وزن کلمات

by Pascal Mercier, مهشید میرمعزی (Translator)

وزن کلمات درباره‌ی احساس آزادی است که ادبیات به ما می‌بخشد. مرسیه همچنین به این سؤال بنیادی می‌پردازد: ما به چه اندازه در انتخاب‌هایمان در زندگی، آزادی عمل داریم؟
سیمون از کودکی شیفته‌ی زبان بوده و برای سرکشی از خواست والدین، مترجم می‌شود و می‌خواهد تمام زبان‌های محدوده‌ی دریای مدیترانه را بیاموزد. وقتی همسرش مؤسسه‌ی انتشاراتی را به ارث می‌برد، سیمون همراه او می‌رود و سرانجام، یک خطای پزشکی زندگی‌اش را زیرورو می‌کند. این طوفانِ ناخواسته، سیمون را سرِ دوراهی زندگی، به تردید می‌اندازد.

آنیا دالوتا، نورددویچر روندفونک: «پاسکال مرسیه با هوشیاری و احتیاط اجازه می‌دهد قهرمان رمانش توانایی ادبی خود را کشف کند. در عین حال ادراک نافذ و چشمگیرش را برای تفاوت‌های زبانی به اثبات می‌رساند… رمانی بسیار عمیق.»

پاسکال مرسیه، یک بار دیگر، رمانی فلسفی به گیرایی قطار شبانه‌ی لیسبون (۲۰۰۴) نوشته که پیش از این توسط نشر افق منتشر شده است. نشر افق به‌عنوان ناشر رسمی پاسکال مرسیه در ایران و به زبان فارسی در سراسر دنیا، این آثار ماندگار از یک فیلسوف‌نویسنده را با ترجمه‌ی مهشید میرمعزی برای مخاطبان ایرانی منتشر کرده است.

Genres: Fiction, German Literature, Philosophy, Roman, Novels, Literature, Audiobook

648 pages, Paperback

First published January 1, 2020

About the author

Pascal Mercier is the pseudonym of Peter Bieri, a Swiss writer and philosopher.
Bieri studied philosophy, English studies and Indian studies in both London and Heidelberg.

Reviews

[Olaf Gütte · Rating 3 out of 5]

Für Philosophen sicher ein Leckerbissen, sprachgewaltig, sehr detailverliebt
und auch etwas melancholisch schildert Mercier die Geschichte de Übersetzers
und Verlegers Simon Leyland.
Für mich nur Durchschnitt, stellenweise sehr zäh und ohne einen Funken Spannung,
man muss sich doch sehr konzentrieren, um das Geschehen genau zu erfassen.

[Mostafa Alipour · Rating 4 out of 5]

شانس مجدد
اگر شما جز افرادی هستید که توانایی اتمام یک رمان 650 صفحه‌ای با داستانی کاملا خطی و بدون فراز و فرود و پیچیدگی در روایت رو دارید، وزن کلمات مناسب شماست.

شخصیت اصلی داستان مردی میانسال بنام سایمون لیلند، مترجم چند زبانه است که بعد از مرگ همسرش عهده دار مدیریت انتشارات خانوادگی در تریست ایتالیا شده.
سایمون در جوانی با خیره شدن به نقشه کشور های حوزه دریای مدیترانه که روی دیوار خانه عموی شرق شناسش جا خوش کرده مهمترین تصمیم زندگیش رو گرفت. یادگیری زبان تمام این کشور ها و تمرکز روی ترجمه. به دلیل مخالفت والدین با مترجمی از اونها جدا می‌شود و مستقل زندگی می‌کند.
روایت از ورود به لندن آغاز می‌شه. جایی که لیلند در اون متولد شد و مدتها زندگی کرد. بعد از سالها زندگی دور از دیار مادری فوت عمو و واگذری اموال و مخصوصا خانه اون به لیلند توفیق اجباری برای برگشت و سپری کردن مدتی در لندن شد.
لیلند که به تازگی از یک بحران غیرقابل پیش‌بینی گذر کرده و حالا این گذر موفقیت آمیز تبدیل به نقطه عطف زندگی‌اش شده. جابجا شدن اتفاقی عکس های رادیولوژی منجر به تشخیص اشتباه در بیماری و نمایان شدن یک شمارش معکوس برای روزهای باقی مانده از عمر لیلند پیش چشمانش شد.
مرگ برای ما غریبه نیست. هر روز و هر لحظه افرادی از این دنیا سفر می‌کنند و مارو تنها میذارن ولی از رازآمیز بودن این اتفاق اندکی هم کم نمی‌شه. بازهم نمی‌شه گفت که با مرگ آشنا هستیم. اغلب ناگهانی رخ می‌ده و پرونده همه چیز به یکباره بسته می‌شه. اما اگر پیش‌بینی قابل اتکایی از زمان این رخداد داشته باشیم احتمالا سخت ترین روزها رو از پی هم بگذرونیم. چیزی شبیه به نزدیک شدن به شعله های آتش و میزان حرارتی که غیرخطی صعود می‌کنه. لحظه به لحظه سخت تر از لحظه قبل. شخصی که مدتی در این شرایط خوفناک روزگار رو سپری کنه تعاریف متفاوتی از زمان و مرگ و زندگی خواهد داشت. علاوه بر این تغییرات درونی تصمیمات ناگهانی هم شرایط رو بیش از پیش متفاوت خواهد کرد. به عبارتی داستان این کتاب روایتی از نگاه شخصی به زندگی هست که از مرگ برگشته. خواننده به مرور با این تغییرات به وسیله فلاش بک های متعدد آشنا شده و ماحصل این تغییرات رو در تفاوت های رفتار لیلند با اطرافیان و مخصوصا فرزندان و دوستان نزدیک خواهد دید. در نگاهی عام تر حتی اطرافیان لیلند هم بعد از این روزهای سخت مصون از تغییر نبودند و پایه های فکری اونها هم دستخوش تغییر شده.
بازگشت به لندن بعد از سالها دوری و برخورد با مکان ها و اشیایی که ریشه در گذشته دارند برای لیلند محرک مرور خاطرات و کندوکاو روزهای پر از خاطره است. با مرور این خاطرات تکه های پازل شخصیت سایمون کنار هم قرار می‌گیرند تا تصویر نسبتا با کیفیتی ازش بدست بیاریم. شخصیتی که به تازگی با تولدی دوباره تغییر شکل داده.

داستان پر از مباحث و مطالب بنیادی هست که در طول زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود. چگونگی ارتباط و نقش زبان، زندگی و مرگ، احساس ما نسبت به زندگی، علم و جامعه پزشکی، شانس زندگی مجدد، خودکشی، تنهایی و... هر کدوم از این مباحث به قدری گسترده است که برای پیشبرد حداقل یک رمان کافی هست و در وزن کلمات ما سوار یک قایق هستیم که وارد این دریای آرام و گسترده شدیم. سوالات زیادی در طول داستان مطرح می‌شود و هر کدوم از شخصیت های داستان نظر و دیدگاه متفاوتی نسبت به این مورد دارند. مثلا در بخشی درباره محکوم شدن شخصی می‌خونیم که همسرش مریضش رو بخاطر آرامش و راحتی به قتل رسونده. آیا اگر ماهم در اون شرایط بودیم عمل مشابهی انجام می‌دادیم یا نظاره‌گر می‌موندیم؟ این عمل رو درست می‌دونیم یا محکومش می‌کنیم؟
اغلب سوال های مطرح شده در کتاب در ادامه به روشنی پاسخ داده نمی‌شن. چون نکات و شرایط بسیاری در تصمیم گیری ما موثر هستند و نویسنده صرفا در تلاش هست تا ما رو هم مثل خودش به فکر فرو ببره. متاسفانه نویسنده در این تلاش برای غنی تر شدن هرچه بیشتر کتاب کمی به خطا رفته و این رویکرد که از هر دری سخنی کتاب رو بی هویت کرده. مطالب مهم بسیاری در کتاب حضور دارند و به قطعیت نمی‌توان داستان رو در یک دسته بندی خاص قرار داد. با اتمام کتاب خواننده معلق باقی می‌مونه بدون اینکه نقطه اتصال تمام این مطالب رو پیدا کنه.
اما با اغماض مطلب بالا می‌توان گفت موضوع محوری کتاب نقش کلمات در ارتباط ما با بقیه است. دعوتی به کاهش سرعت زندگی بدون تفکر. کاهش سرعت جهانی که هر لحظه به میزان سرعتش افزوده می‌شه.
خواندن یک نفس و متوالی این کتاب حقیقتا کار سختی هست و بازه شروع تا پایان برای خودم هم از چیزی که حدس می‌زدم بسیار طولانی تر شد چون هر صفحه و هر کلمه شمارو به فکر فرو می‌بره.
در بخش هایی از کتاب لیلند برای همسر درگذشته‌اش نامه هایی رو می‌نویسه که بیشتر از هر قسمت دیگه از کتاب برای من جذاب بودند. اولین نامه مربوط به یک روز بعد از مرگ هست. و موضوع جذاب این نامه ها اینجاست که مخاطب اصلی همسر فوت شده نیست. لیلند این نامه ها رو نه برای اطلاع اون بلکه برای خودش و کمک به درک بهتر شرایط موجود می‌نویسه.

