The book in Persian, Illustrated telling you of their ten years experiences, researches and discovering the most primitive thribes in the unknown lands on our planet, from 1954-1964.
Also the same book spansh is available in the Central S.A Mexico
این کتاب دقیقا همون چیزی بوده که من سالها در اعماق ذهنم به دنبالش میگشتم به دنبال گم شده هام شاید این کتاب زندگی رو برام تازه کرد و افق جدیدی رو برام آشکار کرد میتونم بگم الان هر نفسی که میکشم بخاطر امید و لذتی که این کتاب به من داده یه جورایی زندگی آیندم رو از این کتاب میخوام الهام بگیرم شاید بگید مسخرست مگه میشه با یه سفر نامه آدم برنامه زندگیش رو عوض کنه ولی من میگم میشه به امید روزی که کوله پشتیم دوست صمیم منو همراهی کنه و پا در جاده بی انتها بگذارم
یک سفر نامه شیرین وخواندنی ..از دوجوان ایرانی ..ماجراجوترین جوانان دهه سی شمسی که تصمیم گرفتند رویایی شگرف را به واقعیت تبدیل کنند ..اگر ارزوی جهانگردی دارید با برادران امیدوار سفری شگفت انگیز را به دور دنیاتجربه کنید از شرق دور تا برفهای قطب واز افریقا تا قلب امازون وصحراهای امریکا ..عیسی وعبدالله امیدوار در دوره ای که سفر از شهری به شهر دیگر با مشکلات زیادی انجام میشد دور دنیا را با موتور سیکلت پیمودند وارمغان سفر انها روایت شیرین سفرنامه برادران امیدوار است
به جرئت می تونم بگم برا من این کتاب، تبدیل شد به بهترین کتابی که خوندم تا به الان. با این کتاب سفری از شرق آسیا شروع کردم، در پاکستان قدم زدم، ارام ارام وارد نپال شدم، درباره زنان چند شوهری خوندم. با اسکیمو ها زندگی کردم و در جنگل های امازون گم شدم. من با این کتاب دنیا در سال هاییی نه چندان دور گشتم .
این سفرنامه در واقع چکیده ای از تجربیات تلخ و شیرین برادران امیدوار در طی سفر ده ساله آنها به دور دنیاست که توسط خودشون نوشته شده. برادران امیدوار اولین جهانگردان و پژوهشگران ایرانی هستند که به دور دنیا سفر کردن و از تمام قاره ها دیدن کردن. سفر آنها در سال 1333 آغاز میشه، سفری که 10سال طول میشکه و پر از سختی و هیجان و اتفاق بوده. . داستان ها خیلی صمیمی و روان روایت میشن و عکس هایی که در کتاب قرار داره تکمیل کننده روایت این دو برادر هست. . سفر این دو برادر از جنبه های زیادی اهمیت بسیار داره، آنها اولین جهانگردان ایرانی و اولین آسیایی هایی بودن که به قطب شمال و جنوب سفر کردن. به این موارد شرایط سخت و دشواری که برای سفر داشتن رو هم باید اضافه کرد. . متاسفانه کتاب اشکالات ویرایشی و نگارشی زیادی داره که درسته زیاد به چشم نمیان، اما گاهی اذیت کننده میشن. با این وجود یکی از جذاب ترین کتاب هایی بود که خواندم
