تقریبا همه ما نام شخصیت زال در داستانهای شاهنامه را شنیدهایم. او که فرزند سام پسر نریمان بود، پس از تولد به علت سفید بودن موهایش توسط پدر در کوهستان رها شد. پرندهای به نام سیمرغ که در آن کوه آشیان داشت، زال را به لانه برد و از او مواظبت کرد. اما داستان اصلی از آنجا شروع میشود که سالها بعد سام خواب میبیند که فرزندش زال زنده است و به همین دلیل تصمیم میگیرد تا او را ملاقات کند. پس از آن ملاقات زال که نمیخواست بر تخت پادشاهی زابل بنشیند، به کابل رفت و در آنجا عاشق و شیفته رودابه، دختر مهراب پادشاه کابل، شد. این اتفاق سبب خشم پدر و پادشاه شد و زال تمام توان خود را به کار گرفت تا جان رودابه را نجات دهد. اما آیا او موفق به این کار خواهد شد؟! جلد سوم کتاب "مجموعه داستانهای شاهنامه" به طور کامل داستان عشق زال و رودابه را شرح میدهد. محسن دامادی به عنوان نویسنده این مجموعه سعی دارد تا داستانهای شاهنامه را با زبانی ساده و روان تبدیل به نثر کرده و آن را برای مخاطب به رشته تحریر در آورد. نکته جالب در مورد این کتاب، تلفیق نثر و شعر در آن است. آوردن اشعار و توضیح آنها خواننده را به مطالعه آن ترغیب میکند. داستان زال و رودابه یکی از هیجان انگیزترین و پرچالشترین داستانهای این مجموعه است که مطالعه آن برای علاقمندان به شاهنامه و داستانهای شیرین آن خالی از لطف نیست!