از دیگر نکات منفی کتاب احتمالا تکرار های مکرر نویسنده است. تکرار هایی که کمکی به خواننده برای درک بهتر فضا نمی‌کنند و صرفا باعث ملال هستند. یک سوم میانی شاید کمی درگیر زیاده گویی های بی دلیل شد و باز در پایان با تصمیم سایمون بعد از سالها ترجمه به نوشتن یک رمان جذابیت کاسته شده رو جبران کرد.

بد نیست بدونیم که پاسکال مرسیه نام مستعار شخصی بنام پیتر بیری هست. مرسیه متولد سوییس و آلمانی زبان بود. با نگاه مجدد به شخصیت های داستان و فلسفه بافی هایی که در بحث ها بروز میدن عجیب نیست که اون استاد فلسفه زبان و فلسفه تحلیلی در دانشگاه برلین بود.
برسی ساده در بین فلاسفه مشهور منجر به یافتن یک اشتراک بین اونهاست. زبان بسیار غنی آلمانی. ویژگی‌ای که احتمالا باعث پیشرفت چشمگیر اونها شد چون با استفاده از این ابزار کارآمد انتقال مفاهیم پیچیده فلسفه نسبتا راحت تر از قبل شد. با این دیدگاه عجیب نیست که یک استاد فلسفه داستانی رو بر بستر نقش کلمات و جایگاه اونها روایت کنه.
مرسیه سال قبل(2023) در هشتاد سالگی درگذشت.

مترجم بودن شخصیت اصلی داستان احتمالا این کتاب رو برای دوستداران کتاب و مترجمین جذاب تر خواهد کرد. در بخشی از داستان سایمون رو می‌بینیم که برای اطمینان از قرارگیری درست مکان یک ویرگول مدتها زمان صرف می‌کنه! حالا یک آزمایش ساده انجام بدید. به نزدیکترین کتابفروشی برید و چند کتاب ترجمه رو بصورت تصادفی انتخاب کنید و چند جمله رو از صفحات مختلف برسی کنید و...
ترجمه این کتاب بسیار درخشان و چشمگیر بود. خانم میرمعزی امسال برنده جایزه ابوالحسن نجفی هم شد. بعد از این ترجمه های ایشون رو در اولویت قرار می‌دم.
چیزی که اخیرا نظرم رو جلب کرده این هست که چطور اغلب مترجمین آلمانی اینقدر باکیفیت و دقیق هستند؟

من اغلب به جلد کتابها بی توجه هستم اما علاوه بر تم فلسفی کتاب تصویر جلد هم مزید بر علت شد که انتخابش کنم. مرد میانسال و تنهایی که به ما پشت کرده و کنار ساحل در حال قدم زدن هست.

چهار خرداد صفر سه

[Melanie · Rating 5 out of 5]

Eine leise Erzählung über den Sinn und die Bedeutung von Sprache, Zeit, Moral, Tod und des Lebens.
Sprachlich ein Hochgenuss. Überhaupt eine Liebeserklärung an die Sprachen dieser Welt. Für Philosophen und Bibliophile genau das richtige. Mein neues Lieblingsbuch!

[Anneliese Tirry · Rating 3 out of 5]

Toen ik aan dit boek begon was ik vastbesloten om het goed te vinden. De voorafgaande boeken van Pascal Mercier vond ik zeer goed en had ik bijzonder graag gelezen.
Dat is voor een groot deel bij dit boek ook zo en toch zijn er verschillende redenen om dit boek "slechts" 3 sterren toe te kennen.
Ziehier mijn persoonlijke mening:
De filosoof in Mercier wil het over verschillende onderwerpen hebben waar veel mensen zich vragen bij stellen: hoe taal mensen verbindt, over het levenseinde en hoe we daar tegenover staan, over tweede kansen in het leven krijgen op verschillend gebied, over euthanasie, over eenzaamheid, over... Te veel onderwerpen denk ik, te veel vragen en dat wordt opgehangen in een redelijk dun verhaal waarin er ook veel herhaald wordt.
Ik beken, ik heb me af en toe eens geërgerd.
Leyland, het hoofdpersonage van dit boek, kreeg een foute diagnose bij de dokter, een doodvonnis dat 3 maand later wordt herroepen. In tussentijd had hij zijn zaakjes die betrekking hadden op zijn naderende levenseinde, al op orde gebracht en moet hij dus zijn leven, zijn nieuwe leven, een andere richting uitsturen. Dit is een zeer interessant uitgangspunt en leidt naar verschillende zeer mooie passages en bespiegelingen over tijd etc.
Voor de rest is het van alles veel, veel personages, veel jong gestorven moeders, veel geërfde of gekregen huizen, veel verschillende vormen in het verhaal, veel personages...
Dit boek van Mercier heeft dus niet aan mijn hoge verwachtingen voldaan.
Maar tot slot de pluspunten: de taal is geweldig, de personages erudiet, het ritme traag en er zijn toch wel een aantal passages die ik in mijn citatenboekje zal overschrijven om dan af en toe eens te herlezen.

[Kurkulis (Lililasa) · Rating 4 out of 5]

Par valodu, tās plūdumu un izcilo tulkotājas Silvijas Brices veikumu, nepazaudējot autora vārdu mūzikas noti - visas 5+ zvaigznes.
Par saturu - khm, amerikāņu kalniņi.
Izcili, izcili par tulkošanu, manām sajūtām tuvu par laiku, tā ritējumu, notriekšanu, gaidīšanu, dīkošanu, arī paskriešanu, aizkustinošas nelielas epizodes par mazajām valodām. Starp citu, dīkošana, burvīgs latviešu valodas vārds, reizēm to varētu lietot prokrastinācijas vietā (bet reizēm, kad gūsti baudu no atlikšanas). Un tik labi par poētiku (nē, nē, tas nav šauri par dzeju), kad tajā aizgrābtības mirklī tu esi tikai tagadnē.

" Spožs un aizraujošs teksts var kļūt par blāvu un un kokainu vārdu savirknējumu, ja netiek ņemta vērā vārdu mūzika. ." Ak, tulkotājai Silvijai Bricei ir izdevies!

Ak, jā, par tiem amerikāņu kalniņiem.
Ir pārspriedumi, kam piekrīti, bet vienlaicīgi tie atstāj tevi diezgan vienaldzīgu, varbūt tāpēc, ka 'krīt ārā' no noskaņas. Tas ir par ārstu un juristu kastu. Tad strīdīga (jā, man gribas teikt strīdīga, jo nevarēju saprast, vai piekrītu, vai iebilstu autoram, pat ja viņš runā savu varoņu mutēm) epizode, gara, bet vienalga epizode, jo tā man nesasaucās ar pārējo saturu - par palīdzēšanu nomirt (ok, pievelkot aiz matiem, sasaucas, bet es to nejutu). Un tad, kad grāmatas pirmo pusi esi lēnām lasījis ar baudu, sākas atkārtošanās - gan notikumu pārstāstā, gan jau iepriekš izbaudītās teksta poētikas dublēšana (uzsvars uz poētiku, par ko tiek atgādināta kāda nesena saruna, to burtiski pārstāstot). Un visi tik draudzīgi un dvēseliski tuvi, ka sāk jau apnikt.
Lasīju un domāju, kāds varētu būt grāmatas nobeigums? Lai arī darbā nejutu kāpinājumu, tomēr likās intriģējoši, ar ko autors varētu noslēgt visas sajūtu, cilvēku un notikumu epizodes. Mēģinot iztikt bez maitekļiem, teikšu, ka noslēgumu man vajadzēja iedomāties, un tas ļoti iederējās (sižetiski). Un vienlaicīgi, tur man īpaši izpaudās aizkaitinājums par varoņu savstarpējo attiecību dvēseliskumu, kaut kā mākslīgi vai kinematogrāfiski.

Bet kopumā, rāma un poētiski baudāma grāmata. (Nočiepšu ideju no Ilgas) Rudens grāmata.

"Poēzijai - man šķiet, tai ir saistība ar laika pieredzi," Leilands bija atbildējis. "Varbūt varētu sacīt, tas ir veids, kā ļaut tagadnei pilnībā būt tagadnei. Līdzeklis, kā apturēt laiku. Lasot, aplūkojot gleznas vai klausoties mūziku, mēs liekam mierā pagātni, proti, nevis aizmirstam to, bet gan bez piepūles palaižam vaļā un neļaujam, lai tagadni izkropļo un aizmiglo saspringtas gaidas attiecībā uz nākotni. Poētiskā tagadne ir itin kā izcelta no laika plūduma un nenovēršamās secības. [..] Kaut kas poētisks, kāds teikums, aina, skaņa: tas savaldzina tā, kā nespēj nekas cits. [..] Kaut kas poētisks, pat ja tas ir kaut kas mazs, kāda sīka detaļa, aplūkošanas brīdī piešķir dzīvei tādu dziļumu, kāda tai parasti nav."

