The bestselling author of "Real Moments" and "Are You the One for Me?", Dr. Barbara DeAngelis shares her unique and inspirational ideas about confidence. Readers will learn the true meaning of the word "confidence" and how they can find its source inside themselves.
Barbara De Angelis Ph.D. is one of the most influential teachers of our time in the field of relationships and personal growth. For the past twenty-five years, she has reached tens of millions of people throughout the world with her positive messages about love, happiness and the search for meaning in our lives. As a best-selling author, popular television personality and sought after motivational speaker, Barbara has been a pioneer in the field of personal transformation as one of the first people to popularize the idea of self-help in the 1980's, and as one of the first nationally recognized female motivational teachers on television.
می دونم که غالب روانشناسان حرفه ای این جور کتابا رو جزو دم دستی ترین و زرد ترین کتابهای روانشناسی می دونن که بشدت عام پسنده. فک کنم حرف درستی میزنن چون تو این جور کتابا نود درصد مطلب رو تلقین جملات مثبت مانور میده و شاید توش هیچ نشانه ای هم از نظریات جامع بزرگان روانشناسی نباشه اما با این وجود از نظر من خواننده عام کتب روانشناسی اینها دلیل بی اهمیت بودن کتاب نمی تونه باشه. شاید من پنج سال دیگه یونگ بخونم و از نظرم این کتابا ارزش خوندن نداشته باشه اما الان با این سطح از سوادم می تونم بگم یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم. کلن تخصص دی آنجلیس همینه که بلده چطور یه مفهوم عمیق رو در لفافه کلمات و جملات روزمره توضیح بده. مسائل مطرح تو کتاباش .مشکلاتی ان که خیلی از آدما روزانه باهاش سر و کار دارن.راه حل های ارائه شده در کتابم تا حدودی کاربردی ان. اولین بار این کتاب رو فک کنم سه-چهار سال قبل خوندم و اون موقع رسیدن به احساسات توصیف شده تو کتاب خیلی رویایی و دور از ذهن بود برام. اما الان که دوباره خوندمش دیدم بیشتر از هشتاد درصد تعریف اعتماد به نفس ذکر شده تو کتاب رو خودم حس می کنم و این حس فوق العاده ای بود.
این کتاب در زمینه ی خودیاری است و شرایطی را فراهم میکند که باور های غلط و سد های ذهنی شما در مورد اعتماد به نفس شکسته شود و در مسیر درست گام بردارید تا به اعتماد به نفس حقیقی دست یابید.طبق گفته نویسنده،اعتماد به نفس حقیقی برخاسته از عزت نفس و تعهد شخصی شماست. طبق این کتاب، اعتماد به نفس ۳ نوع اساسی دارد:رفتاری،احساسی،روحی_ معنوی؛ و لازمه دسترسی به اقتدار شخصیتی داشتن هر ۳ مدل اعتماد به نفس است.سپس نویسنده به تفصیل، همه موارد را شرح میدهد،نشانه های ضعف را مشخص میکند و در نهایت راهکارهایی برای تقویت جنبه های مختلف اعتماد به نفس به شما ارائه می دهد...
*I'm waking up, I feel it in my bones Enough to make my systems blow Welcome to the new age, to the new age I'm radioactive, radioactive باید خیال ببافم و رویاپردازی کنم. باید برای رسیدن به خواسته هایم نمیدانم ها و نمیتوانم ها را رها کنم و قدم در راه بگذارم. باید به خود اعتماد کنم. اعتماد به نفس یعنی ایمان به توانایی درونی برای انجام هر آنچه که اراده میکنم. این نیرو باید فراتر از دانسته ها و اعمال من و کاملا مستقل از اتفاقات دنیای بیرون باشد. اگر این نیروی درونی، وابسته به مهارت و توانایی من در انجام کاری خاص باشد، تنها در حین انجام آن کار است که حس خوبی به خود خواهم داشت حال آنکه حس خوب من به خود، نباید مشروط باشد بلکه بالعکس باید کاملا آزاد و رها و بی قید و شرط خود را دوست بدارم. فارق از هر اگر و امایی. اینها بخشی از آموخته های من از این کتاب بود. «اعتماد به نفس»ی که من خواندم چاپ دوم نشر «ندای الهی» به ترجمه ی «طیبه رفیعی» و «اکرم شکر زاده» بود. در نگاه اول از جلد زرد و حجم کم کتاب، مطالب مفیدش بعید می آمد اما به خصوص در زمانی خاص می تواند بسیار راهگشا باشد. زمانی که پا در راهی نو گذاشته ایم اما میترسیم و به اندازه کافی امید و انگیزه برای به انجام رساندن آن کار را نداریم. این کتاب شامل 5 فصل تحت عناوین زیر است: • در جستجوی اعتماد به نفس واقعی • چطور تخریب خودمان را متوقف و به رویاهایمان اعتماد کنیم؟ • چگونه همین لحظه اعتماد به نفستان را شکل دهید؟ • چرا به سختی میتوان اعتماد به نفس پایین را درمان کرد؟ • کمال سه نوع اعتماد به نفس *https://download.mp3-zz.xyz/n/Imagine...
