Jump to ratings and reviews
Rate this book

ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟

Rate this book
در میان متفکران و نویسندگان غربی، میشل فوکو از معدود کسانی است که رجوع انقلاب اسلامی ایران را به معنویت دریافت و صریحاً اظهار داشت که از زمان انقلاب فرانسه تاکنون برای نخستین بار انقلاب و معنویت به یکدیگر پیوند خورده اند. در این کتاب خواننده با نگاه این متفکر به حوادث انقلاب اسلامی ایران آشنا می شود.

آنچه فوکو پس از پیروزی انقلاب درباره وقایع ایران نوشته، و نیز مصاحبه مفصل او با دو خبرنگار فرانسوی درباره ایران و پاسخ هایی که به برخی از خوانندگان مقالات خود داده است در اینجا ترجمه نشده است.

66 pages, Paperback

First published January 1, 1998

15 people are currently reading
265 people want to read

About the author

Michel Foucault

763 books6,468 followers
Paul-Michel Foucault was a French philosopher, historian of ideas, writer, political activist, and literary critic. Foucault's theories primarily address the relationships between power and knowledge, and how they are used as a form of social control through societal institutions. Though often cited as a structuralist and postmodernist, Foucault rejected these labels. His thought has influenced academics, especially those working in communication studies, anthropology, psychology, sociology, criminology, cultural studies, literary theory, feminism, Marxism and critical theory.
Born in Poitiers, France, into an upper-middle-class family, Foucault was educated at the Lycée Henri-IV, at the École Normale Supérieure, where he developed an interest in philosophy and came under the influence of his tutors Jean Hyppolite and Louis Althusser, and at the University of Paris (Sorbonne), where he earned degrees in philosophy and psychology. After several years as a cultural diplomat abroad, he returned to France and published his first major book, The History of Madness (1961). After obtaining work between 1960 and 1966 at the University of Clermont-Ferrand, he produced The Birth of the Clinic (1963) and The Order of Things (1966), publications that displayed his increasing involvement with structuralism, from which he later distanced himself. These first three histories exemplified a historiographical technique Foucault was developing called "archaeology".
From 1966 to 1968, Foucault lectured at the University of Tunis before returning to France, where he became head of the philosophy department at the new experimental university of Paris VIII. Foucault subsequently published The Archaeology of Knowledge (1969). In 1970, Foucault was admitted to the Collège de France, a membership he retained until his death. He also became active in several left-wing groups involved in campaigns against racism and human rights abuses and for penal reform. Foucault later published Discipline and Punish (1975) and The History of Sexuality (1976), in which he developed archaeological and genealogical methods that emphasized the role that power plays in society.
Foucault died in Paris from complications of HIV/AIDS; he became the first public figure in France to die from complications of the disease. His partner Daniel Defert founded the AIDES charity in his memory.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
22 (11%)
4 stars
52 (27%)
3 stars
63 (33%)
2 stars
34 (18%)
1 star
15 (8%)
Displaying 1 - 30 of 36 reviews
Profile Image for مجید اسطیری.
Author 8 books550 followers
June 17, 2025
ایرانی و ترس؟!

روایت #میشل_فوکو از اینکه چگونه ایرانی ها ترس را در انقلاب اسلامی پشت سر گذاشتند در کتاب #ایرانی_ها_چه_رویایی_در_سر_دارند خواندنی است:

من ایرانی هایی را در پاریس می شناختم و آن چه در بسیاری از آنان مرا شگفت زده می کرد ترس بود. ترس از این که معلوم شود با چپ ها رفت و آمد دارند، یا ترس از این که ماموران ساواک با خبر شوند که آنان فلان کتاب را می خوانند و غیره.
وقتی درست پس از کشتار ماه سپتامبر (۱۷ شهریور 1357) به ایران وارد شدم به خودم میگفتم که با شهری وحشت زده رو به رو خواهم شد، چون در آن جا چهار هزار نفر کشته شده بودند. نمی توانم بگویم که در آن جا مردمانی شاد و مسرور دیدم، اما از ترس خبری نبود و حتا شجاعت شان بیشتر هم شده بود. به عبارت دقیق تر، مردم وقتی خطر را بی آنکه رفع شده باشد، پشت سر می گذارند شجاعت شان بیشتر می شود. مردم در انقلاب شان خطر مسلسل هایی را که همیشه در مقابل شان قرار داشت، پشت سر گذارده بودند.
Profile Image for فؤاد.
1,127 reviews2,358 followers
May 13, 2017
کتاب بیشتر یک گزارش خبرنگارانه است از نظرات مردم و وقایع سال آخر حکومت پهلوی. هر چند این جا و آن جا تحلیل ها و ریزبینی های جالب توجهی هست، اما اثری از نگاه خاص فوکویی به مقوله های قدرت و مقاومت نیست، و وقتی آدم کتابی از فوکو به دست می گیرد، بیش از هر چیز برای آن است که ببیند فوکو چطور این نگاه خاص خود را در مورد این پدیده پیاده کرده است.
به عبارت دیگر، این کتاب را هر خبرنگار دیگری با کمی تحلیل سیاسی می توانست بنویسد همچنان که هم نویسندگان داخلی و هم نویسندگان خارجی نوشته و می نویسند، و نیازی نبود کسی فوکو باشد تا بتواند این کتاب را بنویسد.
Profile Image for Ardavan Bayat.
367 reviews64 followers
May 29, 2021
پایان 99.10.30

در نوشته‌ی زیر فراوانی واژه‌ی «لعنتی» برای افزودن به بار طنز است؛ البته طنزی سیاه و تلخ. هدفم شکستن کاسه‌کوزه‌ها بر سر یک نفر نیست ولی راستی این است که میشل فوکو یک فیلسوف سرشناس بود و مردم جهان نوشته‌های روزنامه‌نگاری‌اش را جدی می‌گرفتند و سخنانش نفوذ فراوانی داشت. پس در برخورد مردم جهان با انقلاب 57 اثرگذار بوده‌است.


