Jump to ratings and reviews
Rate this book

ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام جلد 1

Rate this book
ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام جلد 1 از سری کتابهای فلسفه و فرهنگ طرح نو
The adventure of Philosophical Thought in the Muslim World Vol. 1

436 pages, Hardcover

First published January 1, 1998

10 people are currently reading
153 people want to read

About the author

غلامحسین ابراهیمی دینانی که او را با عناوین حکیم، دکتر و استاد می‌شناسیم متولد ۵ دی‌ماه ۱۳۱۳ شهرستان دینان از توابع اصفهان است.
دینانی یکی از فیلسوفان معاصر ایرانی است که عمدهٔ شهرتش به دلیل تحقیق در حکمت شیخ اشراق و احیای آن است. وی با بررسی تمامی آثار و نوشته‌های شیخ شهاب الدین سهروردی تا کنون چندین کتاب مهم در رابطه با فلسفه و افکار این فیلسوف ایرانی نگاشته‌است. هم اکنون استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است. او در سال ۱۳۸۴ با کتاب دفتر عقل و آیت عشق، ۱۳۸۵ با کتاب درخشش ابن رشد در حکمت مشاء و ۱۳۸۹ با کتاب فلسفه و ساحت سخن برنده جایزه کتاب سال شد.

او نزد اساتیدی همچون آیات عظام اراکی، بروجردی، علامه محمد حسین طباطبایی، امام خمینی (ره) و آقا میرزا مسلم ملکوتی دروس حوزوی و فقه را گذرانده و همچنین دکترای فلسفه را از دانشگاه تهران اخذ کرده است.

استاد دینانی سمت‌ها و کتب با ارزش و زیادی در کارنامهٔ خود ثبت کرده است. و در میان اهل فکر جایگاه بسیار رفیعی را دارا می‌باشد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
19 (48%)
4 stars
9 (23%)
3 stars
5 (12%)
2 stars
2 (5%)
1 star
4 (10%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
1 review
Read
July 30, 2022
مثل سایر کتاب های دینانی نوشته های نسبتا روان با مفهوم زودیابی دارد
Profile Image for میثم موسوی نسیم‌آبادی.
492 reviews1 follower
April 8, 2025

صدرالمتألهین در مقدمۀ شرح اصول کافی، بر سبیل گله‌مندی و شکایت از کسانی که تنها بر ظاهر اخبار و احادیث جمود می‌کنند می‌گوید: من در این زمان در میان جماعتی گرفتار شده‌ام که هر گونه تأمل در متون و ژرف‌اندیشی را نوعی بدعت در دین می‌شناسند. تو گویی آن‌ها حنبلی‌های کتب حدیث هستند که حق با خلق و قدیم با حادث بر آن‌ها مشتبه شده و از مرحلۀ جسم و امور جسمانی نیز بالاتر نرفته‌اند. این اشخاص از علوم الهی و اسرار ربّانی که به‌وسیلۀ پیغمبران بر خلق نازل شده است اعراض کرده و از امور معنوی دوری گزیده‌اند. این جماعت خفاشانی هستند که از نور حکمت و برهان گریزان بوده و دشمنی خود را با اشعۀ تابناک خرد هرگز پنهان نمی‌کنند (ابراهیمی دینانی، ۱۳۹۸: ۳/ ۳۱۸).
    
کتاب «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام»، اثر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، نوشته‌ای در نقد و تحلیل تاریخ تفکر فلسفۀ اسلامی - جدای از وجود یا عدمِ‌وجود فلسفۀ اسلامی - و شکل‌گیری آن از آغاز تا به امروز است. ماجرای پرنشیب و فراز فکر فلسفی که از میان گروه‌های متعدد و متضادِ مخالف و موافق عبور کرده است.
    
