Jump to ratings and reviews
Rate this book

Geai

Rate this book
کریستین بوبن ِ فرانسوی فلسفه خونده و شاید بشه گفت فلسفه بیشترین تاثیر رو بر نوشته های بوبن داره. بهترین توصیف ها رو میتونید تو نوشته های شاعرانه ی این نویسنده پیدا کنید. داستان این کتاب راجع به یه پسر به نام آلبن هست که کسی رو می بینه که دیگرون نمی بینن!"این یک قانون قدیمی دنیاست،قانونی نامکتوب،هر کسی که چیزی بیشتر دارد در همان لحظه چیزی کمتر دارد.آلبن چیزی بیشتر دارد؛او ژه را می بیند و دنیا آن چیزی است که آلبن از دیگران کمتر دارد:جایش را در آن پیدا نمیکند! "

Paperback

First published September 15, 1998

20 people are currently reading
578 people want to read

About the author

Christian Bobin

122 books543 followers
Christian Bobin is a French author and poet. He received the 1993 Prix des Deux Magots for the book Le Très-Bas (translated into English in 1997 by Michael H. Kohn and published under two titles: The Secret of Francis of Assisi: A Meditation and The Very Lowly

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
379 (25%)
4 stars
486 (32%)
3 stars
410 (27%)
2 stars
149 (10%)
1 star
50 (3%)
Displaying 1 - 30 of 189 reviews
Profile Image for مجیدی‌ام.
216 reviews151 followers
January 28, 2021
برای رفع خستگی بین دو کتاب بزرگ، قصد داشتم یک کتاب کمی سبک‌تر بردارم و بمدت یک شب به خودم استراحتی بدم. این شد که سراغ ژه رفتم.
بی‌خبر از اینکه همین نود صفحه، در حد یک کتاب پونصد صفحه‌ای بار احساسی و عاطفی و البته فسلفی داره! :))
درس عبرتی شد که هرگز فکر نکنم ادبیات فرانسه رو میشه سرسری خوند و ازش رد شد! :))
اگزوپری، سلین، کامو، پروست، هوگو، ... و حالا بوبین...

در مورد خود کتاب باید بگم که، خیلی خاص و متفاوت بود برای من.
اما براحتی میشد متوجه شد که فرانسویه! ادبیات و چارچوب نوشتاری سخت و جمله‌چینی‌های عجیب!
البته مترجم واقعا ضعیف عمل کرده بود وگرنه این کتاب پتانسیل بالایی داره! اما خب ویراستار و مترجم و انتشارات در حقش نامردی کردن.
حجم کتاب هم بسیار کمه، هرچند یک نسخه طولانی‌تر هم من دیدم داخل گودریدز، با اسم ابله محله! که نمی‌دونم تفاوتش با این چیه، ولی اگر ترجمه‌ی دیگه‌ای ازش پیدا کردین اونو انتخاب کنین!

در مجموع اثر بسیار خاصی هست و اصلا خستتون نمی‌کنه.
برای یک استراحت کوتاه بین دو کتاب سنگین خیلی خوبه... توصیه میکنم ساده از کنارش رد نشین! ادبیات فرانسه‌اس، شوخی نیست که! :))

*اگر تفاوت بین این نسخه با نسخه‌ی صد و خرده‌ای صفحه‌ای رو می‌دونین لطف کنین به منم بگین!
Profile Image for فؤاد.
1,128 reviews2,364 followers
July 25, 2018
فضای بخش اول داستان رو خیلی دوست داشتم. یه روستا، فصل زمستون، بچه های مدرسه ای، جسدی که زیر یخ دریاچه لبخند می زنه، و پسر بچه ای که این جسد رو پیدا می کنه و باهاش دوست می شه.