با این کتاب از شرق ایران حرکت کردم و بعد از هفت سال از ترکیه به ایران برگشتم و به همه قاره های دنیا سرزدم. این دو ایرانی کار بزرگی کردن، بیشتر برای خودشان و بعد از آن برای تاریخ ما. این دو برادر هفت سال با موتور و سه سال با ماشین به نقاط مختلف دنیا سفر کردن و هر هفت قاره رو دیدن. یکی از بهترین سفرنامههایی بود که خوندم. خیلی جالبه که این دو نفر از خلاقیت خودشون در مواجهه با مشکلات و دشواریهای مسیر استفاده میکردن مثلا برای عبور از رودخانه ها از به هم بستن چوب استفاده میکردند یا تعمیر قطعات موتور و ماشین توسط خودشون و در واقع راه خودشون رو پیدا میکردن. بسیار آموزنده بود. در موارد زیادی بحث بی دلیل به درازا کشیده بود مثلا در مورد نظریه تکامل یا موارد دیگر که جایشان در یک سفرنامه نبود شاید. کتاب از ویرایش افتضاحی برخورداره و انتشارات و نویسندهها تلاشی برای این امر انجام ندادن بعد از چاپ چندم کتاب. مثلا استفاده از واحد فووت برای ارتفاع یا اسم بعضی کشورها ناآشنا بودن و ... اینجا در گاردین هم در موردش نوشتن: http://www.theguardian.com/travel/201... و قطعا موزهاشون در کاخسعدآباد تهران باید جالب باشه بعد از خواندن کتاب
عیسی امیدوار و عبدالله امیدوار (برادران امیدوار) برادران جهانگرد و پژوهشگر اولین ایرانیانی هستند که به شکل تخصصی و حرفهای، در سال ۱۳۳۳ عزم کردند تا جهان را بکاوند. . . سفرهای این دو برادر به قارههای آفریقا، آسیا، آمریکا، اروپا، استرالیا و همچنین قاره جنوبگان (قطب جنوب) انجام شده است. سفرنامه برادران امیدوار وقایع سفر این دو برادر را همراه با نتیچه پژوهشهای انسانشناسی آنان ارائه میکند. . . شعار برادران امیدوار در سفرهایشان «همه متفاوت، همه خویشاوند» بود. در اردیبهشت ۱۳۹۴ یانگهون کواک دبیرکل سازمان شهروند جهانی از عیسی امیدوار به عنوان نخستین جهانگرد معاصر ایرانی که پیام صلح جهانی را با ایجاد دهکدهای جهانی برای مردم دنیا به ارمغان آورده است، تقدیر و چهارمین مدال شهروندی جهان را به او اهدا کرد. کواک همچنین عیسی امیدوار را به عنوان مشاور خود در ایران برگزید. . . مرحلهٔ نخست سفر جهانگردی (۱۳۳۳-۱۳۴۰) برادران امیدوار از اوایل #پاییز ۱۳۳۳ (۱۹۵۴ میلادی) سفر پژوهشگرانهٔ خود به دور دنیا را با دو دستگاه موتورسیکلت ماچلس ۵۰۰ سیسی از خانهٔ پدری (واقع در خیابان سیمتری نظامی، خیابان طوسی، تهران) بهسوی مرز شرقیِ ایران با افغانستان آغاز کردند. استفاده از موتورسیکلت در این مرحله به منظور دستیابی به کوره راهها و نقاط دور افتاده و جزایر صعب العبور بودهاست ... مرحلهٔ دوم سفر جهانگردی (۱۳۴۰-۱۳۴۳) برادران امیدوار در سال ۱۳۴۰ برای اقامتی کوتاه (سه ماه) از اروپا وارد ایران شدند. آنان مرحلهٔ دوم سفرهای جهانگردی خود را با خودروی ون دوسیلندر دریافتی از شرکت خودروسازی سیتروئن، از مرز جنوبیِ ایران با کویت آغاز کردند. سپس، با گذر از عربستان سعودی (و زیارت کعبه) وارد آفریقا شدند.
. . #موزه برادران امیدوار اولین موزهٔ انسانشناسی در ایران است که روز پنجم مهرماه ۱۳۸۲ در هفتهٔ #جهانگردی در مجموعه سعدآباد افتتاح شد. این موزه ۳ نگارخانه دارد که در دو نگارخانهٔ آن آثار اهداییِ برادران امیدوار به معرض نمایش گذاشته شدهاست. این آثار حاصل سفرهای این دو برادر و #عکس های آنان است. این اشیا از قارههایی چون #آفریقا ، #آسیا ، #آمریکا و #استرالیا جمعآوری شدهاست.نگارخانهٔ سوم اتاق نمایش فیلم است که در آن #فیلم #سفر و اسلاید گرفتهشده توسط این دو برادر به نمایش درمیآید.