ابراهیمی دینانی در این اثر سه جلدی، که نخستین‌بار در سال ۱۳۷۶ انتشار یافت و نمی‌توان آن را یک دوره تاریخ فلسفۀ اسلامی دانست، با رجوع به نوشته‌های متفکران ضدّ فلسفه چون غزالی، ابن‌حزم، شهرستانی، فخر رازی، موسی بن میمون، ابن‌تَیمیّه، محمدامین استرآبادی و میرزامهدی غروی اصفهانی و همچنین پاسخگویی برخی از دوستداران فلسفه ازجمله فارابی، ابن‌سینا، ابن‌رشد، محمد بن زکریای رازی، نصیرالدین طوسی، سهروردی، جلال‌الدین دوانی، میرداماد، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری به تصویری از شکل‌گیری اندیشۀ کلامی- فلسفی در فرهنگ اسلامی پرداخته است.
    
دکتر ابراهیمی دینانی باآن‌که متذکر شده است ما همواره در هاله‌ای از ابهام باقی مانده‌ایم که مؤسس فلسفۀ اسلامی فارابی است یا ابن‌سینا (همان: ۲/ ۱۲۳-۱۲۴)، در قسمتی دیگر از همین کتاب، بزرگترین فیلسوف جهان اسلام را شیخ الرئیس ابوعلی سینا معرفی می‌کند و در ادامه اذعان می‌نماید که ابن‌سینا در کتاب شفا با صراحت تمام گفته است معاد جسمانی جز از طریق شرع قابل اثبات نیست. چنان‌که در رسالۀ اَضحویه با وضوح و صراحت بیشتر سخن گفته و باور نداشتن معاد جسمانی را روشن‌تر از آنچه در کتاب شفا آورده نشان داده است (همان: ۳/ ۴۴-۴۵).
    
از دیگر فیلسوفان اسلامی می‌توان به ابن‌رشد اشاره کرد که نسبت به فلسفۀ ارسطو تعصّب بسیار داشت و چنان فریفتۀ او بود که از این فیلسوف یونانی با عنوان فیلسوفِ الهی یاد می‌نمود. چنان‌که وی را مظهر کامل عقل بشری می‌پنداشت و بر آن باور بود که کسی نمی‌تواند از او بهتر و بالاتر بیندیشد (همان: ۱/ ۲۲۵). این فیلسوف بزرگ اندلسی به‌مانند یعقوب بن اسحاق کِندی، که او را نخستین فیلسوف عربی-اسلامی نامیده‌اند، شریعت اسلام را حق می‌دانست و معتقد بود که حکمت و فلسفه با دین مطابقت دارد و در شریعت نیز به آموختن آن توصیه شده است (همان: ۱/ ۲۲۹-۲۳۷). لذا به همان اندازه که عقل را ستایش می‌کرد و نسبت به آن وفاداری نشان می‌داد، عقاید دینی را گرامی می‌داشت و بدان مؤمن و ثابت‌قدم بود (همان: ۱/ ۱۹۳-۲۴۹).
    
ابن‌رشد باآن‌که در کتاب مناهج‌الأدله و کتاب فصل‌المقال به جمع میان فلسفه و دین پرداخته است، در برخی از مسائل اعتقادی ازجمله معجزه، برخلاف بسیاری از اندیشمندان اسلامی سخن گفته است. او در مناهج‌الأدله متذکّر شده است که عقل میان معجزه و رسالت رابطۀ منطقی نمی‌شناسد و ظهور معجزات نیز دلیلی بر رسالت نمی‌باشد. لذا معجزه را انکار کرده و آن را به‌مانند افعال طبیبان صرفاً افعالی می‌خواند که جز برای اقناع عوامِ مردم مفید و مؤثر نمی‌باشد (همان: ۲/ ۲۱۸ الی۲۲۱).
    
از دیگر اندیشمندان برجسته و بزرگ جهان اسلام و شیعه که به فلسفه، منطق و کلام احاطه داشت و در علوم ریاضی، نجوم، اخلاق، عرفان و سیاست نیز صاحب‌نظر بود، می‌توان به خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد. فیلسوفی که به همکاری با هولاکوخان مغول، قتل المعتصم بالله و سقوط خلافت عباسی متّهم گشته است (همان: ۲/ ۲۱-۲۲).    
    