سه ستاره برای این کتاب، تنها به احترام دغدغه‌های امروز مردم ستم‌کشیده‌ی ایران که فوکو مو‌به‌مو چهل و چند سال پیش ثبت کرده‌بود و امروز جمهوری اسلامی آن را چه‌بسا ضرب‌در ده به توان چند کرده‌است. شاید اگر سلطنت‌طلبان هم سَرَکی به این کتاب بزنند، بد نباشد، اگرچه می‌دانم که همه‌ی این داستان‌ها و مشکل‌ها را انکار می‌کنند یا به گردن دشمنان و بیگانگان می‌اندازند! شاید بهترین پاسخ‌شان این باشد که «جمهوری اسلامی روی پهلوی‌ها را سفید کرده‌است، پس آنها خیلی خیلی خوب هستند»!

ای فوکوی لعنتی (با احترام البته!) آخر چه جای خوشبینی بود؟ تو از «رهبر اسطوره‌ای؟ قدیس؟ انقلاب معنوی؟ آگاهی کامل مردم؟ بزرگترین جنیش بر ضد قدرت‌های بزرگ؟ ناسیونالیسم بورژوایی مصدق؟ و...» چه می‌دانستی؟

ایدز گرفتی و مُردی و ندیدی که در زمین‌لرزه‌ها و سیل‌های زمان ما (و البته کرونا) آدم‌های بی‌گناه بیشتری می‌میرند و مردم هم سر سوزنی برای حکومت ارزش ندارند و از سویی هم به‌اندازه‌ی میکروبی به حکومت اعتماد ندارند! می‌بینی چه سنگدلانه تاریخ بس‌آیند و تکرار می‌شود و مردم چه خون دلی می‌خورند؟! اگر روزهای ما را می‌دیدی هواداری‌ات از این قهوه‌ای‌عباها و سیاه‌اندیشان را ننگین‌ترین نوشته‌هایت می‌دانستی.

روحت هم خبر نداشت که داری از چه کسانی دفاع می‌کنی. «عرازشه» از سویی تو را به عنوان یک خداناباور هم‌جنس‌گرا چماق کرده‌اند و از سویی به عنوان فیلسوفی غربی که از آخوند جماعت هواداری کرده...! پس تو را دو گونه‌ی متناقض بر سر ما ملت مخالفِ می‌کوبند.

گرچه مردم ما کور بودند و هیچ آگاهی‌ای از آینده‌ی رفتار مزخرفشان با خمینی نداشتند ولی توی فیلسوفِ لعنتی به عنوان یک غربی لعنتی که از انقلاب‌های لعنتیِ دیگر آگاه بودی، نباید مانند ژان‌پل سارتر که به شاملو گفته‌بود شما انقلابِ رو به عقب کردید (؟ شنیدم ولی منبعی ندیدم؟!) یک انتقادی؟ احتمال خطایی؟ یا هر شک و تردیدی می‌داشتی و ثبت می‌کردی؟ لعنتی! تو هم ناخواسته و ناخودآگاه میله‌هایی برای ستم به مردم ناآگاه ایران ساختی.

با چه رویی می‌خواهی بروم و کتاب «ایران؛ روح یک جهان بی‌روح» را نیز بخونم؟ توی لعنتی که به روح باور نداشتی از کجا می‌دانستی پدرجد ما چه رویایی در سر مذهبی‌شان داشتند؟ تو مگر سرانجام انقلاب‌های مذهبی را ندیده‌بودی؟ تو مگر تاریخ نخوانده‌بودی؟ چرا اینچنین گمراه شدی؟ نکند تو هم... چیزی گرفته‌بودی؟ بگذریم.

از همه‌ی اینها که بگذریم سخنان درستی هم در این کتاب داشتی که یکی از مهم‌ترین‌هایش این بود:
«این قانون تاریخ است: هرچه خواست ملتی ساده‌تر باشد، کار سیاستمداران دشوارتر می‌شود؛ شاید به این دلیل که سیاست آن چیزی نیست که وانمود می‌کند، یعنی تجلی یک خواست جمعی نیست، بلکه سیاست در جایی می‌تواند نفس بکشد که این خواست چندپاره، مردد، سردرگم و حتا در چشم خودش هم ناروشن باشد.»
آفرین! درست مانند جمهوری‌اسلامی!

آنها آب را گل‌آلود کرده‌اند چون می‌دانند که مردم هیچ‌جوره آری به‌شان نمی‌گویند؛ ولی چگونه گل‌آلود کرده‌اند؟ با صادرات اپوزوسیون، همکاریِ مبتذل و پلشتانه(!) با آدم‌ها و سلبریتی‌ها و شبه‌سلبریتی‌ها و شاخ‌هایی که بتوانند همبستگی‌های مردم را با چرندیات‌شان به گسستگی بکشانند. با دسته‌بندی مردم و مشکلاتشان. آنها واشرهای فنری بسیاری زیر این پیچ استبداد کارگذاشته‌اند تا اگر پیچ شل شد واشر باز شود و فشار همچنان بماند. اگر آنقدر شل شد که واشر از کار افتاد (مانند دی 96 و آبان 98) زود زود پیچشان را باز می‌کنند و یک واشر خفن‌تر کار می‌گذارند و دوباره سفتش می‌کنند! سوپاپ‌های اطمینانِ فشارپا (کنترل‌کننده‌ی فشار) هم چنین کاری می‌کنند!
Profile Image for Fahim.
276 reviews117 followers
October 28, 2019
"این قانون تاریخ است:
هر چه خواست ملتی ساده تر باشد، کار سیاستمداران دشوارتر می شود. شاید به این دلیل که سیاست آن چیزی نیست که وانمود می کند، یعنی تجلی یک خواست جمعی نیست، بلکه سیاست در جایی می تواند نفس بکشد که این خواست چندپاره، مردد، سردرگم و حتی در چشم خودش ناروشن باشد...
ملت ایران مانند خارپشت ، همه ی تیغ هایش را بیرون داده است. خواست سیاسی او این است که نگذارد سیاست سر بگیرد. "
به نقل از میشل فوکو در تحلیل رفتار ملت ایران در جریان انقلاب پنجاه و هفت...
Profile Image for Mahdi.
299 reviews100 followers
December 17, 2019
به جرات می‌تونم بگم که جزو 5 کتاب برتر در حوزه شناخت انقلاب اسلامی است؛ کتابی دقیق و روایتی جزئی که توسط یک شاهد عینی نوشته شده است