اولین کتابی بود که در مورد اعتماد به نفس می خوندم و شاید به نظر بعضی از دوستان این جور کتاب ها زرد به حساب بیاد ولی این کتاب به نظر من این طوری نبود. تعریفی که از اعتماد به نفس ارائه میکرد متفاوت بود و حداقل خوندن این کتاب برای من این فایده را داشت که متوجه بشم گفتن جمله ی "اعتماد به نفس لازم برای انجام این کارو ندارم "بهونه ای بیش نیست که از جمله منافعیه که از زندگی کردن بدون اعتماد به نفس حاصل میشه چون باعث میشه هرگز شکست نخوریم که به علت اینه که اصلا تلاشی نکردیم که کاری را به انجام برسانیم.
تُحدثنا الكاتبة عن "الثقة" في كتابها، قائلة: "معظم الناس لا يفهمون المعنى الحقيقي لكلمة الثقة، وبالتالي لا يشعرون بذلك النوع من الثقة التي هم بحاجه إليها في حياتهم حقاً"
♡ فالثقة الحقيقية:
▪︎لا علاقة لها بما يجري في حياتك الخارجية.
▪︎لا تحدث نتيجة ما تقوم به. بل بسبب إيمانك الراسخ بقدرتك الضمنية على فعل أي شيء تريده. "إذا كانت ثقتك بنفسك تعتمد على ما يمكنك القيام به بالشكل الأمثل، فستشعر بالثقه خلال وقت محدود فقط (أي عندما تقوم بذلك النشاط فقط)" وهذا يفسر لنا سبب تحول العديد من الأشخاص إلى مدمنين على العمل أو مدمنين على إنقاذ الناس أو مهووسين كذلك بنشاط يأخذ معظم وقتهم ويخلق خللاً في حياتهم، فيشعرون بالرضا عن أنفسهم عندما ينجزون ذلك العمل أو تلك المهمة بنشاط.
▪︎ تقوم على الثقة بنفسك وليس على الثقة في النتائج التي قد تحققها. " إذا حققت نتائج جيدة أشعر بالثقة مؤقتاً، لكن ذلك يستمر فقط حتى تظهر نتائج أخرى غير جيده، وكما تأتي تلك الثقة بسرعة، كذلك تختفي بسرعة أيضاً"
وإليك المفارقة هنا: "من خلال ارتكاز ثقتي على رد فعل الناس تجاه أهدافي وأحلامي كنت أقوم بإعداد نفسي للشعور بعدم الثقة الحتمي! فبعد كل شيء لا يمكنني التحكم بالطريقة التي يستجيب وفقها العالم لي"
"عندما ترتكز ثقتك على من تكون بدلاً مما تنجزه، فستكون حينها قد أوجدت شيئاً لا يمكن لأيّ مخلوق أو أيّ ظرف أن يسلبه منك"
♡ كيف نطور ثقتنا بأنفسنا؟
هناك ثلاثة أنواع من الثقة تحتاج إلى تطويرهم لتصبح الشخص القوي الذي تستحق أن تكونه، هى:
١) الثقة السلوكية أن تكون لديك ثقة بقدرتك على التصرف وإنجاز الأمور في حياتك. وهناك أربعة علائم مهمة للثقة السلوكية: * الإيمان بقدرتك على الشروع بالفعل * الايمان بقدرتك على متابعة أعمالك وأن تكون ثابتاً على مبدأ * الإيمان بقدرتك على تجاوز العقبات ومواصلة مسيرتك * الإيمان بقدرتك على طلب المساعدة والدعم من الآخرين. وافتقاد أى واحدة منهم تدل على انعدام الثقة السلوكية.