دوست داشتم داستان تا آخر توی همین فضا می موند. خیلی پتانسیل خوبی داشت برای ماجراهای مختلف. وقتی پسربچهٔ داستان بزرگ شد داستان اون حال و هوای اولش رو از دست داد و معمولی تر شد.
Profile Image for Kamrani Adnan.
92 reviews24 followers
February 20, 2017
درجایی‌که فقط یک دیوانه وجود دارد، همه مطمئن‌اند که دیوانه نیستند!

یک روز رو با بوبن سپری کردم و من رو به آلبن معرفی کرد، پسری متمایز از هرکسی و دوست شدن با تنها و غیرعادی‌ترین دوستی که...

قلم بوبن رو دوست داشتم، اینکه هم ساده می‌نوشت و هم فلسفه‌ی عشق نوشته‌هاش رو منتقل می‌کرد.
Profile Image for Yashar Behmand.
22 reviews11 followers
August 17, 2025
کریستین بوبن نویسنده‌ای است که در ادبیات فرانسه به خاطر نثر شاعرانه و نگاه مینیمالیستی‌اش شهرت دارد. او شاعرانه می‌نویسد؛ نثری موجز، لطیف و لبریز از مکث‌ها و فاصله‌ها، گویی هر جمله او دعوتی است به تأمل و درنگ. او در اکثر نوشته‌هایش به دنبال خلق جهانی آرام، ساده و در عین حال عمیق است؛ جهانی که در آن کلمات بیشتر به نجوا شبیه‌اند تا به خطابه. بوبن به‌ویژه علاقه دارد درباره‌ی معصومیت، عشق، مرگ و معنویت بنویسد و این موضوعات را با زبانی بسیار نرم و شاعرانه بیان کند.

بوبن از آن نویسندگانی است که نمی‌توان آثارش را صرفاً در قالب یک رمان خطی یا روایت کلاسیک جای داد. نویسنده‌ای است که همواره در مرز میان فلسفه و ادبیات حرکت می‌کند. او جهان را از خلال تجربه‌های ظریف و انسانی می‌بیند؛ تجربه‌هایی که در ظاهر کوچک و بی‌اهمیت‌اند، اما در عمق خود دریچه‌ای به معناهای بزرگ زندگی می‌گشایند. در آثار او، موضوعاتی چون عشق، ایمان، مرگ، تنهایی و معنای زیستن بارها و بارها بازخوانی می‌شوند، اما نه با زبان سنگین و پیچیده فلسفی؛ بلکه با زبانی نرم، شاعرانه و صمیمی.

این نویسنده و شاعر فرانسوی به‌خوبی بلد است با کمترین کلمات، بیشترین حس را منتقل کند. زبان ساده و شاعرانه‌اش به گونه‌ای است که گاه شبیه زمزمه‌ای در گوش می‌نشیند و گاه مثل آینه‌ای می‌شود برای بازتاب درونیات خواننده. خواندن یا شنیدن آثار بوبن بیشتر شبیه مراقبه است؛ لحظه‌ای که در هیاهوی زندگی مکث می‌کنیم تا به معنای بودن فکر کنیم. «ژه» یکی از نمونه‌های بارز همین سبک است: یک متن کوتاه، نرم، شاعرانه که بیش از آن‌که به قصه‌گویی مشغول باشد، تلاش می‌کند تجربه‌ای روحانی و احساسی برای خواننده خلق کند.

داستان درباره پسربچه‌ای به نام آلبن است که روحی به نام ژه را می‌بیند و با او ارتباط برقرار می‌کند. ژه نه یک شخصیت معمولی داستانی، بلکه تجسمی از نوعی نگاه شاعرانه و فراتر از واقعیت است. این روح در واقع هم‌دم، هم‌راز و راهنمایی است که آلبن را در مواجهه با جهان یاری می‌دهد. او به آلبن کمک می‌کند تا جهان را بهتر ببیند، با آدم‌ها مواجه شود و در نهایت، راهی به سوی عشق و بلوغ پیدا کند. بوبن از خلال این رابطه خیالی–معنوی، پرسش‌های بزرگی را مطرح می‌کند: مرز واقعیت و خیال کجاست؟ آیا همراهان روحانی و نامرئی بخشی از دنیای کودکان‌اند یا در تمام زندگی با ما می‌مانند؟ و مهم‌تر از همه، عشق و رشد فردی چه نسبتی با جدا شدن از این دستیاران روحانی دارد؟