[Kaptan HUK · Rating 2 out of 5]

BENDİM SORUN
Mevzuyu önce çeviriden açmalıyım.  Niyesi, iki yıldızı da İlknur Özdemir'in hesabına yatırdım. Pascal Mercier'e zırnık yıldız yok. Aslında çeviriye bir yıldız çıkıyor benden. Bir tanesi fazla yani, fakat istisnai durum var: Sözlerin Ağırlığı'na efsane  çeviri yapılmış. Zor bir metni okunabilir ve yetmiyor,  o soyut paragrafları anlaşılabilir kılıyorsunuz; yaklaşık beş yüz sayfa ve kaliteyi düşürmeden. Şapka çıkarıyorum.       Edebiyat tanrısı bana yanlış ya da sahte başlıkta romanlar yollamaya devam ediyor. Sözlerin Ağırlığı sahte başlıklı romanlardan; orijinali Sözcüğün Ağırlığı. Leyland sözcüklerle değil de alıntılarla, aforizmalarla çalışsaydı o vakit romana hep beraber Sözlerin Ağırlığı ismini koyardık. Ama Leyland maalesef sözcükleri kovalıyor.  Ha sözcük ha söz, ne fark eder durumu var ki bunun ismi kurnazlıktır.       Romana gelirsek; Sözlerin Ağırlığı ne anlatır ne için yazılmış muamma, Pascal Mercier de dahil kimse bilmiyor veya herkes biliyor da ben uyuyorum. Sözlerin Ağırlığı iyilik ve hastalık hikayeleriyle örülü bir distopik evren. Aile hikayelerinden bolca bulunduğundandır ki aile romanı da diyebiliriz. Romanın sık sık geçmişe dönüşleri "eski defterler" romanı da dedirtiyor bana. Yakınlaştırıcı mercekle baktığımızda ise odağa karakterler giriyor.       Sözlerin Ağırlığı efsanevi erkek karakterleriyle dikkat çekiyor: Bir çevirmen olarak sözcüklerle çalışa çalışa sözcükleşen Leyland,  mistik garson Patrick Kilroy, kalbini çalıştırdığından işsiz kalan eczacı Kenneth Burke, gizemli Rus çevirmen Andrey Kuzmin ve entelektüel Paolo Michelis. Dünya kadar yan karakter ve figuranlarla Sözlerin Ağırlığı adeta bir karakter galerisi.       Romanın sorunu neydi peki?       Bendim!       Romanın sorunu sendin. Şaka yapıyorsun? Hayır. İroni? Hayır. Nasıl başardın bunu peki? İnandırıcılık konusunda sorun yaşadım. Bu romanı güle oynaya okumanın tek sırrı, akla hayale sığmayan saçmalıklara gözlerini kapamaktır, bunu yapamadım. Biraz açar mısın?       Derhal efendim: Sayfalarda insanı delirtecek dozda ve yoğunlukta iyilik/güzellik akıyordu. Leyland bir dostuna şirketini kurtarması için servet parayı şak diye verince bir tuhaf oldum. Tanrım ne güzel bir evren dedim. O kadar rahat veriyor ki parayı, sanki git bakkaldan dondurma al da gel der  gibi. Olamaz mı? Veremez mi? Hayatta her şey olur da bu romanda mümkün değil. Niyesi var mı, bu sahneye gelene kadar dünyanın iyiliğini yapıyor Leyland, akşamları da köşesine çekilip mutsuzluğunu sorguluyor. Bu flaş hadiseden on sayfa kadar sonra da başka bir dostu ev sahibi beni evden çıkarıyor diye dert yanınca pat iki dakika sonra telefonla evi satın alıyor Leyland. Salça alır gibi. "Artık kira parası ödemeyeceksin" diye de müjdeyi veriyor Kuzmin'e. Ben tabii o an sarsıntı geçiriyorum. Böyle binlerce iyilik. Hangi birini yazayım diyeceğim ama unuttum iyilikleri. Delirmemek için.Ve sıkı dur. Bağla kendini! Her üç sayfanın  sekizinde hastalık konuşuyorlar. Tanrım bana ne iyi ettin de güç verdin ki hâlâ nefes alabiliyorum. Bahsi edilen hastalıkların bazılları şöyle: Başta migren var, her üç paragraftan beşinde bu hastalığın mevzusu açılır kapanır; akciğer kanseri, bağırsak kanseri,  astım, felç...
Bu arada Leyland'ın sevgili kızı Sophia makarna seçer gibi hayati kararlar alıyor. Doktorlar kibirli konuşuyor diye doktorluğu reddediyor. Olamaz mı? Hayatta her şey mümkündür. Ama bu romanda asla olamaz. Çünkü romanda hiçbir şey olmuyor. Karakterler birer efsane fakat hareket ettiklerinde çuvallıyorlar. Rus çevirmen Andrey Kuzmin'i Leyland elinden tutup kitapevine bi getirişi var ki, sanırsın İsa! Aman Allahım o ne naziklik o ne incelik o ne hürmet. Kendi elime baktım. Bu eli kimse tutmadı dedim.
Açıkçası şu: Pascal Mercier'in kendisini 'hoş tutmak' için meditasyon yaptığı bir tür bilgisayar programı gibi duruyor Sözlerin Ağırlığı.

[Mirjam · Rating 1 out of 5]

Der sprachbegabte Protagonist erhält nach einem ärztlichen Irrtum eine Fehldiagnose, die zu einer Neueinrichtung seines Lebens führt. Der Leser quält sich durch fast 600 Seiten und fragt sich wozu. Die Figuren sind selbstverständlich alle sensibel, hochintelligent und gebildet. Man bleibt unter sich. Die teils pseudophilosophischen Dialoge, in denen sich alle immer einig sind, die ständigen Wiederholungen, die allseits freundschaftliche Verbundenheit wirken zäh, schwerfällig und langweilig. Das Buch wirkt ältlich, angestaubt und ist vor allem unnötig lang.

[Päivi Metsäniemi · Rating 2 out of 5]

Epäröin tarttua kirjaan, kun inhosin Yöjunaa Lissaboniin niin sydämeni pohjasta - minusta se oli pitkitettyä Coelhoa alusta loppuun saakka. Mutta Sanojen paino sai hyviä arvioita, ja sitä tituleerattiin "sebaldlin jalanjäljissä kulkevaksi" vai miten se nyt menikään. Ja ajattelin, että rakastan näitä teemoja; kieltä, kirjallisuutta, kääntämistä, kustantamista - mikä voisi mennä pieleen.

Kaikki.

Coelhomainen "syvällisyys" eli pinnallinen kliseiden varassa pelehtiminen jatkui läpi koko kirjan, ja erityisesti ärsytti kaikki; juoni, ja siinä erityisesti päähenkilön väärään, vakavaan diagnoosiin liittyvä juonenkulku. Kirjailija saa tietysti ottaa vapauksia, mutta valitettavasti missään läntisessä maassa viime tai tällä vuosisadalla asiat eivät olisi voineet mennä noin - ja se syö koko kirjan uskottavuuden. En ymmärtänyt lainkaan onttoa ja pinnallista eutanasia-sivujuonta - mihin se liittyi ja miten se saattoi olla niin yksisilmäinen. Kielen ja kielten merkitys, kääntämisen kauneus ja vaikeus, miten kirjailija keksii tarinan ja on sen vietävänä - vaikka en todellakaan tee mitään tuollaista työkseni, tuntuu että olisin lukioikäisenä jo saanut teemoista yhtä paljon uutta sanottavaa irti. Inhosin henkilöhahmoja, joille sattui liian paljon onnellisia sattumuksia edes lasten satukirjaan. En tutustunut oikeastaan kehenkään kunnolla kirjan aikana. Pölyukon kirjoittama kirja sivistyneistä, valkoisista pölyukoista - muutama nainenkin oli koristeeksi (sivistyneitä, hienoja ihmisiä) mutta he vasta paperinmakuisiksi jäivätkin. Ja se kikkailu toisilla kielillä - englanninkieliset keskustelunpätkät ym. Uskon kyllä muutenkin että kirjailija on sivistynyt ja akateeminen henkilö.

No - onnistuipa ärsyttämään.

