روایت، روایت خیانت ها و تجاوزها! قصه، قصه پاکی شیرین هاست و غیرت فرهادها! حکایت خروش لیلی هاست در کشاکش نبرد مجنون ها، حماسه رستم ها و سوگ تهمینه ها! حرف، حرف رجز خوانی ( منصور حلاج ) است بر سر دار! رقص خون سیاوش است در میانه میدان مکر سودابه ها!
اثر حاضر روایت دختران این سرزمین است در کوچه پس کوچه های تاریک و روشن تاریخ این ملک! دخترانی که گاه پرچمدار بودند و گاه قربانی ساده اندیشی ها و فریب خوردن ها!
دختر موشرابی، وقایع مهم دویست سالِ اخیر تاریخ ایران و پیامدهای ناگوارشان را با رنگ و لعابی دخترانه و زنانه و طی اپیزودهایی با عناوینِ دختر قجری،دختر گرجی،دختر میرزا و ... روایت میکند؛ از ترکمنچای و گلستان تا ۲۸مرداد و کاپیتولاسیون و... [چینش روایتها و نوع بیان وقایع، تکرار همانهایی بود که استادِ تاریخ انقلابمان سالها پیش میگفت] میگویم رنگ و لعاب زنانه، چون برخلاف آنچه گویــا هدف نویسنده و البته انتظار خواننده بوده است، تاریخ را از زاویه ای جدید و زنمحور، روایت نمیکند، بلکه همان تاریخ مردانهی همیشگی است با اندکی اشارت به تنفسِ😒زنان در حاشیه و گاهی تجاوز کوتاه و مختصرشان به متن. درهرحال، قلم روان نویسنده[ کسب یک ستاره :) ] باعث شد بی وقفه کتاب را بخوانم و حتی لذت هم ببرم(اساسا داستان و رمان تاریخی برایم لذت بخش است، قاجاریاش بیشتر) امـــــــــا تا قبل از اپیزود آخر... اپیزود آخر همه چیز را خراب کرد...
کتاب را به دخترخالهی ۱۸ سالهام هم دادم تا نظر نوجوانانهاش را بدانم، بازخوردش جالب بود :«پایانـــش را دوست نــداشتم، مثل اکثر کتابهای این مدلی😶 فرصت نتیجه گیری از خواننده سلب شده بود و نویسنده با جملات تکراری سعی داشت به خواننده تحمیـــل کند که حتما یک برداشت خاص و مطابق دیدگاهش را از تاریخ داشته باشد...»
خودم هم همین فکر را میکردم، که اپیزود آخر تأثیر روایتهای قبلی و اعتماد خواننده به استنادشان را، مخصوصا در کسانی که کمتر آشنایند با تاریخ،از بین میبرد.
ستارهی دوم را به خاطر کریم سنگی(در دختر گرجی) دادم که فکر میکنم تنها قسمتی است که بعدها از این کتاب به خاطرم بیاید .
این رو یک دوست خیلی عزیز بهم داد و ازش تعریف کرد. اوایل کتاب دوستش داشتم و خوب بود اما از یک جایی به بعد با بیحوصلگی ادامه دادم پایانش هم چنگی به دل نزد روند داستان خیلی تند بود و ربطش به هم کم بود و اینکه نویسنده خیلی میخواست نشون بده این کتاب سیاسی نیست! ولی خب خیلی زیرکانه عقاید سیاسی خودش رو لا به لای متن جا کرده بود که این من رو به عنوان خواننده اذیت کرد از نظر من به عنوان یک خانم روایت چندان هم زنانه نبود و همانطور که خود نویسنده توی کتابش از قول شخصیت ها روایت کرده بود "مرد در آخر جنسش مردانه است و محال است بتواند زنانه بنویسد" و متاسفانه نویسنده توی "روایت زنانه" سطحی و ناکام مانده بود که طبیعی بود تاریخی هم که روایت کرده بود برگرفته از تاریخ کتابای مدرسه بود انتظار بیشتری از کتاب داشتم که برآورده نشد. همین ستاره هم دادم که نظرم ثبت بشه
ایدهی خوبی داشت و قابل تحسین. اما به نظر میرسید نویسنده اصرار داشته در یک تعداد مشخصی صفحه، کار خود را به پایان برساند. نیمی از کتاب در فصل آخر بود و نیمی دیگر در بقیه فصلها. یک ستاره دیگر هم کم شد از این بابت که در بعضی قسمتها دیالوگهای عوامانهی مردم، حالت ادبی پیدا میکرد و نامانوس بود؛ نویسنده جای مردم حرف میزد انگار...
سه ستاره، اما قابل تحسین! چون تشویقمان میکند تاریخ معاصر بخوانیم...
