طرح جلد جدیدتر: https://www.goodreads.com/book/show/6... کتاب صوتی: فوتبال علیه دشمن زندگی، بدونِ فوتبال، همچنان چیزی کم دارد کتاب در مورد اثرات اجتماعي و سياسي فوتبال در سرزمين هاي مختلف است. از يک بعد فوتبال شايد فقط يک ورزش باشه ولي از سوي ديگه مي دونيم پر طرف دارترين ورزش دنياست و واقعا در پديده هاي سياسي و اجتماعي نقش داره. در پشت جلد اين کتاب آورده شده: فوتبال چيزي فراتر از محبوبترين بازي جهان است. براي ميليونها نفر فوتبال حکم مرگ و زندگي را دارد و يک زبان بين المللي است. فوتبال به تعبير پله «بازي زيبايي» است که جنگها را آغاز ميکند و به پايان ميرساند، جرقهي انقلابها را زده و خيلي از ديکتاتورها را هم در قدرت نگه داشته است.
قضیه شکل اول شاید بدترین راهی که میشه به این کتاب نزدیک شد همون راهی باشه که خود کتاب پیشنهاد میده؛ اینکه چطور فوتبال روی سیاست و سیاست روی فوتبال میتونه تاثیرگذار باشه. اینکه چطور ممکنه سیاستمدارها بخوان از راه محبوبیت این ورزش برای خودشون امتیاز سیاسی جمع کنن و اینکه چطور محبوبهای این ورزش بخوان سکهی محبوبیت ورزشی خودشون رو تو سیاست خرج کنن... اینکه سوای ماهیت سرگرمکنندهگی، این ورزش چطور «ممکنه و میتونه» تبدیل بشه به یه ابزار سیاسی بسیار کارآمد که طیف وسیعی از آدمها رو جمع کنه در برابر یه هدف واحد به اسم دشمن... هیچکدوم از این راهها برای نزدیک شدن به کتاب بیراهه نیست. اما شاید بشه دوستداشتنیتر به این کتاب نزدیک شد و از خوندنش لذت برد ...
قضیه شکل دوم فوتبال ملی و باشگاهی هر مردمی از جنس خود همون مردم هست. خبرنگار انگلیسی اون روزها جوونمون بیست و دو تا کشور و بیست و دو تا فرهنگ رو چرخیده تا ببینه آدمهاش چطور فوتبال بازی میکنن و از اون مهمتر چطور اون رو تماشا میکنن. کوپر جوون پول زیادی برای خرج کردن نداشته و برای همین مجبور بوده تو هتلهای ارزونقیمت و معمولی سر بگذرونه که طبیعتا باعث شده همیشه در بطن محیطی باشه که فوتبال توش در جریان بوده؛ بله، فوتبال مثل تنیس و گلف بازی ثروتمندها نیست؛ هرچند که آدمهای شناس و ناشناس زیادی حاضرن براش پولهای کلان خرج کنن ... کتاب خط و ربط سرراستی نداره. گاهی میشه نفرت تاریخی مردمی از مردم دیگه رو توی بازیهای ملی اون دو تا کشور پی گرفت و فهمید آتیش این نفرت هنوز چقدر تو رگ و پی مردمون اون دو سرزمین تازهست. گاهی میشه فساد تا مغز استخون و دموکراسی بیریشهی مردم سرزمینی رو تو بازی فوتبالشون و نگاهشون به این بازی دنبال کرد. گاهی میشه رویکرد علمی دانشمندای بینام و نشون رو به فوتبال و تاکتیکهاش با تعجب و تحسین نگاه کرد؛ اون هم تو سرزمینی که شاید این رویکرد توش برات تعریفشده نباشه. گاهی تو میمونی و بیخاصیتی و بیکفایتی مسئولان ورزش کشوری که وسط بحبوحهی آمادگی تیم ملی کشورشون برای مسابقات جهانی یادشون میره نامنویسی کنن و بازیها رو از دست میدن؛ تو میمونی و بازیکنهای ملی کشوری که مسئولانشون یادشون رفته شورتهای ورزشیشون رو بیارن، بازیکنایی که عاقبت مجبور میشن گرمکنها رو از زانو قیچی کنن و بازی رو هفت یک ببرن؛ تو میمونی و داوری که از هر دو طرف بازی پول میگیره تا براشون بازی رو «عادلانه» قضاوت کنه. کتاب پر هست از روایتهای گاهی تراژیک و گاهی شنگول از اتفاقهایی که ترجیح میدی نظارهگرشون باشی تا قاضیشون ... فوتبال چیزی جدای از مردمون اون سرزمین نیست و هر روز و هر لحظه، تو هر خیابون و هر خونهای، یه زن و شوهر یا یه مسافر و رانندهی تاکسی یا یه کارمند و اربابرجوع دارن فوتبال بازی میکنن همینه
