این روزها که میگذرد شادم این روزها که میگذرد شادم که میگذرد این روزها شادم که میگذرد...
از میان شاعرانی که برچسب "شاعران انقلاب" را بر خود داشتند و از بین معروفترین آنها(زندگان و رخ در نقاب خاک کشیدگان) خانم دکتر طاهره صفارزاده، فاطمه راکعی و آقایان: حمید سبزواری، سلمان هراتی، عبدالجبار کاکایی، محمد حسین جعفریان، علیرضا قزوه، محمدرضا عبدالملکیان، علی موسوی گرمارودی، دکتر سید حسن حسینی، یوسفعلی میر شکاک، سهیل محمودی، ساعد باقری و دکتر قیصر امینپور، تنها بخت و اقبال آخرین نام این فهرست، بلند بود. چرا که شعر و نامش بیش از سایرین در بین مردم و کتابخوانها بر زبان افتاد و توانست چهرهای ماندگار و دوست داشتنی از خود به جای گذاشت
اینکه چرا نام (قیصر امینپور) بیش از دیگران این فهرست ماندگار شد، خود حدیثیست مفصل که در این مختصر نمیگنجد؛ اما به اجمال باید بیان کرد که مرحوم (امینپور) خیلی زود و شاید بتوان گفت زودتر از همنسلانش خود را پیدا کرد و از آن شعرهایی که در آن "تعهد" و "شعار" و "مرثیهخوانی" و "آرمانگرایی" و این دست حرفها موج میزد فاصله گرفت. به صورتی که برای یار و دوست همکار و هم فکر خویش مرحوم (دکتر سید حسن حسینی) این اواخر سرود چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟ بیایید از عشق صحبت کنیم
تمام عبادات ما عادت است به بیعادتی کاش عادت کنیم
چه اشکال دارد پس از هر نماز دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟
و این اشعار از زبان شاعری بیان میشود که در دفترهای شعر اولیه خود مدام از "تعهد" و "آرمان" و "هدف" و "خون" و "موشک" و... سخن به میان میآورد و این چرخش فکری و دیدگاهی قابل تحسین است باری، مرحوم (قیصر امینپور) تنها شاعری بود که نامش فراتر از "شاعران انقلاب" باقی ماند. تنها شاعری بود که در طول این سه دهه ارتش در تشییع جنازهاش یک تنه به میان آمد و برایش مراسم سوگواری گرفت. تنها شاعری بود که بعد از سه دهه شهردای تهران، بیلبوردهای تصویرش را در بزرگراهها و میادین نصب کرد. تنها شاعری بود که شهرداری منطقه دو تهران یک میدانک را در بلوار شهرداری سعادت آباد به نامش نامگذاری کرد(که ای کاش هیچ کدام از این کارها انجام نمیگرفت) و تنها و تنها شاعری بود که پس از فوتش پسر خالهی همگان شد. جملهی "قیصر زود از میان ما رفت" را زیاد شنیدیم و خواندیم. روحش شاد و یادش گرامی باد
قیصر امین پور از اول راهنمایی با مجموعه شعر « به قول پرستو» برای من از شاعر های مورد علاقه ام بود . این کتاب ، مجموعه کامل اشعار ، برای من بعضی جاها عجیب ، در خیلی از شعرها دلنشین و بعضی ها هم دوست نداشتنی بود . ولی خب حال خوبی داشت اینکه سیر تحول و تکامل شعر و شاعر رو میشد حس کرد و رسید به همون قیصر امین پور دوست داشتنی . روحش شاد 🤍
این یادداشتِ بنده در هشتم آبان نود و هشت به مناسب سالمرگِ قیصر امینپور در روزنامه قدس منتشر شد