شاید خود کتاب پنج ستاره نداشته باشه و ایراداتی به کتاب از لحاظ پراکندگی و...وارد باشه،ولی اصل کاری که این دو برادر انجام دادن اونم توی سال ۱۳۳۰واقعا بزرگ و فراتر از ستاره دادن هست.بسیار فراتر از یک سفرنامه معمولی بود و در سراسر کتاب میشه ردپای ماجراجویی و خطر کردن رو احساس کرد...
هااااه! بالاخره تمام شد ... در مورد این سفرنامه دور و دراز که البته در مقایسه با سفرهای انجام شده خیلی هم مختصر مفید است، چند نکته دارم: 1. مثل همیشه سفرنامه خوانی هایم این کتاب برایم ارزشمند است چون از معدود سفرنامه های فارسی نوشت ایرانی نوشت است. اینکه این سفرها در دهه سی و چهل انجام شده و ثبت انجام گرفته هم ارج و قرب این قسمتش را بیشتر می کند 2. متن پر از اشکالات ویرایشی است. کاش یک ویراستار متن را چک کرده بود و حداقل این همه می باشد را یک بلایی سرشان می آورد که مخ آدم را نخورند. 3. یک تناقض هایی در متن هست. اینکه برادران امیدوار از دیدن تبعیض نژادی در جنوب آفریقا به شدت برآشفته شده اند در یک طرف و اینکه خودشان قوم هایی که در آمریکای جنوبی و آفریقا و مکان های دیگر می بینند را به دو گروه اهل توحش و متمدن تقسیم می کنند طرف دیگر. البته می توانم این راه بفهمم که دهه سی و چهل هنوز این قدر بحث های نگاه مردم شناسانه و بدون قضاوت باب نبوده و این طور قضاوت ها را باید عادی دانست. اما خب به هر حال آزاردهنده است. می دانید، برای من مسافر این دوره، این طور قضاوت کردن ها با روح سفر در تضاد است. 3. در قسمت آفریقا یک نقل قولی دارند از بابادیوم که چون به حوزه تخصصی من، محیط زیست، ربط دارد می دانم که بابادیوم سنگالی این حرف را سال 1968 در کنفرانسی در دهلی نو زده است. برادران امیدوار در سال 1961 در آفریقا بوده اند و از اون نقل قول می آورند. چه طور ممکن است؟ سفرنامه بعدا نوشته شده؟ منابع دیگر اشتباه می کنند؟ به نظرم در کل اطلاعاتی که در کتاب داده می شود تلفیقی از درست ها و غلط هاست. مربوط به بخش های جانوری و اکولوژیکی اش که من سوادش را دارم که این طور است. بقیه قسمت های تاریخی، سیاسی، اجتماعی را نمی دانم. البته یک ایرادش را توانستم پیدا کنم. در سفرنامه محل تولد گاندی آفریقای جنوبی گفته شده که اشتباه است. 4. اشاره هایشان به مسایل روز دوران خودشان و مقایسه اش با دوران خودمان برایم جالب بود. مثلا یک جایی درباره مسئله افزایش جمعیت حرف می زنند که موضوع امروز دنیا هم هست. البته راه حل هایی ارائه می دهند که می شود حدس زد مربوط به برداشت های آن دوره و زمانه است و برخی حتی اجرا هم شده و ما حالا داریم عواقب این راه حل های فکر نشده بد را هم می کشیم. 5. کتاب مجموعه سفرنامه چند سفر است. تنها اول کتاب به تاریخ انجام آن ها اشاره شده (البته سفر هندوستان و آفریقای تنهای عیسی امیدوار نیامده) و در شروع فصل ها تاریخ داده نمی شود. در طول سفرنامه هم. به این شکل آدم خیلی سردرگم می شود.
ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی که تصمیم گرفت بره و دریا رو پیدا کنه.. یکی از بهترین سفرنامههای ایرانی بود که خوندم. داستان از زبان دو برادر به اسم عیسی و عبداله روایت میشه که سآ ۱۳۳۰ تصمیم میگیرن دور دنیارو با موتورهاشون بگردند و این سفر ده سال طول میکشه. هر برگ از این کتاب برمیگرده به یک داستان و رنگ و نژاد و رفتار یک قوم که گرد جهان جمع شدند. قسمتهای هند و ژاپن و تایلند و استرالیا و آمازون رو بیشتر دوست داشتم. یه ضعفی که توی کتاب هست و میشد در نسخههای بعدی اصلاحش کرد، رعایت نکردن اصول سفرنامه نویسیه. عدم اطلاع رسانی دقیق از تاریخ، مکان و زمان طی شده باعث میشه که موقع مطالعه خواننده بعضی جاها دچار ابهام بشه. ولی درکل عالی بود
این کتاب یکی از بهترین کتابایی بود که تا الان خوندم. بعضی قسمتاش رو چند بار خوندم اونقدر که جذاب و هیجان انگیز بود. این کتاب رو به توصیه ی دوستم خوندم که پیشنهاداش همیشه عالی بوده، و من هم به بقیه قطعا پیشنهادش خواهم کرد.
دفتر خاطرات این سفرنامه با این جملهها و امیدها از طرف پدر برادران امیدوار آغاز میشود. "نمیتوانم خود را راضی کنم که دو پسر خودم را بلکه تا ابد نبینم. ولی چه کنم که تنها خوشبختیام سربلندی ایران و ایرانی است و برای خاطر آن دو پسرم را برای بلند کردن این نام میفرستم." مجموعهای بسیار ارزشمند، غنی و پرافتخار از تجربهها، زحمتها، خاطرهها و خطرهای برادران امیدوار که متاسفانه برخلاف آرزوی پدر ایشان نادیده گرفته شده و آنطور که شایسته است شناخته شده نیست. به نظر من یکی از کتابهایی است که "حتما" باید قبل از مرگ خوانده شود و به همهی ایرانیان معرفی شود. این کتاب سفرنامهای مصور با صفحهآرایی جالب به همراه نقشهی مسیرهای حرکت، دارای نثری روان، ساده و دلنشین میباشد. پیشنهاد میکنم حتما فیلم مستند مربوط به این سفرنامه را ببینید و هنگام مطالعهی کتاب یک کرهی جغرافیایی در کنار خود داشته باشید تا بتوانید ملموستر با برادران امیدوار روی کرهی زمین سیر و سفر کنید.
كتابي كاملا جذاب از سفر به دور دنيا ، انقدر روان و ساده نوشته شده كه با هر تجربه سفر همراهت ميكنه، از اينكه اين ٢ جهانگرد هنوز در قيد حيات هستند بي نهايت خوشحالم و وقتي اين كتاب رو ميخوندم يه سر به كاخ سعد آباد زدم و متوجه شدم يكشنبه اول هر ماه ميشه آقاي اميدوار رو تو موزه ملاقات كرد، خيلي لذت بخشه كه از زبان خودشون شرح اين سفرنامه شنيده بشه.
سفرنامه برادران اميدوار فوق العاده است. یک چیزی است بین "هابيت" و "سفرهاى سندباد"، منتها واقعی.
كتابى بود كه متاسفانه خيلى دير از وجودش خبردار شدم. برادران اميدوار دو تا برادر ايرانى هستند كه سال ١٣٣٣ با موتور راه افتادند و دور دنيا را گشتند. دفعه اولى كه كتابشان به دستم افتاد، تصادفى بازش كردم و با اين صحنه مواجه شدم: عيسى و عبدالله سوار قايق كوچكى روى رود عظيم آمازون شناورند. ناگهان دستهاى از زنبورهاى فوقسمى آمازون بهشان حمله ميكنند، همهچيز به هم ميريزد، راهنماها براى نجات خودشان از لبه قايق به درون رود ميپرند. برادران اميدوار از يك طرف نگران خراب شدن وسايل فیلمبرداریشان و پيراناهاى گوشتخوار آمازون هستند و از طرف ديگر زنبورهاى خطرناك وحشيانه نيششان ميزنند. حالا بیرون پريدن راهنماها تعادل قايق را به هم ميزند... اينجا كتاب را بستم، سريع خودم را به ميز پذيرش رساندم و امانتش گرفتم. يادم است كه وقتى تا صفحه ٣٠ خوانده بودم فقط سه بار مرگ از بيخ گوششان گذشته بود.