ما با تاکتیک خلیل خان زاده در نون خ یعنی «یک_نُه_یک بیضی» بازی میکردیم ,یک نفر دروازه_نُه نفر دفاع_و یک نفر حمله. به هیچ عنوان نباید گل میخوردیم چون «فوتبال علیه دشمن» بود.این اولین درسی بود که معلم ورزش دبستان به ما یاد داد... بله درست شنیدید دبستان:زمانی که شلوارمان را هم نمیتوانستیم بالا بکشیم و شلوار را، در خانه برایمان بالا میکشیدند،با سری کچل و لباس هایی دوسه سایز بزرگتر و تأکیدهای رگباری که مبادا از مدرسه خوراکی بخرید هاااااا... چرا؟! چون هیچ چیز غذای خانه نمیشود. دیوثها انگار به ما پول میدادند که با آن خوراکی بخریم! به خدای یعقوب و موسی و زلیخا، ما یک مشت بچۀ قد و نیم قد بودیم که از شانس بد، من همان نیم قد ماندهام،البته مادرم هنوز به شیرهای پاستوریزۀ کاله امیدوار است. هدفمان فقط فوتبال بود.ما از فوتبال لذت میبردیم چرا که چیز دیگری برای لذت بردن وجود نداشت. یا شاید هم برای ما زود بود فهمیدنش...دلخوش به زنگ ورزش بودیم و توپ پلاستیکی فقط همان. زمین فوتبال؟! نه بابا، اسکولید؟! همه چیز فرضی بود.استادیوم.سالن.چمن.توپ میکاسا.دروازهها.آفساید... تنها چیزی که فرضی نبود، تیم تورک های کلاس بود،آنها واقعی بودند. که دشمن ما بودند.چرا؟ چون مدرسه به ما تنها درس را داد. تیم کوردها و تورک ها جدا شوید! تحریک؟!؟!؟ آنهم تحریک ما کوردهایی که فکر میکردیم زمان و زمان دست به دست هم داده اند و کوردستان فرضی ما را از ما گرفتهاند... البته برای مایی که سر و تهمان را مادرمان میشست این مانیفستها کمی شاید غلو به نظر برسد اما خب ما در خانه این را شنیده بودیم. فقط ما؟ نه. احتمالا در خانهی آنها هم از این خبرها بود و به آنها هم میگفتند: حواستان باشد اینجا شهر شماست و آنها(کوردها)مهمان هستند و حواستان جمع باشد که بزرگتر از دهانشان قدم بر ندارند.حواستان باشد ارومو«ارومیه» بشود رویتان کوردستان میکشند. برای مایی که از ناظم و مدیر و آقا بابا گرفته با هامان تورکی حرف میزدند،فوتبال بهترین راه بود که به آنها ثابت کنیم که ما کوردیم و اینجاییم. ماهم وجود داریم هرچند اسم خیابان ها را داییاوغلو و باجی اوغلو و قهوه قاباغی بزارید.پس ما با دل و جان تا سر حد پاره شدن بازی میکردیم و سرزانوهای شلوار ما همیشه پاره بود. در قسمتی از کتاب،کوپر مینویسد: از زنی که از فوتبال خسته شده بود پرسیدم،چرا پیروزی بارسا برابر رئال مادرید برایت اهمیت دارد؟ و او جواب داد :فرانکو خود مختاری ما را نابود کرد,زبان ما را ممنوع کرد،و حامی رئال مادرید بود. فوتبال علیه دشمن بعدها به خارج از زمین فرضی کشیده شد.به ستاد های انتخاباتی،خیابان .کوچه .و فریاد ها بلند و بلندتر میشد مادر کوردها را... مادر تورک ها را... حسننننننن بزننننننننن....و جنگ تن به تن شروع میشد. فوتبال چیز عجیبی است کوپر در همان صفحه ۲۲ این کتاب میگوید: وقتی یک بازی برای میلیاردها نفر اهمیت پیدا میکند،دیگر نباید فقط یک بازی تلقی شود.فوتبال هیچوقت فقط فوتبال نیست.این ورزش جنگ به وجود میاورد،انقلاب میکند و مورد توجه مافیاهاست. فوتبال واقعا جنگ است نه تنها برای ما قد و نیم قدها بلکه در تمام دنیا وضع همین است... هنوز هم مادر همدیگر را فحش های بیتربیتی میدهند... نمونهاش تقریبا یک ماه قبل،جهان به چشم دید که تیم بورسا اسپور ترکیه تیم کوردی آمدسپور را تا میشد زدند و تحقیر کردند و ... سه نقطه را دیگر بگذار برای ما باقی بماند،تو فقط این را بدان که اتکشان را پتک کردند...البته که خاریدنهایی هم وجود دارد... تیم جدا کردنها همچنان ادامه دارند! اما یک سؤال آن معلم *بیشرف چرا این جنگ را،راه انداخت؟! چرا سیستم دوست دارد این مستطیل سبز یا آسفالت یا زمین خاکی برایمان بشود رینگ محمد علی کلی؟! کوپر در این کتاب میگوید: شاید فوتبال در هیچجا به اندازهی خاورمیانه و شمال افریقا اهمیت نداشته باشد.برای تروریستهای منطقه،فوتبال یک سرگرمی کامل باید باشد؛ورزشی معمولا مردانه و فاقد جنسیت با دسترسی جهانی،که اغلب بین قبایل مخالف منازعه ایجاد میکند.دیکتاتورهای محلی_نسلی که در سرتاسر جهان رو به انقراض است_از فوتبال برای کسب اعتبار استفاده میکنند.برای یافتن معترضان در این دیکتاتوریها باید به ورزشگاه رفت. بله فوتبال علیه دشمن به نفع خیلیهاست... کوپر میگوید: فوتبال چیزی فرا تر از محبوب ترین بازی جهان است.برای میلیونها نفر فوتبال حکم مرگ و زندگی را دارد.فوتبال به تعبیر پلّه«بازی زیبایی» است که جنگها را آغاز میکند و به پایان میرساند.جرقهی انقلابها را زده و خیلی از دیکتاتورها را هم در قدرت نگهداشته. فوتبال برای این جغرافیا فقط آغاز کننده است...
حرف آخر: حرف اول لعنت بر مدرسه! و حرف دوم : خوشبحال آنهایی که وقتی، ما در مدرسه با دشمن در جنگ «فوتبال» بودیم آنها پینگ پونگ بازی میکردند.