حتما توصیه می‌کنم همه مردم بخوانند
Profile Image for Parinaz.
117 reviews125 followers
July 16, 2023
خیلی خنده‌داره:)))
اعتصاب بین خلبانان و شرکت نفت در جریان بود.
یکی از خلبانان بویینگ می‌آد به فوکو‌ می‌گه: «گرانبها‌ترین ثروتی که ایران از قرن‌ها پیش تاکنون داشته در فرانسه پیش شماست. خوب نگاهداریش کنید.» که روی فوکو خیلی تاثیر داشت.
و چیزی که بیشتر روی فوکو تاثیر گذاشت این بود که یکی از اعتصاب‌گران آبادان به‌ش می‌گه: «ما چندان هم مذهبی نیستیم.»
فوکو می‌پرسه: «پس به چه کسی اعتماد دارید؟ به یکی از احزاب سیاسی؟»
و جواب می‌ده: «نه، به هیچ‌کدام.»
«پس به یک شخص؟»
«به هیچ‌کس، جز خمینی و فقط به او.»
:))))))
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews877 followers
Read
April 30, 2016
این قانون تاریخ است: هرچه خواست ملتی ساده تر باشد ، کار سیاستمداران دشوارتر می شود؛ شاید به این دلیل که سیاست آن چیزی نیست که وانمود می کند، یعنی تجلی یک خواست جمعی نیست، بلکه سیاست در جایی می تواند نفس بکشد که این خواست چند پاره، مردد، سردرگم و حتی در چشم خودش هم نا روشن باشد.
Profile Image for Kaveh soltany.
26 reviews13 followers
October 4, 2007
عنوان کتاب به خوبي گويا است . ايراني ها مردمي که فقط رويا در سر دارند!!! فوکو به ايران آمد و با اين سوال بي پاسخ برگشت
Profile Image for Sahar Esmaeili Aghdam.
22 reviews18 followers
June 24, 2022
در واقع این کتاب ترجمه ی مقالاتی است که فوکو در پی دو سفر و پیش از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ درباره ی انقلاب اسلامی نوشته است. متن فرانسه ی همه ی این مقالات در جلد سوم از مجموعه ی نوشته های پراکنده ی فوکو چاپ شده است. چیزی که بدیهی است تلاش مصرانه ی فوکو به عنوان روزنامه نویس برای رونمایی و دریافتن نقشه های سیاسی پشت پرده ی تمامی قدرت های دخیل چه خارجی چه داخلی در جنبش سیاسی سال ۵۷ و علل وقوع آن است. ناگفته نماند که فوکو در پایان این مقاله به صراحت می گوید که من در این راه نوپا هستم.
از ��رن ۱۹ تا به امروز می توان گفت که ایران هیچ گاه مستعمره نبوده است اما همواره وابستگی درازمدت بدون استعمار مستقیم به کشور های قوی تر داشته است. اگرچه هرگونه ادعایی درمورد بازی های سیاسی همواره دوپهلو و مبهم می ماند(چراکه ما ایرانی ها همیشه در داخل صحنه «ایران» حضور داریم مثل صحنه تئاتر و نمی شود حدس درستی مبنی بر حوادث پشت صحنه زد) با این وجود می شود استدلال کرد که اگر در آن زمان پشت صحنه ی مهره ای به نام رضاخان روسیه و انگلیس بود هیچ بعید نیست که این ماجرا با مهره ی دیگری از سمت آمریکا یا کشور دیگری برای ایران دوباره تکرار نشود. اما عواملی مانند نفت، دو جنگ بزرگ جهانی، نزاع خاورمیانه، و درگیری های بزرگ آسیا فرا رسید و ایران یکباره از وضعیت نواستعماری به صورت یکی از اقمار آمریکا درآمد. به سبب همه ی این عوامل و وابستگی به قدرت های خارجی، ایران همواره از نبود استعمارگر اشغالگر، و به جای آن وجود ارتشی که به ترتیب رنگ روسی و انگلیسی و سپس آمریکائی گرفته است و پلیسی نیرومند، رنج برده است. به عبارت دیگر به سبب همه ی عوامل مذکور، سازمان سیاسی-نظامی ای(ارتشی)که خود را با ایران یکی بداند و بتواند در خود نیروی مداخله در زندگی سیاسی را داشته باشد و سرنوشت کشور را به دست بگیرد در ایران پدید نیامده است. درست است که شاه بدون ارتش نمی تواند بر سر تخت بماند، اما این ارتش قرارگاه یا گذرگاه نیروهایی است که خود شاه را تهدید می کند. این است که ارتش می تواند به راه حلی اجازه ظهور بدهد یا جلوی آن را بگیرد(از اینروست که ژاندارم منطقه به حساب می آمد)، اما خودش نمی تواند راه حلی بیابد و آن را پیشنهاد یا تحمیل کند. ارتش قفل است نه کلید، و از دو کلیدی که در آن زمان مدعی باز کردن آن بودند آنی که بهتر به این قفل می خورد کلید آمریکایی شاه نبود، کلید اسلامی جنبش مردمی بود. در آخر فوکو بیان می کند که این حرکت را نمی توان انقلاب نامید این نوعی از جا برخاستن نیست، قیام انسان های دست خالی است که می خواهند باری را که بر پشت تمامی بشریت در سطح عام و به ویژه بر پشت خودشان سنگینی می کند از میان بردارند: بار نظام های جهانی را.
هدفش هم رهایی از استیلای خارجی و هم نجات از سیاست داخلی است که ایرانی ها هم کمی مثل دانشجویان اروپایی دهه ی شصت، همه چیز را می خواهند که در واقع این احزاب سیاسی، لیبرال ها یا سوسیالیست های هوادار آمریکا یا مارکسیست ها و حتی خود صحنه سیاست به نظر ایشان هنوز کارگزار این قدرت ها هستند و همیشه بوده اند و همه ی این راه ها از نابودی شاه می گذرند.اما همه می دانند که این مردم در واقع چیز دیگری می خواهند به همین دلیل است که انسان این همه تردید می کند که به ایشان فقط همین را پیشنهاد کند. نام این جنبش را چه می توان نهاد در کجا باید نشاند؟ جنبشی که نمی گذارد انتخاب های سیاسی پراکنده اش کنند، جنبشی که در آن نَفَس مذهبی دمیده شده است که بیش از آنکه از عالم بالا سخن بگوید به دگرگونی این دنیا می اندیشد.
۱۴۰۱/۴/۳
Profile Image for حمید شاهکلائی.
Author 9 books130 followers
February 17, 2019
این کتاب حاصل یادداشت‌ها و گزارش‌های روزنامه‌نگارانه #میشل_فوکو اندیشمند معروف است که با انجام دو سفر به شهرهای مختلف ایران در آستانه انقلاب ۵۷ نوشته شده است.

