Jump to ratings and reviews
Rate this book

رباعیات ابوسعید ابوالخیر و اشعار احمد شاملو

Rate this book

Audio Cassette

First published January 1, 1973

2 people are currently reading
38 people want to read

About the author

بیژن مفید

8 books36 followers
(Bizhan Mofid)
بیژن مفید (۹ خرداد ۱۳13 در تهران - ۲۱ آبان ۱۳۶۳ لس‌آنجلس) از نمایشنامه‌نویسان ایرانی است.‏
از او تا به حال تعداد ۹ نمایشنامه انتشار یافته ولی آثاری از نوشته‌های او به روی صحنه آمده، و بیش از ۱۵۰ نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی توسط او ترجمه و کارگردانی شده‌است.‏
با وجودی که از «بیژن مفید» تا به حال تعداد ۹ نمایشنامه به چاپ رسیده و علاوه بر این با آثاری که از نوشته‌های او به روی صحنه آمده، و همچنین با بیش از صد و پنجاه نمایشنامه رادیویی و تلویزیونی که توسط او ترجمه و کارگردانی شده، ولی باز هم «شهر قصه» معروف‌ترین اثر و نمایشنامه‌ای است که از او به یادگار مانده‌است. ین نمایشنامه برگرفته از ترانه‌ها، متل و ضرب‌المثل‌های قدیمی ایرانی و سرشار از کنایه و اشارات و تشبیهات و اصطلاحاتی است که بیشتر در زبان گفتاری مردم کوچه و بازار ساری و جاری بوده و هست.‏
بیژن مفید» روز ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۶۳، دو سال بعد از ورودش به آمریکا، در لوس آنجلس در گذشت. با مرگ او ایران یکی از بهترین هنرمندان دوران اخیر را از دست داد. او نیز چون آن دیگر تئاتر نویس نامی و معتبر ما، «غلامحسین ساعدی» دانا و آگاه به آنچه که می‌کرد، وسائل ترک دنیا را برای خود فراهم آورده و خود خواسته و مصمم راهی را برگزیده بود که هر چه زودتر به پایان قصه‌اش رهنمون باشد.‏
یاس و نومیدی او از آنچه که می‌خواست و نمی‌دید، و انزوا و دلزدگی‌اش را از آنچه که می‌دید و نمی‌خواست در یادداشتی به قلم «اردوان مفید» برادر و میزبان او در ایامی که در آمریکا سکونت داشت می‌خوانیم:‏
‏«...بعد از یک ماه انتظار و نگرانی ‏‏به فرودگاه لوس آنجلس رفتم که محموله [در تهران که به من تلفن می‌شد از او به‌عنوان «محموله» یاد می‌شد:] را بگیرم. آنقدر رنجور و شکسته بود که باورم نمی‌شد . . . از هفته دوم ورودش که همه باخبر شدند، خانه کوچک ما پایگاه چهره‌های آشنا و قدیمی شد که همه پروانه‌وار دورش می‌چرخیدند . . .‏
ساعت حدود سه صبح است، همه رفته‌اند و او تنها نشسته‌است. گویی چون همیشه با خواب قهر است. سیگار، این آشنای دیرین در لابلای انگشتان استخوانی‌ش جابجا می‌شود. عینکی بدقوراه به چشم دارد. به‌طوری که نیم‌رخش را رنجورتر نشان می‌دهد. ولی هنوز استوار و محکم می‌نماید. تلویزیون مثل همیشه روشن است. وقتی وارد اطاق می‌شوم مرا نمی‌بیند. حرف‌های روز را مرور می‌کند. تشویق دوستان به نوشتن و کار کردن و اینکه مردم تشنه آثارش هستند. کنارش می‌نشینم. می‌پرسم: چرا نمی‌خوابی؟ می‌گوید: نه، تو برو بخواب. فردا کارگری. . . قبل از آنکه با

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1 (10%)
4 stars
2 (20%)
3 stars
6 (60%)
2 stars
1 (10%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 of 1 review
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
April 21, 2009
این کاستی‌ست کم‌یاب از تولیدات (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) که در سال 1352 منتشر گردید

در یک روی کاست، مرحوم (شاملو) اشعار خود را می‌خواند و در طرف دوم، مرحوم بیژن مفید رباعیات (ابوسعید ابولخیر) را دکلمه می‌کند و اثری‌ست بسیار ارزشمند و ستودنی‌. آهنگسازی این اثر نیز کار استاد (کامبیز روشن‌روان) است
Displaying 1 of 1 review

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.