توجه بوبن به دنیای درونی کودکان، یکی از نکات مهم ژه است. او به‌خوبی نشان می‌دهد که کودکی، دنیایی مستقل با قوانین خاص خودش است؛ دنیایی که در آن تخیل و واقعیت در هم تنیده‌اند. ژه در واقع نمادی از این مرز مبهم است: جایی که خیال کودکانه هنوز آنقدر قدرتمند است که می‌تواند به شکل یک دوست واقعی حضور یابد. ژه چیزی بین یک روح، یک فرشته‌ی نگهبان یا حتی تجسم کودکانه‌ی تخیل است.

نکته‌ی مهمی که در داستان نباید از یاد برد این است که جامعه به آلبن برچسب «دیوانه» می‌زند. بسیاری از والدین از این‌که فرزندانشان با او معاشرت کنند نگران‌اند. دلیلش هم این است که آلبن برخلاف جریان عمومی حرکت می‌کند: او به دنبال علایقش می‌رود، ویولن می‌نوازد، رؤیاپردازی می‌کند و جرئت متفاوت بودن دارد. همین ویژگی‌ها باعث می‌شود دیگران او را طرد کنند.

این بخش از داستان کنایه‌ای زیبا به وضعیت بسیاری از انسان‌هاست که به دلیل وفاداری به صدا و مسیر درونی خود، از سوی جامعه به «دیوانگی» متهم می‌شوند. نگاه تحقیرآمیز و محدودکننده به آلبن، درواقع بازتابی از سازوکارهای فرهنگی است که در برابر آزادی فردی و جستجوی معنای شخصی مقاومت می‌کنند. بوبن در واقع ما را به پرسش می‌کشاند: چه کسی واقعاً دیوانه است؟ کسی که از علایقش دست می‌کشد و در جمع حل می‌شود، یا کسی که تنها می‌ماند اما حقیقت وجودی خویش را زندگی می‌کند؟ 

پایان ماجرا هم تلخ و هم روشن است: وقتی آلبن عاشق می‌شود، ژه از او جدا می‌گردد؛ گویی این دوست اثیری وظیفه‌اش را انجام داده و حالا زمان آن است که آلبن به تنهایی راه زندگی‌اش را ادامه دهد. انگار نویسنده می‌خواهد نشان دهد که عشق انسانی و زمینی، ادامه‌ای است بر همان همراهی روحانی. این جدایی دردناک است، اما هم‌زمان نشانه‌ی بلوغ و ورود به مرحله تازه‌ای از زندگی.

برای من، «ژه» یادآور این نکته بود که بزرگ‌شدن همیشه با از دست دادن چیزی همراه است. ژه همان دوست خیالی یا فرشته‌ی دوران کودکی ماست که با ورود به جهان بزرگسالان آرام‌آرام محو می‌شود. اما حضور کوتاه‌مدتش، ردپایی جاودان بر روح ما باقی می‌گذارد.

من این کتاب را به صورت نسخه‌ی صوتی تجربه کردم؛ نسخه‌ای که با صدای دلنشین و پرحس هنگامه قاضیانی روایت شده بود. باید اعتراف کنم که شنیدن این نثر شاعرانه با اجرای او تجربه‌ای بسیار لذت‌بخش بود. صدا و لحن قاضیانی به متن بوبن گرمایی انسانی و صمیمی بخشیده بود و باعث شد بهتر بتوانم با فضای معنوی و خیال‌انگیز رمان همراه شوم.

