خسرو شاهانی در سال ۱۳۰۸ در نیشابور متولد شد. زمینه اصلی داستانهای وی طنز است. او را میتوان از طنز پردازان معاصر ایران به شمار آورد. مطبوعات عرصهٔ فعالیتهای شاهانی است. کار رسمی مطبوعاتی خود را در سال ۱۳۳۴ با روزنامه «خراسان» شروع کرد. در سال ۱۳۳۶ به تهران آمد و در روزنامه جهان مشغول به کار شد.
در این روزنامه نیز مطلب طنزآمیز و انتقادی در مورد مسائل روز مینوشت. در سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان خبرنگار روزنامه پست تهران شد. پس از یک سال همکاری خود را با این روزنامه قطع کرده و خبرنگار روزنامه کیهان شد. علاوه بر خبرنگاری هفته ای یک روز بین سالهای ۴۲ تا ۴۴ یک صفحه طنزآمیز به صورت داستان و مقاله مینوشت.
خسرو شاهانی همچنین با مجلات و نشریات مختلفی از جمله: ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری میکرد و داستانهای طنزآمیز مینوشت که بعدها به شکل کتاب چاپ شده است.
از آثار اوست: کور لعنتی (۱۳۴۳)، کمدی افتتاح (۱۳۴۶)، پهلوان محله (۱۳۴۹)، بالا رودیها و پایین رودیها (۱۳۵۱) گره کور (۱۳۶۲)، قهرمان ملی (۱۳۶۳)، باز نشسته (۱۳۶۸)، آیین شوهرداری (۱۳۷۰) و…
مضمون اغلب آثار شاهانی بیان مسائل و مشکلات اخلاقی و اجتماعی عصر ماست. او طنز را وسیله ای مناسب برای اصلاح عیوب انسان و جامعه میداند و با همین رسالت و ضمن بزرگ نمایی این عیوب آنها را به چشم ما میآورد.
قدرت قلم، نثر روان، محکم و موثر و روایی برگیرایی آثار خسرو شاهانی افزوده است.
بخشی از داستان بالارودی ها و پایین رودی ها: "یک رودخانه نسبتا طولانی از شمال به جنوب، شهر ما را به دو منطقه تقسیم می کرد. این که می گویم رودخانه، یقین دارم شما در نظر رودخانه ای را مجسم می کنید که سال به دوازده ماه آب در آن جریان داشت و مردم شهر ما روی این رودخانه کشتی رانی و قایق سواری می کردند و یا اوقات تعطیل و ایام فراغتشان را روی این رودخانه یا کنارش با صید ماهی و شنا و اینجور کارها می گذراندند، خیر! رودخانه ای بود خشک و بی آب که در بعضی از روزهای فصول مختلف سال - که بارندگی میشد - سیلاب را از میان شهر عبور میداد و به خارج هدایت می کرد و در واقع مسیلی به شمار می رفت که ما به آن می گفتیم رود..."