Jump to ratings and reviews
Rate this book

تازیانه‌های سلوک: نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنایی

Rate this book

544 pages, Hardcover

First published January 1, 1993

6 people are currently reading
144 people want to read

About the author

دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، پژوهشگر و استاد ادبیات، در سال ۱۳۱۸ در شهر کدکن چشم به جهان گشود. شفیعی کدکنی دوره‌های دبستان و دبیرستان را در مشهد گذراند، و چندی نیز به فراگیری زبان و ادبیات عرب، فقه، کلام و اصول سپری کرد. او مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ زبان و ادبیات پارسی از دانشگاه فردوسی و مدرک دکتری را نیز در همین رشته از دانشگاه تهران گرفت. او اکنون استاد ادبیات دانشگاه تهران است.

Mohammad Reza Shafii Kadkani, known as Sereshk, was born in 1939 in Kadkan near Neishapur, Iran. His poems, reflecting Iran's social conditions during the 1940s and 1950s, are replete with memorable images and ironies. He has authored eight collections of poetry, eight books of research and criticism, two book-length translations from Arabic, one on Islamic mysticism from English. He has also published three scholarly editions of classical Persian literature. He is a professor of Persian literature at Tehran University.
- from Poetry Salzburg Review.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
23 (30%)
4 stars
24 (31%)
3 stars
16 (21%)
2 stars
6 (7%)
1 star
7 (9%)
Displaying 1 - 12 of 12 reviews
Profile Image for Setayesh Dashti.
157 reviews298 followers
November 26, 2015
با اینکه قصیده خوندن، اون هم سنایی خوندن، به صورتِ پشت‌سرِ هم نفس‌گیره ولی نهایتاً من سنایی رو دوست دارم؛ هم توی حدیقه هم توی بسیاری از قصاید هم توی قطعات و هم توی غزل. تعلیقات شفیعی هرچند کافی نبود در جاهایی ولی نکات مهمّی داشت خصوصاً استناداش به کتابای قدما. مقدمهٔ خوبی هم داشت. به به.
Profile Image for amin akbari.
314 reviews162 followers
October 28, 2017

