Jump to ratings and reviews
Rate this book
Rate this book
يحقق المفكر العربي الكبير الدكتور محمد عابد الجابري في هذا الكتاب إنجازاته الرائدة التي أغنى بها الثقافة العربية منذ مطلع السبعينات في القرن الماضي.

واليوم في كتابه الجديد يواصل مسيرته في البحث والتدقيق والتعميق وإعادة طرح الأسئلة القديمة بمنهجية جديدة وفتح الآفاق أمام أسئلة إضافية؛ فيختار القرآن الكريم موضوعًا، وينظم بحثه في جزئين..

الأول:في التعريف بالقرآن
والثاني: موضوعات في القرآن، ينكب حاليًا على إعداده

456 pages

First published January 1, 2006

46 people are currently reading
995 people want to read

About the author

محمد عابد الجابري

66 books1,051 followers
محمد عابد الجابري (1936 بفكيك، الجهة الشرقية - 3 مايو 2010 في الدار البيضاء)، مفكر وفيلسوف عربي من المغرب، له 30 مؤلفاً في قضايا الفكر المعاصر، أبرزها "نقد العقل العربي" الذي تمت ترجمته إلى عدة لغات أوروبية وشرقية. كرّمته اليونسكو لكونه “أحد أكبر المتخصصين في ابن رشد، إضافة إلى تميّزه بطريقة خاصة في الحوار”.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
70 (33%)
4 stars
72 (34%)
3 stars
42 (20%)
2 stars
12 (5%)
1 star
14 (6%)
Displaying 1 - 30 of 30 reviews
Profile Image for Salma.
404 reviews1,293 followers
April 3, 2017
كتاب كما هو اسمه مدخل تعريفي بالقرآن حسب رؤية/أمنية الجابري، الكتاب أقل مما توقعته فليس به من جديد، بغض النظر عن أني لا أتفق معه لا منهجا ولا نتيجة، ولكني توقعته أفضل، فالمسائل حول القرآن فيه مطروقة سابقا من قبل المستشرقين من زمن نولدكه في القرن التاسع عشر وكتبت نقاشات وردود عليها من قبل المختصين، ويبدو أنه كل عدة عقود تعاد نفس الأفكار، بأسماء جديدة، ويعاد نفس النقاش... ه
أكثر ما يميز منهجه هو الذاتية وقلة الموضوعية، بمعنى أنه يسقط فكرته على النص أو التاريخ فيقرأه عبرها ولا يكترث لما يقوله النص بمعزل عنها، فيصير النص مجرد خلفية تجميلية لفكرته لا أكثر، وقيمة النص مستمدة من فكرته، وهكذا فهناك الكثير من الانتقائية في اختيار النصوص من دون منهج موضوعي سوى مطابقتها للفكرة التي يريدها وغض النظر عما لا يتوافق معها، أو انتقاء الضعيف أوالموضوع وتعميمه ودفع الصحيح به، أو انتقاء الصحيح حين يعزز الفكرة، أو تأويل النصوص بطريقة تخلع عنق اللغة والسياق ومعهود العرب، مع كثرة الدعاوى والظن من دون برهان... ومحاولة إيجاد أي سبب تاريخي لأصغر تفصيل في القرآن حتى لو عبر التخيل وافتراض المضمرات، ليكون القرآن نتيجة طبيعية للبيئة، ومحاولة لإقصاء العامل الإلهي الإعجازي قدر الإمكان، وكأن القرآن كتاب تاريخي مناسب لفترته غير متجاوز للزمان والمكان... ولذلك أتى القسم الأخير مسطحا ذلك الذي يعرض فيه لقصص القرآن حسب تاريخ النزول _أو ما افترضه كذلك!_ وتطورها، فإبرازها على كونها نتيجة لأحداث السيرة أفقدها عمقها وباتت وكأنها مجرد تأريخ للسيرة... ه

لكن ما وجدته منفرا في الكتاب هو اللغة الأستاذية الاستعلائية، وهذا أسلوب لا يروق لي فيمن أتفق معه فكيف فيمن أختلف معه، فما هو وجه الربط بين أفكاره التي يغلب عليها الذاتية في التأويل والتقليد لبعض المستشرقين وبين الانفتاح؟ ومنذ متى كانت الجدة أو القدم في الفكرة دليلا على صوابيتها أو تماسكها؟ على سبيل المثال لا الحصر هو يزعم أن رسول الله كان يعرف الكتابة _وهي مسألة توسع بها المستشرقون قديما_، وعمل على التخلص من النصوص الواردة بأميته بتأويلها، فمع التأويل مفيش مستحيل كما نعلم، حيث يمكن التخلص من أي نص بهذه الطريقة... (ولست ضد التأويل، ولكني ضد التأويل المفتوح من دون ضابط، المدعي أنه امتداد للنص، مع أنه ابتداع لنص جديد يعمي عن النص الأصل بل يعمل على تحطيمه) ثم أضاف اللمسة الأخيرة لكل هذا الكلام، والتي يضيفها بين زاوية وأخرى في كتابه، أن ما يقوله هو مما يرفضه ذوو العقل المكبل بالأفكار المتلقاة! وما هو الرابط بين تأويله اللغوي الركيك وبين حرية الفكر، ليكون قبول ما يأتي به أو رفضه معيارا؟ بغض النظر عن كون فكرته متلقاة هي الأخرى! صحيح أن الاستعلاء نوع من المغالطات التي تستخدم في الجدال لتشتيت الانتباه عن ضعف الحجة... ولكن يبدو أن هذا الأسلوب في الخطاب يأتي مع بقية الصرة... فالطريف أنه أسلوب استخدمه تيار المشككين من المستشرقين تجاه زملائهم المقتنعين بالرواية الإسلامية الكلاسيكية! فحين رفض المستشرق نولون كولسون نتائج شاخت التشكيكية بالمصادر الإسلامية في ستينيات القرن الماضي، رد عليه شاخت ردا قاسيا بلهجة استعلائية أستاذية باعتباره قديم الطراز ذا أفكار تقليدية في مقابل أفكاره الحديثة، وسمى رده (الحداثة والتقليد في الفقه الإسلامي) تعريضا بكولسون، رغم أن الاثنين غير مؤمنين بالنص وقدسيته! (القصة ذكرها المستشرق الألماني هرلد موتسكي في كتابه بدايات الفقه الإسلامي)...ه
كما يذكر رضوان السيد في مقالته الذكية (الغربة عن القرآن) نقلا عن البروفيسورة الألمانية نويفرت الباحثة في الدراسات القرآنية وهي تصف هذا: (الاستعلاء المتجدد لذلك النوع من المقاربات للقرآن منذ النصف الثاني من السبعينات بإنه انكسار خطير لا يخدم العلوم القرآنية والإسلامية مهما كان الهدف الذي يدعي أنه يسعى لتحقيقه)... ه

وبعيدا عن تلك الاستعلائية فأسلوب الجابري جميل، ويتقن السبك وفيه الكثير من الدهاء ويعرف كيف يؤلف رواية، وهذه هي فتنة اللغة، أنها قادرة على اختراع المشتهى من التاريخ كتاريخ... وتخييل أن ما يمكن سبكه في جملة قد حصل... وكان دافعا لي لمزيد من البحث والقراءة... فكما قلت المسائل هذه مطروقة من قبل ومن المفيد أن يبحث المرء في ما ذكره أصحاب الاختصاص حول هذه المسائل أيضا، ولا يكتفي بصوت الراغبين بالإغراب لأجل الإغراب... ولذلك يعجبني ملتقى أهل التفسير للنقاشات الثرية العلمية التي فيه والمصادر التي يحيلون إليها، ومنتدى أهل الحديث، وتقريبا ما بحثت عن مسألة إلا وجدت نقاشا في أحدهما وذكرا لمجموعة من الكتب للاستزادة، رغم اختلاف مستويات الأعضاء وأسلوب خطابهم، لكن الغالب هو الفائدة... ه

على أية حال قد قيل أن هذا أضعف كتب الجابري، وأنه كتبه على عجل، ومن الواضح أنه كذلك، طبعا حديثي هنا كله عن المدخل فقط، وهو الجزء صفر، ما قبل الأول من تفسيره، والذي سأتحدث عنه كاملا إن شاء الله حين أنهيه... ه

وهذه مقالة لأبي يعرب المرزوقي وأسلوبه الذكي والمختلف في الحجاج والذي يعيد نقاش بعض المسائل التي ذكرها الجابري لأصلها، ولما ينبغي حوله أن يكون الجدل
http://vb.tafsir.net/tafsir15868/#.WO...
--
وهذين المقطعين صغيرين وضعهما في مراجعته الزميل محمد في مناقشة لأحد أفكار الكتاب، وللكتاب مجملا: ه
نقد مصطفى الحسن المختصر لفكرة ترتيب القرآن حسب تاريخ النزول
https://www.youtube.com/watch?v=xCp2L...
وتعليق مساعد الطيار المطول والهادئ عن الكتاب ككل
https://www.youtube.com/watch?v=gyv4u...