٢) الثقة العاطفية .. هي إيمانك وقدرتك على إتقان عالمك العاطفي المتمثل في: معرفة ما تشعر به، واتخاذ الخيارات العاطفية الصحيحة في حياتك، حماية نفسك من الألم، ومعرفة كيف تخلق علاقات صحية ودائمة. وهناك خمسة دلائل على وجود الثقة العاطفية، هى: * الإيمان بقدرتك على معرفة مشاعرك * الإيمان بقدرتك على التعبير عن مشاعرك الخاصة لمن يعنيهم ذلك "تتجمد العواطف المكبوته داخل قلوبنا، وتخلق انسدادات عاطفية تمنعنا من القدرة على منح أو تَلقِّي الحب" * الإيمان بقدرتك على التواصل مع البشر الآخرين بطريقه مُحبة ومعبرة * الإيمان بقدرتك على إيجاد الحب والتفاهم والتعاطف في جميع المواقف وخاصة المواقف الصعبة * الإيمان بقدرتك على معرفة أن ما ستقدمه للآخرين كبشر هو شيء قيِّم جداً
٣) الثقة الروحية .. تأتي نتيجه تكريم نفسك كإحدى معجزات الخلق، وبأنك موجود لسبب من الأسباب، وأن هناك هدفاً من السنوات التي قضيتها على هذا الكوكب. وأهم أعراض افتقاد الثقة الروحية: * محاولة السيطرة على كل شيء في حياتك، فتحاول أن تكون في موقع المسيطر دائماً لقلة ثقتك بالله * الإحساس بعدم الرضا الدائم والمستمر.
تتحدث د. بربارة دي أنجليس في هذا الكتاب عن الثقة الحقيقية، ومن أين تأتي، وكيفية بناءها والحفاظ عليها وأنواع الثقة الثلاثة التي يجب على كل فرّد أن يكتسبها ليحسّن من حياته.
پایان ۱۴۰۲/۰۹/۰۱؛ بنظرم کتاب کلیشهای بود با کلی گوییهایی که اکثرمون میدونیم و بدون راهکارهای آنچنان بدرد بخوری مثلا هممون میدونیم آدم سمی رو باید قطع کنیم از زندگی، هممون میدونیم باید آدمای سالمی توی زندگیمون باشن یا حتی خودمون خیلی کارا رو نکنیم ولی پرسش ما اینجا "چرا؟" نیست، "چگونه؟" هست. اما بنظرم واسه کسی که تازه داره شروع میکنه بیوفته توی مسیر خودشناسی و self improvement میتونه شروع خوبی باشه کتابم حجم آنچنانی نداره، من صوتیشو از فیدیبو گوش دادم کلا یک ساعته امیدوارم این ریوو کمکتون کرده باشه، موفق باشید.
مثل خیلی از کتابای روانشناسی، چیزایی رو که بهشون ممکنه فکر کرده باشی رو منظم برات میچینه و یا خیلی از چیزایی رو که شاید بهشون فکر نکرده باشی رو برات توضیح میده خوندنش به صورت کلی قابل توصیه است
من القليل جداً أقرأ في مجال تطوير الذات في الآونة الأخيرة ولكن اقتنيت هذا الكتاب بناءً على أحد القرّاء. الكتاب خفيف وبسيط, محوره الأساسي عن الثقة وإتقان الأنواع الثلاثة للثقة وكيفية زرعها وتطويرها. فقط للإنصاف نُشر الكتاب سنة 1995 لذلك قرأت مثل هذه الأفكار كثيراً. والكاتبة كان لها محاضرات كثيرة في هذا المجال وقدمت برامج تلفزيونية أيضاً.
من بعض المقتطفات: "النقطة التي تتوقف عندها عن المضي قدماً لتحقيق حلم ما, هي النقطة التي يكون لديك فيها زعزعة بالثقة. إنه المكان الذي لا تثق فيه بنفسك."
"يتلقى العدّاء النقد, بينما يتلقّى الزاحف المسكين التعاطف."