هوالحق
.
خدا دکتر #محمدرضا_شفیعی_کدکنی را برای ما زنده بدارد.
یکی از بهترین کتابهای ایشان #تازیانه_های_سلوک است که گزیده‌ای است از قصاید حکیم #سنایی_غزنوی به همراه تعلیقات و اضافات خود استاد که کتاب را بسیار خواندنی کرده است. .
و اما یک قصیده زیبا از کتاب:
.
بمیر ای حکیم از چنین زندگانی
ازین زندگانی چو مردی بمانی
.
ازین زندگی زندگانی نخیزد
که گر گست و ناید ز گرگان شبانی
.
درین زندگی سیر مردان نیاید
ور آید بود سیر سیرالسوانی
.
برین خاکدان پر از گرگ تا کی
کنی چون سگان رایگان پاسبانی؟
.
به بستان مرگ آی تا زنده گردی
بسوز این کفن ژندهٔ باستانی
.
رهاند ترا اعتدال بهارش
ز توز تموزی و خز خزانی
.
از آن پیش کز استخوان تو مالک
سگان سقر را کند میهمانی
.
به پیش همای اجل کش چو مردان
به عیاری این خانهٔ استخوانی
.
ازین مرگ صورت نگر تا نترسی
ازین زندگی ترس کاکنون در آنی
.
که از مرگ صورت همی رسته گردد
اسیر ارغوان و امیر ارغوانی
.
به درگاه مرگ آی ازین عمر زیرا
که آنجا امانست و اینجا امانی
.
به گرد سرا پردهٔ او نگردد
غرور شیاطین انسی و جانی
.
به نفسی و عقلی و امرت رساند
ز حیوانی و از نباتی و کانی
.
سه خط خدایند این هر سه لیکن
ازین زندگی تا نمیری ندانی
.
ز سبع سماوات تا بر نپری
ندانی تو تفسیر سبع‌المثانی
.
ازین جان ببر زان که اندر جهنم
نه زنده نه مرده بود جاودانی
.
نه جانست این کت همی جان نماید
منه نام جان بر بخار دخانی
.
پیاده شو از لاشهٔ جسم غایب
که تا با شه جان به حضرت پرانی
.
به زیر آر جان خران را چو عیسا
که تا همچو عیسا شوی آسمانی
.
برون آی ازین سبزه جای ستوران
که تا چرمه در ظل طوبا چرانی
.
چو مرگت بود سایق اندر رسی تو
به جمع عزیزان عقلی و جانی
.
چو مرگت بود قاید اندر رهی تو
ز مشتی لت انبان آبی و نانی
.
تو روی نشاط دل آنگاه بینی
که از مرگ رویت شود زعفرانی
.
چو از غمز او کرد ایمن دلت را
کند مهربانی پس از بی‌زبانی
.
نخستت کند بی‌زبان کادمی را
بود بی‌زیانی پس از بی‌زبانی
.
به یک روزه رنج گدایی نیرزد
همه گنج محمود زابلستانی
.
بدان عالم پاک مرگت رساند
که مرگ‌ست دروازهٔ آن جهانی
.
وزین کلبهٔ جیفه مرگت رهاند
که مرگست سرمایهٔ زندگانی
.
کند عقل را فارغ از «لاابالی»
کند روح را ایمن از «لن ترانی»
.
همه ناتوانیست اینجا چو رفتی
بدانجای چندان که خواهی توانی
.
ز نادانی و ناتوانی رسی تو
ازین کنج صورت به گنج معانی
.
بجز بچهٔ مرگ بازت که خرد
ز مشتی سگ کاهل کاهدانی
.
بجز مرگ در گوش جانت که خواند
که بگذر ازین منزل کاروانی
.
بجز مرگ با جان عقلت که گوید
که تو میزبان نیستی میهمانی
.
بجز مرگت اندر حمایت که گیرد
ازین شوخ چشمان آخر زمانی
.
اگر مرگ نبود که بازت رهاند
ز درس گرانان و درس گرانی
.
گر افسرده کردست درس حروفت
تف مرگ در جانت آرد روانی
.
به درس آمدی قلب این را بدیدی
به مرگ آی تا قلب آنهم بدانی
.
تو بی‌مرگ هرگز نجاتی نیابی
ز ننگ لقبهای اینی و آنی
.
اسامی درین عالمست ار نه آنجا
چه آب و چه نان و چه میده چه پانی
.
بجز مرگ در راه حقت که آرد
ز تقلید رای فلان و فلانی
.
اگر مرگ خود هیچ راحت ندارد
نه بازت رهاند همی جاودانی
.
اگر خوش خویی از گران قلتبانان
وگر بدخویی از گران قلتبانی
.
به بام جهان برشوی چون سنایی
گرت هم سنایی کند نردبانی
.
#سنایی
#انتشارات_آگاه
Profile Image for M&A Ed.
407 reviews62 followers
March 9, 2020
بس که شنیدی صفت روم و چین/ خیز و بیا ملک سنائی ببین
"تازیانه های سلوک ، مدخل یا تفسیرگونه ای است بر قصایدی که سنائی را سنائی کرده است و از دیگر شاعران، ممتاز."
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Sheyda Heydari Shovir.
146 reviews94 followers
November 3, 2015
تازیانهای سلوک شرح چند قصیده و قطعه از سنایی غزنویه. شعرهارو شفیعی انتخاب کرده و معنی کرده. اول هریک ازین ۳۲ قصیده هشت نه خطی در مورد قصیده و سنایی انشا نوشته.
چیزی که درین کتاب اذیتم میکرد این بود که حس کردم مولف-شارح داره امساک میکنه و اونقدری که میتونه اطلاعات نمیده. کتاب رو برای عموم نوشته که فی‌نفسه کتاب برای عموم نوشتن کار ستودنییه ولی برای من قابل قبول نیست و مشخص نیست که چرا کسی مثل شفیعی با توجه باینکه سنایی در حوزه اصلی پژوهش و کارش میگنجه باید کتابی درموردش برای عموم بنویسه. حتا اون مقدمه‌ٔ که ازش حرف میزنه رو هم از کتابهاش (این و در اقلیم روشنایی) حذف کرده تا جدا چاپشون کنه. فکر میکنم همینجوریش خیلی از کارهای تخصصی ادبی با همراهی سیگار و دستمال برای پاک کردن اشک و ازین رمانتیک‌بازیها انجام میشه و فکر میکنم بهتره شفیعی چیز تخصصیتر بنویسه و این منفعت عام رو بذاره ثوابش رو کس دیگه‌ای ببره.