14 آذار
2017

سلمى
Profile Image for Amin.
418 reviews440 followers
June 1, 2022
الجابری در این کتاب که مقدمه‌ای بر سه جلد کتاب فهم قرآن کریم یا تفسیر وی بر مبنای ترتیب نزول قرآن است، روش هرمنوتیکی خود را که مبنای تاویل‌های بعدی است شرح میدهد که اثری خواندنی است. ایده اصلی روش وی بررسی نحوه پیدایش قرآن هماهنگ با مسیر دعوت پیامبر است و وحی را محصول یک فرآیند میداند (که همچو ابوزید و متفکرین مرتبط با این جریان مشکلاتی برای وی به وجود می‌آورد). در این روش مراحل مختلفی را دنبال میکند از جمله: یک - توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی دوره نزول آیات و در مواجهه با شرایط و مشکلات مختلف دو - توجه به مقاطع و مراحل مختلف دعوت در مکه و مدینه و ویژگی‌های گفتمانی یا ادبی هر دوره. سه - ترتیب نزول متناسب با مراحل و مقاطع دعوت.۴ - تفسیر بر اساس داده‌های تاریخی و ویژگیهای گفتمانی و سپس تلاش برای تطبیق این فهم با شرایط مفسر.

بخصوص فصلهای ابتدایی را بسیار خواندنی یافتم. فصل‌هایی که به مرحله اول یعنی شرایط سیاسی و اجتماعی میپردازد. پاسخ سوالاتی مثل دلایل نزول قرآن در مکه را میگوید و از جریانهای دیگری نام میبرد که دست به مبارزه و فراهم آوردن شرایط لازم برای بروز یک دین توحیدی زدند. نگاه هرمنوتیکی تاریخی الجابری آموزنده است و حتی برای من جذاب تر از رویکرد ابو زید و نظریه های فراوانی نیز پیرامون مسائل مختلف مثل اعجاز قرآن یا امی بودن پیامبر میدهد که قابل تامل است. یک سری نکات هم از لابلای فصول به ذهنم میرسد:

در میانه کتاب بحثی است پیرامون قرائت قرآن و نحوه تفسیر آیات قرآن در این‌باره، که ممکن است برای خواننده فارسی زبان فنی و خسته‌کننده باشد اما یک نکته مهم دارد؛ و آن اینکه چقدر حتی در مواردی که ممکن است برای ما ساده به‌نظر بیایند، مثل قرائت قرآن، انواع آن، وقف در قرائت و ... ما مطالب را اشتباه و ساده‌انگارانه فهمیده‌ایم و به نسلها منتقل می‌کنیم و چقدر مطالعه آثار عرب‌زبانان و سنی‌ها مهم است و البته مغفول مانده

یکی از تفاوتهای اساسی قرآن با کتب آسمانی پیشین (بویژه تورات) در نحوه بیان قصص است. یعنی برخلاف تورات که تاریخ یک قوم را روایت می‌کند و بر مستندات تاریخی مبتنی است، اینجا با داستانها و تمثیل‌هایی در خدمت هدف پیام‌آوری قرآن روبرو هستیم که بجای تاکید بر واقعیت‌ها و سیر تاریخی، آنچه از تاریخ وارد آگاهی‌ تاریخی عرب حجاز شده را مدنظر دارد و بنابراین هم بر سیر تاریخ مبتنی نیست و هم بنا بر هدف سوره‌ها پر از تکرار است

بحث قصص در قرآن مفصل‌تر و البته مهم‌تر از چیزی است که به‌نظر میرسد. با سیر نزول که پیش رویم و این نکته را در ذهن داشته باشیم که مفهوم قصص متفاوت با کتابهای آسمانی پیشین هستند و تاریخ نمیگویند ابتدا قصه‌هایی را داریم که در مجادله‌های ابتدایی پیامبر با قریش وضعیت اقوام گذشته و پیامبرانشان را متذکر میشوند. سپس به بزرگداشت و تحسین تنی چند از پیامبران میپردازد تا اینکه با رسیدن به سوره اعراف داستان معنی تازه ای می یابد

مفصل‌ترین سوره در قرآن به‌لحاظ پرداختن به قصص، یعنی سوره اعراف سیاق متفاوتی نسبت به سایر سوره‌ها دارد که با ترتیب زمانی داستان‌های پیامبران را نقل می‌کند و در سوره‌های بعد با تکرار یا افزودن نکاتی تازه پیام خود به پیامبر در مواجهه با قریش را تکمیل می‌کند. ام‌القری یا اقوامی که ذکری از آنها پیش از این نرفته روایت‌های جدیدی دارند - همچو قوم شعیب و صالح و هود و لواط - که هر کدام سرانجام دشمنی با پیامبر را آشکار میکنند

بحث حضرت موسی در قرآن مکی، طولانی‌ترین بحث است که در سوره‌های مختلف و به تکرار وجود دارد و در شش قسمت به لحاظ تاریخی مطرح میشود. اما دو بخش پرتکرار، یکی ماجراهای دعوت از فرعون است که در زمینه تاریخی صدر اسلام و قریش معنادار است و دیگری عبرتهایی که به نوعی قوت قلب در مبارزه با قریش برای پیامبر اسلام است. این نکته باز به چشم می‌آید که قرآن بر خلاف تورات نه کتاب تاریخ است و نه درباره قومی خاص حرف میزند

بطور خلاصه می‌توان قصص در قرآن مکی را حول یک محور یعنی دعوت دانست. داستان‌ها، ورای دقت تاریخی و کوتاهی یا بلندی‌شان به نوعی روایت‌گر مناسبات پیامبر اسلام و قریش هستند و برخی از آنها مانند داستان اصحاب کهف و خضر نمونه‌ای در تورات و انجیل ندارند. اما میزان جزئیات برخی مانند داستان یعقوب و یوسف جالب است و از طرفی حتی شان نزول برخی نیز مرتبط با مجادله‌ها و دعوت‌هایی است که یک سر آنها قریش است

بحث داستانهای مدنی در قرآن بر خلاف دا��تانهای قرآن مکی که متمرکز بر دعوت و قوت‌قلب به پیامبر بودند، به مجادله و پاسخ به دشمنان اسلام در مدینه یعنی عموما یهودیان اختصاص دارد. بنابراین حتی داستانهایی که در قرآن مکی آمده‌اند تکرار شده و با سیاق تازه مطرح می‌شوند. رویکرد کلی هم عموما بلاها و نافرمانی‌هایی است که بنی‌اسراییل عموما با پیامبران از جمله موسی و عیسی داشته‌اند و حال تعجبی نیست که از آنها رفتاری مشابه سربزند

در کل اشتیاقی ایجاد میکند تا سه جلد تفسیر بر مبنای این اصول را بخوانیم. دقت هم داشته باشیم که فصول مرتبط با داستانها در قرآن بسیار مفصل است و شاید پرتکرار و خسته کننده به نظر برسد اما طبیعی است چون بخش زیادی از قرآن را به خود اختصاص میدهد
Profile Image for Muna Abboush .
194 reviews138 followers
November 9, 2015
جيد جداً رغم أني توقعتُ بحثاً غنياً ودسماً لكن الكتاب كان أقل مما انتظرت.

استمتعت واستفدت من القسمين الأول والثاني حيث كانت الإضافات المهمة والقراءات الجديدة فيما يتعلق بمحيط القرآن الكريم ومسار الكون والتكوين فيه

أما القسم الثالت فقد كان مملاً بعض الشيء حيث تناول فيه ترتيب القصص القرآني حسب النزول وتفسيره من حيث ارتباطه بمرحلة النزول ( مكي أو مدني).

ختاماً أظن هذا الكتاب مدخلاً جيداً للتعرف على الجابري أسلوباً ومنهجاً للسير بعد ذلك إلى سلسلته في نقد العقل العربي
Profile Image for حمزة جزائري.
4 reviews8 followers
April 13, 2015
في البداية أسجل إعجابي بهذا المفكر المجتهد وبأسلوبه العام.. وأسجل امتناني له بالكثير من الفهم والوعي التاريخي والنقدي
أما عن هذا الكتاب بالتحديد فقد بدا لي الجابري ينطلق من منطلقات خفية لا يعلنها ولا تظهر في كلامه على غير العادة
فقد كان أهم ما يميزه في نظري هو وضوح عبارته وصراحته في إعلان توجهه

أثيرت حول هذا الكتاب إشكاليات كثيرة بعضها لا قيمة له كاستهجان كلامه في معنى كلمة "أمي" وهو بحث قديم قرأته بالتفاصيل ذاتها في كتاب "دفاع عن القرآن ضد منتقديه" لعبد الرحمن بدوي.. والخلاف فيه هين والحجج التي ساقها مقنعة وجديرة بالاعتبار
ومنها مسألة ترتيب سور القرآن، فقد أراد الجابري بحث ترتيب النزول ليسهل عليه فهمه، أو كما يقول من أجل "التعرف على المسار التكويني للنص القرآني باعتماد مطابقته مع مسار الدعوة المحمدية"
وفي ترتيب السور خلاف معتبر بين العلماء ولا أرى ما يمنع قراءته حسب ترتيب النزول
ومنها ما أتفق فيها مع الجابري في النتيجة وأختلف معه في الطريقة كمسألة المعجزات التي حملته على إنكار الروايات الواردة بينما لا تحتاج المسألة إلى إنكارها بل إلى وضعها في مكانها الصحيح (وأنا أقارن موقفه هنا مع موقف مفكر آخر يصفه بعض السطحيين بالسطحية! هذا المفكر المبدع حدد موقع هذه الروايات بدقة دون أن يلغي القيمة التاريخية لها ودون أن يسمح لنا بتنزيلها منزلاً يضر بالمنهج القرآني ومقاصده. فكانت خوارق حسية موجودة ومعترف بها لا تؤثر على المنهج القرآني ولا تتناقض معه)