نکته‌ دیگری که برایم اهمیت داشت، این بود که این کتاب صوتی را به شکل رایگان و به عنوان هدیه آخر هفته از اپلیکیشن کتابراه دریافت کردم. واقعاً جا دارد از دست‌اندرکاران این مجموعه تشکر کنم که چنین فرصت‌هایی برای کتاب‌خواندن و کتاب‌شنیدن فراهم می‌کنند. چنین ابتکارهایی ارزشمند است، چراکه هم به ترویج کتاب‌خوانی کمک می‌کند و هم فرصتی برابر برای دسترسی به آثار ادبی مهم در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد. گاهی همین دسترسی ساده می‌تواند پلی باشد برای آشتی دوباره با ادبیات و تجربه‌های ناب انسانی. 

در انتها باید بگویم «ژه» کتابی نیست که صرفاً برای پر کردن وقت خوانده یا شنیده شود. این اثر، آینه‌ای است که ما را به خودمان بازمی‌گرداند؛ به کودکی، به رؤیاها، به زخم‌های طردشدگی، و به لحظه‌هایی که با تمام وجود جرئت کردیم خودمان باشیم. این اثر، بیش از آنکه صرفاً درباره کودکی به نام آلبن باشد، درباره همه ماست؛ درباره آن لحظه‌های نادیدنی که در زندگی‌مان به یاری نیرویی پنهان، امیدی تازه پیدا می‌کنیم. این کتاب بیشتر شبیه یک دفتر شعر منثور است، درباره‌ی کودکی، عشق و لحظه‌های گذار زندگی. برای کسانی که به دنبال آرامش در ادبیات، نثر شاعرانه، و تجربه‌ای کوتاه اما عمیق هستند، «ژه» می‌تواند انتخابی درخشان باشد. رمانی که هم شاعرانه است و هم فلسفی، هم ساده و هم عمیق.
___________
۲۶ مرداد ۱۴۰۴
___________
گزیده‌هایی از کتاب:

آلبن بدون دل‌بستگی می‌تواند همه چیز را دوست داشته باشد. آلبن نیاز ندارد چیزی را که دوست دارد تصاحب کند. دیدن و شنیدن برای عشق آلبن کافی‌ست. چنین عشقی مثل برف، مثل فراموشی‌ست.

این یک قانون قدیمی، یک قانون نانوشته هست؛ کسی که چیزی بیشتر دارد، همزمان، چیزی کم دارد.
آلبن چیزی اضافه دارد؛ ژه را می‌بیند.
او تنها کسی است که ژه را می‌بیند.

مرده‌ها این‌قدر هم نمرده‌اند.
همین را دربارهٔ زنده‌ها هم می‌توان گفت؛ زنده‌ها هم این‌قدر زنده نیستند.

وقتی کسی را دوست داشته باشیم، همیشه، تا آخر دنیا، چیزی داریم که به او بگوییم.

حقیقت را که بگویید، باعث می‌شود یا سیلی بخورید یا تشویق بشوید.
بدتر از همه این است که هیچ‌وقت کسی حرف شما را باور نمی‌کند.
حقیقت باورنکردنی است.
Profile Image for kian.
198 reviews59 followers
June 1, 2017
كتابيه كه در تمام مدت احساس آرامش و درك زيبايي رو بهت منتقل ميكنه. كوتاه، ساده. گويا و زيبا..
كتاب صد و ده صفحه س و من با تمام صفحاتش لذت بردم. غير از صفحه آخر.،چون ا�� تموم شدن داستان خوشحال نشدم و دوست داشتم نويسنده همچنان حرفهاش رو درمورد آلبن ادامه بده.....
Profile Image for saeedeh.
12 reviews7 followers
July 17, 2007
وقتی آدم کسی را دوست دارد همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به او پیدا می کند تا آخر عمر