[Digdem Absin · Rating 5 out of 5]

Pascal Mercier’ye şimdilik veda zamanı :( Umarım en kısa sürede yeni kitaplarıyla buluşurum.
Sözlerin Ağırlığı benim çok hoşuma giden fakat diğer romanlarından daha yavaş bir tempoda ilerleyen bir kitap. Mercier sevenler kesinlikle beğenecektir; daha önce hiç okumayanlar için ise başlangıç kitabı değil kesinlikle.
Çocukluğunda gördüğü bir Akdeniz haritasıyla büyülenip, Akdeniz’e kıyısı olan tüm ülkelerin dillerini öğrenmeye karar veren, gençliğinde Maltaca, Arnavutça, Sardunya dili gibi nadir diller ve lehçeleri dahil tüm dilleri öğrenmeye çalışan sonrasında da çevirmenlik yapan Simon Leyland’ın öyküsü Sözlerin Ağırlığı. Hikaye Trieste’de yaşayan 60’ larının başında Leyland’ın amcasından miras kalan Londra’daki eve yani ülkesine dönmesiyle başlıyor. Farklı anlatım teknikleriyle Leyland’ın uzak ve yakın geçmişini, gelecekle ilgili kaygılarını ve hayallerini okuyoruz kitap boyunca. Romanda bir çok karakter var ve bu müthiş karakterlerle farklı hikayeler yaratmış Mercier. Belki romanın çarpıcı bir kurgusu ve olay örgüsü yok. Ama her bir karakter ayrı bir güç katıyor hikayeye. Andrey Kuzmin, Kenneth Burke, Pat Kilroy ve Paolo Michelis gibi birçok karaktere bayıldım. Bu karakterlerin yaşam içinde kendilerini konumlandırdıkları pozisyonlara, bir nevi idealizmlerine hayran kaldım. İnsan nasıl ve neden yazar? Çevirmen kimdir ve çeviri hangi duygularla yapılır konularında başucu kitabı gibiydi. Bir kitap yazmanın ve onu farklı dillere çevirmenin nasıl uzun ve sancılı bir süreç olduğunu gördüm. Okuduğum kitaplar ve çeviriler konusunda çok daha seçici olacağım sanırım gelecekte.

Bu incelemeyi yazdığımda Pascal Mercier hayattaydı ve yeni, harika romanlar yazmasını bekliyordum. Artık Türkçeye çevrilmeyen sadece bir romanı var. Umarım çevrilir ve okuma şansımız olur.

[Gedankenlabor · Rating 4 out of 5]

>>Schreiben macht keine neuen Menschen. Aber es schafft Klarheit und Verstehen. Oder doch den Anschein. Und wenn man mit seinen Worten Glück hat, ist es wie ein Aufwachen zu sich selbst, und es entsteht eine neue Zeit: die Gegenwart der Poesie.<<
(Pedro Vasco de Almeida Prado aus „Die Zeit der Poesie“ Lissabon 1903)

„Das Gewicht der Worte“ von Pascal Mercier ist ein Buch, für das ich wahrscheinlich niemals die richtigen Worte finden werde, denn es ist einfach ein ganz besonderes Buch. Es vereint die Kraft von Worten, die Sprache und das Leben miteinander auf einfach literarisch ganz großartige Art und Weise, wie ich finde. Es ist besonders und einfach ein ganz einzigartiges Gefühl in diesem Buch zu lesen, den Zeilen zu folgen und das Gewicht der Worte nahezu spüren zu können...
Pascal Mercier lässt den Leser hier mit leisen Tönen durch die Geschichte rund um Leyland streifen und bewegt sich literarisch wirklich fernab von gewöhnlicher Unterhaltungsliteratur, vielmehr bietet er dem Leser hier ein literarisches Innehalten, Wortkraft und den Zauber der Worte.

>>Sprachen sind Ausdruck von Lebensmelodien, man ist, wenn man die Sprache wechselt, anders im Leben und der Welt. Die Gestimmtheit, könnte man sagen, ist von Sprache zu Sprache eine andere. ...<<

Der literarische Aspekt des Buches hat mir unglaublich gut gefallen und innerhalb der Geschichte gibt es neben Leyland ein paar Nebencharaktere, die mir sehr ans Herz gewachsen sind. Die Briefe, die Leyland hier verfasst gingen mir sehr ans Herz und wären nicht ab der zweiten Hälfte des Buches viele viele Längen gewesen, dann wäre es ein außerordentliches Highlight gewesen. So bleibt es dennoch ein besonderes Buch für mich mit dem Fokus auf dem „Gewicht der Worte“.

[Seher Andaç · Rating 5 out of 5]

Kurgumuzun esaslı karakteri Leyland’ı ben okur olarak tanıdığımda 61 yaşındaydı. Bir oğlu bir kızı vardı. Sevgili eşi Livia 11 yıl önce vefat etmişti. Trieste’de yaşıyorlardı. Cep telefonuna Londra metrosundaki aksamaları duyuran bir program indirmişti. Trieste limanındaki Molo Audace dalgakıranında oturup, bacaklarını aşağıya sallar ve Londra’dan gelecek sinyali beklerdi, özlem sinyalini.
Özlem sinyali.
Yan yana gelince nasıl güzel iki kelime değil mi:) Aynı güzellikte yan yana gelebilen insan karakterleriyle dolu ismine tezat hafif, serin ve ılık bir kitap.
Tüm okurların şerefine 🥂

[Marielle · Rating 5 out of 5]

This book I didn't want to end. I kept re-reading sentences. I absolutely loved it. Both the story as the style.

[Özben Yıldız · Rating 5 out of 5]

Tam hayatımı sorguladığım bir dönemde karşıma çıkmış efsane bir kitaptı. Çevirmen sayfalarca döktürmüş o yazarın, Leyland'ın ruh halini bana iliklerime kadar yaşattı. Tek cümleyle: Ruhların kelimelerle hayat bulmasıydı.
Leyland ile başlayan yolculuk hayatın aslında sandığımız kadsr uzun olmadığını ve kendimiz için yaşamamız gerektigini bizlere sundu. Yanında tabi çocukları arkadaşları ve eski dostları ile masalsı bir anlatım sunsa da bize hayatın gerçekliğini sorgulatan sayfalar cidden yaşamın tek bir renk olmadığını gösterdi. Siyah veya beyaz değil hayat ikisini de kapsıyor.
Bir şeyi kaybettiğimizde onun değerini anlıyoruz. Anlamamız için bazen de kaybetmemiz gerekiyor. Kitaba ilk başladığımda ruhumun derinliklerinde birçok şeyi kaybettim ve Leyland ile aramaya koyuldum. O kaybettikçe ben sorguladım ben kaybettikçe o sorguladı. Her karakterle ayrı ayrı hayatin farklı taraflarını gördük ama Leyland benim için çok farklı bir karakter oldu. Hem onları birbirine bağlayan bir yapı taşı hem de ruhlara dokunan birer ses oldu. Kendi sesini bulmaya giderken bizim de karanlık zihinlerimizde ışık tuttu.
Özet vermek veya karakterlerle olgili ayrıntılı bir şeyler yazmak evet konuyu anlamamızı sağlar. Bence bilmeden çıkılsa yola kendimiz keşfetsek daha çok kendi yolumuz olur. Kaybolmuş zihinlere kesinlikle bu kitabı öneririm.

[Christine Bonheure · Rating 3 out of 5]

Een boek over de schoonheid van taal. Een vertaler/uitgever hoort – verkeerdelijk zou later blijken – dat hij maar enkele weken meer te leven heeft. Totaal ondersteboven van het nieuws regelt hij alles, hij verkoopt zijn uitgeverij en leest er de brieven op na die hij ooit aan zijn overleden vrouw heeft geschreven op zoek naar zichzelf. Ondertussen gaat het leven verder, er is zijn zoon en dochter, de nieuwe mensen die hij ontmoet en oudere bekenden die weer in zijn leven komen. Elk woord is een ode aan de taal en dat maakt het verhaal interessant en lezenswaardig, toch tot ongeveer de helft van het boek. Vanaf dan valt Mercier in herhaling. Zelfs de nieuwe brieven die hij schrijft aan zijn vrouw vertellen over zaken waarover hij het een paar pagina’s ervoor heeft gehad. Saaie bladvulling noem ik dat. Pas wanneer hij op het eind zelf een verhaal schrijft, wordt het weer beter.

[Rita · Rating 1 out of 5]

Een groep onwaarschijnlijk welbespraakte volwassenen die elkaar voortdurend lopen te bevestigen en te papegaaien en te befilantropen. En een auteur die dat allemaal oeverloos blijft herhalen. Veel gebakken lucht, veel huizen die uitgedeeld worden, veel jong gestorven moeders, veel ons-kent-ons en veel alleskunners. En nergens humor om zichzelf wat te relativeren.
Blllll. Wel uit gelezen.

[Ayten Çelebi · Rating 5 out of 5]

6 / 5

5 üzerinden 6, evet. Böyle kitaplar sevdiğim kitapları, yazarları tekrar tekrar okusam mı yoksa yeni yazarlara, yeni kitaplara balıklama dalsam mı ikilemimi sürekli gündemimde tutmama sebep oluyor. Yetmiyor bazen bir kitabı bir kere okumak. Öyle çok birikti ki bende bunlardan...

