In On Nature and Language Noam Chomsky develops his thinking on the relation between language, mind, and brain, integrating current research in linguistics into the burgeoning field of neuroscience. Following a lucid introduction is a penetrating interview with Chomsky, in which he provides the clearest and most elegant introduction to current theory available. It makes his Minimalist Program accessible to all. The volume concludes with an essay on the role of intellectuals in society and government. A significant landmark in the development of linguistic theory, On Nature and Language will be welcomed by students and researchers in theoretical linguistics, neurolinguistics, cognitive science and politics, as well as anyone interested in the development of Chomsky's thought. Noam Chomsky is Professor of Linguistics at the Massachusetts Institute of Technology. Chomsky has written and lectured extensively on philosophy, intellectual history, and international affairs. His works include The Architecture of Language, Aspects of the Theory of Syntax; Cartesian Linguistics; Language and Mind; American Power and the New Mandarins; At War with Asia; For Reasons of State; Peace in the Middle East? Reflections on Language; Rules and Representations; The Culture of Terrorism; Rethinking Camelot; JFKm the Vietnam War and US Political Culture; World Orders, Old and New and The Common Good.
Avram Noam Chomsky is an American professor and public intellectual known for his work in linguistics, political activism, and social criticism. Sometimes called "the father of modern linguistics", Chomsky is also a major figure in analytic philosophy and one of the founders of the field of cognitive science. He is a laureate professor of linguistics at the University of Arizona and an institute professor emeritus at the Massachusetts Institute of Technology (MIT). Among the most cited living authors, Chomsky has written more than 150 books on topics such as linguistics, war, and politics. In addition to his work in linguistics, since the 1960s Chomsky has been an influential voice on the American left as a consistent critic of U.S. foreign policy, contemporary capitalism, and corporate influence on political institutions and the media. Born to Ashkenazi Jewish immigrants (his father was William Chomsky) in Philadelphia, Chomsky developed an early interest in anarchism from alternative bookstores in New York City. He studied at the University of Pennsylvania. During his postgraduate work in the Harvard Society of Fellows, Chomsky developed the theory of transformational grammar for which he earned his doctorate in 1955. That year he began teaching at MIT, and in 1957 emerged as a significant figure in linguistics with his landmark work Syntactic Structures, which played a major role in remodeling the study of language. From 1958 to 1959 Chomsky was a National Science Foundation fellow at the Institute for Advanced Study. He created or co-created the universal grammar theory, the generative grammar theory, the Chomsky hierarchy, and the minimalist program. Chomsky also played a pivotal role in the decline of linguistic behaviorism, and was particularly critical of the work of B.F. Skinner. An outspoken opponent of U.S. involvement in the Vietnam War, which he saw as an act of American imperialism, in 1967 Chomsky rose to national attention for his anti-war essay "The Responsibility of Intellectuals". Becoming associated with the New Left, he was arrested multiple times for his activism and placed on President Richard M. Nixon's list of political opponents. While expanding his work in linguistics over subsequent decades, he also became involved in the linguistics wars. In collaboration with Edward S. Herman, Chomsky later articulated the propaganda model of media criticism in Manufacturing Consent, and worked to expose the Indonesian occupation of East Timor. His defense of unconditional freedom of speech, including that of Holocaust denial, generated significant controversy in the Faurisson affair of the 1980s. Chomsky's commentary on the Cambodian genocide and the Bosnian genocide also generated controversy. Since retiring from active teaching at MIT, he has continued his vocal political activism, including opposing the 2003 invasion of Iraq and supporting the Occupy movement. An anti-Zionist, Chomsky considers Israel's treatment of Palestinians to be worse than South African–style apartheid, and criticizes U.S. support for Israel. Chomsky is widely recognized as having helped to spark the cognitive revolution in the human sciences, contributing to the development of a new cognitivistic framework for the study of language and the mind. Chomsky remains a leading critic of U.S. foreign policy, contemporary capitalism, U.S. involvement and Israel's role in the Israeli–Palestinian conflict, and mass media. Chomsky and his ideas are highly influential in the anti-capitalist and anti-imperialist movements. Since 2017, he has been Agnese Helms Haury Chair in the Agnese Nelms Haury Program in Environment and Social Justice at the University of Arizona.
