Jump to ratings and reviews
Rate this book

دو بیتی های بابا طاهر همدانی

Rate this book
دو بیتی های باباطاهر همدانی از نسخه ی مرحوم فروغی در قطع جیبی نشر علم با پیشگفتار حسین الهی قمشه ای و خط نستعلیق اسماعیل نژاد فرد لرستانی

200 pages, Hardcover

First published January 1, 1055

24 people are currently reading
961 people want to read

About the author

بابا طاهر

6 books21 followers
باباطاهر معروف به باباطاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتی‌ سرای ایرانی اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بوده‌است. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته می‌داده‌اند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بوده‌است.

باباطاهر احتمالا زاده روستای ایرانه ملایر در استان همدان بوده، درمورد مذهب از آنچه از اشعار او برمی‌آید مسلمان و شیعه مذهب بوده، از خاندان و تحصیلات و زندگی بابا طاهر اطلاعات صحیحی در دسترس نیست اما بنا به نوشته راوندی در راحةالصدور، بابا طاهر در سال ۴۴۷ هجری با طغرل سلجوقی دیدار کرده و مورد احترام او نیز قرار گرفته‌است. در یکی از دوبیتی‌های مشهورش سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده که پس از محاسبه توسط میرزا مهدی خان کوکب به سال ۳۲۶ هجری رسیده‌است. او پس از ۸۵ سال زندگی وفات یافته‌است. آرامگاه وی در شمال شهر همدان در میدان بزرگی به نام وی قرار دارد. بنای مقبره بابا طاهر در گذشته چندین بار بازسازی شده‌است. در قرن ششم هجری برجی آجری و هشت ضلعی بوده‌است. در دوران حکومت رضاخان پهلوی نیز بنای آجری دیگری به جای آن ساخته شده بود. درجریان این بازسازی لوح کاشی فیروزه‌ای رنگی مربوط به سده هفتم هجری بدست آمد که دارای کتیبه‌ای به خط کوفی برجسته و آیاتی از قرآن است و هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری می‌شود. احداث بنای جدید در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با همت انجمن آثار ملی و شهرداری وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغی انجام شده‌است. این بنای تاریخی طی شمار ۱۷۸۰ در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیده‌است. در اطراف بنای جدید فضای سبز وسیعی احداث شده است. همچنین آرامگاه باباطاهر در خرم‌آباد به شماره ۱۹۲۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
830 (38%)
4 stars
583 (27%)
3 stars
428 (20%)
2 stars
140 (6%)
1 star
152 (7%)
Displaying 1 - 30 of 76 reviews
Profile Image for Jibran.
226 reviews768 followers
January 26, 2019
Grief, like an extra garment, weighs me low.

For someone who went around with nothing on his body save a thin lioncloth, it is entirely understandable that he found grief like an extra garment he needed to cast off. Baba Tahir "Oryan" - The Naked - is an earliest personification of the love-afflicted wandering dervish that would be regularised in the following generations of mystics throughout the Islamicate world. The source of his afflictions is shrouded in mystery, since very little is known of his life except that he lived in the first half of the 11th century, spurned ordinary life, survived on alms and wild fruits, and went around towns and cities chanting his quatrains to great acclaim.

By him who knoweth grief, may grief be told.

Unlike Hindu ascetics who took pride in their complete rejection of the material world and who were revered among ordinary folks for extreme austerity, Baba Tahir was not pleased with his lifestyle, called himself 'a nomad,' 'a fanatic tramp,' and an 'idle scamp' who wanders aimless by day and night, with 'a stone as his pillow' and 'the moon his lamp,' and so paints his self-profile of a wandering dervish in an unfavourable light.

What flame-singed moth’s as blundering as I?
On such a madman who would waste a sigh?
Even the ants and serpents have their nests,
But I have not a ruin where to lie.


