رمان طنز «آبنبات نارگیلی» گرچه مانند دیگر آبنباتها قصه مستقل خودش را دارد اما به سیاق قبلیها یعنی «آبنبات پستهای»، «آبنبات هلدار» و «آبنبات دارچینی»، راوی ماجراهای پسری به نام محسن است که در جریان زندگی در موقعیتهای ناخواستهای درگیر میشود. این اتفاقات اغلب طنز بانمکی را برای مخاطب میسازد. در «آبنبات نارگیلی» که جلد پس از «آبنبات دارچینی» است، محسن دانشجو شده است و اتفاقات در نیمه دوم دهه ۷۰ روایت میشود. نارگیلی هم مثل آثار قبلی صدقی فضای نوستالژی دارد و یادآور تمام اتفاقاتی است که در این برحه زمانی رخ داده و همچنین شرایط اجتماعی حاکمی که تاثیرش روی زندگی راوی مشهود است هم در بخشهای مختلف این این رمان به چشم میخورد.
بریده ای از متن کتاب : ناگفته نماند ابی , با این همه خلوص نیت و پرهیز از هرگونه ارتباط با دخترهای دانشگاه , حتی در حد نگاه یا سلام , چیزهایی درباره تصوراتش از بهشت و انگیزه اش برای حضور در آنجا می گفتد که اگر حوری ها می شنیدند, از دستش به اتوبوس ها ما در جهنم پناه می آوردند.
مهرداد صدقی، نویسنده، طنزپرداز و استاد دانشگاه، متولد سال ۱۳۵۶ در بجنورد است. او سال ۷۵ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته صنایع چوب در دانشگاه گرگان آغاز کرد و با دریافت مدرک دکترا از همین دانشگاه، آن را به پایان رساند.
دیشب خوندمش. تلخ و شیرین شد این یکی. یقینا از مجموعههای بسیار مورد علاقهی منه و بسیار شخصیتها و دنیاش رو دوست دارم. بعدا یه معرفی خوب و تکمیل براش خواهم نوشت. آقای صدقی دمت گرم .
مثل باقی آبنبات ها، لحظات زیادی از این کتاب هم برای من پر از خنده بود و حال خوش... در این کتاب محسن دانشجو شده و زندگی جدیدی رو در خوابگاه تجربه میکنه،شخصیت های جدیدی وارد داستان شدند و همچنان مثل کتاب های قبلی حال خوش رو همراه خودش میاره براتون(: خوندن این مجموعه رو به همه پیشنهاد میکنم.
این مجموعه اینجوری هست که هرچی جلوتر میریم با بزرگ شدن شخصیت اصلی داستان "محسن" ،طنز داستان بیشتر و بهتر میشه.من این جلد رو نسبت به جلدهای قبلی خیلی بیشتر دوست داشتم و به نظرم داستان جای بدی تموم شد و خوب معلومه که آقای صدقی قراره این مجموعه رو ادامه بده
محسن عزیزم😄چقدر خندیدم از دست کاراش...این محسن شبیه محسن آبنبات هل دار بود: بامزه و شیطون و اینکه بزرگتر شده بود شیطنتاش بهتر و بیشتر به دل می نشست... آبنبات نارگیلی بیشتر از دو جلد قبلی (پسته ای و دارچینی) چسبید. همین.
مثل بقیه جلدها عالی بود و باورم نمیشد که اخرش داشتم به خاطر اتفاق ناراحت کننده ای که افتاده بود گریه میکردم🙂 نمیدونم شایدم دنبال بهونه بودم برای گریه کردن که یهویی بغضم ترکید 🙂
این آبنبات هم مثل آبنبات های دیگه شیرین بود هر چند اواخرش یه کم تلخ شد اما در کل لحظات شاد و خوبی رو باهاش گذروندم . این آبنبات ها برای ما دهه شصتی ها سرشار از خاطره های نوستالرژی ه. چون با تک تک لحظاتش خاطره داریم و توو ذهنمون می بینیمش. شاید دهه های ۷۰،۹۰ اون لذتی رو که ما می بریم نبرن .
محسن توو این جلد دانشجو شده و رفته خوابگاه گرگان، اما هنوز هم بامزه و شیرینه و گاهی کمی خنگ. من واقعا محسن و حرفاش رو هر چند گاهی بی مزه دوست دارم . بی بی هم خیلی بانمکه.
این جلد رو هم صوتی شنیدم و میرطاهر مظلومی خیلی قشنگ و با لهجه خونده بود که کتاب رو شیرین تر می کرد.
مهرداد صدقی طنز نویس فوقالعادهای است. وقتی شما در مترو و یا حتی روی مبل خانه خودتان نشستهاید و از تیکههای کاچهگی محسن میخندید، دیگران فکر میکنند شما خدایی نکرده کمی تا حدودی از کتاب خواندن خل شدهاید؛ چرا که باور نمیکنند کسی از خواندن کتاب این چنین بخندد.