بقيت مسائل مهمة جداً تعرض لها الجابري وحكم فيها بصورة لا تخلو من الغرابة. فبعد سرده لروايات النسخ والتحريف عند السنة قال بأنه "من الجائز أن تحدث أخطاء حين جمعه زمن عثمان أو قبل ذلك، فالذين تولوا هذه المهمة لم يكونوا معصومين وقد وقع تدارك بعض النقص كما ذكر في مصادرنا"
ولا أعرف هل فكر الجابري في أبعاد ما يقوله وقيمته التي لا تنحصر في بعض الآيات الضائعة وتتجاوزها إلى كلمات تغير المعنى والتوجه القرآني بأسره كما حصل في الكتب السابقة!
لا بأس. ما هو المستند؟ روايات آحاد كان قد تجاوز ما صح منها بسهولة عند تصوره التعارض بينها وبين رفض القرآن للمعجزات وتوافق المسألة مع عقلانيته؟!
فما الداعي إلى التمسك بها الآن والروايات ضعيفة ومتناقضة وعليها أثر الكذب والتزوير؟!
(وعلى الهامش لا يحق لمن يجل هذه الروايات وبعضها في "الصحيح" أن يعترض على الجابري أو يستنكر عليه!)
وأغرب من هذا مسألة القصص القرآني التي ادّعى أنها لا تشترط المطابقة التاريخية لكونها مروية كمثال وعبرة! وأيضاً دون أن يأتي بشواهد أو دواعي قوية تضطره إلى ذلك

باختصار لقد تعلمت من الكتاب الكثير وخصوصاً منهج التفكير خارج العادة المتوارثة واستفدت من الصفحات المئة الأولى ما يسر لي فهم آيات كثيرة عن أهل الكتاب وموقف القرآن منهم
ولم اقرأ إلى الآن سوى الجزء الأول من الثلاثية مع وعد لنفسي باتمام بقية الأجزاء حتى تتضح الرؤية أكثر
أما الآن فسأتوجه إلى العملاق مالك لأسمع منه رأيه في الظاهرة القرآنية..
Profile Image for ناديا.
Author 1 book387 followers
May 11, 2021
هذه السلسلة الرباعية كتبها المفكر الجابري بعد لنتهائه من نقد العقل العربي بأجزائه الاربعة … وولضح من المدخل انها استنفذت منه بحثا مستفيضا لتخرج كما هي بين ايدينا …
اول تجربة لي مع الجابري ، متوقعة ان تكون أسهل علي من نقد العقل العربي :)
الكتاب طرح لفكر اجتهد فيه الجابري ان يرسم حسب تصوره وقناعاته قراءات بمسائل تخص الدعوة المحمديه والقران الكريم … قاصدا ان يجعل القارئ يفكر بنفسه ويبحث ويصل لقناعاته الخاصه …
أعجبني تدحيض مفهوم النبي الامي ، أقنعني …
أعجبني عرضه لاراء الفلاسفة والديانات السماويه الاخرى عن النبوة والوحي
الحقيقة انه تدرج بالمعلومات عن القران الكريم من اول نزوله الى جمعه وترتيبه واسباب نزوله ، الجزء اللخير متحدثا عن قصص القران وجدت انه اطال فيه رغم تميز عرض القصص كيفما جاءت بالانجيل او التوراه وهي تقريبا كما جاءت بالقران الكريم …
صحيح انني انتهيت من الكتاب لكنه لاينتهى منه :) في الاعادة افادة وغالبا ساعود اليه قبل تكملة الاجزاء الثلاث المتبقية

* العوائق عندما تلتصق بالمقدس تصبح مقدسة
*في الفكر الاسلامي الكلام حول صفات النبي وحقيقة النبوة يختلف بلختلاف الفرق المذهبية والاتجاهات الفكرية
* نعم ان التكرار في القران ظاهرة معترف بها ولكنه تكرار يذوب تماما عندما نضعه في سياقه أسلوبا ومقاصد
* يجب اعادة النظر في نوع من استنباط الاحكام الشرعية ان القصص القراني بكل مافيه هو للعبرة وليس للتشريع وكم من أمور قررها القصص في القران وقد جاءت آيات الاحكام على غير ماقررها
* ان علاقة القران بالتوراة واللنجيل علاقة تصديق بصورة عامة
* القران يدعو الى دين العقل اعني الى الدين الذي يقوم فيه الاعتقاد على اساس استعمال العقل انطلاقا من الاعتقاد في وجود الله الى مايرتبط بذلك من عقائد وشرائع …
Profile Image for Nojood Alsudairi.
766 reviews500 followers
September 9, 2009
نظرة مختلفة بعض الشيء للقرآن. تعلمت من هذا الكتاب الكثير. لم أقتنع بكل ما جاء فيه ولكن من الواضح أن د. الجابري بذل من الجهد االكثير لإظهار هذا الكتاب على ما هو عليه. مررت على الجزء الأخير من الكتاب (قصص القرآن) مرور الكرام لأني ظننت بأنه كان من الممكن اختصاره للربع. جزى الله الكاتب خيرا عن اجتهاده في هذا الكتاب.
Profile Image for mohamed aljaberi.
277 reviews312 followers
Read
February 6, 2017

نقد مصطفى الحسن المختصر لفكرة ترتيب القرآن حسب تاريخ النزول
https://www.youtube.com/watch?v=xCp2L...

وتعليق مساعد الطيار المطول والهادئ عن الكتاب ككل
https://www.youtube.com/watch?v=gyv4u...

يكفي ، ولمن أراد المزيد من الجدل والفوائد فمتابعة المعركة التي دارت قديما في مجموعة القاسم مفيد ولكن يحتاج إلى طولة بال ، فالنقاش هناك طال وكثر المتداخلون فيه.
Profile Image for عبدالكريم الخليفي.
127 reviews185 followers
July 13, 2014
نتحدث حول كلام الله عز وجل, يختلف المقام هنا عن المراجعات الأخرى. سأحاول أن أكتب هنا ما أراه وصلاً بين المصادر التي تمكنت الوصول إليها وبين هذا الكتاب, وأن لا أخرج عن محتوى الكتاب إلا بما يضيف له إما بدعم رأي أو دحضه. نبدأ بهذا سائلين الله التوفيق

في جملة من تقديم الكتاب, يقول الجابري فيما يراه "أنني الآن – بعد الخلاص من أجزاء نقد العقل العربي – أجد نفسي أقدر على التعامل مع مفاتيح هذا الباب مني لو فعلت ذلك قبل" فهل يشاركه القارئ هذا الرأي بعد القراءة. ودافعه وراء اتجاهه إلى التعريف بالقرآن هو "ما حدث في سبتمبر عام 2001 , وما تلا ذلك من أحداث جسام وردود فعل غاب فيها العقل" مدفوعاً "برغبة عميقة إلى التعريف بالقرآن, تعريفاً ينأى به عن التوظيف الآيديولوجي والإستغلال الدعوي الظرفي من جهة" مستخدماً منهج "جعل القرآن معاصراً لنفسه ومعاصراً لنا في الوقت نفسه", جاعلاً هدفه من شقّيّن هما "إستعادة الأسئلة القديمة وراء كونها" و "طرح أخرى جديدة تتجاوزها". هذه هي الدوافع والرؤى والمنهج الذي يصرّح به في البداية, وعلينا بذلك أن ننقده في هذا الأطار الذي وضعه لنفسه, لا أن نستخدم رؤانا المسبقة عن الكاتب أو الكتاب الذي أثار جدلاً واسعاً منذ صدوره, غلب عليها الإتهام لا النقد, ومحاكمة نوايا لا محاكمة نص