دربارۀ طبیعت و زبان / نوآم چامسکی / تهران: روزبهان، چاپِ اول 1392 زبان و فلسفه، فلسفه ذهن، کمینهگرایی یا زبانشناسی
این کتاب، پر از نکات پژوهشی است. اما انتشار آن به زبان فارسی، بهخاطر «ضعف در ترجمه و ویراستاری»، آسیب دیده است.
این کتاب چه میگوید: پیشگفتار: در نیمۀ دوم قرن بیستم، در دانشگاه هاروارد، محفلی شکل گرفت که اعضاء آن از پژوهشگران زبانشناسی، فلسفه، زیستشناسی و علوم رایانهای بودند. ایشان نگرشهای جاری بر پژوهشهای انسانشناختی را ناکارآمد و تاریخگذشته میدانستند. در میان موضوعاتی که مورد توجه آنها بود، زبانشناسی نیز قرار داشت. پژوهشهای جدید آنها نشان میداد: استعداد زبانی انسانها «بیکرانه و گسسته» است. بیکرانه است، زیرا محدودیتی بر اندازۀ جملهها اعمال نمیکند. در هیچ دستور زبانی، سقف بلندترین جمله تعیین نشده است. گسسته است. زیرا تعداد کلمات در هر جمله، کامل است. در هیچ زبانی، جملۀ چهار و نیم یا شش و نیم کلمهای نداریم. آنها معتقدند انسانها از کودکی، صاحب دستگاهی برای فراگیری زبان هستند. اما این دستگاه، به منظور برآوردن نیازهای محیطی انسانها شکل نگرفته است. پس این توانایی، به چه دلیل به وجود آمده است؟ فهمیدن پاسخ چنین پرسشهایی، خود، سرفصل جستوجوهای نوین است. [...] انسان توانایی زبانی خود را خلاقانه و فارغ از میزان هوش، نژاد، سواد و...، به صورت روزمره به کار میگیرد. و برای بیان افکار و احساسات خود، هر روزه به خلق عبارات بیشماری دست میزند. و برای این کار، نیاز ندارد که آن عبارتها را از قبل حتماً شنیده یا تولید کرده باشد. [10]
استعداد زبانی انسانها بیکرانه است. زیرا میتوانند جملههای فراوان و نامحدودی بیافرینند. ظاهراً این استعداد دارای قواعد محاسباتی مختص به خود است. با استفاده از این قواعد، هر جمله را میتوان به اندازۀ دلخواه گسترش داد. زبانهای بشری، محدودیتی بر اندازۀ جملهها اعمال نمیکنند. در هیچ دستور زبانی، سقف بلندترین جمله تعیین نشده است، همان طور که در ریاضیات نیز شمارۀ مشخصی برای بزرگترین عدد تعیین نشده است. استعداد زبانی انسانها گسسته است. زیرا تعداد کلمات در هر جمله، کامل است. چهار، پنج، شش، هفت، و... کلمه. اما در هیچ زبانی، جملۀ چهار و نیم، پنج و نیم، شش و نیم... کلمهای نداریم. [11]
ما انسانها بدون دستگاه فراگیری زبان، قابلیتهای تکلمی خود را نمیتوانیم ارتقاء بخشیم. این یک دستگاهِ زیستی است که ما از کودکی صاحب آن هستیم. تا سن بلوغ فعال است و ما را قادر میکند زبانهای محیطی خود را به سادگی و ناخودآگاه بیاموزیم. بدون این دستگاه، کودک هرگز قادر به آموختن زبان مادری خود نخواهد شد. [12]