Profile Image for Pardis.
87 reviews123 followers
September 27, 2016
وقتى آدم كسى را دوست دارد، هميشه چيزى براى گفتن يا نوشتن به او پيدا مى كند، تا آخر عمر.
Profile Image for fคrຊคຖ.tຖ.
304 reviews81 followers
August 17, 2019
اولین کتابی بود که از کریستین بوبن خوندم و دوستش داشتم 😍 جذاب و متفاوت بود 💙
از متن کتاب:
ژه با رفتنش آثاری برجای گذاشت، بهترینش را برجای گذاشت؛ ولی شاید بهترین چیز ما به خود ما تعلق نداشته باشد. شاید ما فقط نگهبانان چیزی هستیم که هنگام ناپدید شدن‌مان باقی می‌ماند.
Profile Image for Mehrdad Mozafari.
Author 1 book35 followers
December 4, 2018
خیلی وقت بود که به این شدت و با این عمق در کتابی شنا نکرده بودم
هرچقدر هم که پراکنده بود، اما زندگی به هم پیوسته ای رو برام تصویر سازی کرد
از شخصیت آلبن خوشم اومد
از چیزایی که تو سرش می چرخید
از مکالمه ش با ژه
از وجود ژه
به نظرم کتاب خیلی روان و آهسته و سر حوصله نوشته شده
و به همین شکل باید خوانده بشه
دلم نمی خواست تموم بشه تا ادامه ش بدم و دائم بخونمش
229 reviews119 followers
February 19, 2019
چندتا کتاب از بوبن تا حالا خوندم ولی بعد از دیوانه بازی، ژه تونست منو به دنیای خیال انگیز بوبن ببره. زیبا در عین سادگی.. پایان کتاب رو‌ هم خیلی دوست داشتم..
Profile Image for M&A Ed.
407 reviews62 followers
September 1, 2019
بوبن را باید برای روزهای اضطراب و دغدغه جهت تمدد اعصاب خواند... حس آرامش در کلام وی عجیب آرامش می بخشد.
"بر آنچه دوست می داری نور بتاب؛ اما سایه اش را به حال خود بگذار"
Profile Image for Mahsa Tahmasebi.
38 reviews35 followers
July 17, 2015
اسم اصلی کتاب "ژه" هستش که البته مترجم به خاطر شباهت پرسش های به ذهن آمده در مورد شخصیت این کتاب و کتاب "ابله" داستایوسکی، اسم کتاب را به "ابله محله" تغییر داده است.بنظر من بهتر بود مترجم در این حد تغییر ایجاد نکنند ، مگر اسم اصلی کتاب چه مشکلی داشت، اگر قابل ترجمه شدن نبود، بحث دیگری بود.
در کل کتاب جالب و روانی بود.
چندتا از قسمتاییش رو که دوست داشتم :
این یک قانون قدیمی دنیاست، قانونی نامکتوب:هرکس که چیزی بیشتر دارد، در همان لحظه، چیزی هم کمتر دارد...قوانین قدیم دنیا را می توان از این رو، وهم چنین از آن رو خواند:کسی که چیزی کمتر دارد، در هما در همان لحظه ، چیزی هم بیشتر دارد.

شما چیزی را می پذیرید یا بهتر بگوییم، آن چیز شما را می پذیرد.وآن چیز پایان نام دارد.لااقل این طور خودش را معرفی میکند.هرچه را که پایان در وجود شما لمس کند، رنگ تیره ای به خود می گیرد.چیزی به اتمام میرسد وآن چیز خود شما هستید.این، نگران کننده است.اگر نتوانید حدس بزنید که در آنچه پایان می پذیرد چیز دیگری آغاز می شود، احتمالا نگران کننده خواهد بود.
111 reviews100 followers
July 28, 2007
کریستین بوبن ِ فرانسوی فلسفه خونده و شاید بشه گفت فلسفه بیشترین تاثیر رو بر نوشته های بوبن داره. بهترین توصیف ها رو میتونید تو نوشته های شاعرانه ی این نویسنده پیدا کنید. داستان این کتاب راجع به یه پسر به نام آلبن هست که کسی رو می بینه که دیگرون نمی بینن!
"این یک قانون قدیمی دنیاست،قانونی نامکتوب،هر کسی که چیزی بیشتر دارد در همان لحظه چیزی کمتر دارد.آلبن چیزی بیشتر دارد؛او ژه را می بیند و دنیا آن چیزی است که آلبن از دیگران کمتر دارد:جایش را در آن پیدا نمیکند! "