The few quatrains in which he denounces himself as a wastrel and laments on his condition led some historians to believe that he might have been an ordinary working class man who had fallen on hard times. The relative absence of stock Sufi imagery in his poems strengthens the view but the religio-philosophical undertones, and more than that, the force and edge of his voice, which stands quite in contrast to that of a man resigned to bewailing his fate, betrays sharp intellect and a high degree of erudition.

O thou who dost possess no less, no more,
Of heavenly knowledge than of tavern-lore,
And that is—nothing! Oh, canst thou expect
Aught from a world thou never wouldst explore?


If Japanese poets excelled in subtle understatement, their Persianate counterparts, in general, took pride in creating forceful verses with dynamic action and outlandish imagery. It would be a couple of centuries before Persian poetics matured into the highly stylised forms and double and triple-barreled imagery it's known for, but we still get something like this in Baba Tahir's poems:

Out hunting, when a falcon, once I went;
Sudden an arrow through my wing was sent.
Be warned, O heedless wanderer! by me,
Against the height the strongest bows are bent.


The stretched bow about to shoot an arrow through the falcon is no longer just a scene of hunting. It has transformed into an image of a lowly thing bent to its limits to pay obeisance to a high being, even when secretly it tries to harm it. Fantastic!

The object of most quatrains is the proverbial Beloved, whether it is divine (haqeeqi) or earthly (majazi), and most of the quatrains express a yearning for unification with the beloved tempered by the impossibility of such an eventuality.

Thy pictured beauty, Love, ne’er leaves my heart,
Thy downy cheek becomes of me a part,
Tightly I’ll close mine eyes, O Love, that so
My life, before thine Image, shall depart.


But although he's determined, the simile employed in the following quatrain suggests he's trying in vain.

I’m a green log fresh cut from off the tree,
O heart of stone, thou burnest not for me,—
Though who, indeed, expects a stone to burn?
But I must smoulder till I kindle thee.


These translations or renderings in Victorian English, published in fin de siècle Britain, were the first ever to be attempted. It is a proof of the popularity of Edward FitzGerald's mid-19th C rendition of Omar Khayyam's rubaiyat that many a quatrain poet was translated in a similar style in the decades that followed. I like the translators' approach: they tried to remain true to the literal meaning while clothing it in an idiom acceptable for that age, and one which endeavours to reproduce the originals in a matching scheme of rhyme and metre than simply offer prose versions.

December '16


The burial place of Baba Tahir Oryan in Hamadan, Iran.
Profile Image for Agir(آگِر).
437 reviews702 followers
August 8, 2016

description


دو زلفونت بود تار ربابُم
چه میخواهی ازین حال خرابُم

ته که با مو سر یاری نداری
چرا هر نیمه شو آیی بخوابُم


نزونم لوت و عريانم که کرده
خودم جلاد و بيجونم که کرده

بده خنجر که تا سينه کنم چاک
ببينم عشق بر جونم چه کرده



شب تار است و گرگان میزنند میش
دو زلفانت حمایل کن بوره پیش

از آن کنج لبت بوسی بموده
بگو راه خدا دادم بدرویش

Profile Image for Sajede.
106 reviews9 followers
August 28, 2025
دستم لرزید موقع ستاره دادن اما این قراره نظر شخصی‌من باشه، درهرحال یکسری نکته وجود داره؛
اگر لهجه رو بهتر می‌فهمیدم مطمئنم که بیشتر لذت می‌بردم.
تکرار زیادی داشت که برای من آزاردهنده بود.
بعضی از دوبیتی‌های منسوب به باباطاهر از خیلی از دوبیتی‌های خودش برای من زیباتر و دلنشین‌تر بود و ناراحتم که شاعر اونها ناشناسه.
Profile Image for Sheyda.
93 reviews25 followers
May 25, 2019
همیشه فکر میکردم به خاطر لهجه شاید نتوانم بخونم یا ازش خوشم نیاد تا اینکه یه مستند چند روز پیش دربارش دیدم،مشتاق شدم کتابو بخرم،اتفاقا برعکس نظر من شعراش خیلی روون و بدون پیچیدگی خاصی است اصلا خصوصیت دوبیتی هم همینه..