قیصر امینپور را میتوان شاخصترین شاعری دانست که در سالهای پس از انقلاب سرودن شعر را آغاز کرد و به تبَع آن شهرت را تجربه نمود، به نظر نمیرسد، چه کسانی که او را بهترین شاعر پس از انقلاب میدانند و چه افرادی که با دسته اوّل مخالفند و امینپور را صرفاً شاعر خوبی میدانند که در بعضی موارد برجستگی چندانی هم در آثارش ندارد، در شاخص بودن او با هم اختلافِ نظر داشته باشند. به بیان دیگر شعر قیصر به دلیل اقبال عامِّ مخاطبان و قبول خواصِ عرصه ادبیات نسبت به دیگر شاعران این دوره از برتری برخوردار است، چه بسیار شاعران شناخته شده که نتوانستهاند بین این دو کفّه، تعادل برقرار کنند، ولی قیصر امینپور به این مهم رسیده است، امّا راز این شاخص بودن و در عین حال مبتذل نبودن چیست؟ به نظر نویسنده این یادداشت مهمترین شاخصه شعر قیصر امینپور و آنچه که او را به شاخصترین شاعر پس از انقلاب اسلامی تبدیل کرده است، اعتدال و جامع الاطراف بودن شعر و شخصیت اوست. قیصر هم در صورت و هم در محتوای اشعارش جانب اعتدال را رعایت میکند، او با آنکه از شاعرانِ موضعمند انقلاب اسلامی است و شعرهای بسیاری برای وقایع انقلاب و جنگ تحمیلی سروده است، ولی همواره سعی کرده است این موضعمندی را در لفافهای از اعتدال بیان کند به همین خاطر آن بیپرواییها و خشم و خروشهایی که در شعر همقطارانش، کسانی چون سیدحسن حسینی، سلمان هراتی و علی معلم میتوان سراغ گرفت در شعر او کمرنگتر و معتدلتر بیان شده است. و ناگفته نماند این ویژگی در صورتی است که او تا شعرهای آخرین دفتر خود به اصول خود پایبند است. اصلاً در دیدی کلانتر نیز، این اعتدال و میانهروی به چشم میخورد. امینپور در شعرهای عاشقانهاش نیز یک عاشق شوریده و عصاینگر مانند دیگر شاعر شاخص غزلسرا –حسین منزوی- نیست، عاشقانههای او عاشقانههای آرامیست که از طبعی آرام و معتدل برآمده است و به همین خاطر دایره مخاطبان بیشتری را میتواند دربر بگیرد.
و اما در حوزه ساختارِ شعر، در این حوزه دو ویژگی مهم شعر قیصر امینپور باید بیش از پیش مورد مطالعه قرار بگیرد.اول اینکه امینپور تقریباً در تمام ساختارهای شعر فارسی، به سرایش پرداخته است و تقریبا در تمام این تجربهها موفق بوده و اثر شاخص دارد و میتوان گفت با هیچکدام به دید تفنن نگریسته است، او در حوزه غزل و شعر نیمایی از چهرههای مهم شعر دهههای اخیر است، او به همراه سیدحسن حسینی از احیاکنندگان قالب رباعی در سالهای پس از انقلاب است، او در حوزه شعر کودک و نوجوان از شاعران پیشرو و موفق است، او در عرصه ترانه و تصنیف، شاعر موفقیست، شاعرِ تصنیفهای آلبوم «نیلوفرانه» علیرضا افتخاری که یکی از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی است.قیصر امینپور در تمام این عرصهها شعر سروده است و انصافاٌ شعر خوب و قابل دفاع کم ندارد. دومین ویژگی شعر امینپور از لحاظ ساختاری، اعتدال او در برخورد با قوالب ادبی و نوآوری در آنهاست، اساساَ او اهل خطر کردن و نوآوریهای آنچنانی در اشعارش نیست، شاخص بودن شعرهای او به خاطر فرمهای تازه و بدیعش نیست، چرا که حتی میتوان رد پای بسیاری از شاعران پیش از او را در شعرهایش دید، آنچه که شعر او را ممتاز میکند پرداخت درست و هنرمندانه اوست و از این جهت موقعیت امینپور در شعر معاصر مانند موقعیت حافظ در شعر کلاسیک است.
باری این اعتدال که هم در صورت و هم در محتوای اشعار امینپور به چشم میخورد سبب شده است که او همواره مخاطبان خود را داشته باشد. مخاطبانی که در طول این سالها نه چندان کم و نه چندان زیاد شدهاند ولی همواره به او و شعرش وفادار بودهاند
قطار می رود تو می روی تمام ایستگاه می رود ومن چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!