درک او از پیوند متمایزکننده انقلاب با دین و معنویت مورد توجه است.

کتاب حجم کمی دارد و خبری از تحلیل‌های پیچیده و دیریاب جامعه‌شناختی نیست.


هم‌چنین نویسنده درکی از انقلاب اسلامی به مثابه تداوم حرکت انبیا در جهت حاکمیت الله و قرار گرفتن بشر ذیل ولایت الهی ندارد.


کتاب «ایرانی‌ها چه رؤیایی در سر دارند؟» نوشته «میشل فوکو»، ترجمه حسین معصومی همدانی، نشر هرمس
Profile Image for Sara Rastakhiz.
132 reviews40 followers
April 13, 2021
کتابیه که خوندنش رو توصیه میکنم. کتابیه که یگانه و خاص بودن انقلاب ما رو نشون میده و اینکه همه دنیا از تحلیلش درمونده بودن و نمیتونستن ازش سر در بیارن. از هدفش از شکل گیریش و حتی از اینده اش. بنظر میرسه که نویسنده نظر مثبتی نسبت به انقلاب داشته ولی سعی کرده که بی طرف باشه. کاش با جزییات بیشتری حرف‌میزد و عمیق تر وارد بحث و نظراتش می شد.
Profile Image for Arash Esmaeili.
42 reviews11 followers
Read
April 6, 2018
یکجانبه نگری این کتاب به نظر بنده کمی عجیب به نظر میرسید...دلیل این امر یا این بوده که فوکو از خمینی حزب الهی تر(از پاپ کاتولیک تر) بوده و یکطرفه به قاضی رفته است و یا عدم امانتداری مترجم و جانبداری شخصی او باعث دخل و تصرف در کتاب شده که نظر بنده به احتمال دوم نزدیک تر است.
باید اضافه کنم خواندن این کتاب نه تنها دریچه هایی از نور فهم رو بر من باز نکرد بلکه گیج تر از قبل همچنان همچون فوکو نمیدانم ایرانیها چه رویایی در سر دارند
Profile Image for Mansor Pooyan.
37 reviews8 followers
December 9, 2009
جهان خارج ‌از متن، خود بخودی فاقد معنا و حقیقت است. زبان، سخن و گفتمان، شكل‌دهنده واقعيات هستند و جهان خارج صرفاً از طريق زبان و سخن شناخته مي‌شود. قوکو نشان مي‌دهد كه نظام زبان تعيين ‌كننده فرهنگ و معناست. مضافا او نشان مي‌دهد كه چگونه كاربرد زبان يا گفتمان، همواره با كاربرد قدرت همراه است. نهادهای اجتماعي در چارچوب گفتمان، قدرت و کارکردهای اجتماعی خود را مستقر می سازند
از منظر فوکو، زبان نظام مستقل و خودمختاری است كه مقدم بر انسان‌ها و مستقل از واقعيت‌های بيرونی، اعم از انديشه و رفتار، موجودیت دارد
فوكو تحت تاثیر «لوی استراس » معتقد است كه معنا را نبايد صرفاً در ساخت ذهن جست‌وجو كرد. معناها از دلِ ساختارهای گفتمانی، اجتماعی، تاريخی و فرهنگی بيرون می آیند. نفی سوژه و سوبژكتيويته، فوكو را برآن داشت که به فراگردها و پديده‌هايی نظير عوامل اجتماعی و هنجارهای فرهنگی تأكيد ورزد. از اين‌رو، او از محو انسان ِكنش‌گر و از مرگ ِسوژه سخن به ميان می آورد
جهان ذاتاً بی شكل و بی معناست و به وسيلة گفتمان‌های مسلط در هر عصر، معنا و شكل می پذیرد. زبان خالق هر گونه ارتباط ممکن میان انسان و جهان است. بدین معنی، زبان وابسته به زمان و مکان بوده صرفا بازی و فن آوری نیست
گفتمانها چارچوب‌هائی هستند كه به جهان ِخارج، شكل و معنا می ‌بخشند. آنها بمثابه تولیدات ِتاريخی و فرهنگی، دائماً در معرض تغيير و تحول‌اند. در پرتو تغيير گفتمانها، نحوه نگاه به جهان عوض می ‌شود. گفتمانها همچون روابط قدرت چيزهائی را حفظ و چيزهای ديگری را حذف می كنند

