در زندگی زخمهایی هست که آدم نمیتواند جایش را به کسی نشان بدهد! به همین دلیل رویش چسب زخم میزند. اساساً شاید درست تر این باشد که در زندگی چسب زخمهایی هست که آدم روی زخمهای ناجورش میزند.
در زندگي زخم هائي هست كه آدم نمي تواند جايشان را به كسي نشان بدهد به همين خاطر رويشان چسب زخم مي زند. ابراهيم رها را از طنزهايش توي روزنامه (نپرسيد كدام روزنامه چون يادم نيست) مي شناختم. توي اين كتاب كه ظاهراً براي پسرش نوشته است سعي كرده عادات بد و يا شايد بشود گفت طرز سلوك اجتماعي مان را نقد كند. ده دقيقه بيشتر زمان نمي خواهد خواندنش.
در زندگی زخم هایی هست که آدم نمی تواند جایش را به کسی نشان دهد! به همین دلیل ،رویش چسب ِ زخم می زند.اساسن شاید درست تر این باشد که بگوییم در زندگی چسب ِ زخم هایی هست که آدم روی ِ زخم های ِ ناجورش می زند! ...