الكتاب يحتوي على ثلاثة أقسام, الأول هو قراءات في محيط القرآن الكريم. يدور القسم الأول في فضاء تاريخي حول المناخ السائد في الجزيرة العربية قبل وأثناء الدعوة المحمدية وبعض الأفكار العقدية التي أتت في القرون الأولى الهجرية. أما قبل الدعوة المحمديّة فيذكر المؤلف "الآريوسية" والتي كانت تتبنى فكرة التوحيد في النصرانية وكان موطنها الشام وأطراف الجزيرة العربية, ولذلك كان المناخ مناسب إلى قبول فكرة التوحيد التي أتى بها النبي عليه السلام, هذا من ناحية إجتماعية, إما من ناحية سياسية فكانت جزيرة العرب فضاءاً للمعارضين السياسيين والتي تنبني معارضتهم على فكرة عقدية. تطرّق إلى مسألة النبي الأمي وأعاد طرح السؤال في معرفة الرسول صلى الله عليه وسلم القراءة والكتابة – والتي سببت جدلاُ طويلاً في الماضي– وينتهي الجابري كما سبقه بعض المفسرين في أن الأميّة التي أتت في القرآن تعني الأمة التي ليس لديها كتاب (مقدّس) وهم العرب الذين كانوا في الجزيرة. بعدها يعرض حَدث الوحي وماروي عنه, وقبول المسلمين لفكرة النبوة وما جدّ من أفكار عند الفلاسفة الذين حاولوا أن يعقلنوا فكرة النبوة. في هذا القسم قام الجابري بمهمة التجميع والتصنيف ومن ثم العرض لها بشكل معرفي, محاولاً إبداء رأيه في كل مسألة في ترجيح أحد الآراء

في القسم الثاني "مسار الكون والتكوين", ينتقل الكتاب الآن إلى التعامل الكامل مع النص القرآني ومحاولة تعريف القرآن بالقرآن وتتبع المفردات التي أطلقت على القرآن (الذكر – الحديث – القرآن – الكتاب) بترتيب النزول. وما تضيفه المفردات من معنى أنّ القرآن كان ولا يزال موضوعاً للقراءة, وقرائته بالترتيل والتجويد, هي أهم وأبلغ في مجال التأثير على المستمع من مجرد قرائته قراءة عادية. وليس هناك ما يعبر عن ذلك من لفظ إلا لفظ (القرآن). أما الذكر والحديث ينصرف معناهما إلى العبرة المستخلصة من النظر في أشياء تقع خارج الذات, وعندما نعود للفظ القرآن فينصرف إلى التأثير داخل الذات من خلال الترتيل والتجويد. والجزء الثاني من هذا القسم هو التطرق إلى مسائل كالأحرف السبعة ومعجزات النبي (الإسراء والمعراج) وإنشقاق القمر

هنا النقطة التي أثارت جدلاً حول الكتاب فور نزوله وهي مسألة القرآن: هل فيه زيادة أو نقص؟ يقول الجابري بعد ذكر المرويات السنيّة والشيعيّة, أنّ ما يهمه في هذا الموضوع هو "هل مصحف عثمان يضم القرآن كله, أو سقطت (رفعت) عنه آيات؟" ويخلص في ذلك إلى أنّ "ليس ثمة أدلة قاطعة على حدوث نقص أو زيادة في القرآن كما هو المصحف بين أيدي الناس, منذ جمعه زمن عثمان. أما قبل ذلك فالقرآن كان مفرقّاً في صحف وفي صدور الصحابة. ومن الجائز أن تحدث أخطاء حين جمعه, زمن عثمان أو قبل ذلك. فالذين تولوا هذه المهمة لم يكونوا معصومين, وقد وقع تدارك بعض النقص كما ذكر في مصادرنا", من هذا النص نستقي أن الجابري لم يبدي رأياً بعد ذكره المصادر التي تقول بالنقص, بمعنى أنه يجعل المصادر تتحدث برأيه وهو يجعل ما انتهى عليه مفتوحاً لا بجزم أو نفي. سأذكر ما قاله المستشرق الألماني نولدكه في كتاب "تاريخ القرآن" يقول فيه رأيا آخر: القرآن يفيدنا بأن آياته تعود إلى لوح محفوظ في السماء. لهذا السبب لم يكن لمحمد أن يعتبر من جملة ما أوحي قرآناً إلا ما صدر, بحسب إيمانه, عن ذلك النموذج السماوي الأصيل, ولا نستطيع حتى الآن أن نعلن أياً من الأحاديث بتأكيد قرآناً, ويعود ذلك إلى الثقة الكبيرة والمعرفة الموضوعية اللتين سادتا عملية جمع القرآن. والفضل في ذلك يعود إلى النبي نفسه, فهو قرّر على الأرجح منذ اللحظة الأولى التي أيقن فيها انه يتلقى إشعارات من كتاب سماوي, أن تكون هذه وثيقة صادقة, غير محرفة للإرادة الإلهية, في مواجهة كتاب اليهود والنصارى المقدّس" هذا هو ما انتهى اليه نولدكه بعد بحثه واستخدامه المنهج الفيلولوجي – الذي كان يفتقده الجابري – في أخذ الأحاديث واحداً بواحد والتأكيد على ضعف محتواها, لم أذكر هذا المصدر فقط لأبداء رأي معاكس, فمن السهل جداً عمل ذلك في أي قضية ولكن هدفي كان هو إبداء رأي استخدم منهجاً ينقص الجابري وتعامل مع كل مرويّة وأثبت عدم معقوليّتها من ناحية فقه اللغة, هذا من ناحية, أما من ناحية أخرى لو أردنا نقد الجابري من الداخل وفي نفس الكتاب, فهو استند على دحض بعض المعجزات المرويّة في الأحاديث على أحاديث آحاد وأخذ بها يقول "هناك روايات تحدثت عن أمور كثيرة نسبت إلى النبي على أنها معجزات له من النوع الخارق للعادة, وكلها آحاديث آحاد والتي, زمعظمها من النوع التي يتساهل فيها رجال الحديث إن كان لا يتعلق به حكم, والعكس يتشددون بالسند ونقد الرجال. والأحاديث المرويّة في هذا المجال (المعجزات) ليس فيها أحكام" ولذلك هو لم يأخذ هنا بالأحاديث التي لا يراها معقولة بمحتواها واستخدم معها قول أهل الحديث بأنها آحاديث آحاد, نأتي الآن لمسألة القرآن ومسألة النقص والزيادة, فهو يأخذ هنا بأحاديث الآحاد ليس في مسألة حكم ولكن في مسألة المصدر الأول التشريعي, وهنا الوقوع في خطأ منهجي أصاب نقطة أساسيّة في الكتاب

أما القسم الأخير فهو يتعامل مع القصص القرآني وبإيجاز سأذكر ما يرى الجابري في القصص على أنها قصص بياني يقوم مقام البرهان على قضية معينة تقع خارج القصة, وليس الهدف منها هو الحقيقة التاريخية, مستخدماً في المقارنة الترجمة المعتمدة للتوراة وليس الإسرائيليات. ميزة هذا الكتاب هو معرفة السيرة بالقرآن وفهم القرآن من خلال السيرة, قام هنا الجابري بإعادة التصنيف وإخراج المرويّات وتجديد المنهج في التعريف بالقرآن. نعود إلى الهدف الذي وضعه في بداية الكتاب وهو على شقيّن "إستعادة الأسئلة القديمة وراء كونها" و "طرح أخرى جديدة تتجاوزها", أقول انه لامس هدفه خصوصاً في شقّه الأول
Profile Image for Khalid Almoghrabi.
266 reviews299 followers
September 6, 2011
بحث كتب للمتخصصين في علوم القرآن وليس للقارئ العادي قسم على فصلين هما قراءة في محيط الدعوة المحمدية قراءة تاريخية وابستمولوجية تحليلية والجزء الثاني - وهو الأكبر - انصب على تتبع مسار القرآن حسب نزوله نأظراً في القصص القرآني ويعيبه الاقتباس الحرفي للأيات من القرآن مما يجعل الكلام والتحليل قليل إن لم يكن معدوم.
لا انصح به للقارئ العادي الذي يريد معلومة لا أن يدخل في بحث متخصص
Profile Image for Mohammad.
185 reviews36 followers
June 1, 2015
هذه أول تجربة لي مع المرحوم الجابري وقبل أن أتطرق للتجربة أنصح كل من يخطط لقراءة الكتاب أن ينتهي من سلسلة نقد العقل العربي لأن هذا الكتاب جاء متأخرا وأشار الجابري إلى السلسلة كمرجع مرات عديدة.
استغرقت 7 أشهر للانتهاء منه لضخامته نوعا ما وكثرة الحواشي.
الكتاب الأول من 4 كتب وكما يتضح من العنوان فهو مدخل للتعرف على القرآن الكريم قبل الشروع في فهم آياته.
في النصف الأول من الكتاب تحدث الجابري عن مواضيع كثيرة أثار بعضها الجدل مؤخرا، فبدأ بمقدمة تاريخية عن الأديان السماوية وماهية الحنفية ثم تدرج حتى وصل إلى زمن ما قبل نزول القرآن على رسول الله.
تناول بالتفصيل قضايا كثيرة مثل أمية الرسول، ماهية الوحي، تركيب القرآن، تكون الآيات والسور وترتيبها وكيفية التعامل مع ترتيب المصحف مقابل ترتيب النزول، جمع القرآن ومسألة النقص (التي أكد احتماليتها دون جزم)، الأحرف السبعة والكلمات المبهمة في أول السور.
أما النصف الثاني فخصصه لاستعراض القصص في القرآن الكريم على قسمين مكي ومدني بناءا حسب زمن النزول. اختار الجابري أن يدع الآيات تتحدث مع القارئ دون مداخلة منه لأن ذلك حسب اعتقاده يشتت عن فهم النص الأصلي الإلهي الذي لا يمكن الجزم بتفسيره. حرص الجابري على إيجاد القصص المشابهة من التوراة والإنجيل وذكرها في الهوامش.
ملاحظات:
-يميل الجابري إلى تفسير ابن عاشور.
-يتحاشى ذكر الخلاف حول قضية معينة ويكتب ما يعتقده لأن الخوض في الخلاف سيشتته عن هدف الكتاب.
-في بعض القضايا كمسألة النقص اختصر كثيرا واستعرض مجموعة نصوص تثير علامات الاستفهام حول المسألة برمّتها.