قلم بتراشم از هر استخوانم،،مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده دل،،نویسم بهر یار مهربانم

به دنیا دل نبنده هر که مرده،،که دنیا سربه سر اندوه ودرده
به قبرستون گذر کن تا بوینی،،که دنیا با رفیقونت چه کرده

فلک،در قصد آزارم چرایی؟ گلم گرنیستی، خارم چرایی؟
تو که باری ز دوشم برنداری،،،میان بار،سربارم چرایی؟
Profile Image for Masoud Irannejad.
196 reviews131 followers
July 20, 2019
شب تاریک و سنگستان مو مست
قدح از دست مو افتاده و نشکست
نگه دارنده اش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
***
لاله کاران دگر لاله مکارید
باغبان دو دست از گل بدارید
اگر عهد گلان این جو که دیدم
بیخ گل برکنید و خار بکارید
***
به گورستان گذر کردم کم و بیش
بدیدم حال دولتمند و درویش
نه درویشی بخاکی بی کفن ماند
نه دولت مند برد از یک کفن بیش
***
فلک نه همسری داره نه هم کف
بخونریزی کسی اصلا نگفت اف
همیشه شیوه و کارش همینه
چراغ دودمانی را کند پف
***
از آن روزی که مارا آفریدی
بغیر از معصیت چیزی ندیدی
خداوندا بحق هشت و چارت
ز مو بگذر شتر دیدی ندیدی
***
شوم ار شام یلدا تیره تر بی
درد دلم زبو دردا بتر بی
همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد مو خود بی اثر بی
Profile Image for Mahshid Parchami.
95 reviews24 followers
August 8, 2024
شاهکار شعر فولکلور، عارفانه و شاعرانه فارسی. همیشه مثل فال گرفتن لای کتاب رو باز میکنم و یه صفحه ای میخونم و اگه خیلی حس بگیرم بغضی هم میکنم.
Profile Image for Ahmad hosseini.
326 reviews73 followers
September 17, 2016
ساده، لذت بخش
بابا طاهر هریان همدانی شاعر قرن پنجم هجری قمری است. لقب عریان به این دلیل به او نسبت داده می شد چون از علایق دنیا دست کشیده بود.
به علت کمبود اطلاعات درباره ی زندگی وی برخی او را معاصر با پادشاهی طغرل بیک سلجوقی و برخی نیز معاصر با آل بویه و همزمان با شیخ الرئیس ابو علی سینا می دانند.
شهرت اصلی وی به واسطه ی دوبیتی های زیبا و عارفانه اوست. از خصوصیات این دوبیتی ها این است که به زبان محلی لری سروده شده و از این لحاظ در کبت قدیمی به این اشعار فهلویات ( اشعار به لغت پهلوی) نام داده اند.
تاریخ وفات وی در اواسط قرن پنجم هجری قمری در شهر همدان بود است.

شعرهایی از کتاب:
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ/ اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند/ در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

مکن کاری که پا بر سنگت آیو/ جهان به این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند/ تو وینی نامه خود ننگت آیو

هرآنکس عاشق است از جان نترسد/ یقین که از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بود گرگ گرسنه/ که گرگ از هی هی چوپان نترسد

اگر دستم رسد بر چرخ گردون/ از او پرسم که این چین است و آن چون
یکی را میدهی صد گونه نعمت/ یکی را نان جو آلوده در خون

از آن روزیکه ما را آفریدی/ بغیر معصیت چیزی ندیدی
خداوندا بحق هشت و چارت/ ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,074 followers
Read
December 3, 2009
نه بُلبل خواهد از بُـستان جدایی
نه گل دارد خیالِ بی‌وفــایی

