Jump to ratings and reviews
Rate this book

می‌خواهم بچه‌هایم را قورت بدهم

Rate this book
كتاب شامل سه فصل است: 1-كاملا محرمانه 2- آبستن كلمات نيمه روشنم 3-می‌خواهم بچه هايم را قورت بدهم.
شعر ها اسم ندارند و در فهرست، تنها نام فصل‌ها آمده است. به نظر مي‌رسد كه چهار شعر اول حكم مقدمه‌ را دارند:
كتاب اينطور شروع مي شود:

يادم رفته شاعرم/يادم رفته جهان به فرمان من نيست/متنفرم از صداي پرنده اي كه در گلويم نيست/متنفرم از صداي شاعري كه شبيه شليك چلچله مي شود/متنفرم از جهاني كه لبالب از آواز پرندگان مادينه نيست./ تو نيستي /من از نيستي متنفرم/متنفرم كه از نبودنت/به فقدان مكرري مي رسم

95 pages, Paperback

First published January 1, 2007

29 people want to read

About the author

رؤیا زرّین

3 books13 followers

رویا زرین یکی از شاعران کشور ماست که در محافل ادبی حضور چنان پررنگی ندارد. شاید همین نکته موجب شد تا با اعلام نام کتاب این شاعر به عنوان برنده جایزه شعر خورشید جامعه ادبی ما دوباره او را کشف کند. این در حالی است که تا پیش از این نیز نام زرین به خاطر نامزدی نخستین مجموعه شعرش در جایزه شعر کارنامه در میان حرفه ای های ادبیات شناخته شده بود. زرین در سال 1351 و در شهر الیگورز دیده به جهان گشود و در دانشگاه شهید چمران اهواز در رشته زبان و ادبیات فرانسه به تحصیل پرداخت. " می خواهم بچه هایم را قورت بدهم " نام سومین مجموعه شعر این شاعر است که علاوه بر اولین دوره جایزه شعر خورشید توانست عنوان نخست جشنواره محلی شعر ایوار را نیز به خود اختصاص دهد. او علاوه بر این سه مجموعه شعر، چند جلد کتاب فلسفی از زبان فرانسه به فارسی برگردانده است که انتظار می رود در آینده به ناشر سپرده شوند.


1.زمین به اورادعاشقانه محتاج است.(کاندیدای جایزه ی کارنامه،چاپ پیام امروز،سال 1382)

2.من از کنار برج بابل آمده ام.(چاپ نیلوفر سال 1384)

3.به نام پدر،پسرومن که زیتون ام.(ممنوع الچاپ از سوی وزارت ارشاد،سال 1385)

4.میخواهم بچه هایم را قورت بدهم.(برنده جایزه خورشید،کتاب سال جشنواره ی ایوار،ترجمه به زبان سوئدی توسط انجمن قلم سوئد،چاپ هزار،سال 1386)

5.بلقیس در وضعیت تله زنگ(ممنوع الچاپ از سوی وزارت ارشاد،دو شعر از این مجموعه برنده ی جایزه نیما در سال 1387)

6.شیوه های دلپذیر آوریل(پاییز 1389،تقدیر از سوی جایزه ادبی ایران از میان بیش از پنج هزار اثر رسیده به دبیرخانه)

7.نیمی گرگ نیمی گلو(از آثار منتشر نشده و کاندیدای جایزه خورشید،اسفند 1389)

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
8 (66%)
4 stars
2 (16%)
3 stars
2 (16%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 4 of 4 reviews
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
November 8, 2009
رفته بودم دراگ‌استور پاستور
والیوم‌های زیادی خریده بودم
برای تسکین بی‌اعتمادی آدمی
بروفن‌های زیادی خریده بودم

پولم تمام
امیدم تمام
دنبال آرزوی از دست‌رفته‌ای

من عاشق یک دوستت ‌دارم ساده‌ام
توی سینما عصر جدید
و بنگ بنگ ترانه‌ی کیل بیل
توی سینما سپیده

راستی
والیوم‌های زیادی خریده بودم که
میان‌بر از کجا، به کجا بروم؟

حالا در ابتدای این دَوَران تازه
دارم از تو پرت می‌شوم که

ایستاده‌ام این‌جا
هی فکر می‌کنم ـ کاش آدمی وطنش را همچون بنفشه‌ها
می‌شد با خود ببرد، هر کجا که خواست ـ
هی فکر می‌کنم
هی بنفشه می‌کارم
هی راه می‌روم

Profile Image for Roozbeh.
78 reviews9 followers
September 4, 2010
سرزمین بی‌حاصلی می‌بینم
بناهای سست و حصارهای بلندی
تابوت های زیادی که بدرقه می‌کنی
و آرزوهای زیادی، که به گور نمی‌بری.

در فنجان‌ات آب بزرگی می‌بینم
که می تواند از اشک و فاصله باشد
و آب، روشن اگر بود روشنی‌ست
و آب مکدر اندوه است
و ریشه های کنده می‌بینم
یعنی سفر می کنی که مردمان زلالی ببینی
نمی بینی

می‌بینم که محبوبی داری
با سری سبز و قدی متوسط و قلبی بزرگ
و چه پیشانی فراخی دارد این مرد!
که زبان چه گوارا را می‌فهمد
و چه پیشانی روشنی دارد این مرد!
که زبان ناظم را می‌فهمد
و زبان شاعران دیگری را
و زبانش را دخترم
در بوسه‌ای بلند، می‌فهمی.

هی!
روزگار سختی می‌بینم
دشوارتر از خیانت پدرانی
به کودکانشان
دشوارتر از خیانت کودکانی
به مادرانشان
و عمری دراز می‌بینم
که برای تو نیست
که برای محبوب تو نیست.

عمری دراز و لعنتی ابدی
که برای سرزمین بی‌حاصلی است
با بناهای سست و
حصارهای بلند.

ص 45-46
Profile Image for Azy Saeedi.
70 reviews43 followers
November 16, 2015
رفته بودم دراگ‌استور پاستور
والیوم‌های زیادی خریده بودم
برای تسکین بی‌اعتمادی آدمی
بروفن‌های زیادی خریده بودم
برای دیدن خواب های بی محل

پولم تمام
امیدم تمام
دنبال آرزوی از دست‌رفته‌ای

ص57
--------------------------------------------------------

من كه اجازه نمي دهم
مي خواهم اين بچه بازي كند اين بچه
عاشقي كند اين بچه
سرپيچي كند از مرگ
تو سرداري مي شناسي عزيزم كه زاييده باشد؟
و فرماندهي كه با دو قلب زيسته باشد؟......كمرم درد مي كند
من مي ترسم عزيزم
و مي خواهم از ترس
بچه‌هايم را قورت بدهم.

ص85
---------------------------------------------------------------

Profile Image for Sama.
24 reviews26 followers
May 23, 2010
پنجره را نبند
صدای باران، از پشت پنجره های دو جداره خفه می شود،عوبدیا!
هیزم!
برای این اجاق می خواهم
تا زرد و قرمز و آبی اش
به این اتاق بپاشد
Displaying 1 - 4 of 4 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.