Felsefecilerin yazdığı romanları sevenlere...

[Daniela Velgosová · Rating 5 out of 5]

Jeden z najkrajších filozofických románov a najlepšia prečítaná kniha v roku 2021.
Príbeh bol krásny, v istých častiach smutný. Smútok striedali myšlienky o slovách, čo všetko sa snažíme vyjadriť počas svojho života. Krásny literárny pôžitok.

[Utti · Rating 3 out of 5]

Il peso (o la maledizione) delle parole

Poco prima di Natale sono caduta, come quasi ogni persona, nel turbine degli acquisti natalizi. A mo' di carota (dopo tanti bastoni a suon di giri frenetici) tra un dono e l'altro ho deciso di fare anche un regalo a me stessa, il nuovo libro di Pascal Mercier.

Con "Treno di notte per Lisbona" era stata una folgorazione, un colpo di fulmine. Quando ho letto "Partitura d'addio", invece, la lettura è stata così dolorosa che sembrava quasi uno di quei momenti di crisi delle coppie, mantenendo però tutto il sentimento e l'emozione. Inutile dire che "Il peso delle parole" assumeva quindi un po' il ruolo di ago della bilancia: che cosa mi avrebbe lasciato Pascal questa volta?

Sulla carta il libro è perfetto. È ambientato tra una città che amo e conosco, Trieste, e un'altra che mi affascina, Londra. Il protagonista lavora in una casa editrice, e anche qui mi è facile immedesimarmi in alcune dinamiche. E quindi?

Il lungo cappello introduttivo è per dire che sono combattuta. Come ha giustamente scritto qualcuno che sa esprimersi meglio di me il libro è troppo lungo, troppo pieno di parole, ti ubriaca a tal punto da annacquare il contenuto. Ed è troppo semplice dire che il titolo è proprio "Il peso delle parole" e che il protagonista fa il traduttore. Se le riflessioni lessicali sono a volte funzionali al romanzo, spesso ne fanno perdere il senso, tanto che ci sono momenti in cui leggi 50 pagine senza capire che cosa dovresti portare con te, che cosa serve per i capitoli successivi. A tratti sembra un esercizio di stile fine a sé stesso.

Il voler essere allo stesso tempo un diario epistolare, un meta romanzo e un romanzo non funziona del tutto e i tanti personaggi, che possono anche piacere, sono tutti troppo. Troppo atipici, troppo speciali, troppo buoni, troppo etici.

Quando ho chiuso il libro mi sono chiesta come potesse essere che dopo 600 pagine rimanessi un po' appesa così, senza aver trovato il bandolo di tutto il racconto.

Perché allora le tre stelle? Perché Mercier continua a scrivere benissimo, righe che scivolano via e ti cullano. Non disilludermi Pascal, diamo un'altra possibilità alla nostra relazione.

[Marina · Rating 5 out of 5]

"Ein ärztlicher Irrtum wirft Simon Leyland aus der Bahn - und eröffnet ihm am Ende die Möglichkeit, sein Leben noch einmal völlig neu einzurichten", heißt es im Klappentext, und überraschenderweise wird damit nicht zu viel verraten. Denn es gibt hier viel mehr zu entdecken als die Geschichte des Lebens mit einer Fehldiagnose: Was empfindet ein Mensch, wenn er davon ausgeht, nur noch wenige Monate leben zu können? Was wünscht er sich? Bleiben die Wünsche dieselben, wenn die Diagnose sich als falsch erweist? Wird man ein anderer nach einer solchen Erfahrung?

Es geht um Sprache(n), um Liebe zum Klang, um Genauigkeit, die die eigentliche Eleganz der Sprache ausmacht. Es geht aber auch um Menschen, zu denen eine Verbindung aufgebaut wird. Und es geht gar nicht anders als diese Menschen sympathisch zu finden und mehr von ihnen erfahren zu wollen. Gegen Ende des Romans erreicht die gegenseitige Sympathie und die Anteilnahme am Leben der anderen eine Höhe, die bei einem anderen Author viel zu sehr nach einem Happy End in Hollywood Style klingen würde, bei Mercier aber zum Nachdenken anregt.

Es geht aber auch um Freiheit, unter Anderem Freiheit von gewohnten Verhaltensweisen: Was kann es anderes sein, was Simon zu einer Kontaktaufnahme bewegt, in einer Situation und Umgebung, in der sie unangebracht ist? Nur die Freiheit, eigener Neugier zu folgen, nicht angepasst sein und - keine Autoritäten anzuerkennen.

Es ist ein Roman, der sich nicht in einem Atemzug lesen lässt. Manchmal scheint er etwas sperrig. Aber - so meine Überzeugung - weil er viel Inhalt und Substanz hat.

[s · Rating 5 out of 5]

kitabın açıklamasını okuduğum andan itibaren sevmeye başlamıştım. elime aldığımda da bu hissimden yanılmadığımı gördüm. genel olarak olaylı bir akışı yok kitabın, onun yerine küçük felsefi sorular, dil'in büyüleyici özellikleri, müziğin ve genel olarak sanatın hayatın akışında arkada akması gerektiği gibi şeylerle doluydu.

ben de bir dil tutkunu olarak leyland'ı, andrey'i çok kere anladım ve onlara düşüncelerinde eşlik ettim. bir sürü dilde bir sürü kelime gördüm, hepsini ayrı ayrı düşünen ve anılarına koyan birini izlerken büyük haz aldım. çeviri konusunda da hem yaralı hem aşık biri olarak yine leyland'ı o masada hayal etmek, migren accompagnée'lerine eşlik etmek harikaydı. tabii birçok yeri de aynı derecede tuhaftı, örneğin bu kadar gerçekçi hazların ardındaki çekingen ve iyilik kokan anlar. aslında bir yandan olağan bu, hem hayalbaz, buğulu bi hayatın gerçekliği ama diğer yandan da sanki dil ve çeviriye, bununla ve başka toplumsal olaylarla gelen felsefik öğelerin yanında hayatın akışındaki diğer "önemsiz" kavramlar daha az irdelenmiş ve bundan da buğulu kalmış gibi.

mercier'in okuduğum ilk kitabıydı ve kendisini sevdim. darısı diğer kitaplarına.

çevirmen'in ve emeği geçen herkesin de ayrıca eline sağlık. bi çevirmen olarak ilknur hanım'ın fikirlerini duymak isterdim bu çevirisi hakkında. buna dair bir röportaj yapılmış, derhal ona bakmalı.

[Evi · Rating 1 out of 5]

"Je mag" zeg ik tegen mezelf. Haal dat gewicht aan woorden van je nachtkastje. Steek het in een boekenruilkastje. Laat iemand ervan genieten die 500blz details aankan. Ik kan het niet. Sinds mei probeer ik erdoor te komen. Ik zou bijna beginnen twijfelen of ik eigenlijk graag lees? Het heeft alles: een filosoof als schrijver, een onderwerp dat me ligt, de zin van het leven die pagina's lang onderzocht wordt, maar het raakt me voor geen sikkepit. Precies hetzelfde heb ik ervaren met Nachttrein naar Lissabon. Het enige dat ik me daar nog van herinner is een rare broer-zus verhouding en iets met een blauwe deur of een blauw huis. En veel gekauw en geherkauw op woorden. Ik ben er klaar mee, voor mij wegen ze te zwaar.

[Michael H. · Rating 5 out of 5]