Profile Image for Ali  Noroozian.
223 reviews27 followers
June 8, 2022
اینکه بعد از چهل سال از زبان یک غیر ایرانی (اونم متفکری مثل فوکو) وقایع نزدیک به انقلاب رو مرور کنی مزه خوبی داره و ذهن رو به چالش میکشه. اینکه این مردم، همون آدم‌‌هایی ان که چهل سال پیش برای یه هدف مشترک متحد شده و از خمینی بت ساخته بودن؟ معنوی شدن فضای سیاست چیزی بود که بهش فکر میکردن و الان بیش از هر زمان دیگه‌ای از دین و معنویت ملول و بیزارن!
اما مشکلات که همچنان پابرجاست. من فکر میکنم در ایران انقلابی صورت نگرفت چونکه هیچ شخمی توی بدنه سیاسی ایران زده نشد، اصلاً پی‌ریزی در کار نبوده. یه جابه جایی قدرت که در طول تاریخ ایران چیز تازه‌ای نبوده. شاه رفته و جاش رهبر اومده و ملاط فساد برای حفظ رژیم هنوز هم کاربرد داره. مشکل اساسی اینه که ایرانی (حتی در جنبه‌های زندگی فردی) میدونه که چی نمیخواد اما نمیدونه که چی میخواد. نکته بعدی اینه که سیاستمداران ایرانی توی گذشته گم شده‌ان، چه شاه که خودش را وارث کوروش و ساسانیان می‌دونست چه رهبرای فعلی که تو قرن 21 مملکت رو براساس آیات و روایات چند قرن پیش اداره می‌کنن

از متن کتاب:

بدبختی شاه این است که با این کهنه پرستی همدست شده است. گناه او این است که می‌خواهد، به زور فساد و استبداد، این پاره گذشته را در زمانی که دیگر خریداری ندارد حفظ کند

بنای لرزان سیاسی هنوز به زمین نریخته است. اما از سر تا پا ترک برداشته است و دیگر تعمیرکردنی نیست

زمینی که میلرزد و همه چیز را ویران میکند چه بسا مردمان را گرد هم جمع میکند

ارتش ایران هیچگاه نقش آزادی بخش نداشته است. این ارتش همواره شاهان حاکم را حفاظت کرده و در کنار پاسداران بیگانه در اطراف سرزمین‌های واگذاری شده پاس داده است

سربازان و افسران در می‌یابند که روبه رویشان دشمن نیست بلکه بالاسرشان ارباب است

ایران دچار بحران نوسازی شده است. یک حاکم خودستا و بی لیاقت و مستبد هوای رقابت با کشورهای صنعتی را دارد و چشم به سال دو هزار دوخته است. اما جامعه‌ی سنتی نمی‌تواند و نمی‌خواهد با او همراهی کند، این جامعه‌ی زخم خورده از حرکت می‌ماند، به گذشته‌ی خود می‌نگرد و به نام اعتقادات هزارساله از یک روحانیت واپسگرا پناه می‌جوید

برای مردم ایران چه معنی داشت که روزی چشم باز کنند و خود را آریایی بیابند؟

فساد نقطه ضعف این رژیم نیست بلکه نفس شیوه اعمال قدرت آن و ساز و کار بنیادی اقتصاد است. فساد ملاط مجموعه‌ی استبداد و نوسازی است

سیاسی‌های مخالف شاه می‌گویند: خوب است، خمینی با بالا بردن مبلغ داو دست ما در برابر شاه و آمریکایی ها را پرتر میکند. اما اسم او فقط یک پرچم است، او که برنامه‌ای ندارد. فراموش نکنید که از 1340 احزاب فرصت اظهار وجود نداشتند. فعلا همه دور خمینی جمع می‌شوند. اما وقتی دیکتاتوری از میان رفت این گرد و خاک هم فرو می‌نشیند؛ سیاست واقعی دوباره زمام کار را بدست می‌گیرد و واعظ پیر خیلی زود به فراموشی سپرده می‌شود

این قانون تاریخ است: هرچه خواست ملتی ساده‌تر باشد، کار سیاستمداران دشوارتر می‌شود

خمینی و روحانیونی که از او تبعیت می‌کنند می‌خواهند که رفتن شاه تنها به نیروی جنبش مردمی‌ای که ایشان به راه انداخته‌‌اند انجام بگیرد

واژه تحریک همیشه مرا عذاب می‌دهد، چون هیچ عملی نیست که محرکی نداشته باشد. مسئله این است که بدانیم چرا کسی تحریک‌پذیر می‌شود