سلام به نظر من این کتاب عالی بود البته برای کسانی که از وقایع تاریخی با خبر باشند جالب تر است اما من را وادار کرد که در مورد تاریخ وطنم تخقیق کنم و این کتاب را حتما بخوانید چون وادار به تحقیق می شوید در مورد تاریخ ایران
به نظرم میشه گفت کتاب نسبتا جذابیه، جذابتر میشد اگه بیشتر به جزئیات میپرداخت. این کتاب بیشتر از اینکه یک کتاب تاریخی یا حتی یک رمان باشه مجموعهای از چند داستان کوتاه بود که انگار نویسنده برای به سرانجام رسوندشون خیلی عجله داشت! فکر میکنم اگه مفصلتر روایتگری میکرد مخاطب واقعا تشویق میشد به تاریخ خوندن ولی شاید این روایتهای جسته گریخته خیلی برای خواننده وسوسه برانگیز نباشه که بره دنبال اصل ماجرا ... به عنوان اولین اثر کتاب بدی نبود اما خیلی خیلی بهتر میتونست نگارش بشه. در پایان میخوام این نقد رو بکنم که در توضیح کتاب اشاره شده به اینکه قراره شاهد روایتهای تاریخی از زنان این سرزمین باشیم ولی به نظر من اصلا اینطور نبود و اتفاقا زنها مثل بیشتر مواقع در حاشیه قرار گرفته بودن و انگار نویسنده فقط میخواسته با یک اشارههای خیلی خیلی کوچیک به خانمها، مخاطب جلب کنه!
مردی که عاشق یه دختر موشرابی شد و باهاش ازدواج کرد، این داستانها رو برای ما روایت میکنه. اسم کتاب به اسم زنهاست و قراره بیانگر تغییر جایگاه زنان در ایران در طول سالهای قاجار به بعد باشه، و البته که این دیدگاه رو هم بهمون میده. ولی کلیت کتاب مثل اینه که در مجلس مردانه نشسته باشید و از زنها حرف بزنید. یهسری اطلاعات تاریخی هم در کتاب هست که احتمالا برای افرادی مثل من که در طول مدرسه توجه خاصی به تاریخ نشون ندادن تازگی داره. متنهایی اول بخشهای کتاب هست که در زمان حال هستن و در یه سینما اتفاق میافتن که به نظرم خیلی لوس و بیمعنی هستن ولی با چشمپوشی از این بخشها و جهت مرور سریع تاریخ این سالها و تجربهی قلم بامزهی نویسنده، بهنظرم یه بار خوندنش خوبه اگه عضو طاقچه بینهایت باشید هم نیازی به خریدنش ندارید چون جزو این طرح هست https://taaghche.com/book/101733
کتاب خوب و جمع و جوریه برای مرور وقایع تاریخ معاصر ایران، که نویسنده سعی کرده به نقش زنان در این وقایع تاکید کنه ولی بهنظرم غیر از یکی دو جا، زنان نقش مهمی نداشتن، میدوندار و وسط معرکه نبودن! اون دور و برا میپلکیدن، یا قربانی بودن! قسمتهای مربوط به سینما که حدفاصل بین فصلها رو پر میکرد هم ازشون زیاد سر در نیاوردم. مبهم بود. و اینکه بعد از نویسنده کتاب "دیوار ۱۳۵۸" یه نویسنده مرد ایرانی دیگه پیدا کردم که وقتی میخواد از یه رابطه عاشقانه بنویسه، یه جورِ لوسی مینویسه که حالت به هم میخوره!!! البته فصل آخر که توی همون سینما میگذشت یه مقدار بهتر بود و ریتم وقایعش سریعتر و هیجانانگیزتر!
روایت هایی از دل تاریخ که به خوبی به آن ها پرداخته شده بود...نکته خیلی جذاب کتاب قلم روان نویسنده با توجه به سبک های بعضا متفاوت فصل ها بود...راوی و همسرش از درون سینما روایت هایی از دختران این مرز و بوم را نقل میکنند...البته روایت ثابت درون سینما میتوانست بهتر باشد ولی در کل کتابی بود که در حین خواندن خسته نمیشدی
میتونم بگم نه کتاب خوبی بود نه کتاب بدی، اما خب روند داستان سریع بود مخصوصا دو فصل آخر جوری بود که نویسنده انگار میخواهد کتابش رو تموم کنه و بقیه فصل ها بذله گویی و اضافه گویی نداشت و برای کسانی که خیلی دوست ندارن وارد جزئیات کتاب بشن خوبه و به نظرم برای اولین تجربه کتاب نویسنده خوب بود. ولی خب این کتاب از اون دسته کتاب هایی نیست که بخوام به هرکس که ازم میپرسه پیشنهاد بدم.
اگر فقط داستان های مختلف رو کنار هم می زاشتن بنظرم قشنگ تر می شد و اون وجهی از داستان که بین یه مرد و زن که ��خرش هم نفهمیدم دختر موشرابی اونه یا نه خیلی گنگش کرده بود.ولی داستان های کوتاهی که از دختران در زمانه های مختلف و جریان های مختلف بود برام جذاب بود. «دختر مو شرابی» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/101733
آرزو می کنم یه روزی روایتگری تاریخ کتاب های مدرسه به این فرم و قالب دربیاد. خیلی خوب بود. ولی بنظرم فصل آخر هول هولکی تموم شد و می تونست قشنگ تر پرداخت بشه. ایده فرم داستان هم جداب بود هرچند توی دو سه فصل اول آدم سردرگممیشد
رمان تاریخی که در آن: عهدنامه گلستان و ترکانچای، تحریم توتون و تنباکو، مشروطهخواهی و اعدام شیخ فضل الله نوری، به گلوله بستن مردم در مسجد گوهرشاد، کودتای 28 مرداد، لایحهٔ کاپیتولاسیون، کمی از اتفاقات بعد از انقلاب، داعش و مدافعین حرم، روایت میشد. در زمینه تاریخی مفید بود. _ساده، شیوا، جذاب