Ich gebe es zu, ich habe „Das Gewicht der Worte“ von Pascal Mercier ziemlich schnell ins Herz geschlossen. Ein Buch ins Herz zu schließen heißt, es freudig und voller Zuneigung und Neugierde aufzuschlagen, sich jedes Mal sehr schnell wieder einzufühlen und einzudenken.
Das Buch zog mich hinein: Wie ungemein reizvoll schien mir die Vorstellung, selbst ein Engländer zu sein, der eine Italienerin heiratet und mit ihr nach Triest zieht – zumal ich selbst einmal eine Italienerin angehimmelt hatte und damals vor dem großen Schritt einer länderübergreifenden Liebesbeziehung zurückgeschreckt war. Auch im weiteren Romanverlauf gab es neue Anknüpfungspunkte. Wie reizvoll war die Fantasie, später in London einen Neuanfang zu versuchen – gerade London ist für mich selbst schon lange ein Sehnsuchtsort.
Bezaubernde Orte und bezaubernde Lebensfantasien, die daraus erwachsen – das kann doch nicht reichen, einen Roman von knapp 600 Seiten spannend zu finden, oder? Nein, das reicht nicht. Dazu kam, dass mich viele der Themen, um die das Buch kreist, im Innersten berührt haben – die Endlichkeit des Lebens und speziell die Lebenssituation eines Mannes um die 60, dazu die Botschaft, wie wichtig es ist, im Verlauf seines Lebens sich selbst und seinen Weg finden – zumal ich immer wieder und sehr oft im Leben das Gefühl hatte, an meinem wahren Selbst vorbei zu leben.
Die Bedeutung eines Buches entsteht in der Wechselwirkung zwischen Text und Leser, zwischen dem, was der Autor hineingelegt hat, und dem, was der Leser herausliest. Bei mir war es nur ansatzweise die Faszination der Sprache und der Sprachen, also das titelgebende „Gewicht der Worte“, das mich an dieses Buch gefesselt hat. Bei mir waren es die Suche nach dem Lebenssinn und die Frage nach dem Umgang mit dem drohenden Tod, die mich gepackt hatten und mich durch eine umfassende Durchleuchtung dieses Themas über mehrere hundert Seiten nicht losließen. Daher hätte ich den Roman anders genannt, vielleicht „Leben und Tod“ oder „Auf der Suche nach dem Sinn“ oder „Ein Mann auf dem Weg zu sich selbst“.
Dass es in diesem Roman auch darum geht, dass Worte verschiedener Sprachen nie ganz das Gleiche bedeuten, wie etwa „fair“ oder „gerecht“, ist ein reizvoller Nebenaspekt, aber nicht das tragende Gerüst dieses Buches.
Ich will hier jedoch nicht als Kritiker urteilen, sondern als mitgerissener Leser schwelgen. Ich will nicht scharfsinnig Fehler und Unklarheiten brandmarken (das haben die meisten professionellen Kritiker in ihren Buchkritiken zu diesem Roman getan – und das ist ihr gutes Recht), sondern von einem schönen Leseerlebnis schwärmen. Ich habe einen Teil meiner Lebenszeit mit den Geschöpfen von Pascal Mercier verbracht, und es war ein Gewinn, diese Figuren, ihr Leben, ihre Einsichten und ihre Konflikte kennen zu lernen. Dass ich den Roman so lesenswert fand und ihn dabei vermutlich auch ein Stück weit verklärt habe, das wiederum ist das Recht jedes Lesers. Niemand ist ja gezwungen, sich die spezielle Sichtweise eines Kritikers zu eigen zu machen.
Dennoch abschließend noch ein paar Bemerkungen in Gedanken an Äußerungen einiger Kritiker: Mercier nutzt Namen und Begriffe als Signale, mit denen er eine Person, eine Stadt, ein Land, ein Haus, eine Lebenssituation wachruft – bei der Stadt Triest ist es der Kai „Molo Audace“, den Mercier immer wieder nennt, sobald von Triest die Rede ist. Mit dem Russen Andrej Kuzmin verbinden sich die vernarbten Handgelenke, mit Kenneth Burke verknüpft sich das Cellospiel. Mercier lehnt sich damit ein wenig an die Motivtechnik bei den „Buddenbrooks“ an, wo Thomas Mann beispielsweise Christian Buddenbrook oft mit dessen Hakennase oder den Hausarzt Dr. Grabow mit „Taube und Franzbrot“, die er als Heilmittel verordnet, in Verbindung bringt.
Italien wird so das Land der Spaghetti, London die Stadt mit der U-Bahn („tube“) und den vielen U-Bahn-Stationen. Zugegeben, so prägnant und prägend wie Thomas Mann gelingt Pascal Mercier diese Motivtechnik nicht. Und er hätte sie ruhig öfters und ausgefeilter anwenden können – denn manche Figuren blieben in meiner Vorstellung verschwommen. Vieles jedoch in diesem Roman hat sich mir sehr eingeprägt und Mercier sind einige großartige Vorstellungsbilder gelungen – die Landkarte des Mittelmeers im Haus von Warren Shawn, die Fahrten mit der Fähre nach Muggia, das Belsize Retreat Hotel, die Kneipe des Iren Pat Kilroy.

[Tuti · Rating 3 out of 5]

(read in german) loved the first half - many interesting thoughts and questions about finding a meaning in life and a place to call „home“ - but a disappointing second half. about 300 pages too long... telling not showing, and then telling again in form of letters... it would gave profited from editing into a much shorter book.

[Yvonne Janot · Rating 1 out of 5]

Unreadable, totally tedious. Very disappointing.

[Heidi · Rating 3 out of 5]

Sanojen paino on fantasia miehestä, jonka elämässä kaikki läheiset ihmiset ovat pelkästään hyviä toisilleen. Lapset ovat kiinnostuneita samoista asioista kuin vanhempansa, kaikki ovat lukeneita, kielitaitoisia, sanavalmiita ja älykkäitä. Raha ei ole ongelma, vaan sitä riittää ystävien pelastamiseen isoistakin talousvaikeuksista. Tarina alkaa, kun Italiassa lähes koko aikuisikänsä asunut englantilaismies Leyland kohtaa elämänsä kolmannen suuren järkytyksen. Ensimmäinen oli rakkaan vaimon yllättävä kuolema joitain vuosia sitten, toinen oli lääkärin antama aivosyöpä-diagnoosi muutama kuukausi takaperin. Kolmas oli diagnoosin osoittautuminen sairaalan virheeksi - juuri kun hän on hyvästellyt kaikki läheisensä sekä myynyt vaimoltaan perimänsä kustantamon! Niinpä kuolemantuomion peruminen ei ole pelkästään iloinen uutinen, vaan se herättää myös suurta vihaa ja neuvottomuutta. Mitä hän nyt elämällään tekee, kun hän ehti jo pistää sen niin siististi pakettiin ja myydä pois yhteisen elämäntyön? Pohtiakseen mennyttä ja tulevaa hän matkustaa takaisin Englantiin vanhalta perhetuttavaltaan perinnöksi saamaansa taloon. Ehkäpä sieltä löytyy uutta sisältöä elämään.

Sanojen paino käsittelee yksin jäämistä, sairautta ja kuolemaa. Tarina on täynnä yksinäisiä miehiä, jotka ovat menettäneet rakkaansa joko sairauksille tai kipeässä erossa. Yksi on käynyt jopa vankilassa tapettuaan pikaistuksissaan rakastettunsa uuden mielitietyn. Pari muuta miestä, jotka opimme tuntemaan vain oikeusjuttujensa kautta, taas joutuu vankilaan tapettuaan parantumattomasti sairaan ja kivulloisen vaimonsa. Eutanasiasta rankaiseminen onkin seikka, mikä saa tarinan henkilöiden päreet palamaan. Arvokas, omaehtoinen kuolema on kaikkien toiveissa. Toinen suuri teema on tietysti otsikon lupaamat sanat, sillä Leyland on lukuisia kieliä taitava kääntäjä ja tulkki, joka kiinnittää suurta huomiota sanojen painoihin ja sävyihin eri kielissä. Teema toi mieleen juuri lukemani Borgesin esseekokoelman, jossa hänkin kannustaa opettelemaan eri kieliä ja makustelemaan niiden sointia ja yllättäviä eroja. Ajatus kieltämättä käy järkeen..

Helsingin sanomat kritisoi teosta vanhanaikaisesta kulttuurielitismistä, ja jotain sellaista tässä ehkä onkin. Itse kuitenkin luin tämän lähinnä fantasiana hyvästä elämästä. Oli mukava lukea vaihteeksi, kuinka asiat lopulta lutviutuvat, elämä kantaa ja ihmiset ovat lempeitä ja kohtelevat toisiaan hyvin. Vain keskustelujen kääntyessä “valkoiseen ja mustaan kastiin”, kuten tarinan henkilöt lääkäreitä ja lakimiehiä halveksien kutsuvat, tarinaan kertyi sappea ja tuomitsevuutta, joka siihen ei mielestäni oikein sopinut. Muuten lukukokemus oli oikein kaunis ja ajatuksia herättävä.

[Alisa Kiļjane · Rating 5 out of 5]

Romāns, kas no manis prasīja vairāk uzmanības un laika nekā sākumā es biju domājusi. To es izskaidroju tā - es biju ar visu galvu iekšā, autora piedāvātajā stāstā. Ļoti interesanti, saistoši un skait pēc katras īsākas vai daudz garākas atkāpes bija nepieciešama pauze izlasītā sagremošanai un ietvertās pievienotās vērtības apzināšanai.

Stāsts par vīrieti, kura dzīve, citu cilvēku nekompetences dēļ, kardināli izmainījās. Viņa dzīve uzņēma citus apgriezienus; domas pievērsās pie tām svarīgām lietām, vietām un domām, kuru laiks vēl it kā nebija pienācis. Un visam tam pa virsu notiek reflektēšana pa izteikto un noklusēto vārdu nozīmi un spēku.

Romāns, kura galvenais varonis vēlas izrauties no citu rakstītā vai izteiktā vārda un būt pašpietiekams. Savas balss un savu vārdu meklējumos ir jābūt vienmēr, galvenais nebaidīties tos dzirdēt skaļi.

