Jump to ratings and reviews
Rate this book

گزینه اشعار نصرت رحمانی

Rate this book

286 pages, Paperback

First published January 1, 1990

2 people are currently reading
46 people want to read

About the author

نصرت رحمانی

21 books63 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
9 (20%)
4 stars
22 (50%)
3 stars
6 (13%)
2 stars
5 (11%)
1 star
2 (4%)
Displaying 1 - 9 of 9 reviews
Profile Image for Abas Azimi.
63 reviews37 followers
June 29, 2018
هشدار
نوک پرنده را هرگز مبند
با بالهایش آواز خواهد خواند
پر وبالش را در هم مشکن
با آوازش خواهد پرید تا اوج کهکشان
لبان شاعر
را مبند.
__________________
در غریب شب این سوخته دشت
من و غم ، آه ... چه بر من بگذشت
کاروان گم شد و خاکستر ، ماند
کرکس پیر دل من می خواند
ای عطش در رگ من جاری باش
شعله زن دودم کن کاری باش
رگ غم سوخته ، ای ریشه ی من
بمک از طاول اندیشه ی من
دشت شب تاخته ام خاموشم
موج خود باخته ام ، مدهوشم
طفل آواره ی شهر خوابم
تشنه ی خویشتنم ، گردابم
برگ پاییز به دست بادم
ریخته ، سوخته
بی بنیادم
کاروان سوخته ای چاووشم
در بدر زمزمه ای خاموشم
گره کور غمم بازم کن
قصه پایان ده و آغازم کن
ای تو گم نامعلوم ای نایاب
گنگ نامعلومی را دریاب
دست پیش آر که رفتم از دست
دامنم گیر که هیچم در هست
من و تو چیست ؟ چه بیشی چه کمی ؟
چو کویری و تمنای نمی
من و تو چیست ؟ من و من باشیم
روح تنگ آمده از تن باشیم
بگریزیم و به هم آویزیم
عطشی در عطش هم ریزیم
نفسی در نفس من بفشان
بکشانم ، بچشانم ، بنشان
بکشان بر سر بازار مرا
جان فدای تو بیازار مرا
سنگ بدنامی بر جامم زن
کوس بدنامی بر بامم زن
زندگی چیست ؟ سراب است ، سراب
نقش پاشیده بر آب است ، بر آب
عشق ، خونابه ی دل نوشیدن
کفن ماتم خود پوشیدن
آرزو ، گورکن دشت جنون
نانش از عشق و شرابش از خون
جغد پیریست سعادت در قاف
نغمه اش لاف و همه لاف گزاف
مرهم سوختن ، از ساختن است
چه قماری که همه باختن است
زندگی چیست ؟ مرا یاد بده
آنچه می دانم بر باد بده
توتیایی تو به چشمانم کش
تشنه ام ، تشنه ی آتش ، آتش
تیشه بر ریشه جان دوخته ام
دل بهر شعله ی غم سوخته ام
باد آواره به گورستانم
بذر پاشیده به سنگستانم
برق منشور یخین ، رازم
پر سیمرغ غمم بگدازم
پیش از آن لحظه که نابود شوم
شب شوم ، شعله شوم ، دود شوم
در غریب شب این سوخته دشت
کرکسی پر زد و نالید و گذشت

Author 1 book312 followers
November 30, 2018
دو مصاحبه در ابتدای این کتاب وجود دارد که باعث می شود به شناخت بهتری از شخصیت نصرت و دنیای نصرت و ادبیات معاصر ایران برسیم. دنیای کسی که شاملو درباره اش گفته بود:«نصرت از همه ی ما شاعر تره.»
اولین مصاحبه شناسنامه ای ندارد اما دومی، مصاحبه ی فرج سرکوهی با نصرت است. من از این دو مصاحبه چیزهای خوبی درباره ی تولید اثر ادبی ناب آموختم که از جملگی آنها می توانم به این نقل قول از نصرت بسنده کنم: «در هنر باید رنگ ملی، دید جهانی و تکنیک علمی با هم جمع شوند. هر کدام که نباشد، اثر می لنگد.» و با استناد به این جمله، جهانی شدن اشعار خیام و مولوی را توجیه می کند و حتا می گوید برای همین است که خیلی از نقاشی های ایرانی که گرته برداری از نقاش های اروپایی بودند اقبال جهانی نیافتند اما غربی ها آمدند و تابلوهای نقاشی قهوه خانه ای ایران را خریدند و اکنون در فلان و بهمان موزه ی بزرگ دنیا نگهداری می شوند.