ولیکن گردش چرخ ستمگر
زند بَرهم، رسوم آشنایی

Profile Image for sæm.
132 reviews100 followers
Read
April 18, 2020
شب تاريك و سنگستان و من مست
قدح از دست من افتادو نشكست
نگه دارنده اش نيكو نگه داشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشكست
****** ********
از آن روزي كه مارا آفريدي
به غير از معصيت از ما نديدي
خداوندا به حق هشت و چارت
زما بگذر,شتر ديدي نديدي
Profile Image for S. Hm.
60 reviews2 followers
Read
June 9, 2014
محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل می بایدش دوخت
Profile Image for Kamrani Adnan.
92 reviews24 followers
February 19, 2017
﴿سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
غریبی و اسیری و غم یار

غریبی و اسیری چاره دیره
غم یار و غم یار و غم یار﴾
Profile Image for Pooya Kiani.
414 reviews122 followers
July 11, 2016
باباطاهر تماما احساسه. مثل عمو،دایی،بابابزرگ خوش‌زبونی می‌مونه که یه حجره توی بازار داره، نمازشو هم می‌خونه اما دغدغه‌ی اصلیش گل‌های دم در خونه‌ش و بچه‌خواهرهاشن. دوبیتی‌ها اغلب حقیقتا فولک‌ان، ساده‌، عمیق و پرتکرار. شاعر دوبیتی دلش تنگه، جهانش محدوده، زبانش محدوده، شاید عرض این زبان دویست کلمه بیشتر نباشه. باباطاهر تنهاست. خیلی. خیلی.
Profile Image for Amir H.
24 reviews8 followers
October 16, 2018
دو بیتی های بابا طاهر بسیار دلنشین و ساده است و واقعا از خوندنشون لذت می بریم. بیشتر اشعار در گلایه و ناله از معشوق و رسم زمانه و فراغ هست و فراوان در ترانه های سنتی ایران به کار رفته. مخصوصا استاد شجریان که بسیاری از دو بیتی ها رو اجرا کرده اند.


عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمانده روشنایی
گرفتارم بدام غربت و درد
نه یار و همدمی نه آشنائیی
Profile Image for M&A Ed.
407 reviews62 followers
January 12, 2020
دو بیتی های باباطاهر بسیار ساده و صمیمی است. هرچند که در اصالت انتساب آن به وی جای شک و شبهه همچنان باقی است؛ اما آنچه که از خواندن این اشعار به ذهن مخاطب متبادر می گردد 2 موضوع عشق و مرگ است که مضمون اصلی اشعار وی می باشد.
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
May 27, 2016
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

***

ته که ناخوانده‌ای علم سماوات
ته که نابرده‌ای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
بیاران کی رسی هیهات هیهات

***
خدایا داد از این دل داد از این دل
نگشتم یک زمان من شاد از این دل
چو فردا داد خواهان داد خواهند
بر آرم من دو صد فریاد از این دل

***
دلا خوبان دل خونین پسندند
دلا خون شو که خوبان این پسندند
متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست
گروهی آن گروهی این پسندند

***

مکن کاری که پا بر سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خونند
تو وینی نامه‌ی خود ننگت آیو

***

خداوندا بفریاد دلم رس
تو یار بیکسان مو مانده بیکس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
Profile Image for baQer (BFZ).
136 reviews19 followers
June 16, 2017