في النهاية لن تكون آخر تجربة لي مع الجابري ولكنني سأتوقف عن إكمال سلسلة القرآن حتى إكمال سلسلة النقد.
Profile Image for Yassine Tetbirt.
13 reviews5 followers
December 16, 2015

يُعتبر هذا الكتاب أول تجرُبة لي مع الجابري بعد أن سمعتُ عن هذا المُفكر الكبير الكثير، تجربة لم تُخيب ظني ..
الكتاب عبارة عن دراسة للقرآن الكريم ابتدأها بالحديث على ما سماه قراءة في مُحيط الدعوة المُحمدية بذكر أحوال الجزيرة العربية و المنطقة (دينيا) شرح بعدها تطور المسيحية عبر التاريخ ليصل بنا إلى التوجه الذي كان عليه مسيحيو الجزيرة العربية الذين كانوا في انتظار نبي مُخَلص يدعوا إلى التوحيد بعيدا عن عقيدة التثليث.
بعد هذا انتقل الكاتب بحديثه إلى الكلام عن محمد النبي "الأمي" الذي لا يقرأ و لا يكتُب حسب المفهوم الشعبوي المُنتشر رجح خلالها الكاتب أن الرسول صلى الله عليه و سلم كان يكتُب و يقرأ و أن كلمة الأمي تعني أنه من أُمة لك يكُن فيها كتاب سماوي.
بعد هذا أخذا الكاتب الدراسة إلى مفهوم الوحي و النبوة عند مُختلف العقائد الأثنية و التوحيدية. عند المُسلمين بإختلاف توجهاتهم و عند بعض الفلاسفة مثل ابن رُشد، الفارابي و ابن سينا ..
سمعتُ كثيرا عن الجابري و كانت هذه أول تجربة لي مع احدى مؤلفاته و صراحة لم يخب ظني. كاتب موسوعة و كتاب موسوعي يُعرفك بالقرآن كوحي من عند رب العالمين بعيدا عن تلك النظرة المُقدسة التي نحصرُ فيه
القسم الثاني من الكتاب تحدث فيه الكاتب عن تكوين القرآن الكريم عبر الزمن وكيف تغيرت تسميتُه في بدايات النزول من الذكر و الكتاب إلى ان اخذ اسمه المعروف حاليا "القرآن" كيف جُمع و رُتبت آياتُه و سوره .. مع ذكر الإختلافات و الآراء في هذا الموضوع.
في القسم الأخير قام الكاتب بدراسة ظاهرة القصص القرآنية بما أنها تأخذ حيزا واسعا من الخطاب القرآني.
كتاب يجبُ على كُل مُسلم يريد أن يرتفع بفهمه للقرآن .. كتاب موسوعي.
Profile Image for Najla Hammad.
167 reviews586 followers
July 3, 2017
هذا الكتاب هو مدخل إلى القرآن الكريم للكتب الثلاثة والتي يفسر فيها الجابري القرآن الكريم بحسب ترتيب النزول.
ناقش الجابري في كتابه هذا مواضيع عدة كنفيه لأُمية الرسول صلى الله عليه وسلم وهي ليست علامة على المعجزة، وعرض عدة آراء في الإمامة والولاية من وجهة نظر فلاسفة الإسلام "الكندي، الفارابي، ابن عربي، ابن رشد.."، ومسألة انشقاق القمر والإسراء والمعراج، وكذلك جمع القرآن بين القراءة والكتابة وفي المصادر السنية والشيعية، والمواضيع المختلفة للقصص في القرآن الكريم في العهدين المكي والمدني
Profile Image for محمد الهاشمي.
Author 5 books92 followers
January 6, 2013
الكتاب استثار نقاطا مهمة حول الوحي والكتاب المنزل وعلاقتهما بنبي الأمة صلى الله عليه واله وسلم. المبحث حول "أمية" محمد (ص) أثرت في قناعاتي كثيرا. كتاب يستحق ا��قراءة والتمعن مهما تملكت القارئ أحيانا رغبة في الاعتراض أو التبرم على بعض ما فيه
Profile Image for Abdelwaheb Adjroum.
24 reviews
November 29, 2014
كتاب مميز، افتتح به الجابري مشروعا جديدا من مشاريع قراءة التراث .. عرض فيه بعض الأفكار الجديدة.
أتعرض له بالتفصيل في منشور في الفيسبوك.
Profile Image for Nashreney.
1 review140 followers
August 3, 2016
رهیافتی به قرآن كریم در تعریف قرآن/ دكتر محسن آرمین
ایده قصه‌های قرآن به‌مثابه دلیل و برهان
اشاره: كتاب «رهیافتی به قرآن كریم؛ در تعریف قرآن» ترجمه كتاب مدخل إلی القرآن الكریم اثر دكتر عابد الجابری است كه در سال 2006 میلادی در بیروت منتشر شده است. كتاب حاضر توسط دكتر محسن آرمین ترجمه و به‌زودی نشر نی این كتاب را منتشر خواهد كرد. این كتاب مقدمه و تمهیدی بر كتاب فهم القرآن الكریم است كه جابری آن را در سه جلد به رشته تحریر درآورده است. جابری در این كتاب به تبیین موضوع‌ها و اصولی می‌پردازد كه از نظر او بدون فهم آنها نمی‌توان درك درستی از قرآن داشت. او همین اصول را مبنای تاملات خود در كتاب بعدی، یعنی فهم القرآن الكریم، قرار داده است. به این ترتیب، كتاب مدخل إلی القرآن الكریم را می‌توان كتابی در حوزه علوم قرآن دانست. زیرا علوم قرآن به دانشی اطلاق می‌شود كه از اصول فهم قرآن بحث می‌كند. اما كتاب مدخل إلی القرآن الكریم كتابی مشابه تالیفات دیگر در حوزه علوم قرآن نیست. جابری در این كتاب نه خود را به مباحثی كه به‌طور سنتی در تالیفات علوم قرآن مطرح می‌شود، محدود ساخته و نه از روش‌های مرسوم و معمول در آثار مذكور تبعیت كرده است. روش انتقادی و محققانه جابری، كتاب حاضر را به اثری متمایز و درخور توجه در حوزه آثار علوم قرآن تبدیل كرده است. علوم قرآن اگر چه از كتاب آسمانی قرآن و حاصل وحی الهی بحث می‌كند، اما دانشی بشری است كه در طول زمان به‌تدریج شكل گرفته و تكامل یافته است. مسائل و مباحث این شاخه از دانش قرآنی، حاصل قرن‌ها تاملات قرآن‌پژوهان در ضوابط فهم قرآن و تلاش برای پاسخگویی به پرسش‌ها و ابهام‌ها و شبهه‌هایی است كه درباره قرآن مطرح شده است. مباحثی مانند وحی و ماهیت و چگونگی نزول آن، اعجاز قرآن، جمع قرآن، قرائات هفتگانه، روش تفسیر قرآن، محكم و متشابه و... جملگی مباحثی‌اند كه به مرور زمان شكل گرفته، بسط و گسترش یافته و نهایتا تكوین و تكمیل علوم قرآن را موجب شده‌اند. بنابراین، علوم قرآن را نباید دانشی دانست كه به نهایت و كمال خود رسیده است. اگر قرآن حاصل علم الهی است و هنوز برای بشر ناگفته‌ها بسیار دارد، علوم قرآن نیز كه موضوع آن قرآن است، ظرفیت‌های نامكشوف و عرصه‌های ناپیموده بسیار دارد. شاهد براین مدعا علاوه بر شكوفایی و فربهی این دانش در یكی دو قرن اخیر و همراه با نهضت بیداری اسلامی‌ و حركت بازگشت به قرآن، مباحث مبارك و مغتنمی‌ نظیر تاثیر فرهنگ زمانه بر قرآن و وحی و تجربه دینی در دوران ما است كه از این پس به‌منزله مباحثی جدید بر مسائل متعارف و مرسوم حوزه علوم قرآن افزوده خواهد شد. متن ذیل كه بخشی از مقدمه مفصل و تحقیقی دكتر آرمین است از سوی نشر نی پیش از انتشار كتاب جابری در اختیار روزنامه اعتماد قرار گرفته است.
قرآن كتاب هدایتى است كه راه سعادت را به بشریت می‌نمایاند و مسیر حق را بر ایشان آشكار می‌سازد تا به آن تمسك كنند و به سعادت دنیا و آخرت نایل شوند. چه بسا به گوشه‌یى از داستان انبیا و اقوام پیشین اشاره می‌كند تا سنت الهى بر بندگان آشكار شود و آنان كه مشمول عنایت و كرامت حق هستند، عبرت گیرند و بر آنان كه چنین نیستند حجت تمام شود

