The facts are nothing short of startling--no matter how many people seem to walk down the aisle, the divorce rate in America is at a record high. What's the secret to getting into a happy marriage and, even more important, staying in one? Now world-renowed psychiatrist Dr. William Glasser and his wife, Carleen Glasser, update their classic guide to successful marriages, Staying Together, for couples young and old. As they examine the questions of why some marriages work and others fail, the Glassers advise readers on how to create loving and happy relationships by applying Dr. Glasser's trademark "choice theory." The result is a wealth of new information about who would make a compatible partner and how to improve any relationship.
لطفا لطفا لطفا، حتی اگه هیچوقت این کتاب رو نخوندید، سایتی که دکتر صاحبی برای تئوری انتخاب راه انداخته رو چک کنید و تست مربوط به نیازهای اساسیتون رو بدید. و بدونید که اولویت نیازهای شما به چه صورته. وقتی خودتون رو بشناسید، و اطرافیانتون رو هم سعی کنید بشناسید، همه چیز خیلی راحتتر میشه. در هر رابطهای، چه خانواده، چه دوستی و چه روابط عاطفی. جان این کتاب و مهمترین نکتهش بنظر من همینه، «شناخت نیمرخ خود و اولویت نیازهای اساسی». پایهی کتاب هم مشخصا تئوری انتخابه، و شاید خوندن و یادگرفتن دقیق همون کتاب کافی باشه. اما در نهایت، چیزی ورای خوندن این کتابهاست که مهمه، و اون زندگی کردنشونه....
ازدواج بدون شکست ترجمه علی صاحبی انتشارات سایه سخن رو خوندم ولی فرصت نکردم ادیشن درست رو وارد کنم. این کتاب بر اساس کتاب دیگه ای از گلسر یعنی کتاب تئوری انتخاب نوشته شده. به نوعی اگه یکی از این کتاب ها رو بخونید کامل همه چی دستتون میاد و نیازی نیست تمام این کتاب ها رو بخونید. از سر کنجکاوی این کتاب رو زودتر از کتاب اصلی خوندم ولی خب متوجه شدم که محتوای این کتاب رو قبلا توی کلاس های روانشناسی سبک زندگی گذرونده بودم و تقریبا به نود درصد محتوا تسلط داشتم. با این حال تسلط به این معنا نیست که در حال حاضر تمام این موارد رو توی زندگیم به کار می برم و بهشون توجه می کنم و برای همین خوندن دوباره اش باعث یه سری مرور و اشکال گیری از عملکرد خودم بود. با این حال برای کسی که تابحال هیچ کتاب و مطلبی در این مورد نخونده قطعا خود کتاب تئوری انتخاب مفیدتره. ******** اکثر ما به هنگام ازدواج میدانیم که تصویری که از همسرمان در دنیای مطلوب خود داریم، واقعی نیست! و بسیاری از ما برای تطبیق این تصویر با واقعیت موجود تلاش میکنیم. اما هر قدر درگیر این تغییر میشویم، زندگیمان با مشکلات بیشتری مواجه میشود. هنوز بسیاری از ما سعی می کنیم خود را فریب دهیم و فکر می کنیم با نثار عشقمان، میتوانیم همسر آیندهمان را طبق دنیای مطلوب خود تغییر دهیم. براساس تجربیات مشاوران تئوری انتخاب، بیشتر مشکلات زناشویی از فروپاشی این توهم به وجود میآید. اگرچه نمیتوانیم هیچ کنترلی بر دنیای مطلوب دیگران داشته باشیم، اما میتوانیم برای شناسایی آن تصاویر تلاش کنیم و به شیوه ای رفتار کنیم که مشابه آن تصاویر باشد. ************ سه تفاوت رابطه دوستی و رابطه زناشویی: زندگی زناشویی بر خلاف دوستی که رابطه ای داوطلبانه و آزاد و بر سر اختیار است، تعهدی قانونی، اخلاقی و معمولا دینی محسوب می شود، از این رو شالوده ازدواج بر "کنترل بیرونی" بنا شده است. در ازدواج بر خلاف دوستی، نزديكي جسماني زن و شوهر از ضروريات محسوب مي شود يعني افراد