همیشه برام سوال بود که آیا دلیل استقبال مردم از این کتاب فقط اسم عادل فردوسی پوره یا واقعا کتاب خوبیه؟ کتاب رو هفته اول مهر از کتابخونه گرفتم و در حالیکه به نیمه ی کتاب رسیده بودم، به این حرف فردوسی پور که توی خندوانه گفت، رسیدم: 《اگر به فوتبال علاقه مندید این کتاب رو بخونید و اگر به فوتبال علاقه ندارید هم این کتاب رو بخونید.》
واقعا کتابی عالیه. بخش هایی از کتاب: در اولین شب حضورم در مسکو به یک مهمانی رفتم و با آمبولانس به خانه برگشتم. نه به این دلیل که مشکلی داشتم، بلکه چون پزشکان روس که فقط دوازده دلار در ماه درآمد دارند، به خاطر یکی دو دلار با شوق شما را ساعت ۲ صبح هرجایی که دل تان بخواهد می برند.
روس ها از شنیدن این خبر که مربیان فوتبال در کشورشان رشوه می پردازند، خیلی تعجب نمی کنند. چندی پیش از هجده مربی دسته ی اول پرسیده شده بود: آیا صحت دارد که نتایج بعضی از مسابقات لیگ از پیش تعیین می شود؟ تمام هجده مربی پاسخ شان مثبت بود. سوال بعدی این بود: آیا تیم شما در چنین مسابقاتی حاضر بوده؟ هر هجده مربی پاسخ منفی دادند!
در خلال جام جهانی 2022 قطر این کتاب را خواندم تا شاید اشتیاق گذشته مرا به تماشای فوتبال برگرداند اما چه بگویم
در گذشته ها یکی دو ماه قبل از جام جهانی هیجان و اضطراب زیادی برای دیدن مسابقات در من وجود داشت، برنامه بازی ها را میدیدم و برنامه ریزی دقیقی میکردم که برای بازی های مهم وقتم را خالی کنم و آن ها را از دست ندهم اما باورنکردنیست که این من ِ تغییر یافته، امسال حتی نفهمیدم که مسابقات کی شروع شده اند
طبیعی هم هست بالاخره این همه فریاد خاموش شده در گلو، بغض فروخورده در سینه و رویاها و آرزو های دفن شده در ذهن و خیال، به سنگ تبدیل می شوند و جای جای وجود آدم را در احاطه خود در می آورند. این گونه است که آدم کم کم بی تفاوت می شود بی انگیزه می شود و این سوال "که چیِ" آزار دهنده در پس هر فعلی خودش را نمایان می سازد
Soccer has the most widespread appeal of any sport on Earth; everyone knows that. What may not be as readily apparent – especially in countries like Canada and the United States of America, where soccer lags in popularity behind football, baseball, basketball, and hockey – is how strongly soccer can influence social, cultural, and political life in the countries where it is most popular. Simon Kuper’s Soccer Against the Enemy takes to the pitch with the intent of exploring that often-overlooked aspect of the game.
Kuper, a British sports journalist who has written for publications such as the Financial Times, traveled the world as a young and struggling writer in order to explore How the World’s Most Popular Sport Starts and Fuels Revolutions and Keeps Dictators in Power (the book’s subtitle). His travels led him to literal visits to, or journalistic explorations of, Holland, Germany, Lithuania, Latvia, Estonia, Russia, Ukraine, Hungary, Italy, Spain, Botswana, Cameroon, South Africa, Argentina, Brazil, Great Britain, Ireland, Croatia, Iraq, Libya, Iran, and the U.S.A.
One consistent theme of Kuper’s book is that aside from religious practice, “there is no public pursuit to match the game” of soccer (p. 1) as an element of cultural life in societies around the globe; a subsidiary theme, and an increasingly important one in a world that seems daily to become less stable, is that “the less free a country is, the more soccer matters” (p. xiii). Throughout the book, Kuper explores both of these themes energetically and knowledgeably.
Kuper assumes that the reader will have a certain familiarity with many of world soccer’s major stars and historic events. If you would tend to think that the Battle of Highbury must have been a military engagement from the English Civil War (it wasn’t), or that the “Hand of God” incident at the 1986 World Cup must have involved the actual Hand of God (it didn’t), then you may find yourself going to Wikipedia a time or two to garner some necessary background information. The effort will be worthwhile. Watch the “Hand of God” goal on YouTube while you’re at it.
Which chapters of Soccer Against the Enemy interest you the most may depend on your nationality, or on your own prior experiences with soccer as player or spectator. As an American, I particularly enjoyed Chapters 15 and 19, both of which deal with the place of soccer in the United States.
Chapter 15 explores, among other topics, the uncertain future of professional soccer in the U.S.A. I've observed how hard Major League Soccer has worked to market the sport; back in the 1990's, the Washington Post would print a bilingual page for the local MLS team, D.C. United, in a clear and welcome outreach to the Washington area's growing Hispanic and Latinx population.
And those efforts at outreach may have paid off; I drove from my home in Northern Virginia to see my first D.C. United game a few years ago, during the team’s last year in Washington’s old R.F.K. Stadium, and was impressed by the size and enthusiasm of the crowd as D.C. United thrashed the San Jose Earthquakes. Today, D.C. United has a brand-shining-new stadium on the Southwest Washington waterfront. Perhaps the future for professional soccer in the United States is better than Kuper seems to think. I hope so.
Similarly, Chapter 19 looks at the way soccer builds in popularity across the States with each new World Cup tournament, only to recede into relative obscurity for the next three and a half years. During the Brazilian World Cup, we all read the articles about how international soccer had finally arrived as a major American spectator sport. I remember reading the same articles during the United States World Cup of 1994, and I wonder if some of the same articles may have been dusted off and re-filed yet again this year, during the ongoing Qatar World Cup of 2022.
I also liked Chapter 7, which deals with soccer in Hungary, and focuses specifically on the Ferencváros club of Budapest, because I lived in Hungary in the fall of 2011, and often drove by the Ferencvárosi stadium when I was on my way from our home in Szeged to downtown Budapest. The scenario that Kuper describes in the chapter, of Ferencvárosi fans at an away game in Bratislava, Slovakia, “who may or may not have been chanting ‘Greater Hungary’ and ‘Give us Southern Slovakia back’” (p. 79), did not surprise me – because, from living in Hungary back in 2011, I know what a scar the 1920 Treaty of Trianon, which deprived Hungary of two thirds of its pre-World War I territory, left in Hungarian national life. As it is in Hungary, so it is throughout the world; in Kuper’s persuasive formulation, soccer in each country reflects the political and social issues that are part of that country’s life and character.