گویا مخاطب نارگیلی همزمان با خود محسن بزرگ شده است و صدقی تیکهها و شوخیهای کمی بزرگانهتر نیز میکند. در انتهای آبنبات نارگیلی تلخی نبود بیبی هم همراه میشود که بیشک برای مخاطب هم یک نبود غمانگیزی است و این تلخی در انتهای داستان از شیرینی آبنباتها کمی میکاهد ولیکن همین خود محسن را واقعیتر میکند. و نکته شاید خوشایند برای مخاطب این است که این آبنبات مانند آن سلف خود، پایان بازی دارد که نشان میدهد مهرداد صدقی حالا حالاها میخواهد با طعمهای مختلف آبنبات بنویسد.
داستان جدی تر از قسمت های قبل بود ولی هنوزم همون حس و حال و سادگی خودشو داره. برعکس قسمت های قبلی آخر داستان این جلد هم نیمه کاره موند برای جلد پنجم تا انتظار سختی داشته باشیم. امیدوارم سریعتر جلد پنجم چاپ بشه
هر چقدر از شیرین بودن این مجموعه بگم کم گفتم. الحق که اسم برازنده ای برای این کتابها انتخاب شده. جلد چهارم هم مثل بقیه کتابهای این مجموعه جذاب بود. منتظر جلد پنجم هم هستیم :) اتمام: ۱۴۰۱/۴/۱۹
خوش گذشت، مثل بقیه آبنباتها، اینجا هم زندگی تعریف شد با طعم طنز. محسن سه آبنبات قبلی حالا دانشجو شده و عمده قضایا در دانشگاه و حوالی آن میگذرد قطعا برای خواند جذابه، به خصوص برای بچههای دهه ۵۰ و ۶۰
خیلی وقت بود دلم برای محسن و ماجراهاش تنگ شده بود. با این کتاب هم خندیدم و هم گریه کردم. آخرش رو بیشتر از همه دوست داشتم و الآن هم که دارم مینویسم حس میکنم چقدر زود تموم شده. تمام ناراحتیم اینه که باید چند سال صبر کنم تا جلد بعد منتشر بشه و چندین و چند با دیگه این کتاب رو بخونم تا آبنبات بعدی. از مرگ بیبی ناراحت شدم و فکر کنم هر بار که از این به بعد از بیبی توی آبنباتها بخونم قطعاً بغض میکنم. کاش زودتر جلد بعد منتشر بشه.
This entire review has been hidden because of spoilers.
متاسفانه این جلد از آبنباتها پر از غلط املایی و نگارشی است. از پانویسهای جلدهای قبلی که اصطلاحات محلی را شرح میداد دیگر خبری نیست. به نظر میرسد کتاب با شتاب منتشر شده و حتی بازخوانی هم نشده.
بخشهای اول کتاب کمی کند پیش میرود و به اصطلاح موتورش کمی دیر روشن میشود ولی در ادامه خیلی بهتر میشود.
نمیدونم این مجموعه از نظر کتابخون های حرفه ای چه نمره ای میگیره ولی من به شخصه از خوندنش به معنی واقعی لذت بردم . شاید موقع خوندن جلد اول حجم زیاد انتقام گرفتن اعضای یه خانواده سر شوخی یکم اذیت کنه ولی هر جلد که پیش میره شوخی ها به وضوح جاافتاده تر میشه و اتفاقات منطقی تر . شخصیت پردازی عالی بود و چقدر از بزرگ شدن محسن و تبدیل شدنش به کسی که خانواده روش حساب باز میکنه لذت بردم!!=) یه چیزی که یه ذره اذیتم کرد توضیح نداشتن در مورد چهره و ظاهر افراد بود حداقل توقع داشتم بعد از چهار جلد بتونم محسن یا دریا رو با قیافه تصور کنم!! چقدر پایان جلد چهارم رو دوست داشتم !! در عین بامزه بودن بسیار به واقعیت نزدیک بود!! و در پایان کاش جلد ها شماره داشتن…
آه. محسن عزیز و کاچه من :)))) چقدر حس خوبی میده خوندن سری آبنبات به من. پارسال عید از طریق سری کتاب های غریزه وصلی آشنا شدم با محسن، و بعد از اون سه تا آبنبات رو خوندم و ماه پیش که آبنبات نارگیلی رو تو کتابفروشی دیدم، بلافاصله خریدمش.
و قسمت بود که امسال عید هم آبنبات نارگیلی رو بخونم :)
واقعا روایت کتاب های سری آبنبات منحصربفرد بودن. جنس طنز کتاب با رشد راویش به تناسب تغییر کرده، و انسجام خوشایندی هم بین اجزای کتاب دیده میشه.
