Perhaps the most gifted and invigorating of the American independent film directors of the past two decades, Jim Jarmusch (b. 1953) has presented moviegoers with his uniquely personal vision, from his first feature film, Permanent Vacation (1980), to his latest, Ghost Dog: The Way of the Samurai (1999).
As the interviews in this volume reveal, Jarmusch has always been interested in mixing very different cultural ingredients to form something uncategorizably new in films that transcend the boundaries between high and low cultures. Jarmusch half-mockingly described his movie Stranger Than Paradise (1984), the film that first brought him substantial notice, as "a semi-neorealist black comedy in the style of an imaginary Eastern European film director obsessed with Ozu, and familiar with the 1950s American television show The Honeymooners."
His unique approach to movie making jump-started the low-budget American independent film movement with Stranger Than Paradise, which won the Camera d'Or for best first feature at the Cannes Film Festival.
Ranging from 1981 to 2000 this collection chronicles the career and sensibility of a thoroughly independent filmmaker. It features one previously unpublished interview, two that have never appeared in English, and another two which are presented in their entirety rather than in the abridged forms in which they were published.
Jarmusch discusses the actors with whom he has worked (Johnny Depp, Forest Whitaker, and Roberto Benigni among them), the progression of his camera and editing techniques, his fascination with the co-existence of disparate and often opposing cultures, and his cult status as an independent movie director. He comes across as kind, modest, and attentive, with a warm sense of humor and an ever-glowing affection for and dedication to his art, and for all the small and marginalized aspects of the world.
Ludvig Hertzberg is a freelance film critic and a doctoral candidate in cinema studies at Stockholm University, Sweden.
صادقانه بگویم که من عاشق جیم جارموش هستم. نتیجتاً این کتاب را خیلی دوست داشتم چرا که بیشتر و بیشتر من را با جارموش آشنا کرد. کتاب شامل وقایع نگاری، فیلمها از 1980 تا 2004 و هفده گفتگو میباشد. عیب کوچکی دارد که بعضاً جاهایی سؤالها یا جوابها تکراری میشوند که البته خود نویسنده به این موضوع در مقدمه اشاره کرده است و آن را توجیه نموده است. در صورتی که شما هم به جارموش علاقه مند هستید حتماً کتاب را بخوانید ولی قبل از آن حداقل فیلمهای زیر از جارموش را ببینید و بعد کتاب را بخوانید تا برایتان خسته کننده نباشد و جذابیتی دو چندان داشته باشد. Stranger Than Paradise (1984) Down by Law (1986) Dead Man (1995) Ghost Dog: The Way of the Samurai (1999)
******************************************************************************** چند خط از گفتههای جارموش: *عاشق جی جی بالاردم. عاشق مارگریت دوراس. ص 128 کتاب * من شاعرا رو از هر هنرمند دیگهای بیشتر ستایش میکنم، نمیشه کارشون رو ترجمه کرد،... شعر یه چیز خیلی انتزاعیه، خیلی قبیلهای، چون فقط قبیلهی اون شاعره که موسیقی کلامش رو درک میکنه... مسئلهی زبان این سیاره رو خیلی قشنگ و عجیب و کرده. ما همه مون روی یه سیاره زندگی میکنیم ولی نمیتونیم با هم حرف بزنیم. ص 173 کتاب * من از صحبت با لولهکشها و رانندههای کامیون بیشتر چیز یاد گرفتم تا سیاست مدارها و بانکدارها، که خیلی سطحیان. جاهطلبیهای اونا خیلی سطحیه، و من به هیچ آدم سیاسیای اعتماد ندارم، به جاهطلبیهاش اعتماد ندارم. همچنین خیلی بدبینم. وقتی جوون تر بودم ذهن سیاسی داشتم، خیلی ایدئالیست بودم، ولی حالا فکر میکنم که ما سیارهمون رو خراب کردیم. از روی حرص و طمع. ص 174 کتاب * در این کشور همه دائماً تلویزیون تماشا میکنن، دیگه کتاب نمیخونن. اگه دیگه سینمای زیرزمینی وجود نداره بخشیش به این خاطره. همچنین مردم از نظر سیاسی هم تحت تأثیر قرار گرفتن، مسائل فقط یه وجهه دارن و دیگه دو قطبی نیستن. همشون همجنسن. یه جریان شستشوی مغزی که از تلویزیون ساطع میشه. ص 186 کتاب *لوک سنته: بدترین نقدی که برای فیلمات نوشتن کدومه؟ جیم جارموش: فکر میکنم یه روزنامهی دست راستی پاریسی بود که نوشته بود (ستایش روشنفکرهای فرانسوی از جارموش یادآور تحسین و تعریف پدر و مادری است که نثار کودک عقب ماندهشان میکنند) و ادامه میده ( جارموش سی و سه سال دارد. درست در سنی که مسیح مرد. امیدواریم که این اتفاق برای او هم بیفتد) لوک سنته: باورم نمیشه. دست کمی از حملهی فیزیکی نداره جیم جارموش: آره. ولی این نقد محبوب منه. ص 202 کتاب به نظر من شعرا به نوعی خوابگردها و خیالپردازهای یاغی هستن. نمیدونم. شعر رو دوست دارم. لامصب بدجوری دوست دارم. با این قضیه کسی مشکل داره؟ (خنده). ص 366 کتاب من به هیچ مذهب سازمان یافتهای معتقد نیستم چون به نظرم از اونا اغلب برای کنترل مردم استفاده میشه و برام خیلی مشکوکن. در عین حال به فلسفههای مذاهب مختلف و چیزای روحانی شون خیلی علاقه دارم، چون فکر نمیکنم ما چیز زیادی از زندگی بدونیم و چیزای زیادی هستن که اصلن ازشون سر در نمیاریم. ص 375 کتاب
از فیلمهای جارموش آنهایی را دوست دارم که مربوط به سالهای اول فیلمسازیاش است. مغلوب قانون (1984) و شب روی زمین (1991) از فیلمهای موردعلاقه من از این کارگردان است اما فیلمهای بعد از 2000ش، به جز سیگار و قهوه(2004) را دوست نداشتم و آنگونه نبود که به دلم بنیشند و از دیدن آن لذت ببرم. فیلم آخرش هم که به کل مایوسم کرد. نگاه جارموش به محیط بسیار ریزبینانه و موشکافانه است، شکاک و کلهشق است و عاشق شعر؛ فیلمهایش را هرگز دوبار نمیبیند و پیشاپیش دربارهی فیلمهایش نظر نمیدهد زیرا کمی خرافاتی است و فکر میکند که برایش بدشانسی میآورد، او مجذوب لحظات مابین رویدادهاست و در مصاحبهای میگوید دیدن انتظار کشیدن برای تاکسی در نظر من از دیدن نشستن روی صندلی تاکسی جذابتر است. همین نگاه او به من میفهماند که فیلمهایش را تا چه اندازه بر این مبنا ساخته است. او عاشق مردم است و میگوید: "من همه جانورهای لعنتی که روی این کرهی خاکی زندگی میکنند را دوست دارم. از مواجهه و برخورد با آدمهای عجیب و غریب لذت میبرم. اگر همین حالا از اینجا بروم و با یک مینیبوس تصادف کنم و بمیرم احتمالا با خودم میگویم: آه خدای من عجب دست فرمانی دارد این مرد. چهقدر جالب، چه اتفاق شگفتانگیزی..." _ من عاشق این کتابهای مصاحبهای لعنتیام. 00/12/28
از زمانی که به سینما علاقمند شدم و از موج نوی ژاپن تا تایوان و سینمای نو آمریکا و سورئالیسم تا هنری اروپا را از نظر گذراندم همیشه یک نام برایم تکرار میشد، جیم جارموش مدت ها بود که مترصد فرصتی بودم تا فیلم های این مرد عجیب، عجیب تر از موهای سفید ارثیَش، را ببینم چند وقت پیش فرصتی به دست داد و همه ی فیلم هایش را ی جا دانلود کرده و به ترتیب دیدم جارموش مرد عجیبیست عجیب تر از فیلم های مینیمال و زیبایی که ساخته فیلم هایش در عین سفت و سخت بودن روایت بسیار برای تخلیه اعصاب و chill مناسب اند حتی درهنگام دیدن خشن ترین فیلم ش, ghost dog the way of the samurai ،
او مردیست که به گفته خودش اگر مینی بوس به او بکوبد احتمال دارد عاشق راننده مینی بوس شود، در مورد این کتاب نیز جنبه های پنهان و اتفاقات و جریاناتی که برای خود جارموش و فیلم هایش رقم خورده برای مخاطب علاقمند به آثار این مرد آکرونی روشن میشود چند نکته بود که کتاب را از رسیدن به حد اعلای منع کرد یک و مهم ترین عامل این بود که کتاب در مورد سینما س و هرجا سینما هست تصویر نیز هست کاش ویراستار و ناشر کمی خلاقیت به خرج داده و تصاویری چند از فیلم های جارموش را برای مخاطب در کتاب میگنجاند در مجموع همانگونه که با دیدن شب بر روی زمین و قهوه سیگار با جارموش همراه شدم با این کتاب نیز تو گویی سر یک میز با او بودم و قهوه میخوردم . فیلم های مهم جارموش که لایق تماشا هستند stranger than paradise 1984 down by law 1986 mystery Train 1989 night on Earth 1991 coffees and cigarettes 2004
"جارموش در سراسر دوران کاری خود به شکل فوقالعادهای یکپارچگی آثارش و رابطه ی سرد خود با کسب و کار صنعت سودمحور سینما را به نمایش گذاشته و آن را دستنخورده حفظ کرده است. از آنجایی که او یکی از برجستهترین شمایل سینمای مستقل محسوب میشود، موضوع پول در مقابل کنترل کامل امور مربوط به خلاقیت و زیباییشناسی، مدام در مصاحبهها به میان آمده است. در حقیقت،یکی از آزاردهندهترین مشکلات جارموش پس از «قطار اسرارآمیز» بهدست آوردن سرمایهی لازم برای فیلم بعدیاش بوده است. او بهطور غیرمستقیم این مسأله را «بسیار پیچیده» میداند و اشاره میکند که همین مسأله او را به سمت ساختن اثری کاملاً متفاوت و دور از انتظار با عنوان «شب روی زمین» سوق داده است. او در مصاحبه با پلوتنیک میگوید: «خیلی خسته شدم به همین دلیل فیلمنامهی شب روی زمین را با شتاب زیاد