"كلما كان الشخص أكثر ضعفاً, كان أكثر قدرة على إصدار الأحكام."
کتاب نگاه متفاوت و جدیدی به موضوع اعتماد به نفس هست. اگر به طور کلی از قلم باربارا دی انجلیس خوشتون میاد از این کتاب هم خوشتون خواهد اومد. این کتاب در زمان مناسب به دست من رسید و به نظرم بسیار کمک کننده اومد. اینکه منبع اعتماد به نفس رو اون چیزی که هستیم قرار میده نه دستاوردهامون، این که معتقده عدم اعتماد به نفس پاداش های روانی داره که خیلی ها رو به سمت خودش سوق میده، و اینکه اعتماد به نفس رو به سه زیر مجموعه تقسیم میکنه رو خیلی دوست داشتم و به نظرم ملموس و درست اومد. ترجمه ی کتاب هم مثل خیلی از کتاب های انگیزشی که جدیدا می خونم اذیتم کرد. نمیدونم من توقعم زیاده یا سطح ترجمه ی کتاب ها پایین اومده (یا شاید پایین بوده، چون کتاب تقریبا چاپ نه سال پیشه). در هر صورت فکر میکنم بی سلیقگی مترجم رو نشون میده که ترجمه اش رو چک نکرده تا ببینه جملاتش اصلا فعل داره و معنی میده یا نه. و خیلی خیلی بیشتر از اون بی اهمیتی ناشر رو نشون میده که وقت و هزینه ی کمی برای ویراستاری کتاب نذاشته تا به خواننده و وقت و پولش توهین نکنه.
Unless you have embraced failure, you are not confident. I'm kind of digging that whole idea. . .
Also, think of reasons why you should be happy with yourself RIGHT NOW, as opposed to that whole thing where you are happy conditionally, or when you accomplish said goal.
Anyway, well worth the four bucks and an afternoon I spent reading it.
کتاب خوبیه بنظرم. به شدت به بچه های کنکوری توصیه میکنم که گول مشاورای انگیزشی رو نخورن. این مشاورا خیلیاشون وعدهی دوست داشته شدن و اعتماد به نفس رو وقتی که تو کنکور رتبهی خوبی بیارین به شما میدن درصورتی که اصلا اینطور نیست. آخرای کتاب به شدت حوصلمو سر برد. ولی در کل خوبه برای همه، حتی کسایی که فکر میکنن اعتماد به نفسشون بالاست
1.فهم معنى الثقة الحقيقية. 2.اكتشاف ما تقدمه الثقة لك. 3.معرفة التصرفات التي تضعف ثقتك بنفسك دون إدراكك، مع اقتراح الحلول.
تجيب الكاتبة عن السؤال الأول والثاني قائلة: إذا كانت ثقتك تعتمد على ما تستطيع تحقيقه فقط، فستشعر بها لفترة محدودة. فالثقة شيء ينبغي أن يتجاوز ما نعرفه، فهي تنبع من إيمانك العميق بقدرتك الذاتية على القيام بأي شيء تريد تحقيقه. الثقة ليست رغبة في فعل شيء محدد، بل في وجود الدافع نحو تحقيقه. هناك شيء واحد يمكنني الاعتماد عليه: التزامي نحو نفسي بأن أكون صادقًا مع رغباتي، وأن أتخذ الخطوات اللازمة لتحقيقها، بالإضافة إلى إصراري على معرفة ما يجب القيام به وتنفيذه.
"أنا أثق بقدرتي على القيام بكل ما يلزم لإنجاز عملي، وبأنني، حتى وإن لم أحقق كل ما خططت له، فإن ثقتي ليست مرتبطة فقط بالنتائج، بل تأتي من حقيقة أنني بذلت جهدي فقط لأنني أردت ذلك. تنبع ثقتي الحقيقية من إرادتي وتصميمي؛ فأنا أثق بإرادتي كإنسانة، وأؤمن بأنه إذا أردت تحقيق شيء، فسأسعى لفهمه، وسأحاول مرارًا وتكرارًا، وأتعلم من أخطائي حتى أصل إلى ما يرضيني."