تصمیم گرفتم اگر به اندازهی قابل قبولی (با معیار خودم!) از یک کتاب شعر با همچین حجمی رو خوندم، کتاب رو جزو خوانده شدهها قرار بدم. چون فکر نمیکنم و یا اقلاً برای من اینطور نبوده کتاب شعر (با این حجم) دست بگیرم و کلاش رو پیوسته بخونم. شعره آقا جان! من هم یه خواننده معمولی نه ادبیاتی و نه نقاد و نه هیچ چیز دیگه. --- به مناسبت این روزهای شستن قند و نان، دائم یکی از شعرهاش توی ذهنم تکرار میشه. (البته با حافظهی خوبی که دارم چیزی شبیه شعر!):
تلقین
این روزها که میگذرد شادم این روزها که میگذرد شادم که میگذرد این روزها شادم که میگذرد...
--- هر روزی که شب میشه با خودم فکر میکنم، خوب شد. دانشمندا یک روز به کشف واکسن کرونا نزدیک شدن!
در میان شاعران معاصر، قیصر امینپور جزء پدیدههاست. به تنهایی نقطهی عطف است. شعرهایش بر زبان و در دل همهی مردم هست؛ با هر ردهی سنی، از هر ذوق و سلیقهای... از «باز آمد بوی ماه مدرسه» تا «ناگهان چقدر زود دیر میشود» تا.... از شعرهای سادهای که کودکانِ تازه الفبا خوانده، میآموزند و از بر میکنند، تا اشعار ۱۰کلمهای که گاهی ساعتها برای فهم آن زمان لازم است... و ویژگی مشترک همهی شعرهای او، سادگی و بیآلایشی بود، که از روح او منشأ داشت... روحش شاد.
چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانیها دستها تشنه ی تقسیم فراوانیها با گل زم سر راه تو آذین بستیم داغهای دل ما ، جای چراغانیها حالیا دست کریم تو برای دل ما سرپناهی است در این بی سر و سامانیها وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی ای سرانگشت تو آغاز گل افشانیها فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید فصل تقسیم غزل ها و غزلخوانیها سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانیها چشم تو لایحیه ی روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پایان پریشانیها
حرف های ما هنوز ناتمام ... تا نگاه میکنی : وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آن که با خبر شوی لحظه عظیمت تو ناگزیر میشود آی... ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر میشود!
۳.۵/۵⭐️ *این امتیاز تنها با توجه به سلیقه شخصی من در نوع شعریست که میپسندم. وگرنه بنده در حدی نیستم که اشعار جناب امین پور را از نوع ادبی نقد کرده و امتیاز بدهم.
“دستور زبان عشق” تا ابد موردعلاقهترین کتاب شعر از بین کتابهای شعر قیصر امین پور برای من خواهد ماند. از میان بقیه کتاب ها هم چند شعری بودند که دوست داشتم، اما دستور زبان عشق بیشتر باب سلیقه من بود. اشعار جناب امین پور برای من یادآور خاطرات بسیاری هستند. از شعرهای دوره ابتدایی گرفته (مانند “کلاس انشا” از “به قول پرستو”) تا دوره راهنمایی (“پیش از اینها” از “به قول پرستو”) و دوره دبیرستان (“صبح بی تو” از “تنفس صبح”) و …
باید این مجموعه را به تمام کسانی که رویای شاعری در سرشان دارند معرفی کرد. زبانی یک دست و دلنشین و ساده زیست در تمام اشعار به چشم میخورد، که هر خوانندهای را به اخت کردن و یکدلی با خود وادار خواهد کرد.
درباره قلم توانا و ذهن خلاق و منظوم قیصر امین پور واقعا چی میشه گفت؟!!! قبلا اگر دیوان شعری رو در دست می گرفتم، فقط یک قطعه یا چند تا رو میخوندم و دیگه کنار بود تا اینکه دوباره بخوام برم سراغش. اما این بار خواستم کتاب کامل اشعار قیصر امین پور رو تا انتها بخونم تا حداقل یکبار خونده باشم همه آثار این هنرمند رو تا بعد هر زمان بهش مراجعه کنم و چند قطعه ای بخونم ازش. به شما هم پیشنهاد می کنم یکبار این کار رو انجام بدین و دیوان یا مجموعه اشعار این هنرمندان رو به صورت کتاب بخونید. البته خب قرار نیست با سرعت خونده بشه و میشه با تامل و تفکر روی تک تک قطعات پیش رفت.