What Cinema Is! offers an engaging answer to Andre Bazin's famous question, exploring his 'idea of cinema' with a sweeping look back at the near century of Cinema's phenomenal ascendancy. Written by one of the foremost film scholars of our time Establishes cinema's distinction from the current enthusiasm over audio-visual entertainment, without relegating cinema to a single, older mode Examines cinema's institutions and its social force through the qualities of key films Traces the history of an idea that has made cinema supremely alive to (and in) our times
يعود ميلاد السينما رسميٍّا إلى أول عرض عام على شاشة في مقهى جراند كافيه يوم 27 ديسمبر 1895, وليس إلى اللحظة التي وقف فيها توماس إديسون لأول مرة على قاعدة بناها لتتيح لمشاهد واحد في كل مرة النظر إلى للأسفل إلى شاشة مستطيلة صغيرة.
ماهي السينما؟ لا هي نافذة، ولا هي إطار، السينما حركة داخل كيان أحادي، فوضى على الشاشة. ص (107)
تحدث دادلي أندرو في معرض بحثه عن اشتغال بازان السينمائي عن مواضيع شتى من مثل : صناعة الفيلم من السينما التقليدية إلى الرقمية. ( تعرضت كاميرات التصوير السينمائية خلال مسيرة السينما في القرن المنصرم للكثير من التطويرات والتغيرات المهمة؛ ساهمت برفع كفاءة التصوير السينمائي وجودته، وتقليل التكاليف المادية، بل دخلت إليه تقنيات هائلة في مجال الصوت والصورة والرسم الثلاثي الأبعاد..)
عن علاقة الفلسفة بالسينما، السينما خلال الحرب العالمية الثانية، وبعدها، حتى ظهور الموجات الجديدة العديدة في ستينات القرن العشرين. بما تحفل به بنماذج وأنواع لاحصر لها. السينما الرقمية ( هل جلبت الحقبة الرقمية معها تغيراً جذرياً في كيفية عرض الأفلام لدرجة أنه لا ينبغي أن لا نتوقع بعد ذلك أفلاماً مماثلة؟ أي أنه ينبغي حتى ألَّا نفترض بعد ذلك أن تكون الظاهرة متعلقة بالسينما التي كانت تعرف من قبل. و ماتبقى من ظاهرة السينما بعد التغييرات الكاسحة التي حدثت على مدار العقديين الماضيين.)، و عن الإشكالية الأدبية في السينما، السينما الروائية؛ ( حداثة السينما وفق حداثة الرواية، وانحرافها وكثافتها ، وبُعدها الإضافي المتعلق بالمتسَع والزمان. ) ساهم الفيلم المقتبس من الرواية المخرجين في تطوير عملية “سرد الفيلم”، والبناء الدرامي للفيلم. وهو ما منح السينما هذا التأثير الكبير في القرن العشرين . ( تتميز الأفلام الروائية بأنها تعطي للمكان شخصية ذات هوية خاصة ترتبط بالتاريخ والحاضر وتتكشف عن أبعاد وقيم روحية وجمالية وثقافية .)
شكلت السنوات من عام ١٩٤٥ حتى عام ١٩٦٠ التي هي بلا نزاعٍ أغنى الفترات من وجهة نظر تاريخ الأفكار، بشأن الفن السينماتوغرافي.
وناقش ما تثيره كذلك التصورات التطورية للسينما ( الفن والثقافة كذلك) أسئلة حول العلاقات العائمة بين مصطلحات مثل كلاسيكي وحداثي وطلائعي. مروراً على عدد من الأسماء اللامعة في تاريخ الاخراج السينمائي بتوجهاتهم الفكرية والنظرية عن الفيلم، من مثل جيل دولوز، هنري برجسون، زيلينكسي، إدجار موران، وآخرون.
با آخرین خوانشی که از این کتاب داشتم سه چیز رو می تونم بگم.اولینش واضح نمودن پروژه ی آندره بازن توسط دادلی اندرو هست.اندرو اینکار رو به خوبی انجام میده .و در مرکز بحثش تقابل بینش بازنی/کایه دوای از سینما با سینمایی هست که اندرو با نام سینمای جلوه ازش یاد میکنه.در سینمای مدنظر بازن که خود اندرو مدافعش هست تصویر و به طور خاص تر اشکال سینمایی(به جز انیمیشن کامپیوتری ) رابطه ای با واقعیت دارند.اما خود واقعیت نیستند.بلکه با هنر هنرمند مخاطب از خلال غیاب پی به حقیقت به تصویر کشیده شده میبره.اما در سینمای جلوه تصویر هیچ مناسبتی با واقعیت نخواهد داشت .تصویر خودبسنده و فریبنده است.
مطلب دوم و سوم عیوب کتاب اندروست.کتاب اندرو در موضوع مطالعات سینمایی کتابی متوسط تلقی می شود به خاطر عدم سازماندهی درست مطالب حول یک محور .اندرو گاه و بی گاه یا به فیلم ها حمله می کند یا از شخصیت ها می گوید.و در این رفت و آمد قوت نظری بحثی که پیش کشیده کم می شود. نکته ی بعد هم ترجمه ی بد این اثر هست .جملات بدون اینکه واقعا موضوعی رو بیان و معنا کرده باشند بهم می پیوندند و گاهی در این بین تنها چیزی که به چشم می آید اسامی خاص اشخاص و مفاهیم هست.
