در کتاب حاضر، زندگی ناپلئون بناپارت، از زمان ازدواج با ماری لوییز، دختر امپراتور اتریش، بازگو میشود .ناپلئون پس از این ازدواج صاحب فرزند پسری میشود که ناپلئون دوم نام میگیرد .این هنگام مصادف است با حمله ناپلئون به روسیه و شکست و عقب نشینی ارتش فرانسه که در پی آن ناپلئون به دست انگلیسیها به جزیره سنت هلن تبعید میشود ;ناپلئون دوم نیز در عنفوان جوانی بر اثر بیماری سل در حالی که آرزوی سلطنت بر کشور فرانسه را در دل میپروراند از دنیا میرود
من كتابخواني را به صورت جدي با ترجمههاي مرحوم (ذبيحالله منصوري) آغاز كردم. پيرامون ترجمههاي معروف آن مرحوم نقل و حديثهاي فراواني وجود دارد كه كاري به هيچ كدام از آنها ندارم. واقعيت امر اين است كه آن مرحوم حق بزرگي بر گردن بازار نشر ايران در دههي شصت و اوائل دههي هفتاد دارد. آنهايي كه يادشان ميآيد حتماً به خاطر دارند كه كتابهاي ايشان هيچ وقت در قفسهي كتابفروشيها نميماند، چه برسد به اين كه خاك بخورد. به نوعي ميشود گفت بازار نشر ايران تا حد زيادي، از كارگر چاپخانه بگيريد تا حروفچين و ناشر و توزيع كننده و كتابفروش به ايشان مديوناند من وامثال من نيز كه كتابخواني را با ترجمههاي ايشان آغاز كرديم و بعدها براي خود صاحب سليقه شديم و در كتابخواني خط پيدا كرديم نيز به ايشان مديونيم. براي آن مرحوم همواره احترام قائلم
خواهرم همیشه از این کتاب و ناپلئون تمجید میکرد بعد خوندنش فهمیدم چرا اینهمه طرفدارشه. تو کتاب دزیره اوایل امپراطوری ناپلئون رو هم نوشته و با خوندنش بیشتر از این کتاب لذت میبرین(من خودم هربار تو چند تا کتاب موارد مرتبط به هم رو میبینم ذوق میکنم).
اين كتاب رو ٢يا ٣بار خوندمش خيلى خيلى دوسش داشتم وتو فصلايي از كناب اشكم در اومد كتاب قوقالعادع عالى هستش در ارتباط با انراتورى ناپلوئن مخصوصا اگر در كنار اين كناب كناب دزيره رو هم بخونين