[Vera · Rating 3 out of 5]

This is a slow book. Not much is happening over 572 pages. The worst thing has happened already, and has turned out to be false, before the story starts. There isn’t a quest for an mysterious author, as was the case in Mercier’s bestseller Nighttrain to Lisbon. Rather, this book takes you into the life of Simon Leyland, a translator by trade, a lover of words and languages.
All the people mentioned throughout share that fascination, which leads to many interesting discussions on terminology and the sound of certain words in certain languages. Having studied semantics and language sciences, I thoroughly enjoyed that. I also loved the philosophical touch of the book. I had wished philosophy would play just as big a role as it did in Nighttrain.
What I didn’t like so much were the many anecdotes. There were lots of side characters who were introduced with pretty much all of their life’s stories. And then they were repeated in letters.
By the end of the book, Leyland begins writing his first ever story, rather than translating or retelling other’s stories in other languages. Without giving away too much: it is then that Mercier’s book falls into place and everything makes total sense.
Leyland is probably in his early sixties, and more than once during reading I asked myself if readers of that same age category would enjoy it more than I – being 30 – did now. I don’t recognize the feeling of “being finished with life” in a satisfied way; that’s not because life treated one badly, but just because it’s been enough, one has seen everything, felt everything, and just is nourished.

[Melika Khoshnezhad · Rating 3 out of 5]

قطعاً در مقام مترجم و تسهیلگر کتابخوانی که تمام جنبه‌های کارم با کتاب‌ها و واژه‌ها گره خورده،‌ خواندن کتابی درباره‌ی یک مترجم و درگیری‌هایش با زبان و واژه‌ها بی‌نهایت برایم ارزشمند و لذت‌بخش بود. یکی از ترس‌هایی که در طول این بیش از یک دهه درگیری با ترجمه همیشه با آن مواجه بوده‌ام، این بوده که کم‌کم آن‌قدر در واژه‌ها و جملات دیگری و برگرداندن‌شان به زبان مادری غرق شوم که واژه‌ها و جملات خودم را گم کنم و دیگر نتوانم راحت بنویسم و برایم خیلی جالب بود که قهرمان «وزن کلمات» هم بعد از سال‌ها ترجمه هراس مشابهی را تجربه می‌کرد. و البته تأکید بر این مسئله که کسانی که با زبان دارند، همیشه به جزئیاتی توجه می‌کنند که در بسیاری مواقع از دید بقیه به‌راحتی بیرون می‌مانند و چه‌بسا همین غفلت به فاجعه‌های بزرگی می‌انجامد بی‌نهایت خوشم آمد.
اما، این کتاب در واقع به نظرم یک رمان داستانی نبود؛ بیشتر کتابی بود برای بیان نظرات نویسنده درباره‌ی زبان و اهمیتش. به همین دلیل از اواسط کتاب خیلی روند افت کرد و من هم دیگر نتوانستم خیلی با کتاب همراه شوم و خیلی طول کشید تا تمامش کردم. اول کتاب شروع درخشانی داشت، پایان هم خیلی زیبا و خوب بود، اما قسمت میانی کتاب کمابیش از ریتم افتاده بود.
در کل، به نظرم اگر عاشق زبان‌اید یا به‌نوعی با این مبحث سروکار دارید، از این کتاب لذت خواهید برد، اما نباید انتظار داستان چندان درخشانی را داشته باشید.

[Sophia Wordworld · Rating 3 out of 5]

"Das Gewicht der Worte" ist mein erster Roman von Pascal Mercier und hat als Geburtstagsgeschenk zu mir gefunden. Mit über einer Woche habe ich verhältnismäßig lange für diesen 576 Seiten langen Roman gebraucht, der zugleich Betrachtung eines Lebens, Studie von Sprache, Worten und Literatur und philosophische Diskussion ist. Dabei ist das Geschilderte vom ersten „Welcome home, Sir“ bis zum letzten „Welcome home, Sir“ zwar durchaus beeindruckend, interessant und anregend, aber leider ohne Spannung und eher ermüdend erzählt, weshalb ein gemischter Gesamteindruck zurückbleibt.

Die Gestaltung des Romans passt ganz hervorragend zu dieser stillen, zurückhaltenden, aber ausgefeilt hintersinnigen Geschichte. Zu sehen ist die Molo Audace in Triest, die eine wichtige Rolle im Roman spielt und ein energisch schreitender Mann im Anzug, der mit seinen grauen Haaren und dem nachdenklich gesenkten Kopf durchaus der Protagonist sein könnte. Auch der Titel passt hervorragend - geht es hier doch vor allem um die Möglichkeiten, die Nuancen und den Stellenwert von Sprache. Pascal Merciers Erzählung ist in 45 Kapitel aufgeteilt, welche zum Teil Briefe und Ausschnitte aus anderen Romanen enthalten, welche kursiv abgedruckt sind.

Erster Satz: "Welcome home, Sir", sagte der Beamte bei der Passkontrolle am Londoner Flughafen."

Wir steigen bei einem wichtigen Einschnitt im Leben von Simon Leyland, dem Hauptprotagonisten in den Roman ein. Nachdem er 11 Wochen mit einer grauenvollen Fehldiagnose gelebt und seine Angelegenheiten zum Abschluss gebracht hat, wagt er nach der erleichternden Nachricht einen Neuanfang und startet in einen neuen Lebensabschnitt. Dazu zieht er nach London in die Stadt seiner Kindheit, wo ihm sein Onkel ein Haus vererbt hat, und beginnt diese neu zu entdecken und dabei sein Leben Revue passieren zu lassen. Gut die erste Hälfte des Romans bringen wir so damit zu, Leylands Vergangenheit kennenzulernen und zu erforschen, wie er an diesem Punkt gelandet ist: alleine in London mit verkauftem Verlag, erwachsenen Kindern und einer überraschend großen Menge restlicher Lebenszeit zum Füllen. Dabei passiert auf der Handlungsebene erschreckend wenig. Im Grunde betrachten wir Leyland, der sein Leben reflektiert, über Übersetzungen brütet, über Nachgedachtes mit seinen Freunden und seiner Familie diskutiert, über Diskutiertes wiederum nachdenkt und seine Schlussfolgerungen dann in Form von Briefen an seine verstorbene Frau festhält. Diese Erzählweise hat zur Folge, dass es viele Wiederholungen gibt und praktisch alle Gedanken mehrmals am Leser vorbeiziehen.

"Es war ein Dunkel nach dem Ende eines Lebens, ein Dunkel, in dem die Zeit nicht mehr floss. Er würde nachher überall Licht machen und sie von neuem zum Fließen bringen. Aber nicht gleich. Er bestellte noch einmal Tee und etwas zu essen. Jetzt, da er wieder eine Zukunft hatte, wollte er verschwenderisch mit seiner Zeit umgehen. Spüren, wie sie verstrich, ohne dass er etwas tat. Spüren, dass er nicht mehr atemlos einem Ende zutrieb. Spüren, dass er Dinge aufschieben konnte, ohne es später zu bereuen."

Diese Reflexion des Kreises von Leylands Lebens hat durchaus seinen Reiz, wenn man zwischen den Seiten versunken ist, sobald man das Buch jedoch zur Seite legt, weiß man nicht so recht, weshalb man weiterlesen sollte. Es gibt keine drängenden Fragen, deren Antwort man erhalten will, keine großartigen Entwicklungen oder Geschehnisse werden in Aussicht gestellt und auch für seine packende Handlung ist Pascal Mercier alles andere als bekannt. Es ist also von Beginn an schlichtweg keine Spannung vorhanden! Während man in der ersten Hälfte des Romans durch aufschlussreiche Rückblicke auf vergangene Geschehnisse wie Leylands Fehldiagnose, seine Kindheit oder seine verstorbene Frau bei Stange gehalten wird und ständig neue Informationen erhält, die das Gesamtbild runder machen, leidet die zweite Hälfte des Romans stärker unter dem Fehlen jeglicher Spannung. Man lässt sich auf das Lesen ein, lässt sich die ein oder andere Formulierung auf der Zunge zergehen und wartet, wohin die Geschichte hinführt. Bis etwa 130 Seiten nach Beginn hat mir das auch gereicht, doch ab dort drängte sich die Frage auf: wohin führt das Ganze?

"Alles, was für ihn jemals gezählt hatte, waren Worte. Etwas existierte erst wirklich, wenn es benannt und besprochen wurde. Er hatte sich das nicht ausgesucht, es war ihm zugestoßen und war von Anfang an so gewesen. Oft hatte er sich gewünscht, ohne Worte bei den Sachen zu sein, bei den Sachen und den Menschen und den Gefühlen und den Träumen - und dann waren ihm doch wieder die Worte dazwischengekommen."