نوشتم ـ چیزی در حدود هشت روز.» جارموش نیز همچون شخصیت گوست داگ همواره به نظام اصولی خود پایبند مانده و هزینهی این پایبندی هرگز نتوانسته است در خطمشی او تغییری ایجاد کند و علایق و ترجیحات زیباییشناسانه او بهجز چند استثنای زیرکانه همچنان دستنخورده باقی مانده است. مثلاً به نظر میرسد شوق سرشار او نسبت به ساختارهای ناب و مینیمال یا تردیدش نسبت به حرکات دوربین و موسیقیهای از پیش ساختهشده انعطاف بیشتری پیدا کرده است. البته این تغییر موضع در فیلمها بهویژه از «مرد مرده» به بعد بازتاب یافته است. خواندن پیدرپی مصاحبههای پیش رو بهروشنی توالی زندگی کاری و حساسیتهای یک ذهن مستقل را عیان میسازد. بهنظر میرسد جیم جارموش انسانی مهربان، حساس و دقیق است که لحنی طنز و دلپذیر دارد و همواره شوق سوزان خود نسبت به کاری را که انجام میدهد حفظ میکند. او وجوه کوچک و حاشیهای و زشت و زیبای جهانی که در آن زندگی میکنیم را میپرستد. مصاحبههای این کتاب نیز به سیاق مجموعهی مصاحبه با کارگردانها و سیاستهای اعمالشده از جانب انتشارات دانشگاه میسیسیپی با کمترین دخل و تصرف و ویرایش تنظیم شدهاند."
A career-spanning collection of interviews, from Permanent Vacation in 1980 to Ghost Dog in the late 90s. Jarmusch isn't the most interesting of speakers, but he gives solid interviews. A lot of redundancy in this collection. In the earlier interviews Jarmusch seems largely uninteresting and awkward, and the only time he seems comfortable and open is when talking with his friend Luc Sante or Jane Shapiro (whom I believe is Jarmusch's cousin). In the later stuff Jarmusch shines a bit brighter though (a sign of progress and maturity as both a person and filmmaker surely), especially in the two Jonathan Rosenbaum interviews. Jarmusch doesn't really like talking much about his work, so don't expect anything in the way of theory or analysis, but he does provide some nice production anecdotes and whatnot.
An okay companion to Jarmusch's oeuvre for the more dedicated of fans, or at least his pre-21st century work being as this collection has since become a bit outdated, though there are better (albeit few) alternatives.
Bolca yazım, baskı ve çeviri hatasına rağmen Jim Jarmusch'un güzel hatırına beş yıldız verdim. JJ'in röportajlarından oluşan bu kitapta doğal olarak bolca tekrar eden sorular cevaplar vardı ama önsözünde bahsedildiği gibi böylesi bence de daha iyi orijinal kalması bakımından.
Son olarak bazı insanların işlerini seversin ama kendisini tanıyınca keşke tanımasaydım dersin ama ben bu röportajlardan aldığım izlenime göre onunla bir kahve ve sigaraya hayır demezdim 😊. Tanıdıkça hayranlığım katlandı. Sen çok yaşa Jim Jarmusch, New York'un melankolik delikanlısı 😊.
New York City is a world city, not a US city. He grew up in the desolate Midwest, where the world is a factory, stumbled upon art in high school, managed to get into Columbia then NYU film school, all with no money. Feels some sliver of film school is meaningful for him, the rest is either training for jobs in corporate film production or teachers making themselves feel important. Spent his tuition money on his first film. NYU hated the film and wanted their money. Other people, mostly foreign, liked the film. It won awards, then he got some German government money to make other films. Rehearsed and improvised with his actors and let the script change, exact words not super important. Wrote for a particular actor. Used non-actors (musicians).
Permanent Vacation'dan Broken Flowers'a kadarki sürede verilen röportajları içermesiyle Jarmusch'ın en ses getiren filmlerinin yapım aşamaları hakkında bilgi verilmesiyle gayet iyi bir derleme. Yönetmenin kimlerden esinlendiğini, sinemaya başlamasındaki nedenleri detaylı olarak ele alınmış. Jarmusch hayranları için adeta bulunmaz bir nimet.
Excellent series of interviews from 1980-2000. Really interesting to read about his character based writing methods. Some funny stories and interesting insights into his work, too. If you're a big fan of his films, this is essential reading.