Jump to ratings and reviews
Rate this book

مسخ

Rate this book
چاپ ۱۳۸۳

201 pages, جیبی

First published January 1, 1383

8 people are currently reading
55 people want to read

About the author

Franz Kafka

3,169 books38.3k followers
Prague-born writer Franz Kafka wrote in German, and his stories, such as " The Metamorphosis " (1916), and posthumously published novels, including The Trial (1925), concern troubled individuals in a nightmarishly impersonal world.

Jewish middle-class family of this major fiction writer of the 20th century spoke German. People consider his unique body of much incomplete writing, mainly published posthumously, among the most influential in European literature.

His stories include "The Metamorphosis" (1912) and " In the Penal Colony " (1914), whereas his posthumous novels include The Trial (1925), The Castle (1926) and Amerika (1927).

Despite first language, Kafka also spoke fluent Czech. Later, Kafka acquired some knowledge of the French language and culture from Flaubert, one of his favorite authors.

Kafka first studied chemistry at the Charles-Ferdinand University of Prague but after two weeks switched to law. This study offered a range of career possibilities, which pleased his father, and required a longer course of study that gave Kafka time to take classes in German studies and art history. At the university, he joined a student club, named Lese- und Redehalle der Deutschen Studenten, which organized literary events, readings, and other activities. In the end of his first year of studies, he met Max Brod, a close friend of his throughout his life, together with the journalist Felix Weltsch, who also studied law. Kafka obtained the degree of doctor of law on 18 June 1906 and performed an obligatory year of unpaid service as law clerk for the civil and criminal courts.

Writing of Kafka attracted little attention before his death. During his lifetime, he published only a few short stories and never finished any of his novels except the very short "The Metamorphosis." Kafka wrote to Max Brod, his friend and literary executor: "Dearest Max, my last request: Everything I leave behind me ... in the way of diaries, manuscripts, letters (my own and others'), sketches, and so on, [is] to be burned unread." Brod told Kafka that he intended not to honor these wishes, but Kafka, so knowing, nevertheless consequently gave these directions specifically to Brod, who, so reasoning, overrode these wishes. Brod in fact oversaw the publication of most of work of Kafka in his possession; these works quickly began to attract attention and high critical regard.

Max Brod encountered significant difficulty in compiling notebooks of Kafka into any chronological order as Kafka started writing in the middle of notebooks, from the last towards the first, et cetera.

Kafka wrote all his published works in German except several letters in Czech to Milena Jesenská.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
59 (35%)
4 stars
57 (34%)
3 stars
30 (18%)
2 stars
15 (9%)
1 star
3 (1%)
Displaying 1 - 14 of 14 reviews
Profile Image for Mahnoosh.
142 reviews39 followers
September 1, 2023
این کتاب،کتاب من نبود…متنها بیش از حد برای من گنگ و نامفهوم به نظر میومد و تصمیم گرفتم که خوندن این کتاب رو رها کنم…
Profile Image for Serveh.
35 reviews
April 25, 2022
یکی از سخت ترین و طولانی ترین کتاب هایی که خوانده ام گردابی هولناک از درد و رنج، نویسنده بدون هیچ شفقتی خواننده را زجر میدهد
Profile Image for Abr.
78 reviews46 followers
October 13, 2025
با اینکه کتاب فیزیکی رو داشتم، صوتیش رو طی دو روز گوش کردم چون حوصله‌ی خوندنش رو نداشتم.
همون‌طور که توقع داشتم، نتونست جذبم کنه. حتی نفهمیدم علت شهرتش چیه.
فکر می‌کنم توی ایران دلیل شهرتش ترجمه‌شه که توسط صادق هدایت انجام شده.

مسخ داستان یک مرده به اسم گرگوار سامسا هست که نون‌آور خانواده‌ست و یک روز که از خواب پا می‌شه، می‌بینه تبدیل به یک سوسک غول‌پیکر شده.
بعد از این‌که این مرد تبدیل به سوسک می‌شه، تمرکز داستان می‌ره روی خانواده و اطرافیانش و واکنش اون‌ها به اتفاقی که براش افتاده.

«هیچ چیز آن قدر خرف‌کننده نیست که آدم همیشه به این زودی بلند بشود. انسان احتیاج به خواب دارد.»
[مسخ/فرانتس کافکا]

یادداشت دوم:

«مسخ، نشان‌ دهنده‌ی تحقیر انسان امروزه.»
کل روز رو داشتم به این جمله فکر می‌کردم.
این جمله از من نیست و یکی از طرفداران این کتاب بهم گفت.
حالا با خودم فکر می‌کنم شاید من اشتباه فکر می‌کردم و یا با تفکری اشتباه خوندمش.

