص تاریخی مثل آتوسا، خشایارشا و بقیه وجود داشت ، اطلاعات جالب راجب آئین های ایران باستان و داستان بسیار جالب و از اون جا که این داستان از واقعیت گرفته شده بسیار غرور آفرین، شادی بخش و دوست داشتنی بود برای من ، خوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم . میتونید این کتاب رو در طاقچه مطالعه کنید https://taaghche.com/book/105553
وای! دوستش دارم.خیلی خیلی دوستش دارم! تنها ایرادی که میتونم بگیرم تصویر سازی کمش بود.امیدوارم جلد بعدی داشته باشه و تو جلد بعدی این ایراد رفع شده باشه. به نظر نوشتن همچین اثری با درونمایه تاریخی خیلی شجاعت میخواد! ممنونم از خانم برادران که شجاعتش رو داشتن و همچین اثری خلق کردن. بی صبرانه منتظر جلد بعدم!
به نظر من انتظاری که داشتم زیاد برآورده نشده بود و حین خوندن خیلی از دست شخصیت آرتمیس عصبانی میشدم. داستان سریع روایت شده بود و زیاد به جزئیات و گفت گوها پرداخته نشده بود. در کل کتاب زیاد بدی نبود. پیشنهاد میکنم در اپلیکیشن طاقچه مطالعه کنید.
بیشتر از کتاب سه جلدی قبلی لذت بردم،کوتاه تر و منسجم تر بود.اینکه قسمتای تاریخی پانویس بشه تا مرز تخیل و تاریخ مشخص بشه هم خیلییی بهترش کرده.کل کتاب هم حس مثبت و خوبی داشت.فقط دُزِ عاشقانه اش خیلی پایین بود😁