دستگاه زبانی انسان، به منظور برآوردهکردن نیازهای محیطی او شکل نگرفته است. فرضیۀ انتخاب طبیعی، نمیتواند شکلگیری چنین توانایی مهمی را توجیه کند. باید علت را در عوامل دیگری جست. کشف این عوامل، برای زیستشناسی تکاملی سرفصل جستوجویی نو است. تضمینی نیست که دیگران نیز با شنیدن یک پیام گفتاری، به همان نتیجهای برسند که منظور گوینده بوده است. اما اگر زبان، نتواند منظور گوینده را به مخاطباش برساند، پس چه فایدۀ زیستشناختی دیگری دارد؟ استفاده از زبان، اگر به تقویت ارتباط زیستی یاری نرساند، شانس بقای بشر را نیز افزایش نخواهد داد پس برای او یک «انتخاب طبیعی» نیز نخواهد بود. دشوار است که تصور کنیم تبادل «مبهم» اندیشه با همنوعان، عاملی برای افزایش شانس بقا و تولیدمثل بشر است. [13]
برنامۀ کمینهگرا استعداد زبانی، یک اندام ذهنی و مغزی است. قابلیت آن، آفریدن معانی بیکران و گسسته است. پیشینۀ کمینهگرایی، به هند باستان و سپس خردگرایان سدۀ هفده و هجده میلادی میرسد. در نیمۀ دوم قرن بیستم، علم ریاضیات و فنآوری رایانه، به پیشبرد تحقیقات آن بسیار کمک کرده است. در پیشفرضهای این حوزه، استعداد زبانی، جزیی از قابلیتهای طبیعی ما محسوب میشود. پس، فرضیههای شناختی آن را نیز باید مانند علوم طبیعی پیشبرد. شما هر زبانی را که بلد باشید، آن زبان نیز بخشی از خصوصیات اندام ذهنی و مغزی شما خواهد شد. این قابلیت، با قسمتهای دیگر زیستی شما تعامل و برهمکنش خواهد داشت. دستگاه دانش زبانی شما، پدیدهای است که دادهها را ذخیره و پردازش میکند. و با بخش کنشی/محاسباتی ذهن شما در ارتباط است. و چون طبیعت زبان، بسیار پیچیده است، برای شناخت آن، نیازمند سادهسازی هستیم. شاخۀ نظری زبانشناسی، بیشتر به بخشهای محاسباتی در این استعداد میپردازد. [14] خصوصیات ژنتیکی و تجارب محیطی، رشد استعداد زبانی ما را تعیین و تثبیت میکنند. زبانآموزی، واژۀ مناسبی نیست زیرا فرایند رشد زبانی، مانند رشد دستگاه ایمنی یا بینایی ما است. یعنی ناخودآگاه است. توانایی ما در استفاده از یک زبان، به دلیل تثبیت استعداد ما در آن زبان است. از وضعیتی ابتدایی به قابلیتی نهایی. این استعداد، محاسبهگر است. یعنی متناسب با نیاز خود، واژههای مختلف و متفاوتی تولید میکند. نظاممندی آن، حسی و نیتی است. یعنی احساس حرکت، و قابل فهمشدن نیت. نظام حسی-حرکتی، با توانایی صوتی-آوایی ارتباط دارد. نظام نیتی-مفهومی، با توانایی معنادهی و ارجاع به جهان خارج. [15] زبانشناسی برای کار آزمایشگاهی، بهلحاظ اخلاقی نمیتواند بر روی نمونههای انسانی آزمایش کند. و موجود دیگری که تواناییهای زبانیاش همسان یا نزدیک به انسان باشد نیز هنوز یافته نشده است. این مانع، روشهای مطالعاتی در زبانشناسی را محدود میکند. و پژوهشگران ناچارند به روشهای غیرمستقیم روی آورند. و استفاده از روشهای غیرمستقیم، در پژوهشهایی که دربارۀ تواناییهای عالی انسانی است، جنجالی و بحثبرانگیز است. در پژوهشهای علوم طبیعی، ساختارها و طراحیهای طبیعت را کامل فرض میکنند. این فرض یعنی طبیعت در ذات خود کامل و بینقص است و بهترین راهحلها را ارائه و تثبیت میکند. [16] گالیله، معتقد بود: طبیعت از کمترین پیچیدگی، بیشترین سادگی و آسانترین ابزارها بهره میبرد. سادهترین روشها و کمترین قانونها. کپرنیک هم با همین استدلال از نجون بطلمیوسی رویگردان شد. گرچه او اعتراف میکرد گسترۀ تجربی نظریات او با نظریات بطلمیوس تفاوتی ندارد. اما به سادهسازی نظریات قبلی اقدام کرد و هشتاد مدار بطلمیوسی را به سیوچهار مدار رساند. اما چرا سادهسازی سازوکارها تا اینحد مهم است؟ چون سنجش دقیق ادعاهای علمی را ممکنتر میکند. کپلر نیز همین کار را با نظریات کپرنیک انجام داد. تا کنون با مشاهده و بررسی واقعیتها فهمیدهایم که طبیعت طبق خواستۀ ما عمل نمیکند. پس نمیتوان ادعاهای علمی را با محک اعتقادات روزمره سنجید. پژوهشگر برای پیگیری کار علمی خود، مجبور است مفاهیمی خارج از حوزۀ کلیشههای روزمره برگزیند. [17] حتی فیزیکدانان، مدلهای انتزاعی ریاضی را واقعیتر از تصورات حواس روزمره میدانند. آیا در زبانشناسی نیز میتوان همین خطِ سیر را دنبال کرد؟ برنامۀ کمینهگرا، همین کار را میکند. پرسش بنیادی آن ایناست: آیا اندام زبانی، در ذهن و مغز انسانها یک دستگاه شناختی است؟ جایگاه آن در میان دیگر دستگاههای شناختی چگونه است؟ آیا میتوان نظاممندی آنرا بدون حشو، تبیین کرد؟ چگونه باید کارکرد چنین تبیینهایی را با نظاممندی حسی-حرکتی و مفهومی-نیتی در دستگاههای زبانی سنجید؟ زبان بشری، نظاممند است و طراحی بهینهای دارد. و میتواند نیازهای حسی-حرکتی و مفهومی-نیتی را برآورده کند. فرضیۀ کمینهگرایی، به زبانشناسیِ نظری کمک میکند تا دربارۀ تواناییهای زبانیِ نوعِ بشر یافتههای بیسابقهای بیابد. [18] در ادامه نمونههایی از این یافتهها مطرح میشود. نظامهایی که طراحی بهینهای دارند، از نظمی مرکب برخوردارند. گسترۀ آنها پدیدههای غیرارگانیک تا موجودات زنده را شامل میشود. در همۀ آنها سه اصل اساسی مشاهده شده است: اصل دامنۀ محلی، اصل بقا، و اصل تقارن. اصل دامنۀ محلی: هر ذره فقط از ذرات حاضر در همسایگی مستقیم خود تأثیر میپذیرد. اصل بقا: نابودی وجود ندارد. فقط جابهجایی وجود دارد. مانند ذرهها و تکانهها. اصل تقارن: سیال نسبت به دوران ثابت است. [19] انطباق این اصول در زبانشناسی نظری با جایگزینی چند واژه صورت میگیرد: اصل دامنل محلی: هر مقولهای فقط میتواند از مقولههای همدامنۀ خود نمایهگیری کند. اصل بقا: نابودی وجود ندارد. فقط جابهجایی وجود دارد. مانند: دادههای واژگانی. اصل تقارن: انگارۀ ایکس-بار، نسبت به مقولهها ثابت است. اگر زبان نیز پدیدهای طبیعی است، پس از قوانین طبیعی نیز پیروی میکند. دربارۀ فرآیند زبانآموزیف نظریههای گوناگونی هست. نظریۀ دستور زایشی، نقش موهبت ژنتیکی را در فراگیری زبان، مهمتر از عوامل محیطی میداند. [20] کمینهگرایی، نقش عوامل ژنتیکی و محیطی را حداقلی میداند، و نقش قوانین طبیعی را حداکثری میانگارد. [21] هنگامیکه در چهارچوب زبانشناسی نظری، لفظ «زبان»بهکار برده میشود منظور مجموعهای از گفتارهای شفاهی یا مکتوب نیست؛ منظور پدیدهای زیستشناسانه و مربوط به ذهن و مغز است. پس در تحلیل آن نقشی برای فرهنگ و جامعه و سیاست در نظر گرفته نمیشود. ص22 [...]