متاهل "بايد" با يكديگر در یک مکان زندگی کنند. يا با همديگر تماس نزديك برقرار كنند، ولي دوستان ، لازم نيست با هم زندگي كنند و در تماس دائم با هم باشند. بر خلاف قطع رابطه دوستی، قطع رابطه زناشویی پیامد های ناگواری مانند نفقه و حمایت همسر، نگهداری از فرزندان، انزوای اجتماعی یا طرد دینی، بی اعتنایی افراد خانواده و یا تقسیم اموال به همراه دارد. در واقع دوستی های بلندمدت، تنها رابطه انسانی است که در آن، بدون آن که بدانیم از همان آغاز دوستی "تئوری انتخاب" را به كار می بریم. **************** «تئوری انتخاب» می گوید ما تمام کارهایی که انجام می دهیم از جمله احساس بدبختی مان را نیز خودمان انتخاب می کنیم. دیگران نمی توانند ما را نه بدبخت کنند و نه خوشبخت. تمام آنچه می توانیم از آنها دریافت کنیم یا به آنها بدهیم «اطلاعات» است. *********** توی این کتاب خیلی خوب نیازهای اساسی انسان رو توضیح می ده و اینکه چطور شدت نیاز هر فرد در تقابل با همسرش اون ها رو دچار مشکل می کنه
نویسنده میگه همه ما رفتار هامون رو انتخاب میکنیم و رفتار هامون از پنج نیاز ژنتیکی که درون همه ماست نشأت می گیره که شامل: بقا, عشق و تعلق, آزادی, قدرت و تفریح میشه. در طول متن در مورد این توضیح میده که ما نمیتونیم دیگری رو تغییر بدیم و تنها کسی که قادر به تغییرش هستیم خودمونیم. کتاب در قالب داستان و مثال پیش میره و کمک خیلی خوبی میکنه به آدم ها تا بتونند زندگی خوب و یک رابطه عالی رو بسازند و زندگی شاد و موفقی داشته باشند. مطالعه این کتاب هم به درد کسایی میخوره که ازدواج کردند و در حال زندگی مشترک هستند هم اون دسته افرادی که قصد انتخاب زوج موردنظرشون رو دارند تا با آگاهی انتخاب کنند و در کل خوندنش به داشتن ی زندگی خوب و شاد به هرکسی میتونه کمک کن.
یه کتابایی انقدر خوبن دیگه حرفی باقی نمیمونه. آدم فقط دوست داره جملههای قشنگش رو تا جایی که میشه توو ریویو بیاره ...
در هر رابطه ای، با هر نوع و شکلی، هرکسی فقط میتواند خودش را تغییر دهد و نه هیچکس دیگر را.
هفت رفتار مخرب کنترل بیرونی عبارتند از: ۱. انتقاد کردن ۲. سرزنش کردن ۳. شکوه و شکایت کردن ۴. غرغر کردن ۵. تهدید کردن ۶. تنبیه کردن ۷. باجدهی برای کنترل کردن دیگری هرچند تمام این عادات مخربند، اما اولین عادت یعنی عیبجویی یا انتقاد از همه مخربتر است.
هفت عادت مهرورزی و پیونددهنده که باید با رفتارهای های مخرب جایگزین کنیم: ۱. گوش کردن ۲. حمایت کردن ۳. تشویق کردن ۴. احترام گذاردن ۵. اعتماد کردن ۶. پذیرفتن فرد آنگونه که هست ۷. گفتگوی همیشگی بر سر اختلافات
غالبا از زوج های ناخشنودی که به من مراجعه میکنند، میپرسم: چرا آنگونه که با همسرتان رفتار میکنید، با دوستانتان رفتار نمیکنید؟ و تقریبا همیشه با یک پاسخ یکسان روبرو میشوم: اگر با دوستانم اینگونه رفتار کنم، آنها را از دست میدهم.
بیشتر ما در زمان ازدواج میدانیم تصویری که از همسرمان در دنیای مطلوب خود داریم واقعی نیست و بسیاری از ما برای تطبیق این تصویر با واقعیت موجود تلاش میکنیم. اما هرچه بیشتر برای این تغییر تلاش میکنیم، زندگیمان با مشکلات بیشتری مواجه میشود. هنوز بسیاری از ما سعی میکنیم خود را فریب دهیم و فکر میکنیم با نثار عشق و محبت میتوانیم همسر آیندهمان را طبق تصویر دنیای مطلوب خود ، تغییر دهیم. بر اساس تجربیات ما، بیشتر مشکلات زناشویی از فروپاشی این توهم بوجود می آید.
هنگامی که اعمال کنترلگری در زندگی مشترک آغاز میشود، فاصلهها خود را نشان میدهند.
در آخر ... با همسرتان همانطور رفتار کنید که با بهترین دوستتان رفتار میکنید.