جنبشی که در آن نفس مذهبی دمیده شده است که بیش از آنکه از عالم بالا سخن بگوید به دگرگونی این دنیا می‌اندیشد
Profile Image for Farnaz.
360 reviews124 followers
October 15, 2022
خوانش غلط و به تبع تحلیل اشتباه!
Profile Image for Leila Dehghan .
43 reviews15 followers
October 8, 2009
ایرانیها چه رویایی در سردارند ؟
نام هفتمین مقاله از یازده مقاله ای که میشل فوکو فیلسوف ، تاریخدان و متفکر فرانسوی پس از بازگشت از ایران در سال 1978 به رشته تحریر در آورده است و مترجم ( حسین معصومی همدانی ) که گردآورنده این 11 مقاله نیز هست کتاب را با همین نام روانه بازار کرده است .
فوکو پس از حادثه آتش گرفتن سینما رکس آبادان متعهد شد که خود نخستین سلسله گزارشات را از ایران منتشر کند .
دوبار ، از 16 تا 24 سپتامبر ( 25 شهریور تا 2 مهر 1357 ) و 9 تا 15 نوامبر 1978 ( 18 تا 24 آبان 1357 ) به ایران سفر کرد و در این سفرها در تهران ، قم و آبادان با برخی از رهبران ملی ، مذهبی و گروههای مختلفی که در انقلاب دست داشتند ملاقات کرد .
این یازده مقاله را شاید بتوان از بی تعصب ترین مقالات در ارتباط با انقلاب در ایران دانست .
خواندن بعضی از سطرها ، از قول موافقان این انقلاب ، بسیار جالب و درخور توجه است ، بخصوص زمانی که خواننده ایرانی این سخنان را با وضعیت کنونی مقایسه می کند
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
July 5, 2018
کتاب «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟» مقالات «میشل فوکو» درباره‌ی ایران است که «حسین معصومی همدانی» آن را به فارسی برگردانده است. فوکو مقالاتش درباره‌ی ایران را در جلد سوم یادداشت‌های پراکنده منتشر کرده و مترجم این اثر، همه‌ی این یادداشت‌ها را در این کتاب گرد آورده است. «ارتش: وقتی زمین می‌لرزد»، «شاه صد سال دیر آمده است»، «تهران: دین بر ضد شاه»، «ایرانیها چه رویایی در سر دارند؟»، «شورش با دست خالی»، «آزمون مخالفان»، «شورش ایران روی نوار ضبط صوت پخش می شود؟» و «رهبر اسطوره ای شورش ایران» عنوان مقالاتی است که در این اثر ارائه شده است. در بخشی از مقدمه آمده است: «در میان متفکران و نویسندگان غربی، میشل فوکو (1926 – 1984) از معدود کسانی است که رجوع انقلاب اسلامی ایران را به معنویت دریافت و صریحا اظهار داشت که از زمان انقلاب فرانسه تاکنون، برای نخستین بار انقلاب و معنویت به یکدیگر پیوند خورده‌اند. در این کتاب، خواننده با نگاه این متفکر به حوادث انقلاب اسلامی ایران آشنا می‌شود.».
Profile Image for Ali_.
72 reviews16 followers
October 19, 2017
استاد انقلاب اسلامی سر کلاس از میشل فوکو و دو سفری که در جریان انقلاب به ایران داشت صحبت میکرد که شیفته خوندن چندتا از کارهاش در این زمینه شدم.

فارغ از هرگونه قضاوت فقط این بند کتاب که یکی از بزرگترین متفکران قرن بیستم درباره ایران آن زمان نوشته، بخوانید:

من دوست ندارم که حکومت اسلامی را ی "ایده" یا حتی "آرمان" بنامم اما به عنوان خواست سیاسی مرا تحت تاثیر قرار داده است. مرا تحت تاثیر قرار داده چون کوششی است برای اینکه برای پاسخگویی به پاره ای مسائل امروزی برخی از ساختارهای جدایی ناپذیر اجتماعی و دینی سیاسی شود؛ مرا تحت تاثیر قرار داده است چون از این جهت کوششی است برای اینکه سیاست یک بعد معنوی پیدا کند.

حال سوال این است، پیوند انقلاب و معنویت ... تا چه حد اتفاق افتاد؟
Profile Image for Farhad.
379 reviews91 followers
May 10, 2008
هرچند اطلاعات فوكو درباره شرايط و باورهاي ايران در زمان انقلاب كافي نبوده يا بعضا نادرست بوده ولي توجه او در حل تعاملات موجود كار ارزنده اي است.
Profile Image for Messiah .
51 reviews
November 22, 2009
باز خوانی این مقالات یادآور نکاتی ست
Profile Image for mohammad firouzi.
54 reviews1 follower
October 9, 2015
جالب‌ترین جای کتاب تعجب فوکو از هم پوشانی اهداف مخالفان در چند ماه آخر سلسله پهلوی است. از کارگر شرکت نفت در آبادان تا خلبان هواپیما هما و بی‌ اعتمادی خلبان به اکثر گروه‌های سیاسی به جز خمینی
Profile Image for Hamed.
156 reviews4 followers
August 25, 2020
مقاله ای دارد به نام
تهران:دین علیه شاه
متن، اشاراتی دقیق به دلایل پیدایش و سرعت انقلاب دارد و به درستی تاریخ پشت سر آن را دیده است.
Profile Image for ahmad.
189 reviews14 followers
June 12, 2022
این روزها زیاد می‌بینیم که طیف سنتی و البته معترض به وضع موجود می‌گویند که وضعیت کنونی آن چیزی نیست که محرک انقلاب ۵۷ بود.

از طرفی طیف غربگرا معتقد است که با ظهور انقلاب اسلام، اسلام تمام پتانسیل خود را به عنوان یک سازوکار سیاسی نشان داد و بیشتر از این چیزی برای ارائه ندارد.

مشخص است که هر دو طیف اشتباه می‌کنند. در واقع طیف سنت‌گرا که معتقد است که این اسلام آن اسلام واقعی نیست. باید مشخص کند که چه اسلامی اسلام واقعی است؟ این یک مغالطه مرسوم در دنیای مدرن است. لیبرال‌ها هرزمان که بحرانی شکل می‌گیرد می‌گویند که این لیبرالیسم، آن لیبرالیسم اصیل نیست. کمونیست‌ها هم می‌گویند که کمونیسم شوروی و چین آن کمونیسم اصیل نیست. پس آن کمونیسم و لیبرالیسم و اسلام اصیل چیست؟ نزد چه کسی است؟

در واقع همیشه می‌توان گفت که این اتفاقی که افتاده مد نظر ما نبوده است چرا که فاصله نظر تا عمل یک دنیا است.

اما خواندن نظرات فوکو در مورد انقلاب اسلامی به ما نشان می‌دهد که خود انقلاب اسلامی چه بوده است.

یک حرکت مردمی، شبه آنارشیستی با یک ایده مرکزی قوی که پشتوانه مذهبی-دینی داشت.

برای اینکه چه چیزی مانع آن شد که آن جریان عظیم بعد از جنگ ادامه پیدا نکند بحث زیاد است. شاید اگر تلاش‌های سیاسی هاشمی نبود، شاید اگر تغییر ساختار سیاسی نبود، شاید اگر وقایع اوایل دهه ۱۳۷۰ نبود و هزاران شاید دیگر.