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
Profile Image for Aida Ganjian.
71 reviews13 followers
April 15, 2020
از قشنگیاش اینکه با همون لهجه شیرینش شعر سروده❤️
Profile Image for Ramin Azodi.
127 reviews
August 6, 2017
حد فاصل انقلاب تا اميرآباد، توي اتوبوس دانشگاه، بيش از نيمي از دو بيتي ها رو خوندم و در راه خانه باقي ابيات
يكي از خلوصانه ترين و ساده ترين نگاه هاي عرفاني بين همه ي عرفا رو داشت
Profile Image for Latif Joneydi.
85 reviews3 followers
July 2, 2025
خواندنی و فرحبخش.
نسخه ای که خوندم یه جیبیِ انتشاراتِ نظام الملک بود که مشخصاتِ نسخه شناسی ای در آغاز نداشت و احتمالا بعضی از شعر هایی که بنیادی در نوشته هایِ باباطاهر نداره هم میانه این شعر ها پنهان بوده و من هم نسخه شناس نیستم و نمیتونم بُرّا-دیدگاهی بدم.
یه سری واژه ها برام روشن نبود مانند "بیته" و "واته" در اینجا:
"بیته گلشن به چشمم گلخن آیو/ واته گلخن به چشمم گلشن آیو/ گلم ته گلبنم ته گلشنم ته/ که واته مرده را جان بر تن آیو"
که در حالِ نوشتنِ این یادداشت روشن شدم که بیته همون "بی تو" و واته باید همون "با تو" باشه با توجه به سیاق و معنا.
دو بیتی هایِ تَر و دِلشِکَر زیاد داشت، به یکی بسنده میکنم:
"بشم واشم ازین عالم بدر شم
بشم از چین و ماچین دورتر شم
بشم از حاجیان حج بپرسم
که این دوری بسه یا دورترشم"

ایشالله که مالِ خودش باشه.
Profile Image for Kiarash.
55 reviews29 followers
August 8, 2016
بلا رمزی ز بالای ته باشد
جنون سری ز سودای ته باشد
بصورت آفرینم این گمان بی
که پنهان در تماشای ته باشد
-------------------------------------
شاید خنده دار باشه، من این دوبیتی رو که خوندم یاد فیلم دزدان دریایی کارائیب افتادم. توی اون فیلم عشق یک دزد دریایی معروف به تجسم انسانی یه الهه اقیانوس ها به اسم کالیپسو روایت میشد. این الهه بازتاب همون ویژگی دریاها بوده از نظر دزدان دریایی، سرکش و پرخطر و غیرقابل پیشبینی و همین چیزها هم در نظر اون دزد دریایی این الهه رو زیبا کرده بود.

باباطاهر هم میگه بلا و جنون (و یه جای دیگه قضا و قدر) از جنبه های زیبایی معشوقش هستن و مشکوکه که خدا هم یک جایی یواشکی همینجوری خیره شده به معشوق ایشون. توی چهار تا مصرع.
Profile Image for Panthea.
106 reviews37 followers
November 3, 2014
ته که اینقده خوب شعر میگی، دلربایی
Profile Image for Tayebe Ej.
192 reviews40 followers
Read
December 16, 2015
یکی درد و یکی درمان پسندد، یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران، پسندم آنچه را جانان پسندد

Profile Image for Ardalan.
60 reviews83 followers
January 17, 2016
عزیزا مردی از نامرد نایو
فغان و ناله از بیدرد نایو
حقیقت بشنو از پور فریدون
که شعله از تنور سرد نایو
117 reviews
Read
August 3, 2016
بسازم خنجری تیغش ز فولاد / زنم بر دیده تا دل گردد آزاد.
Profile Image for Shima Yz.
13 reviews4 followers
July 25, 2017
خوشا آنانکه سودای ته دیرند
که سر پیوسته در پای ته دیرند
بدل دیرم تمنای کسانی
که اندر دل تمنای ته دیرند
Profile Image for JJ Khodadadi.
451 reviews130 followers
June 25, 2019
تن محنت کشی دیرم خدایا
دل با غم خوشی دیرم خدایا
زشوق مسکن و داد غریبی
به سینه آتشی دیرم خدایا

******

دلی دیرم خریدار محبت
کز او گرم است بازار محبت
لباسی دوختم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت

******

محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت

******

نپرسی حال یار دلفکارت
که هجران چون کند با روزگارت
ته که روز و شوان در یاد مویی
هزارت عاشق با مو چه کارت
Profile Image for Nafise.
56 reviews16 followers
April 3, 2021
:/کتابی که من خوندم از انتشارات نگاران قلم بود و متاسفانه اشتباهات فاحش نگارشی داشت
Displaying 1 - 30 of 76 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.