Jump to ratings and reviews
Rate this book

قایق‌سواری در تهران

Rate this book
این مجموعه شامل 37 شعر از محمدعلی سپانلو،‌ چهره‌ی شهیر ادبیات معاصر ایران است. به گفته‌ی سیمین دانشور در مقدمه‌ی کتاب، سبک سپانلو واقعیت را به صورتی شاعرانه به تصویر کشیده و از کلیشه‌های رایج تا سر حد توان پرهیز کرده‌است.

142 pages, Paperback

First published January 1, 2009

46 people want to read

About the author

محمدعلی سپانلو

59 books18 followers
Mohammad-Ali Sépânlou (November 20, 1940 – May 11, 2015) was an Iranian poet, author, and literary critic. Born in Tehran, Iran. He has been a founder member, a member of the executive board, and editor of the journal of the Writers' Association of Iran, in which capacity has opposed both the former regime of Shah Mohammad Reza Pahlavi and the Islamic Republic of Iran, speaking out against censorship

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
6 (15%)
4 stars
5 (12%)
3 stars
10 (25%)
2 stars
10 (25%)
1 star
8 (20%)
Displaying 1 - 11 of 11 reviews
Profile Image for Naeem Nedaee.
73 reviews3 followers
September 10, 2015
من الان که دارم می خونمش نه زبانش برام جذابیتی داره، نه روایتش، نه تعابیرش، و نه سمبلیسم و اشارات تاریخی نافهمیدنیش (البته برای خودم). اگه کسی میتونست به ادراک من (خصوصا از جنبه تاریخی و سمبلیک) از این متن کمکی کنه و روشنگر این نقطه های تاریک برای من بشه ممنونش میشدم.
...
تموم شد اما بجز دوتا شعرش - شعر عسل-نمک و پس از دعا که جفتشونم پشت هم بودن - بقیه شعرها چنگی به دلم نزد.

...
این هم از عسل-نمک که عاشقشم:

در ایستگاه های جهان
در دیدگان مردم تنها، مسافران
در ظهر آرزومند
در چشمه های بی پاسخ
در ژرفنای مرداب،
بسیار خیره ماندم و دیدم
رنگین کمان و خواب
دلتنگی و سراب؛
آنگاه در نهایت رویایم
یک واژه یافتم
دریافتم
معنای چشم های تو ایرانی است.

دیدم که سرمه از نگاه تو می بارد
دروازه بهار گل افشان است
پاییز در فروغ عسل غوطه می خورَد
و آشیانه ها همه می خوانند
دنیا چقدر نزدیک
با رنگ های شوخش لبخند می زند
و مثل چشم های تو ایرانی است

دیگر چه باک، صندلی من
در ورطه ی ستاره
معلق زنان
فرو افتد!
یا این سفر، جدایی ما جاودان شود!
روح تو باکره ست
حتی اگر ستاره قلبت
بازیچه بین جاذبه اختران شود؛
با عطر شیر بر لب و طعم عسل-نمک
می نوشمت همیشه ولی تشنه ام هنوز
نام حیات بخش تو را نازم
که پادزهر تلخی و ویرانی است
زیرا که چشم های تو ایرانی است.

مشروبی از عسل
و پشت ناخنی نمک دریا...
زنبور می گزد
دریا ملاحتی است که سرشار می کند
در گیر و دار لحظه ی دلتنگی و امید
لبخند توست پاسخ هرچیز
با طنز هوشیارش
تیمار اضطراب و پریشانی است
ژرفای چشم های تو ایرانی است.

ما دست هم گرفتیم
با شرط یک ستاره
در چشم هم جناغ شکستیم.
آنگاه گفتی: ای پسر شیطان
این استخوان شکسته
سهم مرا _ بگیر
تا بعد از این برنده تو باشی!
گفتم: دگر فریب نخواهم خورد...
می خواستم بگویم...
مشروبی از عسل به سکوتم اشاره کرد
موسیقی نگاه تو را دیدم
در ذهن خود شنیدم
این گونه شرط بندی
بازنده ای ندارد
اینک ستاره، جایزه عشق!

اصل است عشق و کار جهان بازی است
زیرا که چشم های تو شیرازی است.
Profile Image for Alialiarya.
226 reviews86 followers
February 21, 2022
سپانلو شاعر آسانی نیست. نگاهی که او به زبان دارد و علمش به شعر معاصر اروپا باعث شده اشعارش سخت‌خوان باشند و نسبت به اشعار هم‌نسلان فارسی‌زبانش بسیار متفاوت. در میان اشعاری که از او خوانده‌ام این مجموعه ضعیف‌ترینشان بود. در بخشی از مقدمه کتاب به قلم سیمین دانشور می‌خوانیم: واضح است که سپانلو شاعر است و با قدرت شعر می‌گوید. نه رساله‌ی تحقیقی می‌نویسد و نه مقاله‌ی اقتصادی، اما اگر من به جای او می‌بودم، نشان می‌دادم که یک اشکال مهم نه تنها در تهران بلکه در کشور ما به طور کلی این است ‍که بیشتر روشنفکران ما نه روشن‌اند و نه فکری دارند و اگر فکری وجود داشته، بیشتر وارداتی بوده است و وقتی به ما رسیده که به صورت ایدیولوژیک درآمده بوده و بی‌خون شده بوده
.
.
.
سخن آخر آنکه سبک سپانلو در این منظومه‌ها جمع میان استناد و تخیل است{واقعیت را به صورت شاعرانه تصویر کردن است} و از کلیشه‌های رایج تا سر حد توان پرهیز کردن.
Profile Image for Mohammad Ali Shamekhi.
1,096 reviews312 followers
January 23, 2016