Particularly interesting, and disheartening, was Chapter 18, which examines the “Old Firm” – the longstanding Glasgow-based rivalry between Celtic, whose fans are predominantly Catholic, and Rangers, whose supporters are mostly Protestant. As Kuper points out, fewer Glaswegians of any religious heritage are attending church, and more are entering into religiously mixed marriages; but supporters of both clubs cling to their old practices of engaging in verbal and sometimes physical violence against each other “because the fans enjoy it so much. They are not about to give up their ancient traditions just because they no longer believe in God” (p. 264).
Leaving the tension of early-1990’s Northern Ireland to attend a Rangers-Celtic match in Glasgow, Kuper listens as Celtic fans cheer IRA hunger-striker Bobby Sands and Rangers fans chant “No Surrender” and “Nooooo Pope of Rome” slogans, and asks himself, “Had I really left Ulster that morning? Was this really part of the country I lived in?” (p. 265). And when he refers to Rangers-Celtic as “The Ninety Minutes’ Hate” (p. 265), the echo of the Two Minutes' Hate from George Orwell’s 1984 is unmistakable, and troubling. What does it say about us as human beings, that so many of us draw so much pleasure from hatred – and that sport in so many countries provides a socially acceptable outlet for hate?
Finding this book during the 2014 World Cup was a memorable experience, and I found that some of Kuper’s insights were downright prophetic. Chapter 17, “Pelé the Malandro,” considers the role of soccer in Brazilian society, with particular attention to conflict between modernists and traditionalists regarding how the Brazilian side should play soccer. When Kuper writes that “The modernizers, in politics as in soccer, want to turn Brazil into a second Germany” (p. 247), I couldn’t help but think back to Germany’s 7-1 defeat of Brazil in the 2014 World Cup semifinals in Brazil. That event – for Brazilians, a deep cultural wound and historic trauma, if not a national crisis – will certainly take its place within World Cup lore, along with many of the other historic events that Kuper chronicles and examines throughout his book.
Updated from its original 1994 publication to include a new chapter on soccer in the Middle East and its ties to Islamist jihadism, as well as a new preface and postscript, Soccer Against the Enemy is helpful reading for anyone who is interested in the cultural power and influence of soccer.
این کتاب برای من بسیار پرماجراست. یادمه کتاب رو همون سال 89 که چاپ شد خریدم، اما هر بار رفتم سراغش به دلیلی کنار گذاشتمش. حتی یک قفسه توی گودریدز ساختم برای کتابهای دراپ شده و تا مدتها تنها عضوش همین کتاب بود. پارسال که همزمان با جام جهانی نسخهی ایپابش اومد، گفتم بخرمش و توی راه و اینا بخونم. بازم میسر نشد. تا اینکه امسال نسخهی صوتیش با صدای عادل بیرون اومد و بالاخره دلتنگی چند ماهه برای عادل و صداش قوهی محرکهای شد که سراغ کتاب برم و تمومش کنم.
کتاب راجع به نقش سیاست در فوتبال و نقش فوتبال در سیاسته. اینکه در کجای دنیا فوتبال روی سیاست تاثیر گذاشته و در کجا این تاثیر برعکس بوده. از دشمنی خونین آلمان و هلند میگه که به مستطیل سبز کشیده شده، از اوکراین و مافیاهایی میگه که دارایی باشگاهشون از بودجهی سالانه کشورشون هم بیشتر بوده، از ژنرالهای دیکتاتور آرژانتین میگه و استفادهی ابزاری ناموفقشون از فوتبال، از اینکه چرا فوتبال توی آفریقا مهمه و چرا توی آمریکا هنوز فوتبال آمریکایی محبوبتره و در نهایت اینکه چطور تروریستها به نقش کلیدی ورزش و به خصوص فوتبال در ایجاد وحشت و رسیدن به اهدافشون پی بردند.
نویسنده برای نوشتن این کتاب کل دنیا رو گشته و به کشورهای جماهیر شوروی و اروپا و آفریقا و آمریکا و آمریکای لاتین سری زده. انصافا کار دشواری بوده، به خصوص که هنگام نگارش نسخهی اولیهی کتاب (1993) هم حمل و نقل به اندازهی امروز راحت نبوده و هم اینکه خیلی از کشورها فضای بستهای داشتن و حتی سفر به اونجا هم دشوار بوده. کتاب مخلوطی از سفرنامههای سایمون کوپر و البته اشاره به اتفاقات تاریخی و دیدار و گفتوگو با ستارهها و سیاستمدارها و افراد در سایه است. اما به نظرم خیلی جاها از هدف اصلیش دور میشه. خیلی از خاطراتی که توی کتاب اینجا و اونجا نقل میشه به نظرم تناسب چندانی با هدف کتاب نداره و حتی یکی از درخشانترین فصلهای کتاب (به نظر من) اصلا راجع به سیاست نیست و دربارهی یکی از سبکهای فوتباله (فصل نهم - یک روز با هلنیو هررا).
از طرف دیگه کتاب الان خیلی قدیمی شده. نسخهی اولیهی کتاب سال 1993 منتشر شده و طبیعیه که اکثر ارجاعات کتاب مال تیمها، بازیکنان، مربیها، سیاستمدارها و حتی جهتگیریهای کشورها در اون زمان باشه. چیزی که شاید مخاطب جوان امروزهی فوتبال باهاش زیاد آشنا نباشه. اسامی فراوانی توی کتاب وجود داره که مطمئنا برای همدورههای آقای سایمون کوپر معنی زیادی دارن، اما برای مخاطب جوان نه. به همین دلیل شاید برای یک جوان مثلا سی ساله آنچنان جذابیتی نداشته باشه. البته در سال 2005 دو فصل به کتاب اضافه شده که به نظرم کمک چندانی در بهروز کردن مطالب نکرده.