Profile Image for Koosha.
3 reviews8 followers
August 15, 2009
خمیازه شده یادآور این کتاب برای من! هر موقع خمیازه می کشم،یاد ژه می یوفتم.این استعداد نویسنده رو نشون می ده که چه جالب کاری کرده که هیچ وقت کتاب رو فراموش نکنی!
- کسی ژه رو نمی بینه بجز آلبن.بقیه مردم هروقت ژه رو می بینن خمیازه می کشن!
Profile Image for Mohammad.
23 reviews1 follower
September 19, 2017
این یک قانون قدیمی دنیاست، قانونی نامکتوب: هرکسی که چیزی بیشتر دارد، در همان لحظه، چیزی هم کمتر دارد.
قوانین قدیم دنیا را می توان از این رو، و هم چنین از آن رو خواند: کسی که چیزی کمتر دارد، در همان لحظه چیزی هم بیشتر دارد.
کرم های شب تاب در آسمان پر ستاره و علف گودال های کوتاه، فریبنده اند. در کف یک دست، دیگر تقریبا جذابیتی ندارند و فقط نوری کم سو و اندک متصاعد می کنند.
مرده ها آنقدرها هم نمرده اند. در مورد زنده ها هم همین حرف را می توان زد. می توان گفت که زنده ها هم آنقدرها زنده نیستند.
اگر آدم مدت های مدید به چیزی نگاه کند، تبدیل به همان چیز می شود.
Profile Image for Somayeh Pourtalari.
123 reviews82 followers
October 17, 2015
وقتی آدم کسی را دوست دارد،همیشه چیزی برای گفتن به او دارد، تا آخر دنیا .
25 مهر 1394
Profile Image for Mahsa  fanaei.
213 reviews22 followers
Read
July 14, 2017
این کتاب و زمین انسان ها از هدایای تولدم بود

:)
Profile Image for کافه ادبیات.
306 reviews114 followers
February 5, 2014
قشنگ بود،کتابي بود که فقط به خاطر خوندن جمله اي از اون مشتاق شدم بخونمش،بوبن هم تا حدودي مثل اريک امانوئل اشميت سعي داره نگاهش به زندگي و عشق را يه جورايي تو نوشته ها و اثارش بياره،جالبه که هر دوشون فلسفه خوندن،هر دو شون فرانسوي هستند و هر دو داستانهايي مينويسند که در عين کوتاهي پر از نکات ريز و قابل تامله،ولي نوشته هاي بوبن بيشتر شاعرانه تر هستند...
آلبن در اين داستان شايد زماني شخصيت دروني خود همه ما بوده باشه،همه ما زماني کسي را دوست داشتيم و انقدر زياد که از دنياي اطراف غافل شده ايم ،ژه شايد همان معشوق دروني ما بوده باشه که هميشه در نا خوداگاه خودمان با او حرف مي زنيم و هيچکس غير خودمان نميبينيمش....
جمله اي که باعث شد اين کتاب را بخونم:
نباید برای چیدن شقایق های وحشی وارد آن کشتزار میشدم.
با وجود این،می دانستم که شقایق های وحشی را باید با چشم دوست داشت،نه با دست.
شقایق ها در چشم،شعله می کشند.
در دست،می پژمردند.