أما عن إجابة السؤال الثالث: فإنك تضر نفسك عندما تؤجل تحقيق أحلامك. فعندما تفعل ذلك، تبدأ ثقتك في التراجع ويطغى عليك الخوف من عدم الوصول لما تريده. الخوف شعور طبيعي، والثقة لا تعني غياب الخوف، بل الاستمرار في التقدم رغم وجوده.
وفيما يخص زيادة الثقة بالنفس بسرعة، توصي الكاتبة بالبدء فورًا بما ترغب في تحقيقه الآن، فهذا سيمنحك شعورًا أفضل تجاه نفسك ويساعدك على تحقيق نتائج أفضل. إن تقدير الذات ينبع من الشعور بالأمان الذي يحققه الفرد عندما لا يقارن نفسه بالآخرين، ولا يركز على انتقاداتهم.
تقدير الذات شعور نابع من الشعور بالأمان الذي يشعر به الشخص عند تجنبه مقارنة نفسه بالآخرين أو التعرض لنقدهم. التخلي عن هذا الشعور يتطلب شجاعة حقيقية وثقة بالنفس، والتي ستكافئك بطرق أفضل مما تتوقع. في آخر فصول الكتاب، تحدثت الكاتبة عن إتقان الأنواع الثلاثة من الثقة، وهي: الثقة السلوكية، والعاطفية، والروحية.
•الثقة السلوكية: تعني الثقة السلوكية أن تكون لديك الثقة بقدرتك على التصرف وإنجاز الأمور في حياتك، سواء كان ذلك أمرًا بسيطاً كدفع الفواتير في الوقت المحدد، أو شيئًا أكثر تعقيدًا كتحقيق أحلامك. عندما يفكر معظمنا في تطوير الثقة، فإن الثقة السلوكية هي ما نسعى إليه. لتطوير الثقة السلوكية، يمكنك اتباع هذه الخطوات: •الإيمان بقدرتك على الشروع في الفعل. •الإيمان بقدرتك على متابعة أعمالك والالتزام بمبادئك. •الإيمان بقدرتك على طلب المساعدة عند الحاجة. •علامات تدل على ضعف الثقة السلوكية: •المماطلة في البدء. •الإفراط في تحليل الخيارات دون الالتزام بقرار، مما يؤدي إلى فقدان الهدف. •تجنب مواجهة التحديات الحقيقية في الحياة والتركيز على أمور أقل أهمية. •إخفاء الحاجة لمساعدة الآخرين لك. •حلول لتحسين الثقة السلوكية: •تدوين خطواتك، حتى وإن كانت صغيرة. •البحث عن الناجحين وتعلم منهم. •إعداد قائمة بالأشخاص الذين يمكنك طلب المساعدة منهم. •الثقة العاطفية: هي القدرة على فهم وإتقان مشاعرك، واتخاذ القرارات العاطفية التي تحميك من الألم، وتساعدك على بناء علاقات صحية ودائمة. هناك خمس علامات تدل على وجود الثقة العاطفية: •الإيمان بقدرتك على معرفة مشاعرك. •الإيمان بقدرتك على التعبير عن مشاعرك. •الإيمان بقدرتك على التواصل مع الآخرين. •الإيمان بقدرتك على إيجاد الحب والتفاهم في جميع المواقف. •الإيمان بأن ما تقدمه للآخرين ذو قيمة. •أعراض تدل على ضعف الثقة العاطفية: •تخدير نفسك وتجاهل مشاعرك كوسيلة لحماية نفسك من الألم. •كبت المشاعر وعدم التعبير عنها. •عزل النفس عن الآخرين. •السعي المفرط لنيل استحسان الآخرين. •إطلاق الأحكام والتفكير السلبي. •حلول لتحسين الثقة العاطفية: •تعلم كيفية تحديد مشاعرك وتحليلها. •تعلم كيفية التعبير عن مشاعرك بصدق. •تعزيز التواصل مع الآخرين. •الثقة الروحية: هذا النوع من الثقة يعد الأهم، وهو الإيمان بأن للحياة غاية وأنك موجود لسبب ما. الثقة الروحية تمنحك الطمأنينة بأن أكبر التحديات التي تواجهها لها هدف، مثل كل شيء في الطبيعة، ولولا هذا الهدف لما حدثت من الأساس.
My boss recommended this book and I picked it up without really looking at it beforehand. Fortunate for me, because I think I might have passed on it had I read the back cover.