فصل پنج آخوندمسلکی سکولارها و مخاطرات دموکراسی: در این فصل از کتاب، نوآم چامسکی میگوید: اصطلاح آخوندمسلکی سکولارها را از فیلسوف و تارخنگار انگلیسی، آیزایا برلین، وام گرفته است. برلین، از این عنوان برای روشنفکران کمونیستی استفاده میکرد؛ کسانی که از دین-دولتی و جنایتهای هیأت حاکمه در مقابل منتقدان پاسداری میکردند. البته همواره اندک روشنفکرانی هم بودهاند که با این آخوندمسلکی، همراه نشدهاند. آنها «معاندینی» بودهاند که توجیهات و جنایات «کمیسرها» را به چالش میکشیدهاند. [259] چامسکی ابراز نظر مثبت دربارۀ معاندین را کارساز نمیداند زیرا: امروزه بسیاری از ما آن معاندین دوران شوروی را گرامی میداریم و کمیسرها را تقبیح میکنیم، اما اسناد کهن تاریخی از عهد عتیق گرفته تا امروز، نشان میدهند که همیشه کمیسرها از ارج و منزلت بیشتری برخوردار بودهاند و معاندین با آنها خوار شمرده میشده و آزار دیدهاند. آنها که تحلیلهای انتقادی و اندرزهای اخلاقی ارائه میکردهاند، تا زمانیکه در هیأت حاکمه نبودهاند گرامی داشته نمیشدهاند و روشنفکرانی که چاپلوسان دربار قدرت بودهاند، پیامبرانی دروغین اما مورد قدرانی بودهاند. نقد چامسکی به برجسته نبودن کلیت کار روشنفکرانی مانند آیزایا برلین، این است که : این اصطلاح را بیشتر در سرزنش طبقۀ کمیسر در جبهۀ دشمن-رسمی به کار بردهاند. و سپس ریشههای این رفتار را هم تکرار شده و تاریخی میداند آنجا که میگوید: قانونی تاریخی وجود دارد که بر اساس آن ما باید دائم با چشمانی تیزبین به جنایات دشمنان رسمی خود بنگریم و در حالیکه خود را نیکوکارانی دلسوز نشان میدهیم منتقدانه در محکومیت آن جنایات ابراز نظر کنیم. همیشه در تاریخ، یکی از وظایف آخوندمسلکی سکولار، این بوده است که خودیها را از تجربۀ ناخوشایند آیینه بودهگی و آیینهدیدهگی محافظت کند. [260] [...]