Und die Antwort ist leider: nirgendwohin! Es kommt ein Punkt in der Geschichte, ab wo beinahe alle Geheimnisse gelüftet und viele der kleinen Spannungsbögen ihren Höhepunkt erreicht haben und nur noch schrittweise Neues passiert. Ab hier wird das Buch deutlich schwächer, büßt Lebendigkeit und Antrieb ein. Auch die Wiederholungen, die durch den besonderen Erzählstil mit bedingt sind, werden ab diesem Punkt nochmal mehr, sodass sich das letzte Drittel recht zäh liest. Dazu kommt, dass wir recht ziellos durch die Handlung steuern und ich bald das Gefühl, ich hätte noch 200 Seiten mehr über Simon Leyland lesen können, oder auch 200 Seiten weniger und das hätte keinen großen Unterschied gemacht. Ich habe die zweite Hälfte und auch das Ende also als eher willkürlich gewählt empfunden. Es fehlte mir hier eine klare Struktur, ein erkennbares Ziel, ein Schlusspunkt - so ist die gesamte Gestaltung der Handlung eher unbefriedigend.

"Wir leben ja mit dem Gefühl, in enger, nahtloser Verbindung mit unserer Vergangenheit zu stehen und den Faden unseres Lebens ohne Riss und Unterbruch von Tag zu Tag fortzuspinnen. Es wäre unerträglich, dieses Gefühl zu verlieren. Doch die Wahrheit ist es nicht: Unser Leben ist eine lange, verschlungene Kette von schwimmenden Inseln der Erinnerung umspült von Vergessen, wir springen von der einen zur anderen, hin und zurück, und wir sind Virtuosen darin, die Brüche mit Geschichten zu übertünchen, die den anderen und uns selbst ausgreifend und erfinderisch vorgaukeln, wir stünden auf einem festen Grund durchgängigen Erinnerns."

Doch bewegen wir uns mal von der zweitrangigen Handlungsebene weg und betrachten den Inhalt genauer. Um ehrlich zu sein: rückblickend fällt es mir schwer, genau zu sagen, worum es hier überhaupt ging: um alles und nichts eben. Pascal Mercier unternimmt hier eine Reise durch die Sprachen des Mittelmeerraums, durch die Literatur und stellt einige Fragen zu Tod, Freiheit, dem Wert des Lebens, dem Wesen der Zeit und der Substanz der Poesie. Dabei bleibt er jedoch an eine einzelne Perspektive, ein einzelnes Leben gebunden, das von Hoffnung, Schmerz, Orientierungslosigkeit und intensiven Begegnungen geprägt ist, weshalb die Auseinandersetzung mit den wichtigsten Themen eher einseitig erfolgt und die Reflexion nicht wirklich ins Philosophieren übergeht. Auf einigen Aspekten wie das Recht auf Selbstbestimmung des eigenen Ende werden dabei immer und immer wieder wiederholt, während anderes, was mir selbst zum Thema Freiheit einfallen würde, gar nicht erst zur Sprache kommt.

"Es ist etwas Großes, Gewaltiges, wenn man vor jemanden hintritt und ihn fragt, wie seine eigene, seine ganze besondere Stimme klinge, in der Art, wie seine Worte kämen, und der Art, wie die Bilder seiner Fantasie sich formten. Diese Frage ist geeignet, jemanden aus der Fassung zu bringen"

Einige interessante Anstöße und Gedanken werden hier zwar eingearbeitet, vieles bleibt aber sehr lebensfern und wenig greifbar, sodass ich mit einigem nicht viel anfangen konnte. Das hängt unter anderem damit zusammen, dass die Hauptfigur in einer Blase lebt, in der Geld keine Rolle spielt, stundenlang über Sprachen und Worte philosophiert werden kann und alles Gewöhnliche eine außergewöhnliche Bedeutung hat. Er pendelt zwar zwischen den beiden Städten Triest und London, fährt Tube, sitzt an der Molo Audace, schreitet Straßen entlang und besucht Sehenswürdigkeiten, die ich selbst schon gesehen habe, scheint aber doch auf einem ganz anderen Planeten zu leben als ich. Pascal Leyland gibt uns tiefe Einblicke in die Gefühls- und Gedankenwelt seiner Hauptfigur, jedoch ohne wirkliche Nähe zu ihm entstehen zu lassen. Egal ob während der direkten Beschreibung des Geschehens, in Dialogen oder in Briefen - hier spricht nie die Person direkt, sondern da ist immer noch eine trennende Erzählinstanz zwischen Leser und Figur, die somit eher ein spannendes, abstraktes Untersuchungsobjekt blieb und wenig zu Bezügen zur eigenen Person einlud. Grundsätzlich finde ich es wahnsinnig spannend, die Welt aus anderen Augen zu betrachten, aber hier kann man als Leser kaum Spuren seines eigenen Lebens in der Geschichte wiederfinden und bleibt somit über die gesamten 572 Seiten hinweg ein mittelmäßig motivierter Zuhörer.

"Manchmal nimmt das Wort einer Sache den Schrecken, und es ist eine Befreiung, es auszusprechen. Doc manchmal spüren wir: Das Wort würde den Schrecken noch größer machen. Dann halten wir es unter Verschluss. Und manchmal verwechseln wir die beiden Fälle."

Zum Eindruck dieser scheinweltlichen Blase tragen auch die hier auftauchenden Figuren bei. Grundsätzlich hat mir die Gestaltung der Nebenfiguren gut gefallen. Pascal Mercier unterläuft nur ein einziger Fehler: sie sind alle vieeeel zu ähnlich. Von seinen Kindern über seinen Nachbar in London, seine ehemaligen Verlagsmitarbeiter bis hin zu befreundeten Autoren haben wir es hier ausschließlich mit feinsinnigen, aufrichtigen Gutmenschen zu tun, die sich in ihrer Tiefgründigkeit sehr gefallen, ein Geheimnis aus ihren erlebten Abgründen machen, Problemen haben sich zu öffnen und mit einem unübersehbaren Bedürfnis nach Halt und Hilfe der Hauptfigur die Möglichkeit geben, als Held aufzutreten. Entwicklungen finden hier nur statt, wenn sie der Profilierung von Leyland nutzen, alle scheinen immer einer Meinung mit ihm zu sein und bald verschwimmt der englische Apotheker Kenneth Burke mit dem russischen Ex-Häftling Andrej und selbst der vermeintlich etwas einfachere Kellner Pat entpuppt sich schnell als feingeistiger Intellektueller. Eine zupackende, andersdenkende Kontrastfigur, die Leyland aus seiner Blase ab und zu mal heraus holt, hätte der Geschichte also definitiv gut getan.

"Aus verborgenem, verschwiegenem Wissen war ausdrückliches, in Worte fassbares Wissen geworden. Es war kein abstraktes Wissen, es wirkte in das Erleben hinein. Es war wie ein Aufwachen, ein unaufhaltsames Aufwachen, das ich mit den ersten Phantasien und den ersten Sätzen in Gang gesetzt hatte, und ich war am Ende nicht mehr dieselbe wie vorher."

Ich halte also fest: kaum vorhandene Spannung, spannende Anstöße aber fehlende Greifbarkeit und Figuren, die zunehmend zu einem Einheitsbrei verschwimmen - das klingt alles andere als der Stoff, aus dem ein Stück Weltliteratur gemacht ist. Weshalb würde ich "Das Gewicht der Worte" also dennoch als lesenswert einstufen? Das hängt vor allem mit der Sprache des Autors zusammen, die hier ganz dem thematischen Fokus entsprechend leise, zurückhaltend, reflektiert und ausgefeilt ist. Vor allem die vielen Einbezüge anderer Sprachen, vor allem französisch, englisch und italienisch, machen die Erzählung vielschichtig und komplex und durch die wenige Handlung hat der Autor viel Raum, Nicht-Stoffliches in Worte zu kleiden. Dabei ist aber auch nicht die Erzählweise über jede Kritik erhaben. Negativ aufgefallen ist mir, dass man zwar deutlich merkt, wie sehr der Autor an jedem Wort gefeilt hat, aber trotzdem oder gerade deswegen nicht alles natürlich schien. "Das Gewicht der Worte" ist ohne Zweifel sehr schön und feinsinnig geschrieben, an manchen Stellen fast poetisch, aber leider hatten auch viele Worte einen angeberischen Beigeschmack und fügten sich nicht mühelos in die Erzählung ein. Pascal Mercier hat hier viele gewichtige Worte gefunden, wirklich zu berühren und mitzureißen verstehen diese jedoch nicht. Das Lesen bleibt Arbeit und man spürt das Gewicht dieser Worte mit jeder Seite.

"Die Phantasie - das spüre ich so deutlich in diesen Tagen - ist der eigentliche Ort der Freiheit."


Fazit:

Pascal Mercier erzählt leise, zurückhaltend und reflektiert von Wendungen des Lebens, der Gegenwärtigkeit der Poesie, dem Wesen der Zeit und vor allem von Sprache, Wörtern und Literatur. Sprachlich zwar auf hohem Niveau fehlt "Das Gewicht der Worte" aber Spannung, Lebendigkeit und eine klare Struktur.

3.5 von 5 Sterne!

[Karoliina Timonen · Rating 4 out of 5]

4,25/5