معیارهای زیبایی در جامعه سرمایه داری چگونه تعیین میشود؟ چگونه زنان به نیروی کار تبدیل میشوند و این امر در دید آنها چه تاثیری میگذارد؟ چگونه دارندگان ثروتمند صنعت مد و آرایش از نا آگاهی زنان بهره میگیرند تا فرآوردههای خود را به فروش برسانند؟
عنوان کتاب گویاترین توصیف است. هرچند تمام نویسندگان، حرفهای مارکسیستی کسلکنندهای را قاطی هر بحثی میکردند و خصوصا در نیمهی دوم کتاب اساسا بحث منحرف شد و انسجام کتاب را بهم ریخت. * ماری آلیس واترز که از رهبران حزب سوسیالیت کارگری از دههی شصت است، در مقدمهی کتاب میگوید سرمایهداران همیشه به دنبال کارگرانی از ردهی ستمدیدهی اجتماعی هستند؛ از جمله زنان. اینگونه رقابت بین کارگران را افزایش میدهند تا دستمزدها را پایین نگه دارند. آنها با استفاده از «رازوری زنانه»، به زنانی که خارج از خانه کار میکنند حس گناه میدهند که فرزندانشان بزهکاران آینده خواهند شد، تا در نتیجه زنان از هر شغل و با هر درآمدی استقبال کنند، هدف این است که زنان تسلیم شوند و اینگونه شرایط خطرناک کاری را به آنها تحمیل میکنند. میگوید امپریالیسم شکاف نژادی را هم اینطور زیاد کرده که القا میکند زنان مسئول میزان بالای بیکاری مردان سیاهپوست هستند، چون این شغلها را «باید» مردان داشته باشند!
در فصل بعد باستلو (هنسن) در مجلهاش در ۱۹۵۳ مینویسد تاجرانِ لوازمِ آرایش از حس ناایمنی زنان بهره میبرند تا به آنها محصول بفروشند. میگوید اصلا معیار زیبایی از سوی طبقهی فرمانروا تعیین میگردد. صنعت سلیقهسازی مدام نیاز جدید میآفریند. در پاسخ او کسی میگوید زنان در زندگی خود زیبایی میخواهند تا از فشار کار توانفرسای خود کم کنند. باستلو باز در جواب میگوید آرایش در دنیای کنونی نقابی شده برای پوشش روانرنجوری آدمها. بحث بالا میگیرد که قبلاها پای زنان چینی را کوچک نگه میداشتند یا بینی و لب را سوراخ میکردند تحت عنوان زیبایی. الان هم سینهبندهای جدید میشوند زیبایی. عدهای میگویند اصلا اینها زیبایی نیست و زیبایی در شخصیت زن و کار و تلاش او است. که فراموش شده که زن بیرون از تختخواب هم توانایی دارد. کسی عکسالعمل نشان میدهد که ما باید با استانداردهای فعلی زندگی کنیم نه ایدهآل جامعهی آرمانی فرداها. او میگوید تلاش زنان برای زیبایی با لوازم آرایشی، «بخشی از مبارزهی زنان برای رهایی خود از وضعیت «موجود خانگی رنجبر» و به دست آوردن فردیت خود است.» خانم کارگری مینویسد که او همهی اینها را میداند ولی میخواهد آداب و رسوم اجتماعی را رعایت کند و برایش مهم است که شوهر و همکارانش از بودن با او «خرسند» باشند. خانم دیگری میگوید آرایش نمونهی کاملی از تبعیض علیه زنان کارگر است. میگوید کارفرما، زنان کارگر هالیوودمآب را ترجیح میدهد، صرف نظر از توانایی کاری. مردانِ با ته ریش و جینِ پاره کارگردان خوبی اند ولی در مورد زنان، جوراب پاره نشانهی بیدقتی زن در همهچیز است و بیآرایشی حاکی از روانرنجوری زن و آرایش زیاد نشانهی جلف و پررو بودن اوست. او ادامه میدهد که اگر زنی خانه را ترک کند به مرد حق میدهند که زن را با ترکه بزند ولی اگر مردی خانه را ترک کند، زن را مقصر میدانند که «مدل موی خود را هر چند گاه یکبار تغییر نداده و هر روز صبح به لبش ماتیک نمالیده است!»