This is a super quick read with a message about the silliness of basing your confidence on past performance of specific tasks. Like along the lines of, I taught a DITA class and was successful, so now I'm confident teaching DITA classes. The author points out that this is awfully narrow. We should focus instead on the fact that we were faced with a hurdle and we did everything within our power to overcome it and therefore we should have confidence in this ability. Subtle, but I like it :)
I've been reading self help books lately because my self needs help. Unfortunately, much of my experience in the genre has been glowing testimonials about how transformative it is to develop/have/find whatever the book is about, cheerleading, and vague suggestions like "have more faith in yourself" and "listen to your inner you". This book is only a hundred pages, talks about harmful adapting tactics, why we choose them, how to stop, and a few helpful suggestions--even if I can't follow all of them.
This is the second time I read this book. The first time, it was my first foray into the subject. I still find it incredibly valuable and helpful. However, now there are other books that have complementary information that is also helpful. I like the processes she offers along with the delineations of the three different types of self confidence (behavioral, emotional, spiritual).
انتظار نداشتم این کتاب رو مفید ببینم ولی مطالب کتاب معقول و منطقی و قابل اجرا به نظر می رسند. نکاتی از کتاب را که به نظرم قابل توجه بوند خلاصه کردم. اعتماد به نفس راستین آن است که روی آگاهی ها و توانایی های ما نیز اثر بگذارد. اعتماد به نفس واقعی نتیجه باور قلبی و درونی انسان به توانایی هایش است. این که می تواند هرکاری که میخواهد را انجام دهد. این اعتماد به نفس زاییده ی تعهد انسان به خود است. این که انسان تا آن اندازه به خود اعتماد و تعهد داشته باشد که برای رسیدن به خواسته هایش تلاش کند. زیرا اگر اعتماد به نفس بر پایه ی موفقیت های انسان شکل بگیرد در مواقعی که موفقیتی حاصل نشده یا توانایی مورد نظر را ندارد اعتماد به نفس هم نخواهد داشت ولی اعتماد به نفسی که صرف نظر از شکست ها و ناکامی ها یا موفقیت ها شکل گرفته باشد از بین رفتنی هم نخواهد بود. در واقع در این کتاب، عزم و تلاش مساوی اعتماد به نفس معرفی شده و عدم و تحرک و منفعل بودن آن را کاهش می دهد. حال چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم؟ طبق گفته کتاب اولین قدم وانمود نکردن است اینکه وانمود نکنیم که اعتماد به نفسمان از آنچه که هست بیشتر است. در واقع، پذیرفتن ترس و ناامنی های خود اقدامی ضروري برای تقویت اعتماد به نفس است. وانمود کردن یعنی سطح توقع و خواسته ها و رویاهایمان را پایین بیاوریم تا احتمال نرسیدن به آنها را پایین آورده و احساس ضعف نکنیم. آرزوهای بزرگ داشتن عیب نیست ؛ اگر رویایی ندارید که شما را بترساند به احتمال زیاد رویاهای خود را به دست فراموشی سپرده اید. بسیاری از مردم به رویاهایشان پشت می کنند یا دست از رویابینی می کشند زیرا شهامت تعقیب کردن آنها را در خود نمی بینند. یکی از سوالات جالب مطرح شده در کتاب این است: اگر در زندگی احساس اعتماد به نفس نمی کنید از خود بپرسید: چه مزایایی از این راه کسب می کنم؟ مثال های که کتاب برای این سوال آورده قابل تامل است!
I ordered this book on Amazon as a used book since it wasn't available as new. The real book's title is 'Confidence: Your Ultimate Guide to Finding It and Living It.' The book was published by Hay House in 2004 but was written in 1995, almost 30 years ago. It consists of 5 chapters and 99 pages. This is more of a booklet than a book, as you can read it in 1 hour. The last chapter is interesting. The author should have developed her concepts further with real case examples.
سلام دوستان این کتاب رو سه سال پیش برای ارائه درسی انتخاب کردم. باید بگم کتاب جالب و آموزنده ای هست. من سایر کتابهای مربوط به اعتماد به نفس رو ندیدم و نمیتونم مقایسهای انجام بدم ولی این کتاب خوب بود. از تعریف درست اعتماد به نفس شروع میشه و به راهکارها ختم میشه.