بنظرم این کتاب پاسخ سوال ما که چطور طیفهای مختلفی از مردم به حاج قاسم علاقه داشتند رو میده. مدارا کردن، به معنی کوتاه اومدن از اصول نیست. این مدارا وقتی نتیجه میده که معنیش تحمل زوری نباشه. مدارا برای به نتیجه رسیدن واقعی باشه. همدلی و گفتوگو شاید کلید اصلی این ماجراست.
نادر ابراهیمی توی آتش بدون دود یه جمله داره که میگه: مردم هیچوقت «حالِ» بد کسی را به گذشته خوبش نمیبخشند.
اما ما توی این کتاب برعکس این قضیه رو میبینیم. اینکه ما یاد بگیریم از بدیهای بقیه بگذریم و ببخشیم. وقتی میبینیم خوبیهای طرف وزن سنگینی داره. ما خیلی دیدیم توی عرصه سیاست آدمها چقدر راحت حذف میشند. نه صرف اشتباه حتی، بهخاطر اختلاف نظر! اون هم گاهی حتی جزئی. دشمن تراشی و مخالف تراشیهای بیخودی. به نظرم این کتاب درسهای شخصی خیلی خوبی داره که بفهمیم برای رسیدن به یسری درجات معنوی و شخصی، باید راه خیلی طولانیای رفت. راهی که به استمرار اون به ثمر میشینه.
باید در نظر داشت که روایت یک قهرمان که خصلت قهرمانی در ذاتش است نیاز به درشتنمایی ندارد، زیرا اساسا در پی قهرمانسازی نیستیم بلکه او در خود ویژگیهای یک قهرمان را دارد و فقط باید درست روایت شود (کتاب «از چیزی نمیترسیدم» که به قلم خود شهید قاسم سلیمانی نوشته شده، مصداق خوبی درباره روایت این شخصیت بدون اضافهکاریهای مرسوم است). اتفاقی که در اغلب روایتها به آن توجهی نمیشود و همین به روایت و شخصیت لطمه میزند.
کتاب حاج قاسمی که من میشناسم روایت رفاقت چهل ساله علی شیرازی با سردار است. این کتاب در دوازده فصل، از دوازده وجه به زندگی و شهادت این شهید بزرگوار پرداخته. غالب کتاب خاطرات آقای علی شیرازی از ایشون هست. از اولین روزهای آشنایی تا شهادت و بعد از اون هست. کتاب به شکل جذاب و گیرایی ابعاد مختلف زندگی ایشون رو بیان کرده. حساسیت های ایشون، سلوک و گرایشات مذهبی و سیاسی ایشون حتی سیر تکامل روحی ایشون از یک فرد انقلابی به فردی که خود معرف یک مکتب است. چیزی که برای من جالب بود قاطعیت ایشون در اعتقادش در حین نرمش در برابر خطای افراد هست. تمام تلاششون رو می کردند که دست افراد رو بگیرند. خطوط قرمزی داشتند که مبانی اعتقادشون بوده و بر اساس همون میزان، جهت گیری می کردند. این اعتقاد راسخ برای من جذاب بود. به شدت حواسشون به نیروهاشون و خانواده هاشون بوده. علاقه عجیبی به کشور و به ویژه کرمان واقعا ستودنی بود. و بیش از همه و غبطه برانگیزترین بخشش برای من، اخلاص خاص ایشون بود که واقعا، خارج از تصور من بود. بسیار برای من جذاب بود. اگر کسی بخواد ابعاد اجتماعی شهید سلیمانی رو بدونه این کتاب گزینه خوب و مختصری هست که با زبانی شیوا به این مسئله پرداخته. این کتاب به کوشش سعید علامیان و توسط انتشارات خط مقدم چاپ شده.