غلامحسین ابراهیمی دینانی معتقد است کسانی که با تاریخ فرهنگ اسلامی آشنایی دارند به‌خوبی می‌دانند تعداد اشخاصی که با منطق و فلسفه به جنگ و ستیز برخاسته‌اند کم نیست (همان: ۱/ ۱۵۸). گذشته از تجربی‌مسلکان، که تنها به قضایای علمی و تجربی تکیه کرده‌اند، قشری‌مذهبان و عارفان نیز به فلسفه حمله برده و فیلسوفان را مورد اعتراض شدید قرار داده‌اند. ایراد عرفا به فیلسوفان این است که چرا آنان از مقامات بالاتر که کشف و شهود است غافل مانده و به مراحل پایینِ استدلال اکتفا کرده‌اند.

درحالی‌که اهل ظاهر برخلاف عارفان ایرادی که بر فلاسفه گرفته‌اند این است که چرا این طایفه از جمود به ظواهر دینی تجاوز کرده و راه تعمّق و طغیان در پیش گرفته‌اند (همان: ۱/ ۸-۱۱).
    
البته ناگفته نماند که این دو گروه اگرچه در مخالفت با فلسفه همسو و هم‌آوازند، ولی مخالفت و خصومت اهل ظاهر با عرفا به مراتب بیشتر و شدیدتر از مخالفت آنان با فلاسفه است. کسانی از اهل ظاهر را در زمان حاضر می‌شناسم که خصومت آنان نسبت به شیخ محیی‌الدین بن عربی و صدرالمتألهین شیرازی به مراتب بیشتر از دشمنی آنان نسبت به ابن‌سینا و پیروان اوست (همان: ۱/ ۱۲).
    
یکی از کسانی که در بسیاری از آثار خود به شدت به انتقاد از فلاسفه و خصومت با آنان پرداخته و حتی با نوشتن کتاب الرّد علی المنطقیین، علم منطق را نیز مورد حمله‌های خود قرار داده است و اهل آن را از دوزخیان می‌شمرد، فقیه بزرگ اهل‌سنّت، ابوالعباس تقی‌الدین احمد بن عبدالحلیم معروف به ابن‌تَیمیّه است (همان: ۱/ ۱۳-۴۵). ابن‌تَیمیّه (۶۶۱-۷۲۸) که غلامحسین ابراهیمی دینانی در صفحات مختلف کتاب خود او را اندیشمند و تیزهوش خطاب کرده است (همان: ۱/ ۲۵-۲۹-۳۹-۶۲-۱۳۸)، باآن‌که با صراحت از جسمانی بودن خداوند سخن نگفته و حاضر نیست به جسمانی بودن او اعتراف کند، اما بنابر آنچه در کتاب منهاج السّنة النّبویة و برخی دیگر از آثار خود آورده است، می‌کوشد تا مرئی و جسمانی بودن خدا را توجیه نماید (همان: ۱/ ۵۶-۵۷-۶۰).     
                                                         
این متکلّم سَلَفی و فقیه حنبلیِ متعصّب (همان: ۱/ ۱۰۸)، در تاریخ فرهنگ اسلامی یکی از بزرگ‌ترین جزم‌گرایانی است که در قشریت و جمود بر ظواهر گوی سبقت از دیگران ربوده است. ولی آنچه موجب شگفتی می‌شود این است که او در عین قشریت و جامد بودن، بیش از هر فقیه و متکلّم دیگری در باب عقل و منطق سخن گفته است (همان: ۱/ ۱۷). ابن‌تیمیّه خود را طرفدار عقل و استدلال می‌داند ولی عقل را من حیث هو عقل نمی‌خواهد. او عقلی را می‌خواهد که در جهت تأیید مقاصد و آرزوهایش به‌کار رود. به همین جهت در کتاب دَرء تعارض العقل و النقل، عقل را عرض دانسته و حتی تا سرحدّ غریزه آن را تنزّل داده است... هرچند ممکن است گفته شود وقتی او از عقل به‌عنوان غریزه سخن می‌گوید منظورش جز فطرت آدمی چیز دیگری نیست (همان: ۱/ ۱۷-۱۸-۴۰).
    