در مورد کتاب: چیزهایی از کتاب که دوست داشتم: ۱- دکتر گلسر کتاب را با آوردن مثالهایی واقعی و عینی از زندگی زن و شوهرها غنی کرده است. ۲- توانسته دستهبندی مناسبی برای عادات مخرب یا عادات مفید در زندگی زناشویی ارائه کند و مختصر و مفید به ریشهی بسیاری از مشکلات زندگی زناشویی بپردازد. ۳- حجم کتاب مناسب است. از طولانی کردن بیجهت مطلب خودداری کرده است.
احتمال میدهم خواندن کتاب تئوری انتخاب قبل از این کتاب به فهم و پذیرش مطالب کتاب از طرف خواننده کمک زیادی کند. در مورد خودم: میخواهم به یاری خدا عنان تصمیمات و انتخابهای خود را در دست گرفته و مسئولیت کارهای خود را_چه نتیجهی خوبی در پی داشته باشند و چه نتیجهی بد_ بپذیرم.
کتاب مفیدی بود اما بنظرم تکمیلی ترین کتاب ها در زمینه ازدواج و نگهداری ازدواج رو " دی انجلس" داره . ولی بنظرم اگر کتاب " ایا تو نیمه گمشده من هستی؟" و "رازهایی درباره مردان " و " رازهایی درباره زنان" رو خوندین و میخواین نکات تکمیلی تری یاد بگیرید این کتاب رو توصیه میکنم. چون نکات جدیدی داشت.
یک کتاب خودشناسی- هیچ کتابی تا الان انقدر برام روشنگر نبوده. بنظرم باید مدتی صبر کنم( به مطالبش فکر کنم و راجع بهشون با دوستانم گفت و گو کنم) تا توی ذهنم جای خودشو پیدا بکنه. از مشاورم خانوم خطیبی عزیز که این کتابو بهم مهرفی کردن و از مترجم و راوی این کتاب صوتی دکتر علی صاجبی و نهایتا از نویسنده های این کتاب ویلیام گلسر و کارلین گلسر بی نهایت متشکرم.
اگر با تئو��ی انتخاب آشنا باشید، این کتاب نکات قابل تاملی برای بهبود روابط شخصی پیشنهاد داده، البته قسمت مورد علاقهی من بخش آخری بود که خلاقیت داشتن، انعطاف پذیری و شناخت منحصر به فرد بودن هر انسان، را برای داشتن یک زندگی به سامان پیشنهاد داده بود.
خب اين كتابي است كه در واقع مكمل كتاب "تئوري انتخاب" از خود ويليام گلسر هست و طبيعتأ بهتر اينه كه ابتدا اون كتاب خونده بشه و بعد اين. اما من خيلي اتفاقي با كتاب صوتي اون روبرو شدم و باوجوديكه كلأ مخالف كتاب صوتي در مورد كتابهاي ارزشمند هستم ولي اين رو از ابتدا تا انتها كامل گوش دادم و هرچند بسيار طولاني بود و ارزشش رو داشت. در اين كتاب با ديد تئوري انتخاب به بررسي ازدواج مي پردازه. نيازهاي انسان رو بصورت اصولي بررسي ميكنه كه شامل ٥نياز اصلي ميشه: نياز به بقا، نياز به عشق و احساس تعلق، نياز به قدرت، نياز به آزادي و درنهايت نياز به تفريح. ويليام گلسر به ما كمك ميكنه تا نيم رخ نيازهاي اساسي مون رو بشناسيم و با مقايسه اون با طرف مقابل بتونيم اون شخص رو با ديد بازتري انتخاب يا رد كنيم. من اين كتاب رو دقيقأ سه هفته بعد از ازدواجم خوندم ولي توصيه ميكنم چنانچه دوست داريد كه نهايت استفاده رو از تئوري گلسر در ازدواجتون بكنيد حتمأ قبل از ازدواج به اون گوش بديد چون ميتونه خيلي كمك كننده باشه. هرچند كه به نظر من "ازدواج" فلسفه بسيار پيچيده تري هست و تا زماني كه واردش نشيم نميتونيم از تمام زواياي اون سردربياريم.!!! ايراد اساسي كه به اين كتاب وارد هست عنوان اونه كه به نظر من مزخرف ترين انتخاب ممكن هست چراكه بدون ترديد هر ازدواجي با شكست خاص خودش روبروست و ازدواج بدون شكست معنايي در دنياي واقعي نداره. شايد عنوان "ازدواج با درصد شكست كمتر" بهتر بتونه مفهوم رو منتقل كنه.