فلسفه و هدف قصه در قرآن
درباره قصص قرآن علاوه بر آنچه در تفاسیر آمده است، از دیرباز تاكنون شاهد تك‌نگاری‌های فراوانی هستیم. از آثار گذشتگان در زمینه قصص قرآن كه اكثرا با تمسك به تورات و انجیل و نقل‌ها و داستانسرایی‌های رایج در میان اهل كتاب (اسراییلیات) نوشته شده كه بگذریم، در دوره جدید نیز تك‌نگاری‌های فراوانی را تحت عنوان قصص قرآن یا قصص انبیا به زبان‌های فارسی و عربی شاهدیم. همه این كتاب‌ها به‌رغم مضامین متفاوت رویكردی یكسان به مقوله قصص قرآن دارند. این آثار جملگی با رویكردی تاریخی بر سیاق رویكرد تورات و انجیل به قصص قرآن نگریسته و كوشیده‌اند براساس آیات قرآن و عموما در مقایسه‌یی تطبیقی با تورات و انجیل، از اقوام گذشته و به‌ویژه از ماجرای انبیا و اقوام‌شان شرح و تبیینی تاریخی به‌دست دهند.
در دوره معاصر رویكرد تاریخی نسبت به قصص قرآن در كتاب‌های تفسیر مورد نقد قرار گرفت. شیخ محمد عبده، پایه‌گذار حركت تفسیری جدید در دوره معاصر، بر رویكرد هدایت محور به قرآن تاكید كرد. او با طرح مطالب پراكنده و درازگویی‌ها و اظهار فضل‌ها و بیان جزییات بیهوده در تفاسیر كه هیچ نقشی در فهم اصلی‌ترین پیام قرآن یعنی هدایت و راهیابی و عبرت و تقویت ایمان مسلمانان ندارد، به‌شدت به مخالفت پرداخت و بر این نظر پای فشرد كه قرآن كتاب هدایت است و در نتیجه آیات و سور قرآن را ضرورتا باید بر محور این اصل تفسیر كرد و فهمید. عبده در پرتو همین رویكرد هدایت‌محور درباره قصص قرآن بر این نكته تاكید كرد كه هدف از قصص قرآن بیان تاریخ و شرح حال اقوام و پیشینیان نیست (عبده، 337:1 و 346). این رویكرد مبارك با استقبال مفسران پس از عبده مواجه شد و چشم‌انداز جدیدی را در فهم و تفسیر داستان‌های قرآن به روی مفسران گشود و دستاوردهای ارزشمندی را در حوزه تفسیر به ارمغان آورد.
علامه طباطبایی از جمله مفسران معاصری است كه به این ویژگی در قصص قرآن توجه ویژه داشته است. مرحوم طباطبایی در تفسیر المیزان بارها و بارها بر این نكته پای می‌فشارد كه:
قرآن به عنوان كتاب تاریخ نازل نشده است تا تاریخ نیكوكارن و بدكاران را روایت كند بلكه كتاب هدایتی است كه راه سعادت را به بشریت می‌نمایاند و مسیر حق را بر ایشان آشكار می‌سازد تا به آن تمسك كنند و به سعادت دنیا و آخرت نایل شوند. چه بسا به گوشه‌یی از داستان انبیا و اقوام پیشین اشاره می‌كند تا سنت الهی بر بندگان آشكار شود و آنان كه مشمول عنایت و كرامت حق هستند، عبرت گیرند و بر آنان كه چنین نیستند حجت تمام شود. (طباطبایی، 1314، 247:10).
و در جایی دیگر تصریح می‌كند:
روش كلام خدای تعالی در آنجا كه قصه‌ها را بیان می‌كند بر این است كه به مختاراتی و نكات برجسته و مهمی‌ كه در ایفای غرض موثر است، اكتفا می‌كند و به جزییات داستان نمی‌پردازد. از اول تا به آخر داستان را حكایت نمی‌كند و نیز اوضاع و احوالی را كه مقارن با حدوث حادثه بوده ذكر نمی‌كند جهتش هم خیلی روشن است، چون قرآن كریم كتاب تاریخ و داستانسرایی نیست بلكه كتاب هدایت است. این نكته از واضح‌ترین نكاتی است كه شخص متدبر در داستان‌های مذكور در كلام خدا درك می‌كند، مانند آیاتی كه داستان اصحاب كهف و رقیم را بیان می‌كند. (طباطبایی، 1417، 404:3؛ همچنین 467:2).
از میان مفسران معاصر شاید مرحوم محمد بن عاشور، مفسر شهیر تونسی، مبسوط‌تر و صریح‌تر از دیگران به این ویژگی قصص قرآن اشاره داشته است. او برخلاف بسیاری از مفسران فصل مهمی‌ از مقدمه تفسیر خود را تحت عنوان «المقدمه السابعه فی استمداد علم التفسیر» به بررسی نقش و فلسفه قصه قرآن اختصاص داده است.
بن عاشور در این مقدمه اهداف و خصوصیات متعددی را برای قصص قرآن برمی‌شمارد كه غالب آنها در ویژگی هدایتگری و عبرت‌آموزی مشتركند وی در این باره می‌گوید: برخلاف افراد ظاهربین و سطحی‌نگر اهل دانش به این نكته واقفند كه هدف از قصه در قرآن صرفا كسب عبرت و موعظه از مضمون قصه و فرجام خیر و شر افراد و اقوام موضوع قصه یا تجلیل از مقام و منزلت و عنایت خداوند به ایشان یا تقبیح و شرح عذاب الهی بر آنها نیست، بلكه هدف قصه در قرآن امری مهم‌تر و ارزشمندتر است. داستان‌های قرآنی حاوی عبرت‌ها و فواید بسیاری برای مسلمانان است. از این رو است كه می‌بینیم قرآن از هر داستانی بهترین فرازهای آن را برگزیده و از بیان سایر بخش‌های داستان صرف‌نظر می‌كند تا كسی گمان نكند مقصود قرآن از بیان قصه سرگرمی‌ است. از این رو، برخلاف كتاب‌های تاریخ نقل داستان در قرآن به‌ترتیب زمانی سیر حوادث داستان در یك سوره یا سوره‌های مختلف نیست بلكه فرازهای مختلف یك داستان به تناسب موقعیت و مقام سخن در سوره‌های قرآن توزیع شده است. این نحوه بیان قصه یعنی بیان نامنظم فرازهای مختلف قصه در سوره‌های مختلف با هدف قصه در قرآن یعنی ذكر و پند و موعظه، رابطه دارد. از این رو، قصه در قرآن به خطابه شبیه‌تر است (بن عاشور، التحریر و التنویر، 64:1ـ63).