تردیدی نیست که او در دفع تعارض میان عقل و نقل کوشش بسیار کرده و آثار سنگین و متعددی نیز در این باب به رشته نگارش درآورده است. این مسأله نیز مسلّم است که تا کسی به اهمیت عقل و نقش اساسی آن در باب شناخت و معرفت آگاهی نداشته باشد، در دفع تعارض میان عقل و نقل تا این اندازه کوشش و سعی نخواهد کرد. به این ترتیب می‌توان گفت ابن‌تیمیّه نه‌تنها منکر عقل نیست بلکه به اهمیت و نقش اساسی آن در باب معرفت دینی اذعان و اعتراف می‌کند. با این‌همه از یک نکته نباید غفلت کرد و آن این‌که وقتی این اندیشمند پرکار در باب عقل سخن می‌گوید، به‌معنی مخصوصی اشاره می‌کند که با آنچه دیگران از عنوان عقل می‌فهمند متفاوت است (همان: ۱/ ۳۹). البته طرز تلقی و موضع‌گیری ابن‌تیمیّه نسبت به عقل بی‌سابقه نیست. تعدادی کثیر از اهل اندیشه را می‌شناسیم که تنها در هنگام احتیاج و نیازمندی به عقل مراجعه کرده و آن را به‌عنوان یک ابزار مورد بهره‌برداری قرار داده‌اند. در میان اندیشمندان اسلامی جاحظ و در میان فیلسوفان غربی شوپنهاور ازجمله کسانی هستند که اراده را بر عقل مقدّم دانسته و آن را اساس هستی به‌شمار آورده‌اند (همان: ۱/ ۷۵-۸۱-۸۶-۹۰-۹۱).
    
شوپنهاور با مقدّم شمردن اراده بر عقل، بر نقش اراده در هستی و زندگی سروری بخشید، راه را برای نامعقول بودن امور هموار ساخت و به این امر اعتراف کرد که اراده کور است و تردیدی نیست که کور جز در تاریکی و ظلمات قدم نمی‌گذارد (همان: ۱/ ۹۰-۱۰۰).
    
ابوحامد محمد غزالی نیز علیرغم خصومت سخت و آشتی‌ناپذیری که با فلاسفه از خود نشان داد و کتاب تهافت الفلاسفه را به رشتۀ تحریر درآورد، نسبت به منطق خوش‌بین و علاقه‌مند بود و به‌عنوان یک علمی که میزان همۀ علوم است، چندین کتاب در این باب تألیف کرد. او در باب اهمیت علم منطق و تمجید از آن تا جایی پیش رفت که در اوائل کتاب المستصفی گفت: کسی که به علم منطق احاطه ندارد به دانش او نمی‌توان اعتماد کرد... البته آنچه سبب شد تا غزالی به منطق روی آورد و آن را ارج نهد این است که او برای مبارزه با اسماعیلیان و ساقط کردن مسألۀ امامت به حربه‌ای نیاز داشت که آن را در علوم نقلی نمی‌توانست به‌دست آورد (همان: ۱/ ۱۲۵-۱۷۰).

از دیگر مخالفان با فلسفه می‌توان به محمد بن عبدالکریم شهرستانی اشاره کرد. شهرستانی، نویسندۀ الملل و النحل، که در شیعه یا شافعی بودن او اختلاف است، کتابی در ردّ ابن‌سینا و دیگر فلاسفه نوشت و نام آن را مصارعة‌الفلاسفه گذاشت و مدّعی شد که با این اثر فیلسوفان را برای همیشه بر زمین زده و ساقط کرده است (همان: ۱/ ۲۵۲-۲۵۵).
    
یکی دیگر از اندیشمندان بزرگ اسلام که با فلسفه به مخالفت پرداخت، بر اهل‌سنّت بودن خود تأکید ورزید و با صراحت اذعان داشت که در آثارش به ابطال شبهات فلاسفه پرداخته است، امام فخرالدین رازی است. فخر رازی به‌رغم این‌که اشعری است (همان: ۱/ ۳۴۵-۳۴۷-۳۴۸)، در زمرۀ پیروان اصالت عقل قرار داشت و فیلسوفی عقلی‌مسلک بود که مبانی دینی را معقول می‌دانست و منقولات را در پرتو معقولات، معتبر می‌شناخت (همان: ۱/ ۳۳۵-۳۴۳). همچنین به هیچ‌وجه گزاف نیست اگر ادعا کنیم که شرح و جرحِ فخر رازی بر الإشارات و التنبیهاتِ ابن‌سینا بزرگترین نقدی است که تا کنون بر فلسفۀ بوعلی نوشته شده است (همان: ۳/ ۳۶۱).
    