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
November 4, 2020
عظمت سنایی در ادب پارسی، تنها در آثار و سروده های او خلاصه نمی شود، بلکه در تأثیری است که در شعر فارسی و گویندگان پس از خود نهاده و منشأ تغییر سبک فارسی گردیده است. «او اول کسی است که تصوف را به شعر و شاعری روشناسی کرده و نظم اخلاقی را بنیاد نهاده است».(مصفا، 1336: 86). به همین دلیل اشعار و آثار او، همواره مورد توجه و اقبالی خاص بوده است. از جمله آثار مهمی که درباره سنایی تألیف شده و دربردارنده ی دیدگاه ها و تحلیل هایی جدید درباره سنایی غزنوی است، کتاب وزین تازیانه های سلوک، نوشته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی است که به نقد و تحلیل چند قصیده پرداخته است... ...این گونه به نظر می رسد که سنایی می گوید: آزمندی را رها کن و به اندوختن مال و منال دنیوی نپرداز تا به تبع ترک آزمندی، پوست و ظاهر از تو جدا شود و به کمال برسی (اشاره به رسیدن به مغز بعد از کندن پوست) و در پی ترک اندوختن و انبار کردن محصول، ستوران نیز از شنیدن آواز جرس- در هنگام حمل بار برای ذخیره کردن- رهایی یابند. بار در لغت فرس به معنی بارگی و اسب آمده که ظاهراً در این بیت به همین معناست. البته اگر آن را به معنای کالا و محصول هم بگیریم بیت قابل معنا خواهد بود.
Profile Image for Fereshte.
14 reviews
Read
March 21, 2009
تازيانه‌های سلوک و در اقليم روشنايی در حقيقت دو کتاب وابسته به يکدیگر هستند که اولی نقد و تحليل چند قصيده را شامل است و دومی تفسير چند غزل. دکتر محمد رضا کدکنی يکی از استادان بزرگ ادب ايران است. او سنایی را يکی از شاعرانی می‌شمارد که «حال و هوای تازه‌ای را وارد يک ساختار سنتی کرده است» من از گونه‌ی نقد اين استاد بسيار آموختم. مثلاً تقسيم بندی شعر قبل از سنایي و بعد از سنایي. تعليقات کتاب حدود 136 صفحه آموزنده است و اصطلاحات شعرا را ياد می‌دهد.
فرشته
Profile Image for Fateme Rahmati.
35 reviews1 follower
October 12, 2021
کتاب را در حوزه ادبیات خوانی کلوپ کتاب همیشه جوان خواندم. چند مقدمه موضوعی کتاب به خوبی مرا با دنیای ناشناخته سنایی آشنا میکند. کتاب در مورد قصاید سنایی است. چند نکته مهم از کتاب
*ادبیات ایران به دوره قبل و بعد از سنایی تقسیم میشود حتی مولوی و حافظ هم چنین جایگاهی نداشته اند
*برای توفیق در ادبیات باید یا حال و هوایی تازه وارد یکی از ساخت ها و صورتهای قدیم کرد کاری که بهار با ورورد مضامین اجتماعی و سیاسی انسان عصر جدید وارد قالب قصیده کرد و دوم اینکه قالب و صورت جدیدی خلق کنی کاری که نیما کرد. سنایی حال و هوایی تازه عرفانی را وارد قالب قصیده کرد که
تا قبل از ان برای مدح و هجو و توصیف طبیعت بکار میرفت
*سنایی در سه عالم میزیسته: قطب تاریک مداح و هجا گو؛ قطب خاکستری سنایی واعظ و ناقد اجتماعی، قطب روشن سنایی قلندر و عاشق. قصه تغییر سنایی به قلندرو عاشق در زمان ملاقات با مست لایی خوار چند قرن بعد از سنایی خلق شده . سنایی تا آخر عمر در این سه ساحت سیر میکرده.در حوزه خاکستری و نقد اجتماعی او شاعری است ممتاز که نبه جز ناصر خسرو نه مقدم دارد نه تالی که سنایی ان را زهد و مثل نامیده..
* سنایی عرفان را وارد شعر ایرانی کرد هر چند که مفاهیم عرفانی قبل از او بصورت نثر موجود بود ولی او اولین نفری است که در شعر اورده و عطار و مولانا بیسار خودشان را مدیون او میدانسته اند. . عرفان ایرانی با زهد اغاز میشود و بعد به تصوف و قلندری میانجامد . سنایی در هر سه این حوزه ها بهترین نمونه ها را اورده است.در مفاهیمی مثل مرگ هیچکس به پای او نمیرسد.
Profile Image for Lily .
55 reviews2 followers
January 3, 2024
برای شناخت سنایی، مقدمه‌ی این کتاب بسیار پیشنهاد می‌شود.
Profile Image for Elaheh bagheri.
29 reviews10 followers
January 26, 2017
قصاید سنایی خوبند. برعکس حدیقه.
مقدمه کتاب نکات خوبی داشت ولی تعلیقات در بسیاری موارد مشکل بیت های پیچیده رو حل نمی‌کرد.
Profile Image for Mohammad81.
8 reviews1 follower
Read
May 10, 2025
کتاب حاوی مقدمه ای درخشان از استاد کدکنی است که مطالعه برای هر علاقه‌مند به ادبیات فارسی ضروری و لازم است.
Displaying 1 - 12 of 12 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.