برادران اميدوار با مرتاضهاى هندى همنشين ميشوند، با اسكيموها زندگى ميكنند، در معدن طلا كار ميگيرند، مار و فيل شكار ميكنند، راز كوچك كردن سر بريدهى دشمنان را از قبيلهاى در آمازون ياد ميگيرند (و سر بزنگاه، وقتى رئيس تصميم ميگيرد سر خودشان را كوچك كند در ميروند)، در بيابانهاى عربستان اسير طوفان شن ميشوند، همراه پيگمهها شكار ميكنند، از شهدخت سيامىاى كه عاشق هردويشان شده خداحافظى ميكنند، با بوميان استراليا وقت ميگذرانند و به قطب جنوب ميروند. و اين پاراگراف، فقط نمونه كوچكى از ماجراهاى فراوانشان است.
جذابيت ديگر كتاب، آشنا كردنم با جاها و فرهنگهايى بود كه اطلاعى ازشان نداشتم. اميدوارها تصويرى زنده از جهان ٦٠ سال پيش ارائه ميكنند. از آفریقای درگیر مبارزات استقلالطلبانه و عربستان قبل از توسعه. مطالعهی این تصویر، دانستن تاريخش و مقايسهاش با حالا، براى داشتن تصور درستى از جهان امروز لازم است.
متن كتاب هم بر خلاف بقيه سفرنامههايى كه ديده بودم، شيرين و داستانى است. نويسندهها سبك خاص خودشان را در نوشتن دارند. گاهی وقتها، تکهای از کتابی آن قدر به نظرم جالب میآید که دوست دارم با همه به اشتراکش بگذارم. در مورد این کتاب، آن قدر تعداد این تکهها زیاد بود که تصمیم گرفتم کلا از خیر به اشتراک گذاشتنشان بگذرم. ولی فکر میکنم اين متن پایان خوبی برای نقدم است:
"بگذارید از دردهایم بگویم: یک جا ماندن، بیتابم میکند. یک جا ماندن، در شهر ماندن، دور از آغوش خطر زندگی کردن، کسلم میکند، بیمارم میکند، شهر، بستر بیغمیها مردن است، من شور غافلگیرکننده و رعبآور دریاهای ناشناس را دوست دارم. هر روز، به همان دلخوشیهای جزئی و اندوههای سطحی دیروز اندیشیدن، هر روز در شهرها، زرد رویتر و زرد رویتر شدن، و بیمارتر و بیمارتر شدن، اینها درخور ذوق من نیست. من این لحظه را مثل لحظه پیش نمیخواهم. من از یکنواختی دیوانه میشوم." -از متن کتاب
زبان و لحن ساده و بی پیرایه ی نوشتار این دو برادر نشان شخصیت بی آلایش آنهاست. شخصیتی که حاصل گذر از لحظات به معنای واقعی زندگی است. به درستی که این دو برادر مفهوم حیات را باز تعریف کرده اند. خوانش این کتاب ارزشمند را به همه ی عاشقان ماجراجویی پیشنهاد میکنم.
سفرنامه بسیار عالی از برادران امیدوار که سفری ده ساله دور دنیا رو تجربه کردند و دقیقا با خواندن این کتاب حس کردم پا به پای اونها دارم قدم برمیدارم. اگه به این کتاب علاقه داصتید پیشنهاد میکنم حتما از موزه برادران امیدوار در کاخ سعدآباد تهران بازدید کنید.