نمره ی واقعی: یک و نیم

اشارات نفهمیدنی، تعابیرِ - برای من - غیر جذاب و موسیقی خارج از دسترس ویژگی های بنیادین این کتاب برای من بودن. به طور خاص اولی - یعنی گنگی - برای من واقعا آزاردهنده بود. به نظرم باید شرح اشارتی بر این اشعار نوشته بشه تا حداقل یه کمکی به فهم چیزها بشه درش

ذیل تبعید در وطن گفته بودم که بعد از دیدن ترجمه های سپانلو از فرانسوی گمانم این بود که با شاعری روبرویم علاقه مند به ابهام و گنگی. در آن مجموعه - خصوصا اوایلش - این پیش داوریم را نادرست یافتم اما در این مجموعه برعکس تأییدی دیدم بر آن حس اولیه. البته برخلاف ترجمه هایش ساختار جمله های این مجموعه اغلب غامض نیست و ابهام در مفهوم عبارات است - هر چند نفهمیدن نفهمیدن است و از کجایش فرقی نمی کند

اشعاری که بیشتر فهمیدم - یا حداقل حس کردم - و پسندیدم: سفر نقاره چی، قایق سواری در تهران، مزاحم، مهتابی ماهیگیران مرده، پس از دعا، و به مجسمه ی زیرخاکی
Profile Image for Pouria.
203 reviews64 followers
July 28, 2018
قایق سواری در تهران/ م.ع.سپانلو/ نشر افق/ 144 صفحه/ تاریخ اتمام کتاب: 4 مرداد 1397/ امتیازم به کتاب از 5: 1
اکثر شعرها بسیار گنگ و نامفهوم بودند و محتوای آن ها کاملا نامعلوم بود و اجزای مختلف شعر با هم ارتباطی نداشتند. در کل چهار شعر از کتاب را دوست داشتم و بقیه ی شعرها جذابیتی برایم نداشتند و اصلا ارتباط برقرار نکردم.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,074 followers
Read
August 31, 2010

در میان شاعران معاصر، (محمّد علی سپانلو) تنها و یگانه شاعری‌ست که بیش‌ترین شعرها را درباره‌ی زادگاهش، تهران سراییده و اهل قلم اصولاً او را شاعر تهران می‌نامند. این کتاب نیز آخرین کتاب ایشان است و به جرأت می‌توان گفت از بهترین مجموعه شعرهایی‌ست که در طول سال‌های اخیر چاپ شده و همین‌طور در این کتاب، زبان شاعری آقای (سپانلو) به نقطه‌ی اوج خویش رسیده است

Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
May 27, 2016
تو ساعتی تو چراغی تو بستری تو سکوتی
چگونه می‌توانم
که غایبت بدانم
مگر که خفته باشی در اندوه‌هایت
تو واژه‌ای تو کلامی تو بوسه‌ای تو سلامی
چگونه می‌توانم که غایبت بدانم
مگر که مرده باشی در نامه‌هایت
تو یادگاری تو وسوسه‌ای تو گفت‌و‌گوی درونی
چگونه می‌توانی که غایبم بدانی
مگر که مرده باشم من در حافظه‌ات
بهانه‌ها را مرور کردم
گذشته را به آفتاب سپردم
به عشق مرده رضایت دادم
یعنی
همین که تو در دوردست زنده‌ای
به سرنوشت رضایت دادم
Profile Image for Soha Ahangarian.
17 reviews4 followers
May 8, 2014
خیره در شفافی رگبارها
خواند با ترکیب های تازه تر
لهجه ها، آهنگ ها، گفتارها...
زیر و بالا
گرد و بیضی
غنچه و گل
او به هر آرایشی لب می گشود
معنی از او می گریخت
داستان روشن نبود
گفت: آه ...
حس کردم روزگارم در شعرهای سپانلو رسوخ کرده است... شعر واژه باران و لذت ساختن لابیرنت او بسیار زیباست.
Profile Image for Farideh.
66 reviews27 followers
March 28, 2021
قبلا از سپانلو چندتا شعر خونده بودم که خوب بودن. اما این کتابش به نظرم اصلا جالب نبود.
Profile Image for Koala.
150 reviews14 followers
March 17, 2023
کتاب شعری بود که توی مسیر اتوبوسم میخوندم.
برام لذت بخش بود.
تشویق شدم که از این نویسنده بیشتر بخونم.
Displaying 1 - 11 of 11 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.