با این حال کتاب بیفایدهای نیست. حداقلش اینه که توی یک کتاب چهارصد و خوردهای صفحهای همراه نویسنده به سراسر دنیا سفر میکنید، از تاریخچهی خیلی از کشورها سر در میارین و دیدتون وسیعتر میشه. و و در این بین بعضی فصلها واقعا جذابه. مثلا فصل فرمانروایان اوکراین که راجع به مافیای دیناموکیفه، یا فصل آرژانتین که از ژنرالهای دیکتاتور این کشور میگه، فصل مربوط به آفریقا و البته همونطور که پیشتر گفتم فصل ملاقات با هلنیو هررا و در نهایت فصل پایانی کتاب که مطمئنا برای همهی ما اهالی خاورمیانه جذابه.
توی نسخهی فارسی قسمت مربوط به ایران در فصل نهایی کاملا حذف شده. البته عادل این موضوع رو توی مقدمهی کتاب گفته (که ممنونم از این کار حرفهایش) و من که اون بخش رو به زبان اصلی خوندم قبول دارم قابل چاپ نبوده. ضمن اینکه برداشتهای سایمون کوپر و برخی ارجاعات تاریخیش توی اون چند صفحه چندان هم معتبر نیست. با این حال به نظرم مهمترین نتیجهگیری کتاب توی همون قسمت حذف شده و این جمله است:
The game is a good way of studying what is going on in repressed societies, but it rarely changes these societies
در نهایت اینکه خیلی جاها دیدم این کتاب رو به فوتبالندوستان هم توصیه میکنن و میگن حتی اونها رو هم به فوتبال علاقهمند میکنه. اما من چندان با این نظر موافق نیستم.
علت محبوبیت این کتاب را درک نکردم، شاید حدود 50 درصد این کتاب به ایده اصلی آن مربوط بود و باقی یادداشتهای یک خبرنگار ورزشی بود از سفرهایش به کشورهای مختلف و خیلی ارتباطی با سیاست و جنگ نداشت و فقط روایت و نتیجه مشاهده او از فوتبال در نقاط مختلف دنیا بود. با این حال در همان 50 درصد نویسنده به خوبی شما را فریب میدهد. دقیقا تاکید میکنم که فریب میدهد چون حرف زیادی برای گفتن در ایده اصلی ندارد و حواشی را پروار میکند. کتابی است که از هرجایی میتوان شروع به خواندنش کرد و خیلی دربند ابتدا و انتها نیست، از این حیث این نکته خوبی است تا از جایی که حس میکنید خوشتان میآید بخوانیدش. برای کسانی که میخواهند بنویسند هم این کتاب خوبی است چون لحن و زبان خوبی دارد که شاید بخشی از آن به خاطر مترجمش باشد. در مجموع تجربهای معمولی برایم بود، در حالی که انتظار داشتم شگفتزده شوم به قول فوتبالیها در نیمه هنر نویسنده شگفتی خلق میشود نه نیمه محتوای آن!
اگه علاقه مند به فوتبال باشی از خوندنش لذت می بری. اگه علاقه ای به فوتبال نداشته باشی، با خوندن این کتاب علاقه مند میشی :) به قول عادل: چیه این فوتبال!
نویسنده برای نوشتن این کتاب چندین سال سفر کرده به نقاط مختلف دنیا و فوتبال رو توی اون کشورها از نزدیک دیده این مدل پژوهشها با توجه به صرف وقت و هزینهای که برای نویسنده داره همیشه برای من ارزشمند بوده تمرکز کتاب روی بخش بیرون از زمین فوتبال و ارتباطش با سیاست، قدرت و حتی جنگ و باندهای خلافکاری هستش لحن و نگارش نویسنده خیلی روان و راحت هستش. یه جاهایی از کتاب هم هست که یخورده به نظرم تاحدی جانبدارانه هستش در کل کتاب جالبی هست برای کسانی که به فوتبال علاقهمند هستند و همچنین برای کسانی که به فوتبال علاقهمند نیستن و فکر میکنن فوتبال فقط ۲۲تا آدم بیکار هستن که دنبال یه توپ میدون من خودم بخشهایی که مربوط به دیکتاتورها و علاقه شدیدشون به فوتبال بود برام جالب بود. اینکه چطور حکومتهای دیکتاتوری و تمامیتخواه از فوتبال برای جلب توجه مردم و تغییر حواسها از وضعیت افتضاح کشورشون استفاده میکنن
Simon Kuper bu kitabı uzun bir sürede oluşturmuş ve 1990’ların başlarında yayınlanmış. Günümüz futboluna değinilmese de genel olarak bir spor dalı olan futbol hakkında ilginç saptamaları var. Futbolun başta politika olmak üzere kültürel ve ekonomik boyutlarına değinmiş.
Özellikle futbolun mafya-istihbarat örgütleri ve politikacılar arasındaki kirli ilişkilerini örneklerle açıklamış. Arjantin başta olmak üzere diktatörlük ile futbol birlikteliğini ibretle okuyorsunuz. Din ve futbol da ilginç bir bölüm. İlk ağızdan anlatımlar kitabı gerçekçi kılıyor. Belki futboldan soğursunuz ama yine de okuyun.