فکر کن انسان یک روز صبح بیدار بشه و از یک سوسک بی‌ارزش‌تر شده باشه.
من درباره‌ی «ارزش‌» فکر نکرده بودم.
حالا فکر می‌کنم شاید باید بیشتر به مسخ فکر کنم یا باز هم بخونمش.
Profile Image for Kimia.
6 reviews9 followers
March 10, 2023
من مسخ رو با ترجمه فرزانه طاهری از نشر نیلوفر خوندم ترجمه رضایت بخش بود و مقاله پایان کتاب ازناباکوف برای درک بهتر داستان بسیار نیاز بود
ما با یک خانواده چهارنفره بدون هیچ حس انسانی و کاملا یک خانواده مکانیکی رو به رو هستیم که در حال زندگی انگل وار و بدون هیچ تغییری هستن در روزی  از این روزهای معمولی عضوی از خانواده گرگور زامزا دچار مسخ ظاهر میشه من در اینجا کلمه ی ظاهری رو استفاده می کنم چرا که در این خانواده حشره وار گرگور در اصل (بهترین کلمه ای که میشه به کار برد) پیشرفت کرد و ما در ادامه دیدیم که گرگور برخلاف ظاهر زشت و زننده ای داره از بقیه اعضا خانواده حشره ای خود انسانی تره در پایان داستان که در ماه مارس اتفاق میوفته می‌بینیم که خانواده بعد از مرگ گرگور مانند حشرات که در این ماه یکه تازی می‌کنند به تفریح و شادی پرداختند نکته ی دیگری که قابل توجه بود  اینکه بعد از مرگ گرگور دیگه کافکا از لفظ مادر یا پدر استفاده نمی‌کرد و فقط به اختصار از آقا و خانم زامزا استفاده می‌کرد خب حالا ذره بین رو روبه یکی از اعضای منفور این خانواده یعنی 《پدر》می گیرم گرگور به دلیل اینکه پدرش حدود پنج سال پیش کامل ورشکست شده در دفتر یکی از طلب کاران به کار مشغول شد که سقم این حرف در اواسط کتاب معلوم شد ما رشد پدر رو تا لحظه رو به رو شدن با گرگور و حمله به آن نظاره میکنیم اما بعد از آن با یک تنزل و تبدیل شدن به یک حشره کامل مواجه می‌شویم یونیفورم بانکی که پدر می‌پوشید و آشغال هایی که به آن چسبیده بود مثل لاک حشره ای است که او را در برگرفته  برگردیم به قهرمان داستان، گرگوری که در هیبت سوسک عظیم جثه و در هیبت انسانی کوچک و آسیب پذیر است توسط انگل ها《 خانواده اش》کم کم از درون خورده می‌شود دارای وجه انسانی هست که صورت زشت سوسکی اش را می پوشاند او همیشه دوست داشت به خانواده اش و مخصوصا خواهرش کمک کند و در قسمت غایی داستان متوجه این می‌شویم حتی با خیانت و تنفری که خواهرش نسبت به او دارد دوست دارد زندگی راحتی را برای او فراهم کند حال که صحبت خواهر شد به او بپردازیم پیچیده ترین شخصیت داستان حتی نمیتوانیم بگوییم که شخصیتش سیر صعودی داشته یا نزولی اوایل داستان ما فکر می‌کنیم که او شخصیت مثبت داستان است اما در آخر متوجه می‌شویم که چه فردی شیطان است گرگور با تمام لطفی که به او روا داشته خواهرش با قساوت تمام پیشنهاد کشتن او را به خانواده اش می‌دهد
خیلی طولانی شد ممنونم که وقت گذاشتین و ریویو رو خوندین
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Alireza.
33 reviews1 follower
December 20, 2023
داستان های جالب و پر از کنایه و ایهامی بودن.
Profile Image for Narges.
55 reviews5 followers
September 15, 2024
خوندنس بیشتر از چيزي که فکر میکردم طول کشید..
هر صفحه از کتاب درد و رنج بود ..
Profile Image for Keyvan Rezaei.
33 reviews2 followers
April 6, 2022
بسيار متفاوت...

شايد گاهى لازم باشد كه با ذهن خود كلنجار برويم
نوع ديد و نگرش فرانس كافكا به انسان و زندگى و مرگ و تفسير صادق هدايت جاى بسى تامل دارد.

عالى بود
1 review
August 7, 2023
کتابی که برای نه تنها یکبار خوندن بلکه برای چندین و چند بار خوندن نوشته شده،تا هر بار به درک جدیدی از نکاتی برسی که بار پیش شاید حتی متوجه اون نشده بودی
بی نظیر و شاهکار
Profile Image for Saa Rajabi.
11 reviews1 follower
December 26, 2022
«صدای خنده‌های پیرمرد خنزر پنزری می‌آید.»
12 reviews
July 22, 2025
یه حس غریب یه حس آشنا یه حس درد و غم 🥲
Profile Image for Ehsan Mousavi.
56 reviews
December 16, 2025
داستان مردی که در هیئتی غریب از انسانیت جدا می‌شود.
فضای کافکا اضطرابی می‌سازد که ریشه در واقعیت روزمره دارد.
Profile Image for Amir Z.
190 reviews
February 27, 2025
شاهکار بی چون و چرای فرانتس کافکا یعئی «مسخ» به علاوه چهار داستان کوتاهِ «گراکوس شکارچی»، «مهمان مردگان»، «شمشیر» و «در کنیسه ی ما» توی این کتاب گنجونده شدند که به نظرم هر یک حاوی پیامی حول مرگ است؛ همانند اکثر آثار این نویسنده ی قدرتمند...
Profile Image for Amirali Behnoud.
6 reviews1 follower
December 25, 2022
معتقدم که کتاب خوبی است. ولی شدیدا به یک ترجمه جدید نیاز دارد، زحمات صادق هدایت قابل ستایش است ولی تاریخ مصرف ترجمه صادق هدایت تمام شده است
نکته عجیب دیگه غیبت آقای شربیانی در ریویو این کتاب است
سپاس
Displaying 1 - 14 of 14 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.