این متکلّم عجیب و پیچ��ده در فنّ جدل و مناظره و ایجاد شک و تردید در آنچه دیگران آن را واضح و مسلّم می‌دانند، عالمی بسیار نیرومند و کم‌نظیر است. فخر رازی که می‌توان او را یک فیلسوف نیز به‌شمار آورد، برخلاف ابوحامد غزالی، که در مخالفت با فلاسفه علاوه بر زبان استدلال از حربۀ تفسیق و تکفیر نیز استفاده نمود، به هیچ‌وجه از این حربه استفاده نکرد و در برابر فیلسوفان از طریق استدلال و راه احتجاج خارج نگشت (همان: ۱/ ۲۸۵-۳۲۴-۳۲۵).
    
فخر رازی همچنین برخلاف سایر اندیشمندان اسلامی، همۀ تصوّرات را بدیهی می‌شمرد و منشأ بداهت را تنها مبتنی بر اصلِ امتناعِ اجتماع و ارتفاع نقیضین می‌دانست (همان: ۱/ ۳۳۲). و به مانند ابن‌تیمیّه به انکار وجود کلّی پرداخت و پیرو مذهب اصالت تسمیه یا همان نومینالیست گردید (همان: ۱/ ۲۲-۳۳۲-۳۳۳).
    
ابراهیمی دینانی ضمن این‌که شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی را هم از مخالفان فلسفه دانسته و به ردّ بسیاری از اندیشه‌های آنان پرداخته است، درعین‌حال از این دو رهبر فرقۀ شیخیه به احترام یاد می‌کند و آنان را مرحوم، اندیشمند، جلیل‌القدر، عالم و محدّث برجستۀ جهان تشیّع می‌خواند (همان: ۳/ ۳۶۰-۳۸۶-۳۸۸-۳۸۹-۳۹۸-۴۰۵-۴۰۹). چنان‌که تصریح می‌کند نمی‌توان در این مسأله شک و تردیدی کرد که محمدباقر مجلسی با فلاسفه خصومت و دشمنی آشتی‌ناپذیری داشت و فیلسوان را در زمرۀ مخالفان تعلیمات انبیاء قلمداد می‌نمود (همان: ۳/ ۳۰۷ الی۳۰۹).

منبع:

_ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، ۱۳۹۸، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، تهران، طرح نو.
Profile Image for Abdullah.
10 reviews6 followers
July 28, 2023
كتاب قيم جداً يستعرض فيه كيف تحرك الفكر الفلسفي في العالم الاسلامي وما هي أهم المعارك التي خاضتها الفلسفة مع المدارس الفكرية الأخرى خاصة الكلامية من معتزلة واشاعرة. يتناول في كل قسم موضوع ويدرس الأفكار فيها وتأثيرها على بعضها البعض. أحيانا يتناول شخصيات فكرية لها وزنها الثقيل في العالم الاسلامي ويوضح الأفكار التي أسهموا بها وما هي نتائجها على المستوى الفكري. يركز على اسهامات العلماء في تعاطيهم مع الدين والفلسفة ورؤيتهم حول العقل والنقل وهل كانت توفيقية أم تباينية. يتميز الكاتب بالاطلاع الواسع وملكة بحثية قوية واسلوب سلس وواضح لا يحتاج القارئ فيه لتفكيك العبارات. انصح بقرائته للمهتمين بالفلسفة والعلوم العقلية والدينية وعلم الكلام والمنطق.
Profile Image for Safar Paiam.
21 reviews
October 22, 2021
یکی از بهترین منابع جهت ورود به فلیفه اسلامی است.
Profile Image for Amjad Abbas.
2 reviews
May 14, 2025
کتاب خوب، روان و آسان، خواندنی است. مطالب های جالب دارد.
3 reviews2 followers
September 29, 2010
عالی وشیرین ودر عین حال محتاج چند بار خواندن
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.