Jump to ratings and reviews
Rate this book

شعرها و یادهای دفترهای کاهی

Rate this book

519 pages, Hardcover

First published January 1, 2009

3 people are currently reading
36 people want to read

About the author

احمدرضا احمدی

149 books324 followers
احمدرضا احمدی در ساعت ۱۲ ظهر روز دوشنبه ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. پدر وی کارمند وزارت دارایی بود و ۵ فرزند داشت که احمدرضا کوچکترین آنها بود. جد پدری وی ثقةالاسلام کرمانی، و جد مادری‌اش آقا شیخ محمود کرمانی است. سال اول دبستان را در مدرسه کاویانی کرمان گذراند و در سال ۱۳۲۶ با خانواده به تهران کوچ کرد. در دبستان ادب و صفوی تهران دوران ابتدایی را به پایان برد و دورهٔ دبیرستان را در دارالفنون تهران به پایان رساند. در سال ۱۳۴۵ دورهٔ خدمت سربازی را به عنوان سپاهی دانش در روستای ماهونک کرمان آموزگاری کرد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
9 (14%)
4 stars
16 (25%)
3 stars
23 (35%)
2 stars
16 (25%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
June 30, 2016

یادش افتادم، می‌دانستم در زندگی‌اش هیچ اتفاق خجسته‌ای رخ نداد. به دنیا آمد که بمیرد. به یاد زندگی‌اش که می‌افتم لحظه‌ای سکوت می‌کنم... نمی‌خواست باور کند زندگی بدون او هم می‌گذرد... خوب نگاه می‌کنم شاید این پاییز آخر باشد، اگر هم نباشد، این پاییز دیگر تکرار نمی‌شود... همیشه با خودم می‌گویم چه دنیای پرپر شده‌ای است... من نمی‌دانم چرا هر کسی را صدا کردم‌. هر کس را دوست داشتم، ناگهان در خم کوچه گم شد. مرگ تو در بیداری معنی ندارد. همیشه عشق، همیشه به یاد مرگ بودن، همیشه این سوال، که، در این خانه را که می‌زند... همیشه روزهایی که پایانش را نمی‌دانم، مگر مرگ خبر می‌کند... قلبم در دستم است و دیگر از مرگ ترسی ندارم.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
July 2, 2016
شعرهای (احمدرضا احمدی) را تنها می‌توانم به یک چیز تشبیه کنم: تصویری از یک خواب

مه‌آلود. غریب. حیران. آشفته. و در پایان گنگ. این کتاب نیز مجموعه‌ای‌ست از خاطره‌های ایشان که همه‌ی این صفت‌ها را همراه خویش دارد و برای طرفدران و خوانندگان جدی شعر (احمدی) سندی‌ست که می‌توان فهمید ردپای شعرهای او از کدام یک از خاطره‌هایش سر چشمه گرفته است و در عین حال کتابی‌ست که در بسیاری از صفحات خسته کننده و ملال‌انگیز می‌شود و در پاره‌ای از صفحات لذتی به خواننده منتقل می‌کند که کتاب و چشم‌هایش را می‌بندد تا به آن چه خوانده و در اصل تصویری که در آن چه خوانده است فکر کند و غرق در زیبایی آن شود


Profile Image for Farideh.
66 reviews27 followers
November 10, 2025
۰۰۰۰ شاید به زودی من جزئی از یک درخت بشوم که منتظر حریق است

با لهجه ی غلیظ گفت: امروز هم گذشت خوش گذشت ...

زندگی هر چه سعی داشت چهره ی زشت و مکارش را به ما نشان دهد نتوانست در درگاهی خانه ی ما ماند با غصه نشست و روز و شب ما را نگاه کرد ......

بیهوده به دنیا آمده بودیم اما صحبتش الان خیلی دیر است ...
من ظاهر شوخ طبعی داشتم اما آغشته به تنهایی و حرمان و ناچار به ادامه ی زندگی بودم ...

در نهایت ما باید به این زندگی شکل می‌دادیم تاکنون تمام شکل هوایی که به زندگی داده بودیم خام و ناشیانه بود .....

من برای چه به این جهان آمده بودم و چهار جهت اصلی را طی کرده بودم و سرانجام ناامید و خسته در کنار گلدان های خالی از گیاه به خواب رفته بودم ....

دانسته بودیم لحظه های مصیبت بار که بر عمرمان سنجاق می شود همیشه تکرار خواهد شد .....

آیا من با اضطراب متولد شدم پس چرا آن همه عاشق شدم شاید از اضطراب می گریختم به عشق پناه می بردم.....

پس از هر عاشق شدن مرا ترک می کنند و من باز تنها فقط با یک پیرهن سفید باید در این جهان تنها بمانم شهادت به آفتاب و روشنایی دهم جهان هر روز برای من کوچکتر می شد ....

ما نه اقبال آن را داشتیم که ما را صدا کنند و نه اقبال آن را داشتیم که تا پایان خیابان در باران با ما همراه شوند ما از آنها راضی بودیم که تنهایی را از آنها آموختیم ....
Profile Image for M&A Ed.
407 reviews62 followers
January 11, 2025
"شعرها و یادهای دفترهای کاهی" شامل مجموعه‌ای از نامه‌ها، نوشته‌های روزمره و اشعار احمدرضا احمدی است که با سبک خاص و زبان ساده‌اش، توجه به جزئیات زندگی روزمره و احساسات انسانی را به تصویر می‌کشد. وی در این کتاب به مضامینی چون: زندگی روزمره، حس نوستالژیک، طبیعت و عشق می‌پردازد. اما به گمانم دفترهای کاهی بیشتر به شکل نثر شاعرانه نوشته شده است. این ویژگی برای خوانندگانی که به دنبال شعرهای کلاسیک‌تر هستند ممکن است چالش‌برانگیز باشد، اما برای علاقه‌مندان به شعر مدرن و موج نو، تجربه‌ای تازه و تأثیرگذار خواهد بود. یکنواختی احتمالی در زبان و مضمون، عدم تنوع موضوعی و تمرکز بیش از حد بر نوستالژی و احساسات فردی از جمله مواردی است که می‌تواند خواندن این کتاب حدوداً ۵۰۰ صفحه‌‌ای را ملال انگیز کند.
Profile Image for Sahel.
14 reviews
July 4, 2016
هرگز باریدن باران را بر دریا ندیده بودم گاهی در آینه می‌پرسیدم
در شصت‌وهفت سال عمر چندبار می‌شود عاشق شد و چندبار
می‌شود پرده‌های اتاق را عوض کرد و چندبار از دریا و از
مصیبت‌ها و تنهایی حرف زد از زندگی راضی بودم زنانی را هم
که دوست داشتم در خواب می‌دیدم و هنوز ایستگاه‌های قطار
را هم دوست داشتم قطاری را دوست داشتم که توقف کرد تا
مسافران کوزه‌های ماست و گلدان‌های نرگس بخرند می‌توانم
روی کاغذ کاهی زنانی را که دوست داشتم و قطارهایی که در
ایستگاه‌های گل‌های نرگس توقف کردند را نقاشی کنم می‌دانم
نقاشی نمی‌دانم اما عشق چاره‌ساز است فقط در این عمر می‌دانم
با چشم و نگاه کردن نمی‌توان دریا را به خانه آورد دریا را
در میان ملافه‌های سفید خنثی کرد چون بمبی که نمی‌شود در
خیابان خنثی کرد می‌خواهم بگذارم دریا در میان ملافه‌های سفید
منفجر شود منفجر شد اما شما صدای انفجار را نشنیدید.
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.