اما مهم این است که تمام این اتفاقات افتاده است و ما امروز در این نقطه هستیم. جایی که آرمان های انقلاب ۵۷ کمرنگ شده است و تنها راه برای بازگشت به آن دوران این است که به این درک برسیم که آن آرمان‌ها چه بود؟

آن زمان است که می‌توانیم برای ادامه مسیر آماده شویم. خوانش کتاب‌هایی نظیر این کتاب فوکو می‌تواند به ما یعنی کسانی که درکی از عظمت آن انقلاب نداریم کمک کند.
17 reviews2 followers
June 26, 2021
خواندن تجربیات افراد خارجی از وقایع داخلی همیشه می تواند جذاب باشد. شباهت ها و تفاوت هایی که مردم زمان انقلاب و اکنون با یکدیگر دارند در نظر من جالب بود.
Profile Image for Kosar mohammadnejad.
95 reviews28 followers
October 17, 2021
اون چیزی که فوکو در کتاب ستایش میکنه یعنی «هم پوشانی اهداف جریانها و نداشتن یک سری خواست مشخص ،اعتماد به کسی مثل خمینی چه کارمند هواپیما چه کارگر صنعت نفت » از قضا نقطه ضعف این جنبش از کار درومده
البته برای ما خواننده ایرانی ۴۰ سال بعد قضاوت به مراتب راحتتر از فوکوی خبرنگار خارجی در بطن یک انقلاب ملیه
فوکو اگر چه به عنوان یک خبرنگار تلاش کرده بی طرف باشه اما نمیتونه حیرت و ستایششو پنهان کنه و بعدی فراانقلابی و قیام بشری بهش میده : نفی نوسازی و نظم جهانی توسط بشر ...

بعضی نقطه نظراتش جالبه اینکه اسلام تشیع به خاطر بافت ویژه اش ک فاقد سلسله مراتب اجتماعی و دارای آزادی انتخاب مرجع تقلیده یک جور ابزار برای ابراز اعتراضات اجتماعی در تاریخ ایران بود. یجور اپوزسیون در مقابل حکومتهای ظلم و ایجاد نوعی فضای جامعه مدنی
البته چه کسی بهتر از ما میدونه که سالها بعد چه اتفاقاتی افتاد ...
Profile Image for Ceena.
128 reviews11 followers
January 4, 2025

غلامحسین ساعدی در مصاحبه‌اش با تاریخ شفاهی ایران می‌گوید: این انقلاب نبود، بلکه کاتاستروف بود! مگر امکان دارد که همه یک چیز بخواهند؟ مگر ممکن است همه اقشار در یک انقلاب حضور داشته باشند؟...

این نکته به نظر من مهم‌ترین نتیجه‌گیری است که می‌توان از مجموعه مقالات فوکو در برهه انقلاب ۵۷ داشت. فوکو در مقاله آخرش می‌نویسد:

وقتی از ایران آمدم، سوالی که همه از من می‌کردند این بود: «آیا این انقلاب است؟!» من جوابی نمی‌دادم، اما دلم می‌خواست بگویم: نه، به معنای ظاهری کلمه انقلاب نیست. یعنی نوعی برخاستن و ایستادن نیست... پزشک تهرانی و ملای شهرستانی، کارگر نفت و کارمند پست و دانشجوی چادری، همه یک اعتراض و یک خواسته دارند. در این خواسته چیزی ��ست که مایه تشویش خاطر است...

فوکو در برخی پاراگراف‌ها با دقت مخمصه‌ای که ایران خود را در آن گرفتار کرده، گوشزد می‌کند:

ایران اکنون در حالت اعتصاب سیاسی همگانی است. می‌توانم بگویم که در حالت اعتصاب نسبت به سیاست است، آن‌هم به دو معنا: از یک سو، سر باز زدن از اینکه نظام موجود، به هر صورتی که شده است، ادامه یابد و دستگاه‌ها و سازمان اداری و اقتصادی آن کار کنند؛ و از سوی دیگر، خودداری از تن دادن به یک جنگ سیاسی بر سر قانون اساسی آینده. بر سر راه‌هایی که باید در مسائل اجتماعی برگزید، بر سر سیاست خارجی، و بر سر کسانی که باید جای حاکمان فعلی را بگیرند. نه اینکه بحثی وجود نداشته باشد، بلکه بحث به شکلی است که این مسائل نمی‌توانند به شروع بازی سیاسی، از سوی هر کس که باشد، میدان دهند. ملت ایران، مانند خارپشت، همه تیغ‌هایش را بیرون داده است؛ خواسته سیاسی او این است که نگذارد سیاست سر بگیرد. هرچه خواسته یک ملت ساده‌تر باشد، کار سیاستمداران دشوارتر می‌شود. سیاست آن چیزی نیست که به نظر می‌رسد، یعنی تجلی یک خواست جمعی. سیاست در جایی می‌تواند نفس بکشد که این خواسته چندپاره، مردد، سردرگم و حتی در چشم خود هم ناروشن باشد!

و در نهایت، جمله آخر مقاله «ایرانی‌ها چه رویایی در سر دارند؟» همچنان طنین‌انداز است: «ما غربی‌ها صلاحیت آن را نداریم که در این مسئله به ایرانیان توصیه‌ای بکنیم».