این کتاب نه تنها برای کسانی که زن و شوهر هستند بلکه برای دوست پسر و دوست دخترها نیز مفید است و حتی برای کسانی که قصد ازدواج نداشته باشند ! چرا که از چالش برانگیز ترین مسائل در دنیای امروز برای هر انسانی ارتباطات بین جنس مخالف یا پارتنر ها می باشد. نویسنده این کتاب دکتر ویلیام گلسر و همسر او کارلین گلسر هستند. همچنین این کتاب توسط دکتر علی صاحبی فوق دکترای اختلالات وسواس به فارسی ترجمه شده است. چاپ پنجم آن توسط انتشارات سایه سخن انتشار یافته است و شما می توانید نسخه چاپی را از همین انتشارات تهیه نمایید. همراه با نسخه چاپی یک عدد دی وی دی صوتی متن کتاب نیز عرضه می گردد که حاوی خوانش صوتی متن به زبان فارسی است. لازم به ذکر است که عنوان اصلی کتاب " به هم رسیدن و با هم ماندن است " و با اجازه نویسنده در ایران با نام : "ازدواج بدون شکست" به چاپ رسیده است #ChoiceTheory روشی که در این کتاب تحت عنوان شناخت نیم رخ ارتباطی هر شخص ارائه شده است به من کمک بسیار زیادی کرد برای اینکه شناخت خیلی عمیق تری از خودم پیدا کنم. در واقع من با خواندن این کتاب به این درک رسیدم که برخلاف تصوری که از خودم دارم نیاز به آزادی در من بسیار بالا هست و همین باعث میشه که ضروری باشه که از رابطه های تعهد دار باید فاصله بگیرم !!! راستی فایل های صوتی کتاب در کانال تلگرامی زیر به تدریج قرار داده میشه : https://telegram.me/VioleTing و با هشتگ #ChoiceTheory به در کانال می تونین به راحتی پیداشون کنین
کتاب براساس 5 نیاز بنیادی انسان که شامل نیاز به بقا ، قدرت، آزادی ، عشق و محبت و تفریح است بنا شده است و عادات مخربی که میتواند زندگی زوج های جوان را تخریب کند که شامل غر زدن ، نق زدن ؛انتقاد، حق حساب گرفتن و تنبیه و تهدید می باشد که میتواند زندگی را به کام زوج های جوان تلخ کند. همچنین از رابطه جنسی به عنوان یک اهرم برای صمیمیت بیشتر و خلاقیت بیشتر در این رابطه یاد می برد که میتواند زندگی را به کام زوج های جوان شیرین کند.
. شايد همه مون شنيده باشيم كه ازدواج مثل هندوانه ي دربسته س.. يه وقتايي اونقدر تشنه ميشيم كه بدجوري هوسش ميزنه به سرمون، اونوقت حاضريم واسه پيدا كردن يه دونه شيرين و آبدارش، همه ي شهرو زير پا بذاريم؛ ولي با وجود همه ي پرس و جوها و تحقيقات، معلوم نيست كه وقتي تيزي رو فرو كرديم توي دل اون خوشرنگ و لعابِ دلبركش، آيا اون هندونه ي مد نظرمون از توش در مياد يا نه؟ شيرينه يا ترشيده؟ قرمزه يا سفيد؟ تخميه يا... (آهان نه اون واسه خيار بود!) به نظر من ازدواج مهمترين رويداد، بهترين اتفاق و نقطه عطف زندگي خيلي ها ميتونه باشه؛ نقطه شروع مسوليت پذيري، تعهد و تعقل عميقتر! ولي مهم ترين نكته اينه كه هيچكس قرار نيست با ازدواج خوشبخت بشه و اين انتظاري كاملا نابجاست! ازدواج به اشتراك گذاشتن صادقانه ي غم ها و شادي هاست و هر دختر و پسري به تنهايي اونقدر مشكلات دارن كه فرصت خوشبخت كردن من و شما رو نداشته باشن. ما همديگه رو خوشبخت نميكنيم، فقط قراره سنگ صبور و همراه تك تك لحظات سخت هم بشيم.. حالا اينكه آيا ما واقعا ميتونيم يار كسي باشيم يا نه هم، مثل همون پيدا كردن هندونه ي شيرين دربسته جواب قطعي نداره، ولي خوندن كتاب ها و مراجعه به روانشناس هاي حاذق و زدن تست هاي تعيين شخصيت فردي، شايد حكم همون ضربات قبل از شكافتن هندونه رو داشته باشن و كمك كنن كه "شايد" درست تر انتخاب كنيم.....