قبل از این هیچ وقت توجهم به فوتبال جلب نشد (به جز بازیهای ایران تو جام جهانی که اونم درواقع همراه شدن با موج همه گیری بود )اما با خوندن کتاب متوجه جذابیتهای جامعه شناختی فوتبال شدم.خیلیا فکر میکنن این بده که مردم به یک بازی ۱.۵ ساعته با ی توپ گرد تو ی زمین بزرگ انقدر اهمیت میدن و براش میجنگن و پول خرج میکنن در واقع فوتبال رو در حد یک بازی میبینن واقعا.با خوندن کتاب متوجه میشیم اتفاقا برعکس چون چیزهای مهم تونستن از طریق فوتبال بیان بشن اونو به یک امر مهم تبدیل کردن... دونستن خیلی چیزا جذاب بود ! مثلا دونستن اینکه شعار بارسا که« فراتر از یک باشگاه» هستش واقعا یعنی چی! چرا بازی سلتبک رنجرز یا بعضی بازیهای بین المللی انقدر مهمه یا زمانی مهم بوده !کتاب درباره فوتباله اما پر از اطلاعات تاریخی مثلا: کینه تاریخی هلندی ها از المان ، تفاوت طرفداران هرتابرلین و دینامو قبل فروپاشی دیوار برلین ،فساد فوتبالی در شوروی و اوکراین ،دعوای اسلواکی و مجارستان ،یا کرواسی و صربستان ،تفاوت فوتبال هلند و انگلیس، خصلت مالاندرو در فوتبال برزیلیها ، حقایقی در باره جام جهانی ۱۹۷۸ ارژانتین ،چرا فوتبال در آفریقا مهمه و در آمریکا مهم نیس؟ و از قشنگترین فصلها هم فصل فوتبال در خاورمیانه ... با اینحال در کل خیلی جاها سرعت خوندنم کم میشد و کتاب از جذابیت و کشش میفتاد و منو نمیکشوند با خودش ! شاید چون تعداد کلمات جدیدی که تو یک جمله میدیدم زیاد میشد و شاید برای مخاطب فوتبالی که الان ۳۰-۴۰ سالش باشه کتاب خیلی خیلی جذابتر باشه اما با این حال باز هم کتاب رو پیشنهاد میکنم چون چیزهای خیلی جالبی که هیچ چیزی ازش نمیدونستم رو فهمیدم به قول خود فردوسی پور مترجمکتاب : 《اگر به فوتبال علاقه مندید این کتاب رو بخونید و اگر به فوتبال علاقه ندارید هم این کتاب رو بخونید.》 با اینکه کتاب چاپ شده چیزی درباره ایران نداره (با احتساب حذف ی قسمتهاییش برای چاپ در ایران ) اما جالبه تهش میتونیم خیلی از مسائل فوتبالی خودمونو هم بفهمیم مثلا اینکه چرا دربی استقلال پرسپولیس همیشه مهم بوده(منشا تاریخی متفاوتشون)گل استیلی به امریکا و یا طرفداران پرشور از تیم نساجی قایمشهر (به عنوان یک قایمشهری :)) ) و هزارتا چیز دیگه این کتاب میخاد بگه تو همه جای دنیا همین احساسات وجود دارن و در واقع فوتبال روشی برای اعتراض و روشی برای داشتن نیمچه ازادی بیان تو کشورهای غیردموکراتیک و نشونه خوبیه از گسستهایی که هنوز تو جامعه هستن و نمیشه نادیده شون گرفت ... تکه هایی از کتاب: «هوادار بودن یعنی جمع شدن با دیگران و آزاد بودن» «بارسا صدبرابر مهروفتر از خود کاتالونیاست و مایه اصلی غرور کاتالان در زمان تسلط فرانکو بر اسپانیا .آنها تنها منبع بودند. از زنی که از فوتبال هم خسته شده بود پرسیدم چرا پیروزی بارسا بر رئال مادرید برایت اهمیت دارد؟ و او جواب داد فرانکو خودمختاری مارا نابود کرد و زبان مارا ممنوع کرد و حامی رئال مادرید بود » گفته میشود ژنرال فرانکو در دهه های قبل ترکیب رئال مادرید را از بر میگفت و در دوران او هنکام بازی های رئال در بارسلون هواداران اجازه نداشتند پرچم ها کاتالان را به نوکمپ بیاورند . هواداران بارسا پس از چنین بازیهایی با خستگی به اندازه بازیکنان به خانه میرفتند. نمیشد در خیابانها فریاد زد «فرانکو خیانتکار »بنابراین مردم در عوض این خطاب را به بازیکنان رئال مادرید فریاد میزدند . این یک پدیده روانشناختی است. اگر نتوانید سر پدرتان فریاد بزنید سر کس دیگر فریاد میزنید کاتالونیا فقط در نوکمپ هنوز وجود داشت و یگانه مطهر کاتالان که فرانکو هرگز جرئت نکرد به ان دست بزند بارسا بود ..!» «شاید فوتبال در هیچ جا به اندازه خاورمیانه و شمال افریقا اهمیت نداشته باشد برای تروریستهای منطقه فوتبال یک سرگرمی کامل باید باشد . ورزشی معمولا مردانه و فاقد جنسیت با دسترسی جهانی که اغلب بین قبایل مخالف منازعه ایجاد میکند و دیکتاتورهای محلی از فوتبال برای کسب اعتبار استفاده میکنند . برای بافتن معترضان در این دیکتاتوریها باید به ورزشگاه رفت ...»
کتابی بود که به خواندنش میارزید ولی به خریدنش نه. و فکر میکنم علاقه داشتن یا نداشتن به فوتبال چندان تأثیری در خوشایند بودن کتاب نداشته باشد. بینظیرترین و خواندنیترین فصل کتاب برای من فصل سوم با عنوان «مخالف فوتبال» بود که به زندگی یک عشق فوتبال بهنام کلابفلایش در برلین شرقی تا زمان سقوط دیوار میپرداخت. حکایت زندگی او در چنان جامعهی بستهای، و بلاهایی که صرفن بهخاطر علاقه به تیم آلمان غربی از سوی دستگاه اطلاعاتی مخوف آلمان شرقی بر سرش آمده بود فوقالعاده تکاندهنده -و البته برای ما تاحدود زیادی ملموس- بود.