Profile Image for Anne.
131 reviews3 followers
December 2, 2022
اینکه توی همچین روزهایی این کتاب رو خوندم چشمم رو به چیزای بیشتری باز کرد....
کسی که توی غرب نشسته اصلا ایده‌ای از چیزی که ما تجربه میکنیم نداره، برای همینم تهش میشه همچین تحلیلی :)
وقتی کتاب رو میخوندم ذهنم مدام به مقایسه الان و انقلاب ۵٧ می‌پرداخت. جایگاه دین و سنت‌گرایی تو جامعه اون زمان چقدر بلندمرتبه بود و امروز به کجا رسیده....
اون نوگرایی‌ای که فوکو میگه مردم ایران اونموقع اماده‌ش نبودن و بیشتر دین و سنن کهنشون براشون مهم بود، الان برای مردم ما دغدغه اصلی شده....
نکنه جالبی که وجود داره اینه که کاش همه این چند صفحه کتاب رو میخوندن تا بفهمن مردم اون زمان هم از سر شکم‌سیری به قیام و انقلاب دست نزدن، تا بدونن ارتش اون زمان هم اسلحه دست گرفته بود، تا بدونن مردم احتمالا همیشه از فشار اقتصادی و اجتماعی و نبود آزادی دست زدن به اعتراض، درست شبیه الان....
اخرای کتاب راجع‌به این نوشته بود که انقلاب ۵٧ انقلابی بی‌رهبر و منحصر به فرده :) چیزی که الانم درباره ایران گفته میشه....
داشتم فکر میکردم کاش همون زمان هم اصلاح و مسالمت انتخاب مردم میشد،

«- اگر این قذافی، وطن‌پرست و هوادار قانون و دموکرات و متدین باشد، من او را می‌پذیرم.
- البته روزی که به قدرت برسد همه این چیزهایی که گفتید در او جمع است، اما فردای آن روز چه؟
- هرچه هم محبوب باشد، از آن لحظه‌ای که دیکتاتور بشود، از محبوبیت می‌افتد.»

فردای به قدرت رسیدن، دین و آرمان و شهید و امام و همه چیز از یاد رفت. فساد همون فساده و فقر همون فقر. انقلاب چی داشته جز برگشت به عقب جز خون و کشتار و جز بدبختی؟
و حس میکنم چقدر درست میگفتن که "مردم میدونن چی نمی‌خوان، اما درست نمیدونن که چی میخوان." و کاش، ای کاش این مردم بی‌اطلاع و بی‌برنامه، به جز «رفتن پهلوی» چیز بیشتری می‌دونستن....
Profile Image for Mohammad Sadegh Alizadeh.
148 reviews76 followers
July 17, 2021
💢فکرش را بکن! یکی از متفکرین مهم قرن اخیر #همجنس_باز بوده و در نهایت هم با #ایدز، ریق رحمت را سرکشیده! رها کنم... قضیه به اواخر تابستان و پاییز سال پنجاه‌وهفت بر می‌گردد که جناب #میشل_فوکو برای دقیق‌تر دیدن جنبش مردم ایران طی دو سفر راهی ایران می‌شود. #فوکو تعبیرهای تمجیدآمیزی درباره انقلاب ایران دارد. فارغ از این تعبیرها او خیزش ایرانیان را در چارچوب نفی نوسازی به ضرب دگنکِ #مدرنیسم می‌بیند.‌ اینکه این ملت در نفی نوسازی زورچُپّانی #پهلوی‌، حالا در تمنای نسخه‌ای از سیاست دینی ریخته‌اند توی خیابان که مشابهش هزاروچهارصد سال در صدر اسلام تجربه شد.

💢او انقلاب ایران را طغیانِ انسانِ در تمنایِ سیاست دینی می‌بیند که لگد زده به نظم جهانی و مشاهیر دیدگاه غربیان در فقره دین و تریاک توده‌ها بودن را به تمسخر گرفته. خودش می‌گوید پس از بازگشت از ایران همه از او می‌پرسیدند که قیام مردم ایران واقعا انقلاب است. فوکو در دل آرزو می‌کرده که به آنها بفهماند حرکت ایرانیان یک قیام است برای زمین گذاشتن باری که به زور روی دوش آنها گذاشته شده. به تعبیر خودش همه مردم ایران و کارگران صنعت نفت و‌ملّاها و همه و همه دنبال زمین گذاشتن این بار بودند که پهلوی‌ها به ضرب نوسازی زورکی روی دوش‌شان گذاشته بودند؛ بار نظم جهانی!
Profile Image for Nima.
44 reviews1 follower
August 30, 2025
خوانش رساله‌ی مختصر فوکو نه بدان معنا ضروری می‌نماید که به مثابه‌ی توجیه یا حتی همدستی با صورت‌بندی ایدئولوژیک و تئوکراتیک خمینی قرائت گردد، بلکه از آن رو واجب می‌آید که امکان گسست از خاطره‌ی مصنوع و رمانتیزه‌ی پهلوی را فراهم کند و پرده از چهره‌ی اقتدارگرایی مدرن‌مآبانه‌ی آن نظام بردارد. نوستالژی‌ای که در لایه‌های گفتمان عمومی همچون سایه‌ای وهم‌آلود رسوب کرده است. فوکو، در ساحت گفتار فلسفی خویش، بی‌تردید مجذوب صورت‌بندی‌های اسلامی-ضدقدرت شد، زیرا در نگاه او، انقلاب ۵۷ نه صرفاً یک دگرگونی سیاسی، بلکه ظهور نوعی سوژه‌گی نوین و برساخت بدیلی از مقاومت علیه رژیم انضباطی و شبکه‌های قدرت مدرن تلقی می‌شد. با این حال، همان‌گونه که هر دستگاه اندیشه‌ای گرفتار افق‌های محدود خود است، فوکو نیز در حصار اپیستمه‌ی زمانه‌ی خویش ناتوان از پیش‌بینی آن بود که امر انقلابی به‌سرعت در منطق دستگاه ولایت فقیه ادغام گردد و کاریکاتوری از امر رهایی‌بخش به صورت استبدادی جدید بازتولید شود. از این منظر، خوانش فوکو امروز نه صرفاً بازگشت به یک متن تاریخی، بلکه تمرین دشوار درک چشم‌بستگی‌های نظری و تناقضات گفتمان انتقادی نیز هست.
Displaying 1 - 30 of 36 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.