نظریه جابری:
1- قصص قرآن به‌مثابه عبرت‌برهان
جابری در این كتاب كوشیده است نظریه جدیدی درباره قصص قرآن ارائه دهد. او نیز همچون عموم مفسران معاصر به رویكرد هدایت‌محور در قصص قرآن باور دارد و معتقد است هدف از قصص قرآن هدایت و پندواندرز و عبرت، تقویت اعتقاد و باور به اراده و مشیت برتر الهی و نهایتا تقویت ایمان و بینش و بصیرت ایمانی مخاطبان است. جابری اما گامی‌ فراتر می‌نهد و ایده قصص قرآن به‌مثابه برهان را مطرح می‌سازد. او نظریه خود را درباره قصص قرآن كه بخش مهمی‌ از كتاب حاضر به شرح و تبیین آن اختصاص یافته است، بر ایده مذكور بنا می‌كند. مطابق این نظریه نقش و كاركرد داستان در قرآن علاوه بر عبرت و هدایت، تایید و اثبات حقایق و آموزه‌هایی است كه قصه در متن آن به‌كار رفته است. مطابق این ایده ذكر مجمل قصص و بیان پراكنده بخش‌های مختلف یك قصه بدون رعایت نظم و ترتیب زمانی در سور مختلف و حتی گاه در یك سوره عمدتا بیانگر این حقیقت است كه فرازهای هر قصه متناسب با مضمون و پیام متن و همچون دلیل برای اثبات آن مطرح می‌شود.
البته همین جا باید تاكید كنیم كه محمد‌بن عاشور، مفسر شهیر تونسی، پیش از جابری در مقدمه تفسیر خود به نقش قصص قرآن به‌مثابه برهان و دلیل اشاره دارد:
اسلوب قرآن در بیان قصه هدف دوگانه‌یی را تعقیب می‌كند... قالب‌بندی قصه در مناسبت‌های مختلف در قرآن به آن دو صفت ویژه بخشیده است: برهان و بیان (بن عاشور، التحریر و التنویر، 64:1).
و در ادامه، در توجیه تكرار یك فراز از یك قصه در سور مختلف می‌گوید: مناسبت‌های مختلف هریك به قصه فایده خاصی می‌بخشند زیرا قصه مانند برهان بر صحت مقصود و غرضی بیان می‌شود كه در سیاق آن و همراه آن آمده است. (بن عاشور، التحریر و التنویر، 67: 1)
جابری در كتاب خود از تفسیر التنویر و التحر��ر بن عاشور بهره برده و در موارد بسیاری به آن ارجاع داده است. بنابراین می‌توان با گمانی مقرون به یقین گفت كه وی در ایده مذكور مرهون بن عاشور است. اما این امر از نوآوری و بداعت كار جابری چیزی كم نمی‌كند زیرا اگر فضل تقدم در طرح این ایده از آن بن عاشور است، فضل نظریه‌پردازی و مبناسازی علمی‌ برای این ایده و ارائه طرحی منسجم و روشی علمی‌ و محققانه در پیگیری آن در قصص قرآن قطعا از آن جابری خواهد بود. ما درباره این طرح ابتكاری سخنی نمی‌گوییم زیرا جابری خود در مقدمه بخش قصص در قرآن كریم در همین كتاب به تفصیل درباره طرح و روش خود توضیح داده است. از این رو خواننده محترم را به مطالعه این بخش ارجاع داده و در این گفتار صرفا به بیان توضیحاتی اكتفا می‌كنیم كه درك بهتری از نظریه وی به‌دست می‌دهد. در نظر جابری، ایده قصه به‌مثابه دلیل و برهان به آن معناست كه قصه در قرآن نقشی همانند مثل و تمثیل دارد و درست همان‌گونه كه مثل‌ها و تمثیل‌ها در خطابه‌ها و سخنرانی‌ها و كتاب‌ها برای اقناع مخاطبان به‌كار گرفته می‌شوند، قصه نیز در قرآن در خدمت اقناع مخاطبان به‌كار آمده است.
2- تناسب قصه با متن و موضوع سخن
نكته مهم دیگری كه در نظریه جابری نقشی تعیین‌كننده دارد، تناسب قصه با موضوع آیاتی است كه قصه در متن آن قرار گرفته. مطابق این نظریه بیان قصه در قرآن نه از باب تنوع و تفنن است و نه نشانه عدم انسجام و گسست كلام بلكه قصه در هر متن و سیاقی شاهد صدق و گواه تایید آموزه و هدفی است كه در آن متن و سیاق تعقیب می‌شود. بنابراین، رابطه میان داستان با سیاق و مجموعه آیاتی كه داستان در متن آن بیان شده رابطه‌یی مستحكم و استوار است. درست به همین دلیل است كه قرآن در روایت قصه منطق و نظم زمانی را رعایت نمی‌كند. فرازهای مختلف قصه بدون توجه به تقدم و تاخر زمانی در سوره‌های مختلف هر بار به‌شكلی خاص و از منظری متفاوت بیان می‌شود. بنابراین، بیان قصه در قرآن نه از منطق زمان بلكه از منطق هدایت و عبرت مخاطب و برهان و اقناع وی به حقانیت تعالیم و آموزه‌های قرآنی پیروی می‌كند. به‌گونه‌یی كه مثلا فرازهای مختلف داستان خلقت آدم یا روایت‌های مختلف این داستان را كه در متن‌های دارای مضمون‌ها و معانی متفاوت آمده نمی‌توان جانشین یكدیگر كرد زیرا هر یك با متنی كه در آن جای گرفته‌اند و مقصود و هدفی كه آن متن تعقیب می‌كند رابطه گسست‌ناپذیر دارند.
از میان مفسران معاصر دیگرانی نیز بر اتصال و ارتباط قصه با موضوع و مضمون آیاتی كه قصه در سیاق آن آمده است تصریح كرده‌اند.
از جمله بن عاشور در این باره می‌نویسد: هر بخشی از قصه در جایگاهی مناسب با شرایط مورد‌نظر مخاطبان خاصی قرار داده شده است. از این رو می‌بینیم كه بخشی از قصه در جایی و بخشی دیگر در جایی دیگر بیان می‌شود زیرا هر بخش با سیاقی كه قصه در آن قرار گرفته تناسب دارد. در نتیجه، گاه روی سخن با مشركان است، گاه اهل كتاب، گاه با مومنان، گاه با هر دو و گاه در حالتی خاص با گروهی از ایشان است. به همین دلیل، بیان قصه از نظر اختصار و تفصیل به تناسب مقام تغییر می‌كند (بن عاشور، التحریر و التنویر، 68:1).
علامه طباطبایی نیز از جمله مفسرانی است كه بر ارتباط و اتصال قصص با موضوع آیاتی كه قصه در متن آن آمده همواره تاكید دارد. برای نمونه، در بیان وجه ارتباط داستان موسی در آیات 54ـ21 سوره غافر و آیات قبل از آن می‌گوید:
در این آیات كفار را موعظه می‌فرماید كه به آثار امت‌های گذشته و داستان‌های ایشان مراجعه كنند و در آنها نظر كرده و عبرت بگیرند و بدانند كه قوت اقویا و استكبار مستكبران روزگار و مكر مكاران خدا را عاجز نمی‌كند و به همین منظور از باب نمونه پاره‌یی از قصص موسی و فرعون را ذكر می‌كند و در آن قصه مومن آل فرعون را می‌آورد (طباطبایی1417، 326:17).
یا در تشریح وجه ارتباط آیات 252ـ244 سوره بقره درباره داستان طالوت و جالوت با آیات قبل می‌گوید:
خدای سبحان در این آیات فریضه جهاد را بیان كرده و مردم را دعوت می‌كند به اینكه در تجهیز یكدیگر و فراهم كردن نفرات و تجهیزات انفاق كنند و اگر این انفاق را قرض دادن به خدا خوانده چون انفاق در راه خداست، علاوه بر اینكه این تعبیر هم تعبیری است سلیس و هم مشعر به قرب خدا، می‌فهماند انفاق‌كنندگان نزدیك به خدا هستند به‌طوری كه با او دادوستد دارند.
آنگاه داستان طالوت و جالوت و داوود را خاطرنشان می‌كند تا مومنین كه مامور به قتال با دشمنان دین هستند عبرت بگیرند و بدانند كه حكومت و غلبه همواره از آن ایمان و تقواست، هر چند كه دارندگان آن كم باشند... (طباطبایی 1417، 283:2)
3- نقش مثل و قصه در نظریه جابری
با توجه به توضیحات فوق، اكنون می‌توانیم از آنچه پیش از این به اشاره درباره مشابهت نقش و كاركرد تمثیل و قصه در قرآن از دیدگاه جابری گفتیم درك بهتری داشته باشیم. اگرچه مثل و تمثیل ناظر بر واقعیات نبوده و گفت‌وگوها و شخصیت‌های مثل برخلاف قصه لزوما حقیقی نیستند اما در قرآن این هر دو به یكسان در خدمت پند و عبرت و اقناع مخاطبان به كار گرفته شده‌اند وحدت نقش و كاركرد مثل و قصه نكته‌یی كلیدی در فهم نظریه جابری درباره قصص قرآنی است. او با استناد به این مشابهت و وحدت نقش، درباره واقع‌نمایی قصص قرآن طریقی متفاوت از دیگران برگزیده است. او تاكید می‌كند كه شأن قصه در قرآن شأن مثل است. قصه در قرآن همانند امثال قرآن در خدمت پند و عبرت و اثبات صحت هدایت‌های الهی‌است. همان‌گونه كه از مطابقت و عدم مطابقت شخصیت‌های مثل با واقعیت سوال نمی‌شود، سوال از مطابقت یا عدم مطابقت قصص قرآن با واقعیات تاریخی خطاست.
منبع: روزنامه اعتماد
Profile Image for عبد الله القصير.
435 reviews89 followers
November 9, 2016
كتاب ممتاز كعادة جميع كتب الجابري، الكتاب ينقسم إلى ثلاثة أقسام. الأول قراءة في المجتمع المحيط بلحظة وقبل نزول القرآن. في هذا القسم يتكلم عن وحدة الأديان السماوية وذكر الرسول عليه السلام في التوراة والإنجيل. وبعدها يتكلم عن الحنيفية والأحناف العرب. ثم يتكلم عن الأريوسيون والأحباش النصارى. أيضًا في هذا القسم يناقش دعوى أمية الرسول عليه السلام وهو هنا يرفض فكرة أمية الرسول. ثم بعدها يناقش مسألة النبوة من وجهة نظر الفلاسفة العرب.
أم القسم الثاني فهو مسار تكوين القرآن، هنا الجابري يناقش تسمية القرآن والمصحف والكتابات ومتى هذه المسميات استقرت. بعدها تكلم عن القراءات المختلفة للقرآن ونزوله على سبعة أحرف. ثم مسألة جمع القرآن والزيادة والنقصان التي فيه. ثم يختم هذا الفصل بترتيب المصحف حسب النزول وترتيب السور المكية والمدنية.
في القسم الأخير الجابري تكلم عن القصص القرآني، وهذا القسم هو أطول الثلاثة وفيه تكلم عن طريقة القرآن بالتدرج القصصي، وهنا الجابري يركز بداية على سورة الأعراف النظام القصصي فيها لينطلق بكل قصة للسور الأخرى.
عمومًا الكتاب رائع جدًا لكن تحتاج قراءة سلسلة العقل العربي لتكون الصورة أوضح، فهو يكثر من الرجوع لهذه السلسلة.
Profile Image for Ahmedasal.
120 reviews31 followers
February 17, 2013
في هذا الكتاب يدخل بنا الفيلسوف الراحل محمد عابد الجابري بواسطة أدواته التحليلية المذكورة في كتابه نحن و التراث إلى حقل حساس جداً و و القران الكريم في تناول كل ما قيل عن فترة ما قبل البعثة و أسباب النزول و معجزات و قصص القران بشكل عقلاني يجعل من القران الكريم معاصرا لنا و لفترة نزوله علي صدر النبي محمد صلى الله عليه و سلم ، كتاب قيم .
Profile Image for Maha.
627 reviews
September 3, 2018
منهج تفسير يختلف عن التفاسير التقليدية للقرآن. قرأته مرتان الأخيرة في رمضان ٢٠١٨. في قرائتي الثانية وجدته اقرب إلى التفاسير التقليدية مقارنة بأول قراءة. محاولة رصينة لتدبر القرآن بنهج مختلف و تفسيره (الأجزاء الثلاثة التالية) اعتمادا على ترتيب النزول كركن أساسي في التفسير.
40 reviews21 followers
August 8, 2012
انتهينا من هذا الكتاب ولم ننتهي بعد...!
Profile Image for Asem Mohammad.
7 reviews
October 7, 2013
جهد عظيم لكاتب هذا الكتب فهو يقدم معلومات كبيرة جدا لم يستطع اي كاتب عربي من كتابتها في نقد وشرح ايات في القران
Profile Image for عزالدين عبدالقادر.
39 reviews8 followers
Read
June 15, 2014
كتاب جميل، يدخل بك تدريجيا إلى حضرة القرآن الكريم، مع ربطه بمراحل السيرة النبوية بشكل تاريخي
ويفتح مدخلا مختلفا للعبر المختلفة لقصص القرآن الكريم
December 25, 2021
أخر مشروع للجابري يحاول به وفيه أن يخبرنا أنّه مسلم! وأن الرسول لم يفترى القرآن من عنده بل كان نبيًّا، عرض موضوعات قُتلت بحثًا وتحقيقًا ومُرَاجعة لم يكن له إضافات معتبرة في أغلب ما طرح إِلَّا الأطروحة الأساس للكتاب وهي في القسم الثالث والأخير فقد أرْجأ محور الأطروحة للفصل الأخير لأنه أراد -ربما- أن يُبرِّر لنا لماذا أعاد قراءة القصص القرآني وَفْق مبحث أسباب النزول ولماذا طرح تلكم الموضوعات الإشكاليّة والمختلف فيها وعليها ليصل بنا إلى ما هو مهم في نظره "أن يجعل تراثنا معاصرًا لزمنه ومعاصر لزمنِنَا ".
في القسم الأول من الكتاب وهو بعنوان قراءات في محيط القرآن الكريم: حاول إثبات الجابري (كما حاول غيره وقبله!) وحدة الأصل في الديانات التوحيديّة، وأن النبي ليس أمّي جاهل القراءة والكتابة، وأن النصارى في القرآن موحّدون وليسوا مثلِّثة! وأن الإسلام هو امتداد لعقائد سابقة عليه كانت مُهرطقه عند اليهود والنصارى ولم ينسى التَّعريض بالشيعة والمتصوّفة الذين بحسب رأيه يعمدون إلى تفسير القرآن ظاهرًا وباطن وهم بذا يبتعدون عن عقْلانيَّة ومعْقوليَّة الإسْلام.
في القسم الثاني وهو بعنوان القرآن: مسار الكون والتكوين: ساءل الجابري مفهوم القرآن ومنذ متى وُجِد - (وهو يريد بهذه المقدمة استخدامها في القسم الثالث في القصص) – وأنه بدأ بـ (ذكر، ذكرى، تذكرة، حديث، قرآن، كتاب) وأن إعجاز القرآن هو بيانه وأن تأثيره في طريقة قراءته أي الترتيل، وكذلك تحدّث عن الأحرف السبعة والقراءات ناقلًا وتطرّق لموضوعة جمع القرآن وأن القرآن الذي بين أيدينا وهو الشيء الذي نستطيع أن نقطع به "كما هو منذ عثمان" وفي نهاية الباب طرق موضوع ترتيب المصحف وترتيب النزول وعرض الآراء فيها.
في القسم الثالث وهو بعنوان القصص في القرآن الكريم: وبحسب ما أشرت أعلاه هنا تكمن أطروحة الكتاب الأساس -حسب تأويلي وفهمي- فقد اعتبر أن القصص القرآني هو نوع من ضرب الأمثال وليس غايته تقرير حقيقة تاريخيّة بل هي تنتظم في مسلك (التاريخ المقدس) وأن الهدف منه تثبيت النبي وصحبه في مواقفهم وتخويف خصوم الدعوة وكأن القصص القرآني يعبّر عن حال محمد وسيرورة الدعوة ويرد عليهم اعتراضاتهم بالقصص بل ويحاكي بين مواقفهم ومواقف من سبقهم وأن مصيرهم ومآلُهم كمن سبقهم إلّا في قصة يونس التي تم استثمارها بهدف تليين جانب خصوم الدعوة وأن باب التوبة مفتوح وهذه القصّة تكشف لنا مدى تاريخية النص الديني وإن أتى بقصص الأولين فكل قصّة في القرآن إن بدّلت اسم نبيّها وقومهم باسم محمد وخصومه لاستقام الحديث فيها فهي انعكاسات لصراعات النبي الخارجيّة مع قومه وأن المقصود من هذه القصص ليس القصّة بل أحداثها التي تُطابق -عند التأويل- ما جرى مع نَبِيّ الإسلام إذ إن ترتيب القصص بحسب النزول عرّفنا على منطق القرآن الداخلي ولذلك أستخدم القصص كوسيلة تشخيصيّة بهدف استخلاص منها العبر وأن التكرار يذوب تمامًا عندما نضعه في سياقه.
فأستطيع أن أقول تأوّلًا أن الهدف من كل هذا هو الاستدلال على تاريخية القرآن وصدقه من خلال قصص الأنبياء التي تعكس حال النبي.
Profile Image for Khaled Al-Faleh.
56 reviews3 followers
April 11, 2024
في هذا المدخل يبحث الدكتور محمد عابد الجابري رحمه الله حول القرآن وفيه؛ حول القرآن من ما سبق الدعوة من حراك ثقافي تطوّر بعد المسيح عيسى بن مريم عليه السلام وإلى قبل البعثة المحمدية، وفي القرآن منذ ابتعاث النبي محمد صلى الله عليه وسلم بالرسالة الخاتمة إلى نهايتها.