*** *** *** فهرست پیشگفتار مترجم پیشگفتار ویراستاران فصل یک: مقدمۀ ویراستاران دربارۀ مفاهیم و مسائل نظریۀ زبانی فصل دو: چشم اندازهایی در زبان و ذهن فصل سه: زبان و مغز انسان فصل چهار: مصاحبهای دربارۀ کمینهگرایی فصل پنج: آخوندمسلکی سکولارها و مخاطرات دموکراسی منابع فصلهای یک تا چهار واژهنامه انگلیسی به فارسی واژهنامه فارسی به انگلیسی
شناسنامه سرشناسه: چامسکی، نوآم، 1928 م - Chomsky, Noam عنوان: دربارۀ طبیعت و زبان عنوان اصلی: On Nature and Language, 2002 پدیدآورنده: نوآم چامسکی مترجم: محمد فرخییکتا موضوع: زبان و فلسفه، فلسفه ذهن، کمینهگرایی یا زبانشناسی مشخصات نشر: تهران: روزبهان چاپ: اول 1392 شابک: 9789648175981 مشخصات ظاهری: 312 صفحه شمارگان: 11000 نسخه / شاید اشتباه چاپی باشد و 1100 درست باشد قیمت: 11900 تومان
Chomsky is called Father of modern Linguistics and leading theoretician. "On Nature and Language" will be welcomed by students and researchers in theoretical linguistics, neurolinguistics, cognitive science and politics, as well as anyone interested in the development of Chomsky's thought. Chomsky develops his thinking on the relation between language, mind, and brain, integrating current research in linguistics into the burgeoning field of neuroscience and Minimalist Program. Chomsky's other works include The Architecture of Language, Aspects of the Theory of Syntax; Cartesian Linguistics; Language and Mind. موضوع: زبان و فلسفه، فلسفه ذهن، کمینه گرایی یا زبانشناسی
Although it contained some interesting material, it was a bit disjointed and overly technical for the layman reader. I found it interesting how much time was spent defensively justifying their pursuit of a minimalist program thru references to other scientific struggles for understanding and yet comparatively little time was spent discussing the meat of their theory(sorry, approach) A little defensive perhaps? For someone interested in an introduction to the work the Chomksyians are doing in linguistics, this may throw you into the deepwater, for an academic, you can probably find better articles. The political essay at the end was compelling(as always) but added to the disjointedness of the book.
Chapters 2 and 3 were speeches, which is why they were readable to non-specialists like me, and there was some interesting stuff there. Chomsky compares the field of linguistics to that of chemistry in the 1800s. Chemists didn't understand why reactions happened the way they did, but did their best to develop principles and knowledge about the topic, and eventually physics and chemistry were unified and the chemical observations were explained in terms of protons and electrons. I got halfway through the interview with Chomsky in Chapter 4 before the language became too technical for me to follow. Chapter 1 was an overview of something that I didn't even attempt.
Brilliant, as always. Whether Linguistics, Mind, Politics; whether English or Spanish; he is worth reading, and then reading again. His are not for the readers unfamiliar to the topics in Linguistics. However, for the rest? There’s a reason why msm call him a dissenter: he speaks an informed truth.
Four talks by Chomsky on a trip to Europe. The first two are very big-picture speculations on the future of linguistics, directed at a nonspecialist audience, covering a lot of the same ground. The main point seems to be that linguistics is in the same place relative to neuroscience as chemistry was relative to physics in the nineteenth century - it can be reduced to neuroscience eventually, but only after a lot of empirical work and conceptual rethinkings of linguistics that we aren't in a position to make yet, and maybe even bigger overhauls of neuroscience. The next and longest is an interview with Chomsky about the newest research strategy in his branch of linguistics, the Minimalist Program. This throws around a lot of jargon that I'm not familiar with, even with basic syntax from Intro to Linguistics and a lot of knowledge about historical and descriptive linguistics, and the editors' introduction doesn't help even though it's supposed to. Chomsky comes across as a lot more humble and empirically oriented than that Intro to Linguistics class left me expecting; on the other hand, it still sounds like he and his school are basing their theories on an inexcusably small set of languages. even with humility accounted for. The last essay is political and I hope it gets through some people's heads how indistinguishable the US's violence toward people in other countries has been from the USSR's, and hasn't changed since the USSR's been gone.