What do you think?
Rate this book


128 pages, Paperback
First published January 1, 1970
غروب است، پاییز
فقط
به پدر و مادرم میاندیشم.
باتلاق قدیمی
قورباغهای در آن میجهد
آه! صدای آب
روح انسان کامل همچون یک آینه است. او هیچ چیز را در خود نمیگیرد، اما هیچ چیز را نیز طرد نمیکند. او میپذیرد اما حفظ نمیکند.
وقتی راه میروی، به راهرفتن بسنده کن، و زمانی که نشستهای، به نشستن قانع باش. اما بهویژه از راه خود منحرف نشو!
'how many Western readers have dreamed of strolling through life, notebook in hand, jotting down "impressions" whose brevity would guarantee their perfection, whose simplicity would attest to their profundity...'