... سفرنامهها ما را با دنیایی که تا به حال ندیده ایم آشنا می کنند و تجاربی که ممکن است به دست آوردنشان سال ها طول بکشد را به صورت چکیده به ما انتقال می دهند. فرقی نمی کند تا به حال در زندگیتان سفرنامه خوانده اید یا خیر، اما این کتاب خواندنش برای هر کسی توصیه میشود. سفرنامه برادران امیدوار خلاصه ای از ده سال سفر به دور دنیای دو برادری است که به عنوان اولین جهانگردان ایرانی دوست داشتند دنیا رو با چشم های خودشون ببینند و زندگی را از نزدیک لمس کنند.. پس همراه با برداران امیدوار نهراسید و پای در جاده بگذارید
بااین کتاب توی یک هفته تمام دنیا رو گشتم ؛ اطلاعاتی که نویسنده میده دقیقا چیزیه که خواننده احتیاج داره دریافت کنه . تصویرسازی مناسب ، ایجاز و اطناب مناسب ، هیجان فصلهایی از سفرنامه و خیلی از ویژگیهای خوب دیگه این کتاب رو جذاب کرده . سپاس از اون کسی که این اپ رو معرفی خرید این کتاب رو بهم یادآوری کرد .
این کتاب را دوران ابتدایی خواندم، گمان کنم چهارم یا پنجم بودم. یادم هست که با مادرم رفته بودیم سعدآباد و تازه موزه ی برادران امیدوار افتتاح شده بود و خود عبدالله امیدوار هم آمده بود. خواستم بروم پیشش و بگویم از خواندن کتابش لذت بردم اما کمرویی مانعم شد. چقدر دور به نظر میرسد...
برادران امیدوار شما را به خطرناک ترین نقاط جهان خواهند برد آنجا که هنوز رنگ تمدن را به خود ندیده. ازاعماق جنگل های آمازون آنجا که کوتله های جنگلیه کارتون سفید برفی رنگ حقیقت به خود میگرند تا فتح کلیمانجور و قله های اورست. از قاره سیاه و قبیله های آدم خوار تا سرزمین عشاق در شیلی. از شکار خوک آبی در قطب شمال تا لمس مرگ با دانشمندان انگلیسی در قطب جنوب و... این ها همه را با این دو برادر در این کتاب تجربه خواهی کرد.
اگر دنبال کتاب های ماجراجویانه و هیجان انگیز وطنی هستید، پیشنهاد میکنم حتما این سفرنامه را مطالعه کنید.
کیفیت نوشتن کتاب خیلی بالا نیست قرار هم نیست بالا باشه، بیشتر شبیه اپیزودهایی از خاطرات و اتفاقات مختلفه که تو غالب داستان سفر به جاهای مختلف گفته میشه ولی از چند نظر خیلی کتاب جالب و قابل خوندنیه. اول اینکه یک روحیهی ماجراجوئی و ریسکپذیر بودن و در دل خطر رفتن خاصی داره که خیلی زیاد و خوب توش منعکس شده. دوم اینکه نشون میده چقدر دنیای اون سالها فرق داشته با دنیای الان، از نحوه زندگیها تا طرز فکری که مردم نسبت به ایرانیا داشتن. سوم اینکه، کم نیستن تو دنیا آدمهایی که سفرهای اینجوری برن و الان برای ما یکم عادی شده ولی تو اون زمان و اون شرایط اینجوری سفر کردن خیلی کار متفاوتی بوده و شنیدن داستانش از نقطه نظر دوتا برادر ایرانی، خیلی برای ما دلچسب تره و احساس نزدیکی بیشتری میشه با موضوع کرد تا خواندن سفرنامههای غیر ایرانی، این نکته در کنار ساده بودن متن خیلی تجربه جالب و واقعی رو به آدم میده و من از خوندنش لذت بردم. در ضمن اگر تهران بودید حتما بعد از خوندن کتاب یه سر به موزه برادران امیدوار در سعدآباد بزنین. اولین یکشنبه هرماه آقای عیسی امیدوار در موزه حضور دارن.
کل کتاب رو توی گوشی خوندم. سفرنامه جذابی بود. سفرنامه صرف نیست و عیسی امیدوار بعضی جاها نظرات و عقاید خودش رو هم بیان کرده. بزرگترین ضعف این کتاب اینه که فاقد نقشههای سفرهای این دو برادره و عکسها هم کافی نیست. البته خیلی جاها دست به دامان گوگل و یوتیوب میشدم ولی اگر تو خود کتاب میبود بهتر میشد.