ویروس اصلی هر ربطه ای تمایل ما به کنترل بیرونیه ، تمایلی که خیلی اوقات متوجهش نیستیم و ابزار ها و روشهایی که برای رسیدن بهش استفاده میکنیم کاملا در ما درونی شده .. تا جاییکه یادمه ده راه برای کنترل معرفی کرد که زیاد توی ازدواج ازش استفاده میشه ۱) محبتی که بعدا برای کنترل ازش به عنوان ابزار استفاده بشه ۲) انتقاد ( اینجا قطعن انتقاد غیر اصولی بوده که اصول انتقاد خودش بحث مفصلیه) ۳) تهدید ۴) قهر ۵) غرغر بقیشم الان یادم نمیاد😁 ( یادم باشه هروقت یادم اومد بنویسم) خلاصه این بخشش به نظرم خیلی قابل تامله و داستان تعوری انتخاب رو اگر با تی ای ترکیب کنیم خیلی ازین روشها به نظرم روشهای ناسالم نوازش گرفتنه ..
I really appreciated this book. Although it was a guide for long-lasting marriage, I felt so much of it was applicable to understanding oneself and to creating a life that is aligned with your "quality world." I think anybody looking for "Mr./Ms. Right" could benefit from this book, or anyone looking to repair/strengthen a relationship may find this book beneficial.
Very useful and informative. Better used by couples but still helpful for people who seek healthy relationships. There was not much new theoretical information in this book for me because I've already read Choice Theory, Reality Therapy and a couple of other books by this author. But the real world examples of the book were very eye opening.
معمولا اهل این گونه کتابها نیستم ولی تلاشی بود به دلیل پیشنهاد دوستان در یک گروه کتابخوانی. تلاش کردم استفاده کنم ولی به نظرم برخی مسایل با گذشت زمان و پیشرفت علوم - رفتاری، روانشناسی، انسانی و اجتماعی - تغییر میکنند. هم سوال و هم جواب و رویکرد و مسیر عوض میشوند. بیش از نیمه کتاب را خواندم ولی ترجیح دادم زمان را به کتاب بهتر و مفیدتری برای خودم تخصیص بدهم.
کتاب رو برای یک پروژه ی دانشگاهی خوندم. معرفی نیاز های ۵ گانه که به سنجش سریع تفاوت های افراد و زمینه های مشکل ساز /اهمیت وجود خلاقیت/ و تصاویر دنیای ذهنی هریک از ما و تاثیرشان در روابطمون میپردازه. موضوعی که کتاب های گلسر رو خسته کننده میکنه (اگر قبل تر کتابی از این نویسنده خونده باشید) ارجاع و گوش زد کردن مداومش به تئوری انتخابه.
نسبت به کتاب اصلی تئوری انتخاب ویلیام گلسر سبک تر و خودمانی تر نوشته شده، نکته مثبت این کتاب این هست که نوید می دهد برای بسیاری از بن بست های روابط عاطفی و ازدواج ها، افسردگی ها و روابط خارج زناشویی راه حل خلاق و دامنه تاثیر گذاری وجود دارد.
I read this book on my therapist's advice and found it informative, but not very much. I feel there is an over-emphasis on the "choice theory", which the same author has introduced in his previous titles.
دکتر گلسر با کتاب تئوری انتخاب معمولا شناخته میشوند. این کتاب هم بر پایهی همین تئوری نوشته شده به نظرم همهی کسانی که ازدواج کردند این کتاب رو بخوانند ضرر نمیکنند، البته نیازی نیست که کتاب تئوری انتخاب را حتما خوانده باشید قبل از خواندن این کتاب،مجرد هم که باشید قطعا به کار شما یه روزی خواهد آمد در یک رابطه.
چیزی که همیشه من رو ترسونده از ازدواج و رابطه ی طولانی مدت همین بود که میدیدم توی این نوع رابطه ها کم کم آدم ها برای هم عادی میشن، مثل قبل نیستند برای هم و خوب این کتاب هم گفت اره دقیقا میشه که این اتفاق بیفته، و راهکارهای زیادی داد که چطوری باید رفتار کرد.در واقع دو طرف باید همیشه تلاش کنند تا شکل رابطشون خوب بمونه و حتی پیشرفت کنه. و قشنگ ترین جمله ی کتاب این بود که گفته بود” با همسرتون جوری رفتار کنید که با بهترین دوستتون رفتار میکنید.”
کتاب در ۱۴ فصل داستان چند فردی که در زندگی زناشویی خود به مشکل خوردند و شیوه ی درمان آنها توسط نویسنده و همسرش را شرح میدهد. بنظر من شنیدن و خواندن اینگونه موارد میتواند به بقیه افراد کمک کند ولی آنچه در زندگی آنها گذشته با آنچه من به عنوان خواننده تجربه کرده ام یا خواهم کرد متفاوت است. آنچه باعث بهبود آنها شده لزوما به بهبود دیگری نمی انجامد. این کتاب را به توصیه یکی از دوستان خواندم و بسیار کتاب آموزنده ای بود.