لا يظهر جوهر أيِّ شيء في البداية، ولكن في منتصف الطريق، أثناء تطوُّره، حينما تتأكد قوته [جيل دولوز في كتابه السينما ] . صناع الأفلام السيئون لا يمتلكون أي أفكار بينما يمتلك صناع الأفلام الجيدون أفكارًا أكثر مما ينبغي وأما أعظم صناع الأفلام فيمتلكون فكرة واحدة فقط [كتب سيرج داني رئيس تحرير كاييه دو سينما] . من الأشياء القليلة القيّمة التي خرجت بها من الكتاب، هذان الاقتباسان كتاب كلاسيكي، صعب الصياغة، يحتاج شغفًا بسينما ما قبل 1980 يتحدث عن الذين تحدثوا عن السينما أكثر من حديثه عن السينما ذاتها
در عمل ما با دو نوع بازن سروکار داریم: بازن متقدم (پایهگذار نوعی تاریخ رئالیسم سینمایی از اشتروهایم تا نوآر و نئورئالیسم) که نسخهی سال 1945 مقالهی «هستیشناسی تصویرِفوتوگرافیک» را صورتبندی کرد، بیش از هرچیز به دال یا عنصر دلالتگر اهمیت میداد. اما بازن متاخر (حامی سینمای مدرنیستی)، کسی که دیدگاههای خود را در مقالهی «در دفاع از سینمایی غیرناب» (1952) تحکیم بخشید بیش از هرچیز به مدلول یا عنصر دلالتشده اهمیت میداد. اجازه دهید که مقالهی دوم را مقالهی تکوینشناسیِ بازن بنامیم، تا به این ترتیب هر دو بازن را در یک قاب واحد داشته باشیم؛ مانند بعضی نقاشیهای پیکاسو که پرترهی فردی را همزمان از روبهرو و نیمرخ به تصویر میکشند.
اندرو در این کتاب با طرح نظریات آندره بازن _نظریهپرداز بزرگ فرانسوی _ در مورد سینما، سعی دارد پس از تحولات برآمده از ظهور رسانه های نو و تصویرپردازی دیجیتال، بار دیگر به پرسش از امکانات و معنای سینما در دوره جدید بپردازد. او در این کار تلاش دارد نظریهی «رئالیستی» بازن را از دام تنگنظریها و ذاتگرایی منسوب به آن نجات دهد و روایتی انعطافپذیر از آن ارائه دهد که قابلیت همسخنی با تحولات جدید سینما را دارد.
کتاب، فضایی انتزاعی داشته و صرفا به بیان دیدگاه نظریهپردازان مختلف به تحولات تصویرپردازی در پی ظهور رسانههای نو، مقالات برجسته و دیدگاهشان نسبت به یکدیگر میپردازد. شاید اندرو تمام سعی خود را کرده تا از طریق بیان مصادیقی از فیلمهای کلاسیک و مشهور، مباحث کتاب را از فضای انتزاعی خارج کند؛ اما بنظر موفق نبوده و گریز جسته گریخته به سکانسی از یک فیلم، غیر از ایجاد فهم سطحی از فیلمها، نکته مثبت دیگری نداشت.
شاید با شنیدن اسم کتاب، گمان کنید بناست اندرو فهم کلی از سینما یا فلسفه و تاریخ سینما ارائه کند، پس بهتر است تاکید کنم اندرو صرفا به دنبال طرح یکسری مفاهیم خاص از دیدگاه بازن و نظریهپردازان دیگر بوده و اساسا نکته جامعی برای فهم فلسفه سینما ارائه نمیدهد. _اما احتمالا از خواندن برخی جملات کتاب و نظرات اندیشمندان لذت ببرید_
* از دیگر ضعفهای کتاب هم میشود به ترجمه نامفهوم و عجیبش اشاره کرد که از شیوایی متن کاسته و مفاهیم ساده را هم پیچیده ارائه داده است.
یک کتاب نظری جذاب برای واکاوی رابطهی سینما با واقعیت. خیلی از مباحث رو من شبیهش رو در نظریه ادبی و در ارتباط با ادبیات دیده بودم. جالبه که سینما هم که عرصهی تصویره و ادعای ارتباط مستقیمتری با واقعیت داره، در نهایت به اصالت ابهام پی میبره و اینکه هنر در حالت اصیلش، هنر اشارهس. اشاره به چیزی که گفتنی نیست، اینجا نشاندادنی. و اتفاقا فیلمسازی که زاویه دید رو محدود میکنه یا به هر نحوی با حذف یا اضافه کردن اجزایی در فیلم، به ابهام و ارتباط غیرمستقیم و چندوجهی دامن میزنه، در نهایت فیلمساز واقعگراتریه. یک فیلم با زوایای روشن و سطوح تماما شفاف، بینسبت با واقعیت و دروغی ساختگیست.
عنوان فصل اول این است: آیا وجود دوربین ضروری است! بنابر این با کتابی مواجه هستیم که فلسفه ی سینما را بررسی میکند. گرچه این کتاب به تحلیل فیلمها نمیپردازد اما در قسمتهای مختلف کتاب فیلمهای معروفی به عنوان شاهد مثال ذکر و بررسی شده اند. مخصوصا این کتاب برای دانشجویانی که میخواهند مقاله ای در ارتباط با سینما بنویسند کاربردی است. https://taaghche.com/book/16670/
الترجمة فيها مشاكل، في المصطلحات المستعارة من الرياضيات قدرت أستنتج إن ما أسماه المترجم "استمرارية" كان من المفترض أنه "اتصال". في الكتابات التقنية كتلك يفضل إرفاق اللفظ الأصلي.