مرور را با نقل خاطره ای از نصرت پایان می دهم: «سالها پیش، غروب یکی از روزهای پاییزی تهران، من در یکی از اتاق های طبقه ی دهم ساختمان آلمینیوم ایستاده بودم. اندوهگین و گرفته از پنجره به آسمان دودآلود تهران نگاه می کردم. ناگاه بزمین خیره خیره شدم. احساس کردم یک حرکت کوچک کافیست که همه ی اندوه و نگرانی های مرا پایان دهد. بله یک پرش. ناگاه سیگار لای انگشتانم به لرزه افتاد. احساس کردم درهای مرگ بازگشته اند تا مرا ببلعند من هم بی میل نیستم. ولی پس از لحظه ای فکر، بجای پرتاب خود، آب دهانم را به زمین پرت کردم. و عقب کشیدم. دیگر قادر نبودم. همان لحظه شعر "ناتمام" را سرودم که در مجموعه ی «میعاد در لجن» به چاپ رسید.
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews877 followers
Read
September 13, 2015
هشدار
نوک پرنده را
هرگز مبند
با بالهایش آواز خواهد خواند
پر و بالش را در هم مشکن
با آوازش خواهد پرید تا اوج کهکشان
لبان شاعر
را مبند
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
August 7, 2010

تو را به سُرخ به آبی
تو را به پاکی و رادی
تو را به آزادی
به سبز دشت جهان گرگ باش
بـــــره مباش

تو را به عشق
به آبی
به گیسوان شب و دم سپیده شادی
عـــروس باش
عـروسک مباش

Profile Image for Ali Ajoudanian.
13 reviews5 followers
June 26, 2013
تف بر من و سکوت من و شعرم
تف بر تو باد و زندگی و شاید
تف بر کسی که چشم به ره ماند
تف بر کسی که سوی کسی آید

شاید که عشق هدیه ابلیس است
اندوه اگر سزای وفا باشد
شادی اگر شکوفه نومیدیست
شاید که مرگ هستی ما باشد
Profile Image for Ali Amiri.
211 reviews17 followers
February 10, 2017
جدای‌ازاینکه «نصرت رحمانی» را از خلال این کتاب نمی‌توان به‌درستی شناخت، این گزیدۀ اشعار طولانی است. بااینکه بخش‌های درخشانی از شعر شاعر را درخود دارد اما پر از شعرهای ضعیف و متوسط او نیز هست و بدتر از آن، فاقد برخی از بهترین شعرهای او. روی‌هم‌رفته به‌عنوان کتاب شعر گزیده، نمرۀ قبولی کسب نمی‌کند.

حروف‌چینی و صفحه‌آرایی آن نیز افتضاح است و موجب بدخوانی اکثر شعرها می‌شود. انگار این کتاب بیش‌ازاینکه دغدغۀ معرفیِ صحیحِ یکی از شاعران نام‌آور شعر نوی ایران را داشته باشد، دغدغۀ تکمیل مجموعه‌ای از همین گزیده‌ها را دارد و نگاهش بیشتر بازاری است تا ادبی.
Profile Image for Yasamin Seifaei.
Author 1 book60 followers
June 30, 2018
2.5*
نمیدونم مشکل من بودم یا چی ولی نتونستم اونطور که باید و شاید ارتباط برقرار کنم.
بعضی از اشعارش رو دوست داشتم، خوب بود. ولی در کل زیاد دوست نداشتم. از دو و نیم ستاره ای هم که دادم مشخصه دیگه؟
Profile Image for Negarin.
56 reviews18 followers
June 16, 2024
مرگ کی پایان پذیرد، مرگ شعر زندگیست!
تا نمیرد ظلمت شب کی دمد صبح سپید؟
Profile Image for Bahman Bahman.
Author 3 books242 followers
April 25, 2017
یاران
وقتی صدای حادثه خوابید بر سنگ گور من بنویسید:
یک جنگجو که نجنگید
اما شکست خورد
Displaying 1 - 9 of 9 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.