تشکر ميکنم از دوستي که با يادآوري اين جمله مشتاقم کرد که اين کتاب را بخونم...:)
Profile Image for Lyra.
76 reviews44 followers
February 22, 2022
شاید شما هم مثل من با باز کردن صفحه اول این کتاب و روبه‌رو شدن با پسری استثنایی که همراهی جز روحی سرخ‌پوش نداره، فکر کنین با داستانی مشابه از خانواده آنی و قلم مونتگومری روبه‌رویین؛ اما وقتی از صفحه اول به صفحه میانی کتاب برسین دیگه به هیچوجه این فکر رو نخواهید کرد. بوبن در این مورد که به آرومی و بی‌صدا شما رو با خودش همراه کنه تا از سطح به عمق برسین، کارش رو بی‌نقص انجام داده و بی‌شک بعد خوندن این کتاب میل دارین بیشتر دنبال نکته‌ای مجزا از درون هر نکته‌ی مستقلی که پیش میاد باشین و جزئیات رو از دست ندین. آلبنِ داستان اعتقاد داره نباید از چیزی سرسری گذشت و منم همین نظر رو دارم، برای همین بود که وقتی بین بالا و پایین کردن پست‌های اینستا دیدمش و آوایی که از درون صدام زد رو شنیدم بی‌تفاوت نموندم. اگه به صو��ت کلی به داستان نگاه کنیم بخش اولش کودکانه و پر از احساسات زنده است ولی نویسنده با یه پرش چند ساله از متن داستان تمام اون لذت و خنکی داستان رو از بین می‌بره؛ اما یادتون باشه کتاب‌هایی از این قبیل رو باید مجموعه کلمات و جملاتی در نظر گرفت که با نظم و برنامه قبلی کنار همه چیده شدن تا همونطوری خونده شن، شاید اون موقع لذت بیشتری ازشون حاصل شه. نظر کنونیم اینه که ابعاد مثبت کتاب به قدری زیادن که می‌تونن اون ضعف (؟) رو بپوشونن. این کتاب به لطافت پارچه‌ای از ابریشم آبی و خنکی همون چمن‌های خیس از شبنمی بود که آلبن شبانه روشون می‌نشست تا برای بچه‌ها بنوازه. می‌تونی�� این کتاب رو برای یه استراحت کوتاه و موقت بخونین و بهتون قول می‌دم علی رغم حجم کمی که داره، بهترین تجربه ممکن رو بهتون هدیه بده.
Profile Image for Monalili.
19 reviews17 followers
February 5, 2018
*وقتی آدم کسی را دوست دارد، همیشه چیزی را برای گفتن به او دارد، تاآخر دنیا.
*این یک قانون قدیمی دنیاست، قانون نانوشته. کسی که چیزی بیشتر دارد، در همان حال چیزی کم دارد...
....قانون‌های قدیمی دنیا، همان‌طور که از روبه رو خوانده می شوند، برعکس هم خوانده میشوند: کسی که چیزی کم دارد، در همان حال چیزی بیشتر دارد.
*چیزی پایان می‌یابد و چیز دیگری آغاز می‌شود و این همان چیز است که به شکلی دیگر ادامه می‌یابد.
Profile Image for Sahar.
217 reviews9 followers
November 18, 2018
عاشق دوران کودکی البن شدم تشبیهات کتاب فوقالعاده دوست داشتنی بود تشبیه پدرو مادر ها به غول فوقالعاده بود توضیحش راجع به دنیا که مثل کشوهای میز پدرش نیست و خط و خطوط نداره و دوتا ساعت شماته دار و ... خیلی عالی بود .
فضای دلنشین و رویا گونه کتاب به به خیلی وقت بود دلم همچین چیزی میخواست
Profile Image for Sahar Khoshghadam.
85 reviews23 followers
December 21, 2016
دیگه مطمئن شدم ارتباط چندانی با نوشته های بوبن برقرار نمی کنم، واژه ها و شخصیت ها زیادی احساساتی و فانتزی به نظر میان.با این حال چند خطی از کتاب رو دوست داشتم !
Profile Image for Momen ahmadi.
113 reviews28 followers
February 16, 2018
آری این راز را پخش خواهم کرد که من میدانم کسی را میبینی که دیگران نمیبینند!
کسی به ژرفای اقیانوس ...
به لطیفی بالهای شاپرک
و به سنگینی سکوت!