در کل آشناییم با غریزه وصلی اتفاقی بود؛ به خاطر رایگان بودن قسمت اولش تو طاقچه😂
خوب بود. یک جاهایی که میخواست از کذشتهها و خاطرات گذشته وام بگیرد به نظرم ضعیف میشد اما ماجراهای جدیدش خوب بود. بعضی از فصلها آنقدر خوب بود که بلند بلند بخندم و لذت ببرم.
مثل بعضی زندگیهای مشترک یاد گرفته بودیم به دروغهای هم احترام بگذاریم. (ص۸۶) اصلا به قول ابی عشق یعنی عشق بنده به خدا، نه بنده به بندهٔ خدا و به قول آقای جاجرمی خدا بیامرز: «اگه آدم زیاد عاشق بشه یعنی که تا حالا عاشق نشده». (ص۱۲۹)
از سال ۹۸ که با این مجموعه آشنا شدم تا الان ، وقتی خوشحال بودم ، ناراحت بودم ، دلم گرفته بود یا هر چیز دیگه میرفتم یکی از داستانهای سری آبنبات ها رو میخوندم و حالم بهتر میشد . احساس میکنم خیلی از صمیمیت ها و احساسات و لحظات خوبی که در بیشتر ما از بین رفته در این کتاب وجود داره و همین دلیل جذابیتشه . کتاب آبنبات نارگیلی هم مثل بقیه بسیار عالی بود و حتی اندکی از لحظات خنده دار و جذابیت داستان کم نشده بود محسن همون هست که بود به قول خود کتاب محسن دانشجو شده اما هنوز آدم نشده.
بعدها این سالها رو با این مجموعه به یاد میارم میدونم :) این حس شیرین و نوستالژی که داره همیشه حالم رو خوب میکنه و خب این جلد خیلی قشنگ و دلنشین بود!
یک ستاره کم میکنم چون این داستان محسن و دریا کشش زیادش اعصابمم خورد کرد بیشتر واسه اینکه یاد خودم افتادم 😂😑 مرگ بی بی هم نشانگر این بود که عمر عزیزان ما کوتاهه و باید بیشتر قدرشون رو بدونیم
This entire review has been hidden because of spoilers.
فکر کنم در طول ۳ روز تواستم تمامش کنم و برای من که معمولاً طول میکشد که کتابی را تمام کنم یک رکورد محسوب میشود. همهی آبنباتهای قبلی را خواندهام و به نظرم آقای صدقی به خوبی توانسته روند تغییر سن و زندگی را در شخصیتهای داستانهایش نشان دهد. شخصیت دایی را خیلی دوست دارم و باهاش کلی خندیدم، در کنارش محسن هم که جای خود را دارد. نکتهای که دربارهی طنز مجموعه آبنباتها هست حس نوستالژیکی هست که برای دههی ۵۰ و ۶۰ قابل درک است. از ماجراهای عاشقی گرفته تا محدویتهای اجتماعی و خاطرات خوابگاه و مهمتر از همه خانواده. اینکه گویی اعضای خانواده با همهی تضادها به هم نزدیکتر بودند و نگهداری و مراقبت از پدربزرگها بر وظیفهی فرزندان و نوادگان بود.
محسنی که دانشجو شد و باز هم این کتاب رو بصورت صوتی با صدای میرطاهر مظلومی گوش کردم. حالا دیگه محسن بزرگتر شده ولی هنوز همون محسن بامزه است. تقارن های تاریخی جالبی هم تو کتاب بهش اشاره شده بود مثل انتخابات بین خاتمی و ناطق، یا بازی ایران و آمریکا، این جلد هم مثل سه جلد قبلی اوقات خوشی رو برای آدم فراهم میکنه🥰 ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ به وقت ۲۷ هفتگی 💝
داستان کتاب در دهه هفتاد می گذرد.در قالب طنزی شیرین ،شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره را بخوبی به تصویر می کشد.انتخاب کاراکترها و خصوصیاتشان بسیار هوشمندانه است.شخصا از مطالعه ان بسیار لذت بردم.
بالافاصله بعد از تموم شدن کتاب سوم، این کتاب را پخش کردیم و داستان را در زمان دانشجویی محسن ادامه دادیم... به نظر من جلد قبلی (دارچینی) بامزهتر بود اما این جلد هم قسمتهای جالب زیادی داشت، خصوصا که با بزرگتر شدن محسن و حضورش توی دانشگاه و اجتماع، داستان از یکنواختی اتفاقات خانواده در آمده بود و اتفاقات تلخ و شیرینش را روایت میکرد. دیدم کتاب بعدی (لیمویی) چاپ شده و امیدوارم هرچه سریعتر صوتیش هم منتشر بشه و ببینیم بقیه قصه محسن چی شد :)