در فصل بعد، خانم مکگوآن میگوید آرایش، زیبایی طبیعی زنان را شکوفا نمیسازد، بلکه به کمک زنان بالای سی سال میآید. میگوید آرایش برای نگهداشتن جوانی است که امری پسندیده است، و ممکن، بنگرید به ستارههای بالای چهل سالِ سینما. میگوید درست نیست که «زنان را تنها فریبخوردگان تبلیغاتچیهای سرمایهداری» بدانیم، چون در همهی تاریخ آرایش وجود داشته.
خانم ایولین رید (که چند کتابش به فارسی هم ترجمه شده) میگوید متناقض است اگر بگوییم زنان زیر بار «فشار اجتماعی» آرایش میکنند و آنها «گزینش آزاد» دارند برای استفاده؛ «دنیا خواهان آن است، ما این حق را داریم که آن خواسته را برآوریم.» میگوید نیازِ زنانِ بورژوا به زیبایی را از نیاز زنانِ کارگر جدا سازیم. خانم رید میگوید افسانه است که از اول تاریخ آرایش به معنای مد روز بودن وجود داشته. مردم یک سری نشانه و زلم و زیمبو به خودشان وصل میکردند تا صرفا گروه خویشاندیشان مشخص شود. در دربار پادشاهان و خصوصا بعد از انقلاب فرانسه لباسها و آرایشها نشانهی تمایز طبقاتی شد. بعد میگوید اینکه زنان از همان ابتدای تاریخ با هم رقابت میکردند تا مردان را بدست آورند حقیقت ندارد. در دنیای جاندارن رقابت مادهها با هم وجود ندارد و تنها رقابت برای نرها است. زنان به شکل طبیعیشان ارزش داشتند (هرچند برای داد و ستد). مینویسد دنیای سرمایهداری، «زیبایی طبیعی زنان را به چیزی نمیگیرند» و برای جبران «زشتیِ» زن به او لوازم آرایش میدهد. از سیندرلا مثال میآورد. «آرایش کنید تا بتوانید مرد پولداری را تور کنید و یک شبه طبقهی زندگی خود را عوض کنید.» او این را مصداق فروش زنها به عنوان کالا (و نه فروش کالا به زنها) میداند. ایولین رید میگوید استانداردهایی برای قد و وزن و کمر و سینهی زن وضع میکنند با استفاده از هالیوود و مسابقههای زیبایی، در نتیجه زنانی که اینطور نیستند دچار عقدهی خودکمبینی میشوند. و تازه، تکلیف نژادهای غیرآمریکایی قدکوتاه و سیاهپوست و غیره چه میشود؟ سودجویان برای هر مهمانی و مناسبتی لباس خاصی طراحی میکنند و این برای ثروتمندان سرگرمی است و برای بینوایان مصیبتبار.
جین مورگان میگوید آرایش اصلا یک نیاز اقتصادی است و در آزمون استخدامی نشانهی بنیهی بدنی است و چهرهی خسته را جوان میسازد. میگوید شاید اینکه آرایش «مکر زنانه» برای شوهریابی باشد خفتبار باشد، اما سیستم سرمایهداری، زنان را به این واکنش وادار کرده. بعد میگوید اینکه باید به زیباییهای اخلاقی زنان توجه کرد، برای مرد و زن عادی جوابگو نیست. معتقد است باید تغذیه را بهبود داد و دستمزد را بالا برد تا سلامتی حاصل شود و نیاز به لوازم آرایش کم شود. او میگوید آرایش نشانهی بربریّت زمانه است چون ضروری و اجباری شده و سایر جنبههای زن را کمرنگ میکند.
جوزف و اولینِ ماه من، خیلی وقت است که مرا از تضادهایی که بین فمنیست بودن و آموختههای کودکی و نوجوانیام داشتهام رهانیدین. با ذهنی آشفته اما آزاد، به دنبال جواب خواهم بود؛ و آرام و قرار نخواهم داشت تا وقتی که بدانم، این بندهایی که من و خواهران و برادرانم را اسیر معیارهای ساختگی، ارزشهای تهی و نظام بیروح سرمایهداری کرده چهطور گسسته خواهد شد. در حال حاضر، با آگاهی نسبیای که دارم، یکی از آرزوهایم دیدن روزیست که آدمیان با پذیرش هر gender و orientation ای که دارند، بدون تبعیض، بدون چارچوبها و قراردادهای متعصبانه، بدون کلیشههای کذایی و برچسبهای بیمورد، فردی که هستند یا میخواهند باشند را در ظاهر خود بازتاب کنند. ---------------- نقد اصلی کتاب بر نظام سرمایهداری و ماشین تبلیغات و مد و مصرفگرایی و اختلاف طبقاتی است.