آلبن نیز كسی را می بيند كه ديگران نمی بينند، او "ژه" را می بيند. زنی با لباسی قرمز كه در زير يخهای درياچه زندگی می كند. این یک قانون قدیمی دنیاست، قانونی نامکتوب، هر کسی که چیزی بیشتر دارد در همان لحظه چیزی کمتر دارد. آلبن چیزی بیشتر دارد؛ او ژه را می بیند و دنیا آن چیزی است که آلبن از دیگران کمتر دارد: جایش را در آن پیدا نمی کند! ..



جملات زیبای متن👇

◾️چه بر سر چیزهایی که مردم نمیبینند می آید؟؟

◾️حقیقت باور نکردنی است...


◾️خداوندا...مارا در برابر کسانی که دوستمان دارند محافظت کن!

◾️وقتی یک نفر،یک نفر را دوست دارد،همیشه چیزی برای گفتن به او دارد،تا آخر دنیا...

◾️با چیزی غیر از واژه ها هم می توان صحبت کرد...

◾️هر کس چیزی بیشتر دارد،در همان حال چیزی کمتر نیز دارد!
این یک قانون طبیعی دنیاست،قانونی نانوشته!

◾️مرده ها،آنقدر که فکر می کنیم مرده نیستند و زنده ها آنقدری که فکر می کنیم زنده نیستند...

◾️قلبش از شدت هیجان،مانند دارکوبی است که به درخت قفسه سینه وی می کوبد و یا مانند اسبی که خال سفیدی بر پیشانی دارد در دشته قفسه سینه وی در حال یورتمه رفتن بود

◾️هر کسی می تواند در بیابان آب بفروشد اما هنرمند کسی است که بتواند در صحرا به دیگران شن بفروشد!
Profile Image for Narges.
79 reviews162 followers
January 11, 2016
بعضی کتاب ها از نظر من یک مجموعه از جملات هستن، دنبال داستان نباید بود- باید چیزی یاد گرفت و ازش گذشت. مخصوصا کتاب های فلسفی- یک سلسله از افکار هستند- اگر خیلی دنبال رمان و داستان هستید سراغ این مدل کتاب ها نرین
Profile Image for Sara Khosravi.
86 reviews13 followers
August 17, 2020
يه داستان كوتاه،عميق و به طرز باورنكردني دلنشين و دوست داشتني*___*
Profile Image for Diana.
238 reviews31 followers
May 4, 2025
شما چیزی را می‌یابید، یا درواقع آن چیز شما را می‌یابد. این چیز، پایان نامیده می‌شود. لااقل خودش را این‌گونه به شما معرفی می‌کند. تمام چیزهایی را که در وجودتان لمس می‌کند، رنگ تیره‌ای به خود می‌گیرد. چیزی پایان می‌یابد و آن چیز خود شما هستید. نگران کننده است. اگر حدس نمی‌زدید در چیزی که تمام می‌شود چیز دیگری شروع می‌شود، واقعا نگران‌کننده بود.
چیزی پایان می‌یابد و چیز دیگری آغاز می‌شود و این همان چیز است که به شکلی دیگر ادامه می‌یابد.

این روزها اصلا فرصت و تمرکز خوندن کتاب حجیم رو ندارم
Profile Image for Nafi3.
135 reviews33 followers
September 6, 2018
وقتی آدم کسی رو دوست داره همیشه چیزی رو برای گفتن به اون داره. تا آخر دنیا.

جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد، همه از دیوانه نبودن خود مطمئن اند.
Profile Image for سیــــــاوش.
258 reviews3 followers
May 23, 2017
یک عاشقانه ی آرام .... ؛

قسمتی از کتاب
میتوان چنین نوشت: آلبن عاشق شده است و توضیح داد که البن عاشق تنها یک نفر نشده, بلکه عاشق پیوند بین دو نفر, عاشق دنیای لرزان درون این پیوند شده است. آدم تصور میکند افراد را دوست دارد. در واقع دنیاها را دوست دارد
ص93
Displaying 1 - 30 of 189 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.