يناقش المؤلف مسائل متعدّدة ويثبّت فيها رأيه الجريئ أمام الأقوال المشهورة، كما تتبّع السور والآيات حسب مسار نزولها ليطابق بين موضوعها وبين السيرة النبوية، كاشفاً عن أن القرآن بكل تفاصيله هي تجربة الرسول الخاصة.

هذا الكتاب هو التالي بعد سلسلة (نقد العقل العربي) التي اشتهر بها المؤلف، ويتبعه ثلاثة كتب أخرى يحاول فيها فهم القرآن حسب ترتيب نزول سوره وآياته

لا غنى للقارئ عن هذا الكتاب الذي أنصح به بشدة
Profile Image for Mohamed Lemine El Waghf.
20 reviews5 followers
November 3, 2021
من اللافت للانتباه تفرغ محمد عابد الجابري في أواخر عمره لدراسة القران الكريم, هذا أول كتبه في السلسلة, و هو كما عبر عنه مدخل لدراسته و لتفسيره.
يحتوي الكتاب على اجتهادات و اراء في فهم القران و سياقه و موضوعاته أراها غائبة في التفسيرات و الدراسات التقليدية, و قد استمتعت بحق باستكشاف اراء و اجتهادات عقل كعقل الجابري يطرق موضوعا قل أن يطرق من أمثاله.
أنوي الدخول في تفسيره : فهم القران الحكيم بعد هذا المدخل و لعلي أكتب خلاصة رأيي بعد قراءة السلسلة كلها.
Profile Image for Waleed Magdy.
27 reviews14 followers
April 5, 2017
يبدو أنه يتناول القرآن من منظور فلسفي منطقي وليس مدخلًا دينيًا أصوليًا
يركز بشكل كبير على بيان الجانب التاريخي فيشرح بتفصيل الظروف الاجتماعية السائدة قبل نزول القرآن وعند نزوله .
الفائدة من الكتاب كبيرة لولا الإطالة التي ادت إلى تشتيت الذهن خاصة في القسم الثالث الذي تناول فيه القصص القرآني.
Profile Image for Tarik.
3 reviews1 follower
Read
July 7, 2017
رغم أني لا أتفق كثيرا في ما قاله الفقيد الجابري، إلا أنه رحمه الله له طريقة في التحليل رائعة ويطرح أفكارا جريئة تستحق المناقسة والقراءة وإعادة القراءة مرات متعددة
Displaying 1 - 30 of 30 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.