علی شیرازی از زمان جنگ مسئول تبلیغات لشکر ثارالله به فرماندهی حاج قاسم بود. همچنین او چند سال نیز نماینده ولی فقیه در سپاه قدس باز به فرماندهی شهید قاسم سلیمانی بود. این مسئولیت ها در کنار رفاقت و رفت و آمدش با حاج قاسم، باعث شده تا خاطرات زیادی از او داشته باشد و این کتاب روایت بخشی از خاطرات او از این شهید بزرگوار است کتابی اثرگذار و مفید برای شناخت حاج قاسم و الگوبرداری از ایشان است
کتاب حاصل مصاحبه ١٨ ساعته با یکی از رفقای چهل سالهی حاج قاسمه که سعی کرده در طی این مدت با بیان خاطراتی از ایشون ابعاد مختلف شخصیتی قاسم سلیمانی رو شرح بده؛ از شهادت سردار شروع میشه و با تشییع سردار خاتمه پیدا میکنه. طبیعتا چون کتاب مصاحبه شفاهی هستش گاها از چارچوب خارج میشه اما در مجموع به نظر میرسه موفق بوده. به شخصه واسه من مفید بود. یه دید کلی نسبتا خوب بهم داد هرچند که به گمانم بازهم ابعاد شخصیتی سردار فراتر از اینها بوده. از نظر ویراستاری نسبت به کتابهای قبلی این نشر خیلی جلوتر بود هرچند باز هم مشکلاتی داشت که امیدوارم تو چاپهای بعدی اصلاح بشه. چهار ستاره بابت اهمیت موضوع و شخصیت مهمی که بهش پرداخته شده.
این کتاب، خاطرات علی شیرازیه، کسی که از دوران جنگ همراه حاج قاسم بوده، زمانی مسئول تبلیغات لشگر ثارالله بوده و باد به عنوان نماینده ولی فقیه در نیروی قدس، با یک فاصله بسیار نزدیک حاجی رو همراهی کرده. این قرابت نویسنده به سوژه به سبب شناخت و اشرافی که یاجاد کرده یک مزیت بزرگه. خوبی دیگر کتاب اینه که ادبیات بسیار روانی داره، حاشیه رفتن و حرف اضافه نداره و تقریبا خیلی خوب روی سوژه اصلی تمرکز کرده. از بین آثاری که در مورد شهدا خوندم مدل این کتاب خیلی نزدیک به انتظارم بود، پرداختش حول شخصیت شهید همون چیزی بود که من میخواستم و دوست داشتم بدونم. در کل برای شناخت شخصیت و سبک زندگی حاج قاسم عزیز منبع خوشخوان و خوبی بود.
خوندن خاطراتِ حاج قاسم چه از زبان خودش و چه از زبان دوستانش همیشه برایم زیباست؛ کتاب 《حاج قاسمی که میشناسم 》 روایتِ یک رفاقت چهلساله از زبانِ علی شیرازی، نماینده سابق ولیفقیه در سپاه قدس است که سعید علامیان آن را به نگارش در آورده.
در این کتاب خاطرات متفاوتی درباره حاج قاسم بیان شده؛ نامهها، روایت مردمی، روایت همرزمان و یا حتی سخن خودِ شهید؛ از روزهای جنگ و لشکر ثارالله کرمان تا سپاه قدس و سوریه و عراق.
جنس خاطرات زیباست. اشک، لبخند و تامل با خواننده همراه میشود. خواننده را دلتنگتر میکند. نکتهای که در خواندن این خاطرات توجهام را جلب کرد این بود که حاج قاسم حواسش به همه چیز بود؛ همه چیز
قلم نویسنده توی ذوق میزند؛ چینش کلمات ضعیف است. بهتر بود انتشارات خط مقدم قبل از چاپ این کتاب را به دست یک ویراستار میسپرد.
داستان خصوصیات اخلاقی قاسم سلیمانی و نحوه زندگی اون رو به روایت دوست ۳۸ سالهاش(علی شیرازی) نمایش میده که هنگام خوندن با عملیات و افراد زیادی آشنا میشید.
این کتاب به کسانی که دوست دارند کتابی با موضوع حاج قاسم سلیمانی بخوانند، پیشنهاد میشود من کتاب حاج قاسمی که من میشناسم رو از کتابرسان خریدم که تخفیف خوبی میدادند.