فوتبال چیزی فراتر از محبوب ترین بازی جهان است.سایمون کوپر به 22 کشور جهان سفر کرد تا تاثیرگاه عجیب فوتبال بر سیاست و فرهنگ این کشورها را درک کند. اوهمچنین اشتراک ترسناک بین فوتبال و سیاست را روشن کرد.حاصل تلاشش او تحقیق جالبی در باره فوتبال و جایگاهش در جهان است.
او گفت در بسياري از موارد داورها از هر دو تيم رشوه مي گيرند و بعد بازي را عادلانه قضاوت مي كنند.تيم ها براي اينكه عدالت در موردشان رعايت شود به داور پول مي دهند. حتي اگر فوتبال رو دوست نداريد اين كتاب رو بخونيد، خيلي خوبه
هلند و آلمان و داستانهای روسیه و آفریقا برام جالب بود،ولی چون در کل برای خیلی وقت پیش بود و من اکثر شخصیتها رو نمیشناختم یه کم خسته میشدم کاش همچین کتاب واسه فوتبالیستای زمان ما بود
As a huge football supporter (I refuse to say soccer) -- this book is very disappointing. Don't read it.
This book was written in 1994, and reading it nearly 20 years later -- it is grossly outdated (even with the updates in 2006).
I had to put the book down 30 pages in because it was so dire. I skimmed through other sections just to see if it was just as bad -- and it was. The writing is uninteresting and the stories are tiresome. Celtic is Catholic and Rangers are Protestant...you don't say? Berlusconi is a brazen AC Milan president and politician...really? Holland and Germany had a bitter football rivalry in the 1970s due to wounds from 30 years earlier...who would have thunk it?
The book is essentially this...random, disconnected stories of our author's travel throughout the world as he rehashes football narratives that true supporters already know -- and doesn't provide anything new to them. All these 'stories' you can read about in 5-10 mins on wikipedia in essentially the same type of prose.
If this book was a famous football moment, I'd relate it to Roberto Baggio's missed penalty kick (and hairdo) in the 1994 World Cup. Just utter dribble.
سایمون کوپر، خبرنگار جوانِ بیست و دو/سه سالهی انگلیسی به 22 کشور سفر کرده و مشاهدات و تحلیلهایش در رابطهی فوتبال با سیاست را در این کتاب منتشر کرده است. هیچ علاقهای به فوتبال ندارم ولی با این حال به نظرم کتاب بدی نبود. البته باعث نشد که به فوتبال علاقهمند شوم. به نظرم بعضی از پانوشتهایش زیادی بود و فرودوسیپور مثل گزارشهای فوتبالیاش سعی میکرد در مورد هر چیزی به خواننده اطلاعات بدهد. مثلا توی متن یکی از گزارشها اسمی از چخوف، داستایوفسکی و نویسندههای معروف دیگر آمده بود و فردوسیپور توی پانویس چندخط از زندگینامهی هر کدام از این نویسندهها را نوشته بود!
پ.ن: مترجم در مقدمهی کتاب نوشته قسمتی از متن اصلی را حذف کرده است. حدس میزنم این قسمت مربوط به فوتبال ایران بوده. بخشی از فصل آخر کتاب: یکی از دلایلی که فوتبال این همه در این قسمت جهان {خاورمیانه} اهمیت دارد، کمبود سایر تفریحات است. در خیلی از پایتختهای منطقه این جوک موقعی که یک خارجی وارد یک تاکسی میشود گفته میشود: راننده تاکسی آرام میگوید: «گوش کن، دوست داری جایی بری که بهت خوش بگذره؟» خارجی میگوید: «آره»، «جایی که خانمها هم باشند؟» خارجی میگوید: «آره»، راننده میگوید: «چنین جایی وجود ندارد.» (ص ۴۰۸)
یکی از معدود کتاب های مفصلی که من رو پای خودش نشوند و یه کاری کرد که برای خوندش وقت بذارم! حتی اگه کسی فوتبال دوست نداره خوندن این کتاب میتونه براش جذاب باشه چون همه چیزش کاملا مستند و واقعی و جامعه شناختیه!
الآن یک هفته ای می شه که مطالعه ی این کتاب رو به پایان رسوندم ولی به لطف دولت تدبیر و امید یک هفته هم هست که اینترنت توی مملکت ما قطعه. خیلی برام مهم نبود بیشتر از این منظر نوشتم که اینجا این اتفاق به یادگار بمونه . بگذریم اما کتاب شاید آخرین تلاش بنده بود برای برقراری ارتباط با فوتبال باشگاهی و متاسفانه اینم شکست خورد راستش من زیاد از کتاب خوشم نیومد به دلیل چون اولا اونقدرها هم به فوتبال باشگاهی علاقه ندارم و کتاب هم نتونست منو علاقمند کنه که حتی بخوام بعدها هم پیگیر وقایع باشم با تمام حواشی و نکاتی که در مورد کشورها و باشگاه ها و بازیکن ها و آدم ها گفت. دوم اینکه من فکر می کردم اجتماعی و سیاسی تر از اینی که بود باشه که نبود دقیق تر گول حرف های عادل فردوسی پور در برنامه ی کتاب باز رو خوردم که گفت خیلی اجتماعی و سیاسیه، واقعا خیلی که هیچ شاید یک کم بود اونم در حمله کردن به شرقی ها فقط خودشون که خوبن کلا. دو نکته ی اضافه هم ذکر کنم براش اول اطلاعات خوب هم داشت فکر نکنید همه ش بد بود و ضعیف و ... شاید چون من خیلی فوتبالی نیستم چنین حس و حالی داشتم. دوم خیلی قدیمیه ، سال چاپ رو نگاه کنید حتما البته برای نسخه اصلی نه چاپ در ایران کتاب سال 1994 چاپ شده و اگر آدم اندازه ی فردوسی پور و میثاقیان و نردهای فوتبالی در این حد خوره ی فوتبال نباشه کلی از کاراکترها رو نمی شناسه منم مارادونا و پله و گس کویین و ... رو می شناختم اما فصل های اوکراین ،آمریکا و آمریکای جنوبی و آفریقا و آسیا نه اوضاع خیلی خراب بود و کسی رو نمی شناختم در هر حال من که خوشم نیومد .
