Jump to ratings and reviews
Rate this book

سه سوت جادویی

Rate this book
نویسنده: «احمد اکبرپور»، موضوع: رمان و مجموعه داستان نوجوان، گروه سنی: نوجوان، نوبت چاپ: ۳، تاریخ چاپ: ۱۳۸۷، تعداد صفحات: ۱۲۸ صفحه، قطع: رقعی، نوع جلد: شومیز، شماره شابک: ۳- ۵۲۹-۳۶۹- ۹۶۴- ۹۷۸

156 pages, Paperback

First published January 1, 2008

3 people are currently reading
32 people want to read

About the author

Ahmad Akbarpour

24 books15 followers
Ahmad Akbarpour is an Iranian novelist and children's book author. He was born in 1970 in Chah Varz, Lamerd, Fars Province.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
7 (13%)
4 stars
8 (15%)
3 stars
18 (35%)
2 stars
11 (21%)
1 star
7 (13%)
Displaying 1 - 5 of 5 reviews
Profile Image for Sepide.
83 reviews1 follower
December 8, 2025
نمی دونم هدف از نوشتن این کتاب چی بود !! هیچ مفهوم و پیامی ازش دریافت نکردم جز اینکه ازدواج ازدواج ازدواج همین .
فانتزی کیوتی داشت ولی بی سر و ته بود و همه چی قاتی پاتی بود .
زیاد چیز خاصی برای گفتن ندارم فقط اینکه صرفا برای کوتاهی رمان خوندمش و حتی میخواستم دراپش کنم ولی خوندم دیگه
نمی تونم بگم سرگرم کننده اما بامزه بود
1404/09/17
22*00
Profile Image for Yeganeh Moeini.
88 reviews22 followers
January 26, 2024
اردیبهشت‌های یازده‌-دوازده سال پیش مدرسه‌مون دم‌دمای نمایشگاه کتاب بروشور کتاب‌های نوجوان نشر افق رو بین بچه‌ها پخش می‌کرد. من با دقت بروشور رو نگاه می‌کردم و . کتاب‌هایی که خوشم میومد رو علامت می‌زدم تا یه روز برم نمایشگاه و همشون رو بار بزنم. این کتابه حال و هوای اون روزا رو داشت. لحنش نوجوون‌پسند بود. طنزش نوجوون‌پسند بود. «ایول» و «دمت گرم» و «چسناله» و «درپیت» توش داشت که مخاطب نوجوون از شباهت زبانی، یعنی این که کتاب داره شبیه خودش حرف می‌زنه، خوشش بیاد.
شخصیت اصلی و راوی داستان، میناست و کل داستان، روایت زندگی اونه. زندگی مینا دو بخش داره: واقعیت و خیال. این دو بخش چنان در هم تنیده شده‌ن که معلوم نیست واقعیت از کجا شروع میشه و خیال از کجا. در بخش واقعیت، پدر و مادر مینا از هم جدا شده‌ن و مینا با پدرش و مادربزرگش زندگی می‌کنه. مادر مینا داره با آقای فروردین ازدواج می‌کنه. پدر مینا هم به فکر ازدواج روزنامه‌ای می‌افته. تو روزنامه آگهی میده به یک همسر نیازمندیم. لطفا واجدین شرایط به این آدرس نامه بفرستند. در بخش خیال اما، تاتا جلبکی رفیق میناست که تو سوراخ انباری زندگی می‌کنه. تاتا یه دم داره که دراز و سبزه. دماغش قلمیه. دستاش کوچیکه و صورتش کرک‌های سبز داره. تاتا به مینا یاد داده هر وقت ناراحت بود سه تا سوت انگشتی بزنه. اون وقت همه‌چیز گل و بلبل میشه. به طور خلاصه‌ی خلاصه، این داستان، روایت درهم‌آمیختگی واقعیت و خیال در ذهن مینا خانم، به صورت بامزه‌ست.
چیزی که حرصم رو درآورد تصور قالبی زشت آقای نویسنده از زن‌هاست. تمام زن‌های داستان، از پیر و جوون و واقعی و خیالی، دنبال شوهر کردنن و به هر کسی شوهر می‌کنه حسودی می‌کنن!
Profile Image for امیرمحمد حیدری.
Author 1 book73 followers
June 26, 2023
چه صفتی را می‌توانم برای این کتاب به‌کار ببرم؟ فکر می‌کنم «خاطره‌انگیز» صفت مناسبی باشد. مثل هفت‌خوان و خرده‌ای، کتاب ساده و سرراست و ظریف و تکنیک‌داری بود. سخت است جای یک دختر نوجوان فکر کنی و بنویسی. لذت بردم.
85 reviews
May 9, 2025
#سه_سوت_جادویی، #احمد_اکبرپور، نشر #افق

نقاط قوت کتاب: نثر قوی، پخته و گیرا و فضای فانتزی کتاب که برای نوجوانان جذاب است.
نقطه ضعف کتاب: داستان نقطه‌ی عطف و گره خاصی نداشت.
امتیاز: ۴ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

مینا سنی ندارد، پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند. هر کدام پی زنده‌گی خودشان رفته‌اند و دارند دوباره ازدواج می‌کنند. او در مدرسه از آن بچه‌های تنها و گوشه‌گیر است. بعضی وقت‌ها غم عالم دلش را پر می‌کند و می‌رود جلوی آینه یا روی برگه‌های دفترش گریه می‌کند. ولی هیچ‌کدام از این‌ها به اندازه‌ی آشنایی با تاتا جلبکی زنده‌گی‌اش را عوض نکرده. یک دمِ دراز دارد و صورتش با کرک‌های نرم سبزرنگ پوشیده شده. این رفیق شفیق مینا در سوراخ انباری ته حیاط خانه‌ی مادربزرگ زنده‌گی می‌کند. موجود خوش‌گلی نیست، ولی در مجموع بامزه است. مینا بعد از آشنایی با تاتا، یاد گرفت که دیگر غصه نخورد. آخر غصه خوردن که فایده ندارد.
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Sahar Ebtehaj.
28 reviews2 followers
December 31, 2024
وای باورم نمیشه تموم شد!
یه کتابی بالغ بر صد و بیست سی صفحه ای که این حرفا رو نداره :))
انقدری که این کتاب تبدیل شده بود به الویت پنجم ششم زندگیم، به همین خاطر.
اما در این لحظه باید بگم که خیلی شاد و سرمستم:)
Displaying 1 - 5 of 5 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.