جامعه آماری مقالات گردآوری شده در این کتاب اکثرا مردم ایالات متحده آمریکا است.
کتاب در فصلهای آخر گسستگی مطلب دارد، که باعث کنجکاوی بیشتر من شد و ملالی نبود.
متن کتاب به صورت مقاله و بازخوردهای به مقاله و نقد به بازخوردها بود و این سیکل ادامه داشت.
پیشنهادش میکنم، و پذیرای پیشنهادات شما برای کتب مشابه هستم.
خیلی خوب شروع شد و ادامه پیدا کرد، نظرات مخالف و موافق مطرح شد، ولی در بخش های پایانی بگو مگو هایی بر اثر موضوعی دیگر بین اولین رید و مارجوری مک گوان در میگیره بر سر مقاله ای که خانم رید نوشته در کتابی دیگر(آزادی زنان)، به هر حال میتونست بهتر باشه، ولی در همین حد هم موضوعات گ مطالب تأمل برانگیزی مطرح شد
boring. didnt finish. needs a modern revamp! like its an interesting subject and there's def a commentary to be made that everything in this book from the 80s still applies to 2022 and a lot of the issues they faced back then and have not ended but like. i don't care i am so bored i wish it had more recent examples but ik that's my fault for expecting modernity from a book written a million years ago
What's wrong with AOC's idea of glamour and politics? Well, this book answered that question for me. My idea of women's emancipation and boosting women's education and confidence does not start with makeup even if I wear it everyday. A recent trip to the drugstore reminded me of the billion dollar cosmetics industry's need to keep women insecure to keep their profits going. A third of the store is dedicated to cosmetics! Hansen's humorous piece that starts off the book was at first off-putting for me because it does seem out of date. The debate that ensues is excellent and it becomes clearer to the contemporary reader what Hansen was making fun of with the articles by Evelyn Reed. The key is to expose the cosmetics and fashion industries for what they really are: capitalist businesses that have nothing to do with beauty, preying on and furthering the exploitation of women. What bag of goods are really being promoted by these industries? What class interests do they serve?
In the meantime, working women need better health, jobs, day care, education, housing, etc. What to do but to join the fight. The last article by Evelyn Reed is phenomenal for its rebuttal and marxist interpretation of Hansen's critics.
Not what I expected. From the title I thought it would deal more specifically with fashion, cosmetics, and branding: how businesses create and market an inferiority complex to then feed upon, by showing what perfection is thought to be and what a woman can and should buy (lips, boobs, make-up, creams) to attain this. A few of the letters did deal with these topics, but most stray off the subject and tend to discuss marriage..
کتاب خیلی خوبی بود و خواندنش را به همه توصیه میکنم. البته اگر بعضی راهکارها و عقاید مارکسیستی کتاب رو کنار بگذاریم. ولی تحلیل جامعه سرمایهداری خیلی خوب بود. البته از صفحه ۱۶۰ به بعد موضوع کلا از آرایش عوض میشود و به سمت مسائل دیگر میرود. به همین خاطر میشود از صفحه ۱۶۰ به بعد را اصلا نخواند! هیچی اتفاق هم نمیافتد..
نميتوان مدعي مطالعه آثار فمينيستي بود و نوشته هاي ايولين ريد را نخواند ولي تتها بخشي از اين كتاب از ريد است. كتاب دعواي ايدئولوژي سوسياليست ها با هم در هفته نامه رزمنده است. از دو مقاله آخر بگذريم باقي مقالات خواندني و مربوط به عنوان كتاب است. اما مقاله محبوب من "بُت واره آرايشي" است.
Thought this was very interesting. Not technically stuff that is entirely new to me, but still makes you realises how often you ignore that sort of thing, and that you really shouldn't.