این اولین کتاب صوتی بود که شنیدم. دلم برای عادل تنگ شده بود و پیشخرید کردم. بعداز مدت ها امشب تموم شد. داستان های جذاب از فرهنگ های مختلف، فوتبال و سیاست. شما همراه نویسنده به کشورهای زیادی سفر میکنید، سفری لذت بخش که شمارو تاحدودی با فرهنگ های مختلف هم آشنا میکنه. هم از محتوای کتاب و هم از لحن گوینده لذت بردم. قطعا یه روزی خودم این کتاب رو دوباره میخونم. شنیدن صدای عادل لذت کتاب رو برای دوست داران فوتبال و حتی کسایی که از فوتبال خوششون نمیاد :)) دو چندان میکنه.
به کاهدون زدم این کتاب واقعا با اون چیزی که ادعا میکنه هست کیلومترها فاصله داره. بیشتر شبیه یادداشتها و خاطرات یه خبرنگاره. فوتبال قطعا چیزی هیلی فراتر از اونیه که در مستطیل سبز اتفاق میافته، اما این کتاب به هیچ وجه وارد تاثیرات فوتبال بر سیاست یا فرهنگ نمیشه و و در حد خاطرهنویسی میمونه. ترجمه هم خیلی خوب نبود.
لازم نیست حتماً به فوتبال علاقه داشته باشین تا این کتاب رو بتونین بخونین ! اینجاس که میفهمین باید بین یه داور آماتور بودن و یه داور حرفه ای بودن انتخاب کنید ! دوست دارین جلو دروازه حریف وایسین و مثل بچه نق نقو ها برای تیمتون پنالتی بگیرین یا اینکه نه ، وسط زمین جوری سوت بزنین همه تیمتون رو شایستۀ قهرمانی بدونن ؟
محبط فالموضوع لم يكن على هذا القدر من القوة الذي توقعته والترجمة هي ترجمة حرفية للأسلوب الصحافي البريطاني، وهو ما يفقد الكتاب كثيراً من حيويته ورشاقته المفروضة حين يتعلق الموضوع بمناقشة كرة القدم
کتابی با عطر ترجمه عادل و طعم صدای عادل که با همکاری رادیو گوشه منتشر شده بود و در زمانی که کرنا باعث به وجود آمدن اوقات فراغت بیشتر شد سبب شد تا دلتنگی برنامه نود رو هم فراموش کنیم و آب سردی بود بر دل هواداران فوتبال.
بریم سراغ کتاب
اول باید بگم که دوست داشتم تو کتاب از ایران هم گفته میشد چرا که پتانسیل بسیار بالایی داشت تا در این فهرست قرار بگیره از پرتماشاگرترین بازی و تیم آسیا تا رقابت ها و کری های بعضا شوکه کننده از قتل هواداران. با این کتاب باز هم دلتنگ فوتبال شدم باز هم دلتنگ استادیوم شدم با این که تو استادیوم هم دلتنگ نیامدن خواهرانمون هم بودیم؛به همین دلیل همیشه دقیقه 25 با شعار معروف آذربایجان قیزلاری حمایت خودمون رو از نیمی جامعه که حقشون پایمال شده بود میکردیم.
شعار این بود: آذربایجان قیزلاری گؤیلرین اولدوزلاری استادیوم یوللاری یوللاریزی گؤزلوری
دختران آذربایجان ستاره های آسمان راه های استادیوم چشم به راه قدم های شماست
دو سال هست که این شعار رو میدیم امیدواریم راه باز بشه
داخل کتاب به مفاهیم جهان شمول و مدیریت افکار عمومی با فوتبال پرداخته شده به طوریکه خیلی از کشور ها مثل همین ایران خودمان تنها تفریح برای جوان هاش شده فوتبال. این که افکار عمومی رو میشه با ورزش های پرطرفدار مدیریت کرد امریه که هممون شاهدش بودیم از نمایندگان مجلس که با طرفداری از تیم خاص به مجلس راه یافتند تا کشتی گیران و وزنه بردارانی که سمت های مختلفی از شورای شهر و... داشتند. مثلا در ارومیه والیبال ورزش اوله در شمال کشتی و بقیه هم فوتبال که میبیند چه سوء استفاده هایی از این هواداری میشه. البته محدود به ورزش ایران هم نیست کریکت در هند و پاکستان جودو در بلغارستان و ورزش های دیگر.
مساله فساد در فوتبال محدود چند کشور هم نمیشه کل فوتبال درگیر فساد هست نمنه کوچکش رو تو همین زمینه پرونده های بازیکنان خارجی میتونید ببینید در کل فوتبال باهمه شیرینی ها تلخی هاش بازم فوتباله.
کتاب خودش به نظر من 3 ستاره داشت ولی به خاطر عادل فردوسی پور عزیز 4 دادم
Bilen zaten biliyor, ancak bilmeyenler bu kitaptan futbol kitabıdır diye uzak durmasınlar. Bu kitap taktik, strateji, kupalar vs. anlatmıyor. Gücü elinde tutanların futbolu hangi amaçlarla kullandığını, futbolun ne tür bir "oyun"a dönüştürüldüğünü anlatıyor.
Yayımlanışının üzerinden yirmi yıldan fazla bir zaman geçtiği için bazı kişiler, takımlar eskide kalmış olsa da hala kitaptan öğrenilecek şeyler var. Futbolseverlere zaten öneririm, ayrıca dünya tarihi, siyaset ve sosyolojiye merakı olanlara da tavsiye ederim.